در گفتگو با کارگردان نمایش «خانه خراب» مطرح شد؛
«خانه خراب» اجرایی ساده و رئالیستی دارد، به‌جز بازگویی نمایشنامه کلاسیک خسیس در عصر مبارزات مشروطه‌خواهان در ایران و معادل‌سازی شخصیت‌ها، اتفاق خلاقانه دیگری در ساختار نمایش نمی‌بینیم و به‌شدت متکی بر دیالوگ‌های کمدی است.

به گزارش «سدید»؛ «یک پدر پول‌دوست و خودخواه، جان فرزندانش را به لب آورده و چاره‌ای برایشان باقی نگذاشته جز این‌که دست به دامن مکر و حیله شوند تا شاید از موقعیت بغرنجی که در آن گرفتار شده‌اند، رهایی پیدا کنند.» این داستان نمایشنامه «خسیس» مولیر است که یک‌بار دیگر، اما با رنگ و بوی ایرانی در تئاتر ملک روی صحنه رفت و استقبال تماشاگران سبب شد یک‌بار دیگر اجرای نمایش تمدید شود و این‌بار در سالن شماره یک تئاتر شهرزاد ادامه داشته باشد. نمایش «خانه خراب» به نویسندگی رضا دادویی و کارگردانی محمدرضا پورحکیمی تا نیمه شهریور روی صحنه است و بازیگرانی، چون امیرکاوه آهنین جان سیروس همتی، ندا مقصودی، محمدهادی عطایی، ناصر علی‌پاشا، رضا علوی، امید رهبر الهه حسینی و رضا دادویی در آن بازی می‌کنند. «خانه خراب» اجرایی ساده و رئالیستی دارد، به‌جز بازگویی نمایشنامه کلاسیک خسیس در عصر مبارزات مشروطه‌خواهان در ایران و معادل‌سازی شخصیت‌ها، اتفاق خلاقانه دیگری در ساختار نمایش نمی‌بینیم و به‌شدت متکی بر دیالوگ‌های کمدی است. با این حال هر شب تماشاگران زیادی را به سالن شهرزاد می‌کشاند. به این منظور با محمدرضا پورحکیمی گفتگو کرده‌ایم.

چرا سراغ یک نمایشنامه کلاسیک رفتید و چرا این نمایشنامه را در بستر رویداد‌های دوران مبارزات مشروطه‌خواهان بازآفرینی کردید؟
نمایشنامه خسیس یکی از متون مورد علاقه من است؛ یک کمدی کلاسیک که هنوز هم خواندنی و دیدنی است. از سوی دیگر به نمایش‌های مرتبط با دوره قاجار و سنت‌های نمایشی ایرانی نیز علاقه‌مند هستم. در نتیجه تصمیم گرفتم داستان نمایشنامه خسیس را که اثری قابل تعمیم به سایر فرهنگ‌ها و موقعیت‌هاست را در بستر مشروطه روایت کنم. با آقای رضا دادویی موضوع را مطرح کردم و ایشان هم بر‌اساس نظرات و دیدگاه‌های من و با دانش نمایشنامه‌نویسی و تخصص خودش نمایشنامه خسیس را ایرانیزه کرد. ردپایی از مولیر را در این اثر حفظ کردیم، اما اصل نمایش به یک اثر ایرانی در دوره مبازارت مشروطه‌خواهان بدل شده است.


فکر نمی‌کنید خانه خراب به‌واسطه وفور شوخی‌های کلامی و ریتم تندش به کمدی‌های شبانه شبیه شده و از لحظه‌های تاثیرگذار برای تعمق و تامل خالی شده: رویداد‌ها یکی از پس دیگری اتفاق می‌افتند و مخاطب حتی فرصت نمی‌کند به آن‌ها بیندیشد!
نمایشنامه خسیس پر است از شوخی‌های جنسی و از این بابت شبیه به تئاتر‌های آزاد است. ولی ما در این نمایش روی مرز‌های شوخی راه رفته‌ایم. اگر کمی به آن طرف مرز بلغزیم یا بازیگران در اجرای شوخی‌ها حد و حدود را رعایت نکنند، سقوط حتمی است ضمن این‌که فقط بخش‌هایی از نمایش ما به این شوخی‌ها اختصاص دارد، نه تمام آن. به اعتقاد من ریتم این نمایش هم یکی از ویژگی‌های آن است. در واقع من هیچ شباهتی بین خانه خراب و نمایش‌های آزاد نمی‌بینم. هر نمایشی که کمدی باشد، نمایش آزاد محسوب نمی‌شود. بن‌مایه تئاتر آزاد چیز دیگری است و نمایش ما حرف دیگری می‌زند.


عناصر مشترکی بین نمایش خانه خراب و کمدی‌های شبانه وجود دارد که نمی‌شود از آن‌ها عبور کرد؛ مثلا جنس شوخی‌ها، ریتم و نیز فضاسازی اثر. تقریبا هیچ دیالوگ یا موقعیت ماندگاری در خانه خراب وجود ندارد!
فضای نمایش خانه خراب کاملا ایرانی است؛ نمایش ایرانی را نمی‌توان تئاتر آزاد تلقی کرد. نمایش ایرانی ماهیت ایرانی و سنت ایرانی را نمایش می‌دهد. حتی نمایش‌های تخت‌حوضی و روحوضی نیز بر شوخی‌های کلامی و ریتم سریع استوار هستند، ولی کسی آن‌ها را تئاتر آزاد خطاب نمی‌کند. متاسفانه این روز‌ها کمتر شاهد نمایش‌های ایرانی روی صحنه هستیم و حتی نمایشنامه‌های ایرانی کمتر روی صحنه می‌روند. کارگردان‌ها علاقه‌مند به اجرای متون خارجی هستند و به‌خصوص کمتر نمایشنامه‌هایی داریم که به تاریخ معاصر توجه داشته باشند.


ولی کارگردان‌هایی هستند که کاملا متمرکز در این زمینه فعالیت می‌کنند.
بله. ولی در اقلیت هستند. استاد داوود فتحعلی‌بیگی از جمله کسانی است که به نمایش‌های ایرانی توجه دارد و من همیشه کار‌های ایشان را دنبال کرده‌ام. همین‌طور حسین کیانی که آثار دیدنی از تاریخ معاصر اجرا کرده و من به‌شدت کار‌های ایشان را دوست دارم.


به‌جز علاقه شخصی خود شما به تاریخ معاصر، فکر می‌کنید مخاطب چه دریافتی از نمایش خانه خراب خواهد داشت و برای او چه چیزی تدارک دیده بودید؟
زمانی مخاطب با یک نمایش ارتباط برقرار می‌کند که آن نمایش مثل آینه عمل کرده باشد. وقتی مخاطب خودش را در نمایش ببیند و حرف خودش را از آن اثر بشنود، با نمایش همذات‌پنداری خواهد کرد. حاجی جبار نمایش خانه خراب که همان خسیس مولیر است، صرفا یک خصوصیت منفی ندارد؛ او هم خسیس است، هم خودخواه، هم زورگو و هم خوشگذران و هرزه و تعدادی صفت ناپسند و منفی را در کنار هم دارد. به نظرم در هر خانواده‌ای دست‌کم یک نفر هست که یکی از این خصوصیات منفی را داشته باشد. نه این‌که مثل جبار همه خصوصیات را با هم داشته باشد، اما حداقل یکی از آن‌ها را دارد، در نتیجه مخاطب می‌تواند ما‌به‌ازای این شخصیت را دور و بر خودش پیدا کند و در نتیجه با نمایش ارتباط برقرار می‌کنند. در کنار این ویژگی، نمایش خانه خراب جدا از این‌که یک رابطه خانوادگی را بیان می‌کند، در یک بستر تاریخی روایت می‌شود که در آن بستر، جامعه هم مانند خانواده دستخوش مسائل و مشکالات مشابه است؛ گویی ریشه نابسامانی‌های جامعه در خانواده است؛

بنابراین معتقدید این نمایش مورد توجه مخاطبان قرار گرفته، چون دارد تصویری از امروزش را پیش‌روی او قرار می‌دهد؟
بله. همین‌طور است.

 

انتهای پیام/

منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha