در گفتگو با سیدمهدی حسینی، شاعر و منتقد بازتاب راهپیمایی اربعین؛
سیدمهدی حسینی رکن‌آبادی، شاعر و منتقد ادبی متولد ۱۳۴۸ در قم است و تحصیلات خود را در رشته ادبیات پیگیری کرده است. او شاعری را از سال ۶۴ با نوحه‌سرایی در جبهه‌های جنگ شروع کرد و سال‌هاست بیشترین وجهه همت خود را صرف برگزاری نشست‌ها و انجمن‌های نقد شعر و ستایشگری کرده است.

به گزارش «سدید»؛ او از سال ۶۹ جلسات نقد خود را آغاز کرده است که تا امروز ادامه دارد. از مهم‌ترین این جلسات می‌توان به انجمن «مشکات» در قم اشاره کرد. تألیفات وی در سه بخش بازنویسی خاطرات دفاع‌مقدس، کتب آموزشی برای معلمین ادبیات و کتب مربوط به حوزه ادبیات و هنر ولایی تقسیم‌بندی می‌شود و از آثار و تألیفات او می‌توان به «آینه بی‌غبار»، «عقیق شکسته»، «آیین شورآفرینی» و «فرهنگ اصطلاحات و کنایات مداحی» اشاره کرد. او در گفت‌وگوی پیش‌رو، درباره تاثیرات آیین اجتماع‌--دینی راهپیمایی اربعین پرداخته است.


تحول در حوزه فرهنگ عاشورایی مخصوصا شور غیرقابل وصف ایام اربعین در سال‌های اخیر که بستر گسترده‌ای برای فرهنگ‌سازی حسینی به وجود آورده، چه تاثیراتی در ادبیات آیینی برجای گذاشته است؟
شعر ولایی مثل دیگر گونه‌های ادبی، برحسب رویداد‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... دائم در مسیر تغییر و تحول در عرصه محتوا و مضمون درونمایه و حتی ساخت و فرم بوده است. با هر رویدادی، موضوعی تازه در شعر متجلی می‌شود و درونمایه‌های نو رقم می‌خورد و موتیو‌های گسترده و مضامین سطحی یا عمیق، ذهن مخاطبان عام و خاص شعر را به خود مشغول می‌دارد چنانکه مرور این ۴۰ سال فعالیت شعری شاعران انقلاب از تغییرات و تحولات متوالی و ممتد شعر حکایت می‌کند. در دهه ۶۰، به دلیل این‌که دفاع‌مقدس اتفاق افتاد، مضامین بدیع و ارزشمندی در حوزه ادبیات تحت‌تاثیر این رویداد، ظهور و بروز یافت. پس از آن نیز موضوعات دیگری مانند انتظار زیارت کربلای معلی، سپس موضوع دفاع از حرم و اکنون موضوع پیاده‌روی اربعین، از نمونه موضوعات ورودیافته به عرصه شعر ولایی است. امروز شاهدیم که موضوع پیاده‌روی در ادبیات ولایی، تبدیل به یک موتیف شده است و مضامین متعدد و متفاوت دراین‌باره چه سطحی و چه عمیق، طی این یک این دهه آفریده شده است.


به نظر شما این آیین که وجه اجتماعی گسترده‌ای هم دارد، بر جهان‌بینی و اندیشه و قلم شاعران آیینی چه تاثیرات قابل ذکری داشته است؟
مرور شعر شاعرانی که این سفر را با پای پیاده تجربه کرده‌اند، نشان می‌دهد که این حرکت معنوی تا چه میزان بر دنیای فکری و جهان‌بینی آنان تاثیر گذاشته است. در شعر ایشان می‌توان سه موضوع مهم را رصد کرد:
الف) حرکت به سمت امام، با محوریت مضامینی، چون رسیدن به قله رفیع «مع‌الحسین»، پیوستگی روحی زائران و تجلی «امت‌واحده»، تلاش برای اعتصام به حبل‌ا... و پناه‌بردن به امام، درک جذب و عنایت امام و ابراز عشق، معرفت و مودت نسبت به امام. از نگاه شاعران، این سفر عرشی است و بی‌اذن و عنایت و جذبه اهل‌بیت علیهم‌صلوات‌ا... اجمعین، نمی‌توان در این مسیر گام گذاشت. اذعان به اثر معنوی سفر و تغییر و تحولات روحی زائر از دیگر موتیف‌های مهم در شعر اربعین است. همچنان که گفتیم پرداختن به موضوع هدف از سفر الی‌الحسین، مع‌الحسین و رسیدن به امت‌واحده هم از موضوعات شعر اربعینی است.
ب) حرکت نمادین به سمت امام عصر (عج) و طرح موضوع مهم مهدویت و انتظار فرج در شعر شاعران موضوعی قابل توجه و غیرقابل انکار است.
ج) همدردی با قافله اسرای کربلا در سفر اربعین تحمل رنج‌های راه تداعی اسرای کربلا از دیگر موضوعات بسیار مهم است که زائر در هر لحظه خود را با اسرای کربلا همگام می‌بیند و در حقیقت اربعین سال ۶۱ را با اربعین قرن ۲۱ پیوند می‌زند.


فکرمی کنید قابلیت‌های شاعرانه فرهنگ حسینی در سفر اربعین چیست یا به‌عبارت دیگر شاعرانه‌ترین تصاویر و روایاتی که در اربعین می‌تواند در قالب شعر و کلمه بیاید، کدام است؟
هنر شاعر، ابتدا دیگرگونه دیدن است و سپس خوب‌دیدن و نهایتا بهره‌گیری از زبان و بیان شاعرانه برای پردازش مشاهدات و بیان اتفاق‌ها و کشف‌های شاعرانه‌ای که در ذهن و زبان او به شعر تبدیل شده است.
شاعران اربعین سرا در آثارشان تک نگاری‌ها، وصف‌ها و تصاویر شاعرانه بسیاری خلق کرده‌اند که هریک تابلویی بی‌نظیر از حماسه پیاده‌روی اربعین و رفتار بی‌نظیر عاشوراییان و اربعینینان در قالب «امت واحده» است که در قالب میزبان و مهمان، سعی در تکریم یکدیگر دارند.
این ابیات نمونه‌های اندک از فراوان فراوان ابیات بی‌نظیر است:
سینی به سر نشسته پر از التماس و اشک/ طفلی که نیست هستی او غیر شربتی (علی اصغر شیری)
لبخند شوقی، نان و خرما دست من داد/ از پینه‌های دست‌هایش شرمسارم (عباس همتی)
برای دیدن جنت شتاب می‌کردم /اگر که نظم سر‌مرز را به هم زده‌ام! (مصطفی فروردین)
و نیز این ابیات که حاوی وصف‌ها و تحلیل‌های شاعرانه است و به‌عنوان حسن ختام این گفتگو تقدیم می‌شود:
اینجا عمود نهصد و هشتاد وهشت است/ تا کربلا زخم تنت را می‌شمارم!
پاداش هر چه خستگی، وابستگی شد/ از کربلایت پای برگشتن ندارم! (عباس همتی)
با آب و تاب، سینه زنان گرم قل قل است/ کتری آب جوش که انگار شاعر است
فنجان لب طلا پر و خالی که می‌شود/هر بار گفته‌ای نکند چای آخر است (میثم داوودی)
عشق، عشق، عشق، عشق، عشق، عشق، عشق، عشق/ این صدای پای زائران اربعینی است (مهدی جهاندار)

 

انتهای پیام/

منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha