گروه راهبرد «سدید»؛ از جمله ابزارهایی که در طول سالهای اخیر بر میزان مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران بسیار اثرگذار بوده، رسانهها و شبکههای اجتماعی هستند. بسیاری از رسانهها در هنگامه انتخابات در طرفداری از یک یا چند نامزد تولید محتوا میکنند و حتی جریانهای سیاسی پررنگی را به وجود میآورند. اما پس از برگزاری انتخابات میتوان گفت که تقریباً هیچ مسئولیتی را در قبال تحریکات خود قبول نمیکنند. به نظر میرسد تمرکز بر نقشآفرینی رسانه محوریت مشارکت سیاسی به ویژه مشارکت در انتخابات، میتواند ما را نسبت به نظام مسائل این عرصه آگاه سازد و نقش بسزایی در بهبود کیفیت این آیین سیاسی داشته باشد. به همین خاطر به سراغ دکتر حمید ضیایی پرور، استاد علوم ارتباطات و نویسنده کتابهایی در حوزه شبکههای اجتماعی و فضای مجازی رفتیم تا دیدگاههای وی را در این رابطه جویا شویم. ضیایی پرور معتقد است که نقش رسانهها در کالبدشکافی و بررسی تحلیلی و عمیق رویدادهای سیاسی و به ویژه انتخابات خیلی مهم است و در برخی موارد شاید آنها حتی صحنه گردان اصلی رویدادهای سیاسی باشند.
آیا میتوان رسانه را در میزان مشارکت سیاسی مؤثر دانست؟
ضیایی پرور: قطعاً پاسخ بنده مثبت است. رسانهها نه تنها در ایران، بلکه در تمام دنیا به عنوان ابزار اطلاعرسانی و اقناع سازی مخاطبان برای مشارکت در صحنهها و رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مؤثر هستند. به ویژه در موضوع انتخابات و مشارکتهای سیاسی در سطوح مختلف، رسانهها نقش محوری و اصلی را دارند و به همین جهت در بسیاری از کشورهای دنیا، رسانهنگارها و روزنامهنگارها، اساساً کنشگران سیاسی و اجتماعی هم محسوب میشوند. یعنی علاوه بر اینکه خود رسانه، نقش ترغیب و اقناع را در افکار عمومی دارد، خود رسانهنگارهایی هم که تولید محتوا میکنند، به عنوان کنشگران سیاسی و فعالین سیاسی در حوزههای مختلف صحنههای مشارکتی جامعه نقش دارند و حضور دارند.
در انتخاباتهایی که تاکنون برگزار شده است، عملکرد رسانهها را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟ آیا تاثیرات مثبت آنها غالب بوده یا تاثیرات منفی شان؟
ضیایی پرور: در تاریخ انتخابات ایران، دو یا سه دوره را از یکدیگر میتوانیم تفکیک کنیم. دوره اول، دورهای است که رسانههای سنتی و دیداری و شنیداری نقش خیلی برجستهای داشتند و به طور مشخص رادیو و تلویزیون و مطبوعات نقش اصلی در هدایتگری افکار عمومی را داشتند.
اما دوره بعدی در دو دهه اخیر است، به ویژه در پنج شش سال گذشته که پلتفرمهای آنلاین و صفحات مجازی نقش اساسی را ایفا کردهاند و اینها هستند که افکار عمومی را راهبری و هدایت میکنند. علاوه بر آن، یک طیف جدیدی از رسانهنگارها هم به این حوزه اضافه شده است و آن هم رسانهنگارهای آنلاین هستند. یعنی کسانی که به صورت حرفهای کار آنها رسانهنگاری و ژورنالیسم نیست، ولی در عین حال، تا حد زیادی توانستهاند فعالیتهایی را که روزنامهنگاران حرفهای دارند، دنبال کنند؛ بنابراین نقش رسانهها در ایران همواره نقش ترغیبکنندگی و تشویق برای مشارکت بیشتر در انتخابات بوده است. هم در حوزه اطلاعرسانی مربوط به احزاب و کاندیداها و نمایندگان و دیدگاهها و برنامههای آنها و هم نقش آنها اقناع افکار عمومی راجع به عملکرد نهادها و دستگاهها و احزاب موثر بودهاند؛ به ویژه در این خصوص که چقدر نسبت به وعدههایی که در زمان انتخابات دادهاند، موفق عمل کردهاند یا موفق نبودهاند؛ بنابراین در همه این ادوار میتوان گفت که رسانهها نقش مؤثری داشتهاند، با این تفاوت که در سالهای اخیر، از قدرت رسانههای سنتی تا حد زیادی کاسته شده است و رسانههای جدیدی و فضای مجازی به این حوزه اضافه شدهاند.
یک مثال از این موضوع انتخاباتهای ریاست جمهوری گذشته است؛ در اینکه طی ماههای بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم، کارزاری سایبری در ایران جریان داشته است میان اکثر صاحب نظران داخلی و خارجی اتفاق نظر وجود دارد. اینکه این کارزار یا جنگ در چه فضایی اتفاق افتاده؟ طرفین آن چه کسانی بودهاند؟ از چه تاکتیکها و روشهایی برای این کارزار استفاده شده است؟ کمپینها و بسیجهای گروهها و فعل و انفعالات درون این تحولات چه بوده است؟ فهم بهتر این مطلب نیاز به بررسی مصداقی و عینی این تحولات دارد.
با توجه به سطح نسبتا متوسط یا پایین آگاهی سیاسی جامعه و سواد رسانهای افراد، چه توصیههایی به رسانهها میکنید تا در میزان مشارکت سیاسی بتوانند نقش سازنده داشته باشند؟ فکر میکنید رسانهها باید به چه موضوعاتی توجه کنند که تاکنون نکرده اند؟
ضیایی پرور: این سؤال کاملاً مرتبط با تحولات جدید رسانهای است. به دلیل اینکه در طیف جدید و تحولات جدید رسانهای، همه مردم تبدیل به رسانهنگار و تولیدکننده محتوا شدهاند. طبیعتاً مثل ژورنالیستهای حرفهای قادر نیستند تفاوت بین خبر کذب و خبر درست را متوجه شوند؛ بنابراین افزایش سواد رسانهای خیلی مؤثر است و بخشی از این مأموریت و این هدف را رسانهنگارهای حرفهای بایستی دنبال کنند و سطح دانش و سواد رسانهای مردم را بالا ببرند که بتوانند سره را از ناسره تشخیص بدهند و خبر درست را از خبر جعلی تشخیص بدهند و به اصطلاح در دام فیکنیوزها و اخبار جعلی نیفتند و این مشارکت در تولید محتوا بتواند به صورت سالم ادامه پیدا کند.
کارکرد رسانههای سنتی و رسانهنگارهای حرفهای دقیقاً آموزش تکنیکهای رسانهای به عموم مردم است در حدی که بتواند در محیط پلتفرمها و پیامرسانها و شبکههای اجتماعی که حضور دارند تولید محتوای سالم و درست انجام بدهند.
یعنی معتقدید که در عرصه رسانه، معضل فیک نیوزها اصلیترین مسئلهای است که باید مورد توجه باشد؟
ضیایی پرور: بله، به نظر بنده هدف اصلی رسانهها به ویژه در حوزه انتخابات و رویدادهای سیاسی شبیه به آن، موضوع فیکنیوزها است؛ چون معمولاً فیکنیوز و اخبار جعلی به عنوان یکی از تکنیکهای عملیات روانی توسط گروههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد و در صورتی که مردم از سواد رسانهای بالایی برخوردار نباشند به راحتی در دام این فیکنیوزها میافتند؛ بنابراین تمرکز اصلی و اولویت اصلی به نظر من در همه رسانهها، اعم از سنتی، رادیو و تلویزیون و پلتفرمهای اجتماعی، موضوع فیکنیوز و شناخت تکنیکهای آنها و همین طور راههای مقابله با آن و نحوه شناسایی و روشهایی است که تولیدکنندگان فیکنیوز به کار میبرند. هرچقدر این دانش در جامعه بالاتر برود، در سالمسازی فضا کمک بیشتری میکند.
از نظر سواد رسانه ای، فکر میکنید افراد در برخورد با اخبار و محتواهای سیاسی رسانهها باید به چه نکاتی توجه کنند و چگونه با این محتواها مواجه شوند؟
ضیایی پرور: اصلیترین نکتهای که مردم در مواجهه با محتوای رسانه باید به آن توجه کنند، بحث تفکیک بین خبر و تحلیل است. به عبارت دیگر، این موضوع که بتوانند تشخیص بدهند که کجا رسانه دارد فکتها و خبرها را منتقل میکند و کجا دارد تحلیل خودش و القای مطلب را دارد انجام میدهد. این مهمترین نکتهای است که در حوزه سواد رسانهای برای مخاطبان میتواند مطرح باشد.
ما موضوعی داریم به نام جنگ نرم سایبری؛ جنگ نرم نوعی جدید از جنگ است که در آن به جای استفاده از زور و سلاح و قدرت نظامی از ابزارها و تکنیکهای غیر خشونت آمیز در تقابل با رقیب یا دشمن برای برتری جویی و یا کسب منافع ملی استفاده میشود. جنگهای رسانهای، جنگهای رایانهای، جنگ الکترونیک، جنگ روانی، جنگ اطلاعاتی و سرانجام جنگ سایبری از جمله مصادیق جنگ نرم هستند. بر این اساس جنگ نرم سایبری به نوعی از جنگ اطلاق میشود که با استفاده از فناوریهای مبتنی بر اینترنت مانند ایمیل، وبلاگ، وب سایت و شبکههای اجتماعی و با تکنیکهایی مانند هک و نفوذ، خرابکاری و اختلال در پایگاههای اطلاع رسانی، سعی در برتری جویی نسبت به دشمن یا رقیب دارند و هدف از آن تغییر مواضع کشور هدف، استحاله و فروپاشی و یا تغییر حکومت در کشور مورد نظر است.
اگر شهروندان در جمهوری اسلامی مهارتهای سواد رسانهای را نداشته باشند و یا ندانند که در این فضا چه مسائلی ممکن است آنها را تهدید کند، حتما هم خودشان دچار مشکلاتی خواهند شد و هم کل جامعه دچار چالش میشود. به ویژه آن که ایران یکی از کشورهایی است که بنا به شرایط خاص خود در معرض جنگ سایبری قرار دارد.
اگر بخواهیم تاثیرگذاری رسانه در سیاست را در ایران با سایر کشورها مقایسه کنیم، به چه نکاتی دست پیدا میکنیم؟
ضیایی پرور: کار حزبی در ایران بسیار هزینهبر است و احزاب هم خیلی قوی نیستند و حزب در ایران خیلی پا نگرفته است و فرآیند مجوز گرفتن و فعالیت حزب در ایران سخت و مشکل است. فعالیت حزبی در ایران بسیار سخت است. در دنیا یک حزب، اتحادیه، سندیکا یا تشکل به راحتی تصمیم میگیرد که اعضایش در رابطه با موضوعی معین اعتصاب کنند یا تظاهرات و یا تجمع کنند؛ میبینید که الان مرتب در کشورهای غربی از این دست تجمعها به درخواست و فراخوان احزاب و تشکلها اتفاق میافتد؛ روز و هفتهای نیست که این تجمعات وجود نداشته باشد.
اما در ایران تجمعها تبدیل به تجمعهای سیاسی و اعتراض برانگیز و این مدل تجمعها میشود و لذا کار حزبی کردن در ایران خیلی هزینهبر و پر مشغله و سخت است؛ به همین دلیل فعالین سیاسی ترجیح دادهاند از طریق رسانهها عمل کنند، یعنی از طریق رسانه اقدامات و اهداف سیاسی خود را به پیش ببرند. آمیخته شدن این دو موضوع، یکی از آفتهایی است که گریبان رسانهها را گرفته است.
در همه انتخابات و در همه کشورها، به هنگام آماده شدن جامعه برای برگزاری انتخابات، رقابتهای چشمگیری در عرصههای عمومی شکل میگیرد و شواهد و نشانههای مربوط به این رقابتها را میتوان در رسانهها مشاهده کرد. عرصه انتخابات همواره قدرتمندترین عرصه نمود و بروز رقابتهای سیاسی در تمام کشورها به شمار میرود و در انتخابات ایران نیز همواره رسانهها نقش پررنگی ایفا کردهاند. اما در سالهای اخیر رسانههای دیگری نیز پا به عرصه وجود گذاشتهاند که به عنوان رسانههای الکترونیک شناخته میشوند. تا جایی که به فناوریهای رسانهای مانند پرتالها و وب سایتها و وبلاگها و ایمیلها و خبرنامههای الکترونیک مربوط میشود، ماجرا چندان پیچیده و چند لایه به نظر نخواهد رسید چرا که این رسانههای الکترونیک عمدتاً یکسویه و غیر تعاملی هستند. اما در چند سال اخیر با ظهور پدیده شبکههای اجتماعی مجازی که به نوعی رسانههای الکترونیک تعاملی محسوب میشوند فرآیند رقابتهای انتخاباتی نیز وارد حوزه جدیدی شده است.
فکر میکنید مهمترین سرفصلهایی که لازم است در ارتباط با رسانه و مشارکت سیاسی مورد مطالعه و پژوهش قرار بگیرند، اعم از موضوعات پیشنهادی، مهم یا کار نشده کدامند؟
ضیایی پرور: من فکر میکنم اولین سرفصل، بحث انگیزه و دغدغههای مردم برای مشارکت در رویدادها و اتفاقات سیاسی است. به ویژه نقش رسانهها در کالبدشکافی و بررسی تحلیلی و عمیق رویدادهای سیاسی و به خصوص انتخابات که خیلی میتواند مهم باشد. درواقع در تمام دنیا، زمان انتخابات و رویدادهای سیاسی، به اصطلاح زمان برهکشان و یا جشن عروسی رسانههاست؛ یعنی شکوفایی و اوج فعالیت رسانهها معمولاً در زمان انتخابات است؛ بنابراین هرچقدر این نقش را پررنگتر انجام بدهند، هم به خود و هم به جامعه و هم به افزایش مشارکت سیاسی کمک کردهاند. تحلیل و کالبدشکافی رویدادها، اعم از میزان مشارکت، انگیزههای افراد، تجزیه و تحلیل و تفاوت گروههای سنی و جنسی مختلفی که در رویدادها و انتخابات شرکت میکنند، از جمله اقداماتی است که این رسانهها انجام میدهند. درواقع این تجزیه و تحلیلهایی که از سوی تحلیلگران رسانهای ارائه میشود، کمک میکند به بهتر شدن آینده و اتفاقاتی که در آینده در صحنه سیاسی رقم میخورد.
/انتهای پیام/