بررسی افق‌های جهانی پیش روی انیمیشن ایرانی؛
تیم سازنده اثر با توجه به اثر پیشین نه چندان موفق خود تحت عنوان «فهرست مقدس» در یک فرآیند و روند تجربی و تدریجی موفق شده تا همپای رشد فنی و تکنیکی، در اثر «پسر دلفینی» به خوبی قصه بگوید و با داستان مخاطب را با خود همراه کند و با تمرکز روی روایت داستانی و خلق دنیای جذاب و شیرین و پرکشش، مخاطب را برای مدتی بیش از یک ساعت با خود همگام کند.

گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ «پسر دلفینی» جدیدترین اثر پویانمایی گروه اسکای فریم است که پیشتر حمایت‌های سازمان هنری رسانه‌ای اوج را با خود به همراه داشته است و محمدامین همدانی تهیه کننده این انیمیشن، پیشتر کارگردانی سایر آثار این استودیو را نیز عهده دار بوده است. محمد خیراندیش کارگردان این اثر است. خیراندیش در انیمیشن فهرست مقدس که سال ۱۳۹۴ توسط استودیو مذکور منتشر شد و دیگر اثر استودیو اسکای فریم محسوب میشود، در جایگاه طراح کاراکتر‌ها ظاهر شده بود که در پسر دلفینی نخستین تجربه کارگردانی خود در این عرصه را پشت سر گذاشته است. این اثر برای مخاطب بازه سنی ۹ تا ۱۲ سال ساخته شده، اما به نظر میرسد با توجه به زمینه‌ها و وجوه جذابیت‌های آن و همچنین لایه‌های مفهومی و مضمونی خاص اش، این اثر مورد پسند و استقبال اقشار نوجوان و بزرگسال نیز قرار بگیرد. همچنین علیرضا طلیسچی، خواننده موسیقی پاپ نیز در این اثر و در بخش موزیکال آن به خوانندگی پرداخته است. آنگونه که تهیه‌کننده این اثر عنوان کرده برای نگارش و تدوین فیلمنامه این اثر حدود دو سال وقت صرف شده و مراحل ساخت و تولید آن حدود دو سال نیز زمان برده است که در مجموع و به نسبت مراحل پیش و پس تولید آثار انیمیشن در سطح جهانی، این مدت زمان‌ها در مسیر تحقق این اثر استاندارد محسوب میشود. استودیو اسکای فریم پیشتر و با همکاری سازمان اوج موفق به تولید اثر فهرست مقدس در سال ۱۳۹۴ شده بود. فهرست مقدس علی رغم داشتن امتیاز‌ها و ویژگی‌های برتر تکنیکی و فنی و کیفیت بسیار بالای ساخت، در مقابل سایر آثار شاخص پویانمایی در زمان خود، نتوانست در مرحله اکران و پخش اقبال چندانی از آن خود کند که از دلایل این ناکامی در ایجاد جذابیت، میشود به ضعف در فیلمنامه و جذابیت دراماتیک در آن اشاره کرد؛ ضعف و نقیصه‌ای که به اذعان منتقدان و رسانه‌ها در جریان اثر پسر دلفینی بسیار بهبود یافته و مرتفع شده است. بازیگران شاخصی مانند ثریا قاسمی و نادر سلیمانی در قالب دوبله شخصیت‌ها در این انیمیشن به ایفای نقش پرداخته‌اند.

«پسر دلفینی» ماجرای نوزادی است که در سانحه سقوط یک هواپیما به داخل دریا، گم شده و توسط یک مادر و پسر دلفین بزرگ می‌شود. او پس از آن که متوجه می‌شود انسان است و با موجودات دریایی تفاوت دارد، به دنبال پدر و مادر واقعی خود می‌گردد و در این مسیر، با مشکلاتی مواجه می‌شود. پسر دلفینی داستان پسری است که با دلفین‌ها بزرگ شده و آن‌ها را به عنوان مادر خود می‌شناسد. در ادامه وی با یک هشت‌پا درگیر شده و متوجه می‌شود که باید بیرون از آب به دنبال مادر خود بگردد. در پایان انیمیشن پسر دلفینی به وسیله دوستی با ناخدا مروارید مادر خود را پیدا کرده و مجدداً با هشت‌پا درگیر شده و ناجی دریا می‌شود. از این رو در ادامه این مقال به بررسی برخی از مهمترین جوانب فنی و تکنیکی و وجوه مهم بین المللی این اثر به عنوان یک ظرفیت رسانه‌ای و سینمایی پرداخته خواهد شد:

هدف‌گذاری صادرات فرهنگی

پسر دلفینی از ابتدا تمرکز خود را متناسب با استاندارد‌های ساخت و تولید و اکران بین المللی هدف‌گذاری کرده است و از این رو این موارد را در چهارچوب اهداف اصلی خود در تولید این اثر در نظر گرفته است؛ لذا در قالب این هدف‌گذاری‌ها، مقرر نموده تا برای هر کشور هدف خود برای اکران، دوبله مناسب و متناسب و بومی سازی شده با آن کشور را در نظر بگیرد؛ لذا از جنبه دو معیار کلی و اصلی «تولید یک اثر هنری» و «صادرات فرهنگی» تلاش کرده تا این نقطه قوت را کماکان از ابتدای تولید تا انتهای اکران خصوصاً بین المللی خود در نظر داشته باشد.

اکران چشمگیر بین المللی

گفته شده بود پسر دلفینی اولین بار در جریان جشنواره ملی فیلم فجر در سال ۱۳۹۹ مقرر است تا اکران شود، اما در نهایت این انیمیشن از حضور در این جشنواره انصراف داد. اما در سال جاری اعلام شد که این انیمیشن در روسیه اکران شده و در این امر نیز موفق عمل کرده است؛ تا آنجا که این اثر در جریان دو هفته نمایش گسترده خود در روسیه، موفق شد تا در بیش از ۲۷۰۰ سالن سینما، حدود ۱۰۰ میلیون روبل معادل ۵۰ میلیارد تومان را از آن گیشه فروش خود کند.

تقلید یا شباهت به «لوکا»؟!

برخی عنوان کردند که پسر دلفینی تقلیدی از انیمیشن لوکا است که محصول کمپانی‌های دیزنی و پیکسار است و حتی در بخش پویانمایی نامزد اسکار نیز بوده است. زیرا لوکا نیز در فضای داستانی خود قصه را در فضای آب پیش میبرد و بعضی از کاراکتر‌های آن شباهت‌هایی به پسر دلفینی دارند. این مسئله از جمله نقاط تعجب برانگیز و همراه با کنجکاوی است که در جریان ارائه و اکران این انیمیشن وجود دارد که میتواند در آینده نزدیک محل بحث و بررسی و نقد جدی در این خصوص باشد، ضمن آنکه باید توجه داشت پسر دلفینی پیش از نمایش انیمیشن لوکا ساخته شده و از این رو احتمال تقلیدی بودن آن تقریباً غیرممکن انگاشته میشود.

هویت و اصالت در اِلمان‌های پسر دلفینی

پسر دلفینی به واسطه بهره برداری فراوان از نشانه‌های هویتی و المان‌های فرهنگ داخلی، میتواند این ظرفیت را داشته باشد که به تدریج و در مواجه مخاطب با آن، هویت تاثیرگذاری خود را بسازد؛ با توجه به حضور و پررنگی المان‌ها و نشانه‌های اسلامی، ایرانی و فرهنگ نواحی جنوبی ایران در این انیمیشن، این اثر ظرفیت نمایندگی از یک اثر بومی و ملی و دارای نشانگان فرهنگ معرف داخلی برای حوزه رسانه‌های خارجی و بین الملل را خواهد داشت.

ویژگی‌های فنی، تکنیکی، فیلمنامه‌ای و کارگردانی

ویژگی‌های فرمی و کیفیت ساخت این اثر از اولین نکات جذاب برای مخاطب خواهد بود که در اولین مواجه با آن، به آن جذب خواهد شد و ذهن مخاطب را به خود مشغول خواهد کرد؛ لذا این عامل موفق شده تا پسر دلفینی را با کمی ملاحظه به سطح برترین آثار انیمیشن در سینمای جهانی نزدیک کند. نکته دیگر که در این حوزه باید مورد دقت جدی قرار بگیرد، کیفیت قصه، سوژه و داستان پردازی پسر دلفینی است، آن هم  در شرایطی که سینمای داخلی ایران دهه‌ها است که از ضعف و کمبود فیلمنامه و متن داستان محور و قصه پرداز رنج میبرد و آسیب میبیند. این در حالی است که پسر دلفینی محصول یک فرآیند ترمیمی و اصلاح تدریجی در زمینه فیلمنامه و جاذبه‌های دراماتیک در قالب یک داستان و متن پرکشش است که در آثار گذشته استودیو متبوع خود یعنی اسکای فریم و در جریان تولید اثر فهرست مقدس که در زمینه فیلمنامه بسیار ضعیف بوده، تلاش کرده تا خود را بهبود بخشد، لذا در اثر پسر دلفینی به گفته کارشناسان و به گواه میزان استقبال در اکران‌های بین المللی، این نقص جدی و مهم به یک نقطه قوت تفوق یافته است.

این اثر از همان لحظه نخست داستان را آغاز نموده و از افراط در مقدمه چینی و مقدمه بافی پرهیز میکند، ولی در عین حال تعلیق‌های مناسبی دارد که منجر به تشویق و تقویت انگیزه مخاطب برای تداوم تماشای آن و مجذوب شدن به آن میشود. با توجه به زمان ۸۵ دقیقه‌ای اثر، ریتم آن مناسب و قابل قبول است و اجازه نمیدهد مخاطب از بافت و ساختار داستان چندان فاصله بگیرد و جدا شود.

از دیگر ویژگی‌های فنی و هنری پسر دلفینی، باید به صداپیشگی دقیق برخی شخصیت‌های آن مانند ناهید امیریان و جواد پزشکیان و حتی نادر سلیمانی اشاره کرد؛ همچنین ضمن آنکه سلیمانی تجربه چندانی در زمینه هنر دوبله ندارد، اما با هدایت و سرپرستی حامد عزیزی به تاثیری قابل قبول در جریان صداپیشگی شخصیت نزدیک شده است.

ضمن آنکه در خبر‌ها از حضور علیرضا طلیسچی، خواننده پاپ برای خوانش آوا‌های این اثر نام برده شده بود و چه بسا مناسب‌تر و زیبنده‌تر برای این اثر بود که روی گزینه‌های شناخته شده‌تر برای خوانش آوا‌ها نیز متمرکز باشد، اما باید نیک در نظر داشت که موسیقی متن این اثر توسط بهزاد عبدی، آهنگساز، تنظیم کننده و رهبر ارکستر شناخته شده بین‌المللی ایرانی ساخته و پرداخته شده است که توانسته با فضای اثر ارتباط و نسبت مناسبی برقرار کند.

در اهداف اصلی این اثر، در نظر گرفته شده تا در لایه‌های فرمی و القایی خود، نمادی از مبارزه با شر و بدی و پلیدی و همچنین وجود احساس حفاظت از مرز‌ها و زندگی وجود داشته باشد.

شخصیت پردازی

شخصیت پردازی‌ها در انتقال مفهوم و مضامین در این اثر مشهود بوده و از این قرار است که در بخش اکران توانسته قشر قابل توجهی از مخاطبان را به خود جذب کند. شخصیت پردازی‌ها همسو با دنیا و فضای کودک و نوجوان است، اما عمق تاثیر و نفوذ آن در حدی است که میتواند مخاطب بزرگسال را با وجوه اثرگذاری خود درگیر کند؛ این در حالی است که فضاسازی در این اثر به طور توأمان با دنیای ترکیبی معمایی، کمابیش وهم آلود، ترسناک، شوخ و شاد و مملو از آوا و موسیقی است.

هوشمندی در انتخاب نشانه‌ها و کهن الگو‌ها در قصه و داستان

این اثر در ظاهر خود را محدود به ارتباط با جغرافیای خاصی نکرده است، لذا از این طریق میزان ضریب ارتباط مخاطب از فرهنگ‌های گوناگون با آن نیز به طور طبیعی افزایش یافته است. همچنین از کهن الگو‌های جذاب مانند ارتباط زندگی کودک در دنیای حیوانات در آن استفاده شده است که پیشتر در آثار انیمیشن مانند تارزان و پسرجنگل مشهود و مسبوق به سابقه بوده است. کودک قصه پسر دلفینی در دریا زندگی میکند و همراه و در کنار دلفین‌ها رشد میکند؛ این در حالی است که از جنبه تاثیر وجود منطق در داستان، دلفین‌ها بسیار باهوش و هوازی هستند و در نتیجه اثرشان میتواند ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کنند. افزون بر این، همجواری زیستی یک کودک در دریا و در کنار دلفین‌ها و مسئله گرایش و پیوند انسان با مادر خود به طور نشانگانی مطرح است و اصلاً خواسته شخصیت اصلی داستان نیز رسیدن به مادر است؛ بنابراین گویایی و جهان شمولی نشانه‌ها در داستان این اثر ضمن آنکه ارتباط مخاطبان با فرهنگ‌های مختلف در این اثر را تسهیل میکند، مملو از نشانه‌ها و کد‌های روانشناختی زیستی و رشدی و کهن الگویی برای مخاطب است.

همچنین لازم به بیان است که این اثر با توجه به گرایشات بومی و ملی خود، از نشانه‌های ایرانی مانند موسیقی جنوبی ایران و گونه‌های جانوری در خلیج فارس و خصوصاً نام‌های شخصیت‌ها غافل نشده و در دایره واژگانی و نشانه‌ای در چهارچوب داستانی خود در طراحی و چینش آن نشانه ها، وجود یک اثر ایرانی را پیش روی مخاطب یادآوری کرده است.

برداشت پایانی

هزینه بازاریابی، بازتولید و ساخت دوبله‌های مختلف در انیمیشن به اندازه هزینه اصلی ساخت آن خواهد بود و گاهی با آن برابری میکند؛ بنابراین به طور میانگین ساخت یک انیمیشن با احتساب این مسائل و ویژگی‌ها حدود مبلغی میان ۱۰ تا ۱۵ میلیارد تومان است؛ لذا جبران این هزینه و سود و آورده آن میتواند به نحو جدی در حوزه اکران بین المللی خود را بازیابد؛ افزون بر آنکه میتواند به خودی خود یک نوع صادرات فرهنگی به همراه تاثیرگذاری‌های بین المللی و فرهنگی نیز محسوب شود.

پسر دلفینی در اثبات و انعکاس یک نکته مهم تجربی نقش جدی داشته است؛ از این قرار که در حوزه فنی و تکنولوژی ساخت انیمیشن میشود با گذراندن دوره‌های آموزشی تکنیکی و فنی و بهره برداری از نرم افزار‌های خاص این حوزه، این مرحله را هرچه بهتر تا رسیدن به یک محصول در تراز جهانی و با هدف گفتگوی فرهنگی بین المللی ارتقا داد و بهبود بخشید، اما وقتی حوزه مهم و اثرگذار داستان و قصه در یک اثر انیمیشن دچار ضعف و سستی باشد، عملاً بخش قابل توجهی از توان تاثیر یک انیمیشن روی مخاطب نیز به هدر رفته است؛ لذا تیم سازنده این اثر بعد از کسب تجربیات در زمینه توان قصه گویی و داستان پردازی و خصوصاً گسترش آن به داستان‌پردازی تصویری و با توجه به اثر پیشین نه چندان موفق خود تحت عنوان فهرست مقدس، در یک فرآیند و روند تجربی و تدریجی موفق شده تا همپای رشد فنی و تکنیکی خود، در اثر پسر دلفینی به خوبی قصه نیز بگوید و با داستان مخاطب را با خود همراه کند و با تمرکز روی روایت داستانی و خلق دنیای جذاب و شیرین و پرکشش، مخاطب را برای مدتی بیش از یک ساعت با خود همگام کند.

انیمیشن پسر دلفینی مقرر بود تا در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر به نمایش دربیاید، اما آنطور که تهیه‌کننده اثر عنوان کرده، بی مهری‌های زیاد صورت گرفته در مواجه با این اثر در مهم‌ترین رویداد سالانه سینمایی ایران، منجر شد تا تصمیم بر این باشد که این اثر از حضور خود در فجر سی و نهم انصراف دهد. این در حالی است که یک سال و اندی بعد، این اثر با آغاز دور اکران‌های جهانی و بین المللی خود مانند درخشش و فروش چشمگیر در سینما‌های روسیه، نشان داد که بی مهری‌های صورت گرفته در مقابل این اثر دور از واقعیت نبوده است و به سهولت یک ظرفیت و استعداد شگرف و خاص و استراتژیک خصوصاً در حوزه سینمای کودک و نوجوان به دست فراموشی و جفا سپرده شده بوده است. این مسئله و رویداد تعجب برانگیز و غم انگیز در مواجه با ظرفیت‌های سینمایی مطلوب از سوی دستگاه داخلی سینمایی کشور، مجدداً و برای بار‌ها اثبات کرد که جشنواره فیلم فجر از کارکرد‌های ذاتی خود که همانا کشف و معرفی و تقویت و حمایت از ظرفیت‌های سینمای ملی است غفلت میورزد و گویا چهره‌ها و اسامی نیز کما فی السابق برای این رویداد مهم‌تر از تمرکز روی اهداف و کارکرد‌های ذاتی و حقیقی یک جشنواره سینمایی ملی است.

پس از آنکه این اثر مورد بی مهری دستگاه سیاستگذار کلان سینمای ایران قرار گرفت و با توجه به بی مرز بودن عرصه رسانه‌ای انیمیشن، پسر دلفینی خود را فراتر از مرز‌های ملی معرفی کرد و درخشید و همچنان در حال درخشش و توفیق در عرصه جذب مخاطب انیمیشن در حوزه بین المللی و بین فرهنگی در قالب اکران‌های خارجی است؛ لذا این مسئله یک هشدار جدی به سیاستگذاران کلان حوزه رسانه‌ای کودک و نوجوان و انیمیشن و خصوصاً بخش مرتبط و مسئول در رویداد‌هایی مانند جشنواره فیلم فجر دارد که اگر در صدد حفظ و حمایت جدی از مستعدان و نخبگان این عرصه نباشند، بازار‌های بین المللی معطل و منتظر اصلاح رویه‌ها در سینمای ملی و داخلی نخواهند بود و بلافاصله از این عرصه پرورش یافته ملی و بومی به نفع اهداف سینمایی و رسانه‌ای و اقتصادی هنری خود استفاده و بهره برداری خواهند کرد.

پسر دلفینی با درک درست از موقعیت‌ها و ظرفیت‌های فرهنگی در کشور‌های خاورمیانه و آسیای میانه و در وهله نخست با توجه به کیفیت هنری و فنی و ارزش داستانی و سوژه پردازی خود، توانست جایگاه خوبی را برای خود نزد سینما‌های این حوزه‌های جغرافیایی پدید آورد؛ به طور مثال درک و فهم از قرابت‌های فرهنگی ایران با این حوزه‌های جغرافیایی و خصوصاً تمدنی در کنار تعامل چند ساله و بلند مدت تیم سازنده این اثر با صنعت انیمیشن سازی در روسیه و قدرت رایزنی و تعامل با بزرگترین توزیع کننده ها، این‌ها از جمله عواملی بوده که به این اثر در عرصه دیده شدن و قرارگرفتن در مقابل دیدگان مخاطب یاری و کمک کرده است.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha