مروری بر دوستی دیرینه کشور ایران و هند؛
فرهنگ هندی تنوع واقعیت را می‌پذیرد و کثرت دیدگاه‌ها، رفتارها، آداب و رسوم و نهاد‌ها را جذب می‌کند. چنین فرهنگی سعی ندارد تنوع را به نفع یکنواختی سرکوب کند. شعار فرهنگ هند هم وحدت در تنوع و هم تنوع در وحدت است. چنین ویژگی‌ای در فرهنگ ایرانی-اسلامی نیز وجود دارد. در دین اسلام نیز از آیات و روایات بسیاری استفاده می‏ شود که دین و شریعت که مجموعه آموزه‏ های خدا و پیامبر اسلام است نیز براساس مدارا و تساهل مثبت بنا شده است. اسلام اصول صلح و مسالمت را پی‏ ریزی نموده و از این طریق راه را برای زندگی مسالمت‌آمیز هموار ساخته است.

گروه فرهنگ و هنر «سدید» مهسا مولائی پناه؛ در قسمت گذشته، ضمن پرداخت به تعریف مشخصی از فرهنگ و اقسام آن، ضرورت وجود فرهنگ در زندگی انسان و ارتباط میراث با فرهنگ را بیان کردیم. همچنین ویژگی‌های کلی موجود در فرهنگ، به عنوان عامل اصلی جذب دو ملت ایران و هند به فرهنگ‌های یکدیگر در طول تاریخ مورد دقت قرار داده شد. در این نوشتار، پس از پرداخت به مقدمه‌ای کوتاه و ذکر پیشینه‌ای از روابط فرهنگی هند و ایران، قصد داریم به ویژگی‌های اختصاصی فرهنگی که مشترک میان هند و ایران هستند، بپردازیم. ویژگی‌هایی از قبیل نوع جهان‌بینی، تعادل، صبر، ثبات، انعطاف پذیری، پذیرا بودن، معنویت، توجه به دین و مذهب، تاکید بر وظیفه و خانواده که از مهمترین ویژگی‌های اختصاصی مشترک محسوب می‌شود.

سرزمین هند، دیار راز‌ها و معانی سر به مهر

سرزمین هند برای ما ایرانیان همواره دیار راز‌ها و معانی سر به مهر بوده است و خصلت پرسش‌گری و کنجکاوی، ما را بر آن می‌داشته است که این راز‌های ناگشوده را کشف کنیم. آری شبه قاره هند سرزمین رازها، مامن تنوع‌ها و مأوای تضاد‌ها و حتی تناقض‌های فراوان اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی است. همین تنوع و رازآلودگی هم هست که این سرزمین و مردم و آداب و رسوم آن را جذاب، دیدنی و دوست‌داشتنی می‌کند.

نکته دیگری که هندوستان را عزیزتر و سفر به آن را شوق‌انگیزتر می‌کند؛ این است که سرزمین هند به یک تعبیر، وطن نخستین فرزندان آدم ابوالبشر (ع) پس از هبوط بر زمین است؛ زیرا بر مبنای روایات اهل بیت (علیهم السلام) حضرت آدم (ع) هنگامی که به اغوای ابلیس از بهشت رانده و سزاوار هبوط در زمین گردید؛ نخستین بار بر کوهی در جزیره سراندیب؛ یعنی همان سیلان یا سریلانکای امروزی در منتهی‌الیه جنوبی هندوستان فرو افتاد و بر اساس برخی از احادیث، چهل یا صد و یا حتی سیصد سال در این سرزمین ساکن بود؛ می‌گریست و به درگاه خدای متعال توبه و انابه می‌کرد تا سرانجام به شفاعت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) توبه‌اش پذیرفته شد و برای انجام مناسک حج و دیدار با همسرش حوا که او نیز در مکانی حوالی بندرگاه کنونی جده بر کرانه دریای سرخ هبوط فرموده بود؛ به سرزمین حجاز انتقال یافت. بر این اساس؛ هند وطن مالوف همه بشریت است و به مصداق حدیث نورانی «حب الوطن من الایمان» در دل‌های همه انسان‌ها به ویژه ما مسلمانان جایگاه والایی دارد.

پیشینه روابط فرهنگی هند و ایران

ایرانی‌ها و هندی‌ها به دلیل اشتراکات عمیق زبانی و ملی هرگز با یکدیگر احساس بیگانگی نمی‌کرده‌اند. اگرچه این روابط در پی ظهور پدیده استعمار در عرصه حاکمیت دو کشور به سرعت رو به تیرگی نهاد، اما می‌توان با ریشه‌یابی صحیح فرهنگی روابط این دو کشور و انجام پژوهشات بیشتر در این زمینه و سپس پرداخت به این روابط در عرصه اجرایی، به استحکام مجدد آن کمک کرد.

روابط فرهنگی ملت‌های ایران و هند به هزاران سال پیش برمی‌گردد. این روابط تنگاتنگ برخی را واداشته تا با استناد به اسناد موجود، این دو ملت را در اصل یکی بدانند. این روابط پس از اسلام نیز با قوت ادامه یافت. کوچ زرتشتیان ایرانی به هند، رواج زبان پارسی و تاسیس حکومت‌های ایرانی در هند، روابط تنگاتنگ حکومت‌های ایرانی و هندی، نشر اسلام توسط مهاجران ایرانی در هند، مهاجرت شاعران ایرانی به دربار سلاطین مغول هند و خلق آثار ارزشمند ادبی در عصر صفوی، از جمله سوابق بارز و ماندگار این روابط است.

به طور کلی ایرانی‌ها و هندی‌ها به دلیل اشتراکات عمیق زبانی و ملی هرگز با یکدیگر احساس بیگانگی نمی‌کرده‌اند. اگرچه این روابط در پی ظهور پدیده استعمار در عرصه حاکمیت دو کشور به سرعت رو به تیرگی نهاد، اما می‌توان با ریشه‌یابی صحیح فرهنگی روابط این دو کشور و انجام پژوهشات بیشتر در این زمینه و سپس پرداخت به این روابط در عرصه اجرایی، به استحکام مجدد آن کمک کرد. پس از ذکر این مقدمه، در ادامه به اختصار، ویژگی‌هایی مشترک و اختصاصی فرهنگی دو کشور ایران و هند را بیان می‌کنیم:

ویژگی‌های اختصاصی مشترک فرهنگی-مذهبی

فرهنگ سنتی هند، در جهت گیری کلی خود به سوی امر معنوی، ارزش‌های اخلاقی و نگرش‌هایی، چون سخاوت، سادگی و صرفه‌جویی را ترویج می‌کند. برخی از ویژگی‌های بارز فرهنگ هندی که در قبایل، گروه‌های قومی و فرقه‌های مذهبی متعدد آن وجود دارد و در فرهنگ ایران نیز به همان نسبت هست، به شرح زیر است:

نوع جهان‌بینی

چارچوب فرهنگ هندی، در تلقی از جهان، انسان را به عنوان یک مخلوق الهی قرار می‌دهد که فقط انسان در آن محور نیست بلکه همه عناصر خلقت اعم از زنده و غیر زنده مظاهر الهی هستند. بنابراین، به طرح خلقت خداوند احترام می‌گذارد و آرمان همزیستی را ترویج می‌کند. این بینش، انسان، طبیعت و خدا را در یک کل یکپارچه ترکیب می‌کند و در ایده satyam-shivam-sundaram منعکس شده است. این جهان‌بینی معادل اعتقاد به این موضوع است که براساس خداشناسی اسلامی، جهان مخلوق واحد و مستقلی سرشار از زندگی و زیبایی است که نظم و هماهنگی بر همه‌جای آن حکومت می‌کند. جهان سیر تکاملی داشته و براساس حق و عدالت استوار شده است.

حس هماهنگی و تعادل

فلسفه و فرهنگ هندی تلاش می‌کند تا به هماهنگی و نظم ذاتی دست پیدا کند در حالی که این امر به کل کائنات نیز تعمیم یابد. این فرهنگ فرض می‌کند که نظم کیهانی طبیعی، ذاتی طبیعت، اساس نظم اخلاقی و اجتماعی است. هماهنگی درونی یا همان تعادل قرار است پایه و اساس هماهنگی بیرونی باشد. فرهنگ هندی همان طور که مفهوم پوروشارتا به درستی بیانگر آن است، تعادل مادی و معنوی را برقرار می‌کند و به دنبال ترکیب آن است.
در اسلام و در آیاتی متعدد از قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم‌السلام نیز این جهت‌گیری تربیتی آمده است که خداوند مؤمنان را در امور مختلف فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و اقتصادی به رعایت اعتدال فرا خوانده است. در حقیقت هدف آن است که انسان شاکله اعتدال یابد و در نتیجه مشی متعادل در همه امور بیرونی حاصل شود.

صبر و بردباری

احساس تساهل نسبت به همه ادیان از ویژگی‌های شگفت انگیز جامعه هند است. ریگوِدا می‌گوید:«حقیقت یکی است، حتی پس از آن، دانشمندان آن را به اشکال مختلف توصیف می‌کنند». در گیتا، لرد کریشنا می‌گوید:«کسانی که دیگران را دعا می‌کنند، در واقع به من دعا می‌کنند.» این فکر نهایت مدارا است. وجود همزیستی مسالمت آمیز ادیان مختلف در هند، نشان دهنده است که همه بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند

یکی از ویژگی‌های مهم فرهنگ هند، بردباری بوده و تساهل و مدارا برای همه ادیان، کاست‌ها، جوامع و ... در آن یافت می‌شود. بسیاری از فرهنگ‌های خارجی به هند حمله کردند و جامعه هند به هر فرهنگی فرصت شکوفایی داد. جامعه هند مذاهب شاکا، هونا، شیتیان، مسلمان، مسیحی، سیک، جین و بودایی را پذیرفت و به آن‌ها احترام گذاشت.

احساس تساهل نسبت به همه ادیان از ویژگی‌های شگفت انگیز جامعه هند است. ریگوِدا می‌گوید:«حقیقت یکی است، حتی پس از آن، دانشمندان آن را به اشکال مختلف توصیف می‌کنند». در گیتا، لرد کریشنا می‌گوید:«کسانی که دیگران را دعا می‌کنند، در واقع به من دعا می‌کنند.» این فکر نهایت مدارا است. وجود همزیستی مسالمت آمیز ادیان مختلف در هند، نشان دهنده است که همه بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند اگرچه این سنت به شدت تحت تأثیر فعالیت‌های تغییر دین توسط برخی سازمان‌های مذهبی قرار گرفته است. همه ادیان موجود در هند به طور یکسان مورد احترام هستند.

فرهنگ هندی تنوع واقعیت را می‌پذیرد و کثرت دیدگاه‌ها، رفتارها، آداب و رسوم و نهاد‌ها را جذب می‌کند. چنین فرهنگی سعی ندارد تنوع را به نفع یکنواختی سرکوب کند. شعار فرهنگ هند هم وحدت در تنوع و هم تنوع در وحدت است. چنین ویژگی‌ای در فرهنگ ایرانی-اسلامی نیز وجود دارد. در دین اسلام نیز از آیات و روایات بسیاری استفاده می‏شود  که دین و شریعت که مجموعه آموزه‏ های خدا و پیامبر اسلام است نیز براساس مدارا و تساهل مثبت بنا شده است. اسلام اصول صلح و مسالمت را پی‏ ‏ریزی نموده و از این طریق راه را برای زندگی مسالمت‌آمیز  هموار ساخته است.

تداوم و ثبات
اصول فرهنگ هندی امروزه نیز تقریبا به صورتی عمل می‌کند که در ابتدا بود. ویژگی خاص فرهنگ هند، جریان مداوم آن است. از آنجایی که فرهنگ هندی مبتنی بر ارزش‌هاست، توسعه آن مستمر است. می‌توان فرهنگ هند را با نگاهی به معیار‌های فرهنگی کنونی آن درک کرد. ثبات فرهنگ هند حتی امروز در درون خود منحصر به فرد است. فرهنگ هند همیشه طرفدار تغییر یا اصلاح تدریجی بوده وتغییر ناگهانی یا فوری را نمی‌پسندد.

فرهنگ ایرانی نیز در طول چند هزار سال گذشته، پایدار و منسجم باقی مانده و عناصر کلیدی و اصلی خود را در فراز و نشیب‌های فراوان، حفظ کرده است. این فرهنگ از نسلی به نسل بعد منتقل شده و تا امروز، تداوم یافته است.

به همین دلیل، میان قدیمی‌ترین نشانه‌ها و آثار فرهنگی بدست آمده در کاوش‌های باستان‌شناسانه و مطالعات تاریخی، و میان آیین‌ها و مراسم باقی‌مانده از گذشته‌های دور، با عناصر فرهنگ کنونی ایرانیان، یک پیوستگی بارز و قابل اثبات، مشاهده می‌شود. این پیوستگی، نشان میدهد که به رغم تحولات عمیق در تاریخ این سرزمین، فرهنگ ایرانی دچار گسست نشده و به سیر پیوسته و تکاملی خود ادامه داده است. اگرچه آمد و رفت دولت‌ها و حکومت‌ها با گرایش‌ها و باور‌های متفاوت و منافع خاص، باعث تحولات مهم در جامعه ایران شده، اما آنچه در این میان ثابت مانده، «روح جمعی» حاکم بر ایران است که نظریه «تداوم فرهنگی» را به اثبات می‌رساند.

انعطاف‌پذیری
انعطاف پذیری یا همان سازگاری سهم زیادی در جاودانگی فرهنگ هند دارد. سازگاری فرآیند تغییر بر حسب زمان، مکان و دوره بوده و عنصر ضروری طول عمر هر فرهنگی محسوب می‌شود. فرهنگ هندی خاصیت انعطاف‌پذیری منحصر به فردی دارد که در نتیجه آن تا امروز، حفظ شده است. خانواده، کاست، مذهب و نهاد‌های هندی با گذشت زمان تغییر کرده‌اند، اما به دلیل سازگاری و هماهنگی فرهنگ هند، تداوم، سودمندی و فعالیت آن‌ها همچنان وجود دارد. غنا، ماندگاری و تداوم ناگسسته و چند هزار سالۀ فرهنگ ایرانی نیز از همین خصلت تطبیق پذیر و انعطاف پذیر آن سرچشمه می‌گیرد. فرهنگ ایرانی در دوران دراز و چند هزار سالۀ تحول، سخت‌ترین و مرگبارترین ضربه‌ها را به خود دیده که هر یک از آن‌ها برای در هم شکستن و فرو ریختن انسجام هر فرهنگی کفایت می‌کند.

اما فرهنگ ایرانی هر بار زیر این ضربه‌ها کمر راست کرد، تداوم و حیات فرهنگی‌اش را دوباره از سرگرفت و پس از چندی شکوفا شد. زیرا همیشه این آمادگی را داشت که از فرهنگ‌های پیچیده‌تر و برتر از خود فرهنگ آموزی کند و به فرهنگ‌های ساده‌تر از خود شیوه‌های زندگی کردن در سطوح فرهنگی بهتر و پیچیده‌تر را بیاموزد. فرهنگ ایرانی در سراسر دوران دراز تحول خود هرگز هیچ منطقه و ناحیه و قوم و فرهنگی را بیگانه از خود نمی‌بیند و پیوسته با اقوام و فرهنگ‌های دیگر جهان احساس همدلی و یگانگی می‌کند. هویت و ماهیت فرهنگی اقوام ایرانی از بطن همین گفتگوی فرهنگی با اقوام دیگر جهان شکل گرفته و پیوسته از همین ارتباط متقابل فرهنگی مایه ور می‌شده است.

فرهنگ هندی همیشه با فرهنگ‌های دیگر هماهنگ شده است. چنین توانایی برای حفظ وحدت در بین تنوع بهترین است. فرهنگ هندی همواره با دریافت و تطبیق با عناصر فرهنگ‌های بیگانه خود را فعال کرده است. فرهنگ هند عناصر فرهنگ‌های مسلمان را دریافت کرده است و هرگز در پذیرش نکات مفید فرهنگ بیگانه تردیدی نداشته است. بنابراین، تداوم، سودمندی و فعالیت آن هنوز وجود دارد

پذیرا بودن
پذیرا بودن یکی از ویژگی‌های مهم فرهنگ هند است که همیشه ویژگی‌های مثبت فرهنگ‌های مهاجم را پذیرفته است. فرهنگ هند مانند اقیانوسی است که رودخانه‌های زیادی در آن می‌آیند و به هم می‌رسند. به همین ترتیب همه کاست‌ها تسلیم فرهنگ هندی شده و خیلی سریع در هندوتوا حل شدند. فرهنگ هندی همیشه با فرهنگ‌های دیگر هماهنگ شده است. چنین توانایی برای حفظ وحدت در بین تنوع بهترین است.

فرهنگ هندی همواره با دریافت و تطبیق با عناصر فرهنگ‌های بیگانه خود را فعال کرده است. فرهنگ هند عناصر فرهنگ‌های مسلمان را دریافت کرده است و هرگز در پذیرش نکات مفید فرهنگ بیگانه تردیدی نداشته است. بنابراین، تداوم، سودمندی و فعالیت آن هنوز وجود دارد.

سازگاری و پذیرش این فرهنگ به آن قدرت زنده ماندن در همه شرایط را داده است. با توجه به این ویژگی، فرهنگ هند حتی پس از مواجهه با حملات خارجی هرگز از بین نرفت. در واقع جامعه و فرهنگ هند با نزدیک شدن و صمیمی شدن مهاجمان خارجی به آن‌ها کمک کرده بود و نه تنها چیز‌های زیادی ارائه می‌داد، بلکه دریافت می‌کرد.

فرهنگ ایرانی نیز همواره در گذر تاریخی خود یک فرهنگ تلفیقی بوده که عناصر بسیار متفاوتی از عرفان، تصوف، تشیع و اسلام، در شکل گیری آن اثر گذار بوده و تاثیر‌های متفاوت و بعضا متضادی بر رفتار و فرهنگ ایرانیان گذاشته‌اند. در واقع، فرهنگ سیاسی ایرانیان، پرورده این فرهنگ تلفیقی است و روحِ ایرانی، این استعداد مثبت را داشته که پذیرای باور‌های مختلف و متضاد باشد.

معنویت

معنویت روح فرهنگ هند است؛ بنابراین هدف غایی انسان آسایش جسمی نیست، بلکه خودشناسی است. رادا کومود موکرجی در کتاب خود با عنوان «تمدن هندو» تحلیل کرده است که فرهنگ هندی که ویژگی‌های شخصی خود را حفظ می‌کند، کل ملت را به گونه‌ای پیوند می‌دهد که ملت و فرهنگ جدایی ناپذیر تلقی شده و متفق القول می‌شوند.

ضرورت خودشناسی از دیرباز برای ایرانیان نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. این شناخت، از تعریف «خود» در سایه نگاه به «دیگری» حاصل می‌شود. در بینش اسلام نیز خودشناسی مفهومی اساسی است که از دو راه معرفت انفسی و آفاقی میسر می‌شود و خود منشأ بسیاری از آموزه‌های اخلاقی و تربیتی می‌باشد. از نگاه اسلام خودشناسی موجب تنظیم ارتباط انسان در ابعاد چهارگانه ارتباط انسان با خداوند، جهان هستی، سایر انسان‌ها و خویشتن می‌گردد.

توجه به دین و مذهب

دین در فرهنگ هند جایگاهی مرکزی دارد. ودا‌ها، اوپانیشاد‌ها، پورانا، مهابهاراتا، گیتا، قرآن و انجیل بر مردم هند تأثیر می‌گذارند. این کتاب‌ها خوش‌بینی، خداباوری، فداکاری، توبه، محدودیت‌ها، حسن رفتار، راستگویی، شفقت، اصالت، دوستی، بخشش و ... را توسعه داده‌اند. مونیر ویلیامز به درستی گفته است: «اگرچه در هند بیش از ۵۰۰ گویش وجود دارد، اما زبان تنها یکیست و آن زبان دینی است؛ و ادبیات دینی نیز یکی است که همه پیروان مذهب هندو، از نظر طبقه، زبان، موقعیت اجتماعی و عقیده متفاوت، با ارادت به آن اعتقاد دارند که همان ادبیات سانسکریت است. این تنها آینه‌ای است که دیدگاه‌ها، افکار، آداب و رسوم و سنت‌های هندو را به درستی منعکس می‌کند. این منبع برای توسعه زبان‌های منطقه‌ای و همچنین منبعی برای دریافت مطالب برای انتشار افکار مهم دینی و علمی است».

جامعه ایران هم با توجه به اینکه از دیرباز جامعه‌ای دینی بوده، سعی داشته به سهم دین در کشور، به خصوص در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یکی از منابع اصلی فرهنگ توجه نماید. به بیانی دیگر، بخش اعظم مبادی نظری، عقاید و باور‌ها و سنت‌های حاکم بر فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران، در متن تاریخ و حیات جمعی جامعه دینی ایرانی شکل گرفته است.

تاکید بر وظیفه

آیین و سنت‌های ازدواج، در هند بسیار متنوع و زیاد است، اما در زمینه خانواده و قوانین مربوط به آن، شباهت قابل توجهی وجود دارد. به عنوان مثال، ایده آل یا هنجار خانواده مشترک تقریباً توسط هر هندی مورد حمایت قرار می‌گیرد. هر فرد ممکن است در یک خانواده مشترک زندگی نکند، اما ایده آل خانواده مشترک همچنان مورد علاقه است

فرهنگ هند برخلاف حقوق، بر دارما یا وظیفه اخلاقی تأکید دارد. اعتقاد بر این است که انجام وظیفه مهمتر از احقاق حق است. همچنین بر مکمل بودن بین وظیفه خود و حقوق دیگران تأکید می‌کند. بنابراین، فرهنگ هندی از طریق تأکید بر تعهدات اجتماعی یا خانوادگی، به جای استقلال و خودمختاری فرد، وابستگی متقابل را ترویج می‌کند. در فرهنگ ایرانی-اسلامی شاید بتوان این مورد را شبیه همان اعتقادی در نظر گرفت که امام خمینی به آن اشاره می‌کنند: همۀ ما مأمور به تکلیف و وظیفه هستیم نه مأمور به نتیجه.

خانواده
آیین و سنت‌های ازدواج، در هند بسیار متنوع و زیاد است، اما در زمینه خانواده و قوانین مربوط به آن، شباهت قابل توجهی وجود دارد. به عنوان مثال، ایده آل یا هنجار خانواده مشترک تقریباً توسط هر هندی مورد حمایت قرار می‌گیرد. هر فرد ممکن است در یک خانواده مشترک زندگی نکند، اما ایده آل خانواده مشترک همچنان مورد علاقه است.

خانواده مداری، ویژگی بارز فرهنگ هند است. اگرچه هندی‌ها بین هویت فردی و هویت خانوادگی تفاوت قائل می‌شوند، اما نوع غربی فردگرایی در فرهنگ هندی نادر است. خانواده در فرهنگ ایرانی نیز پایه وستون اصلی جامعه بوده وبرای مردم ایران واحدی بسیار ارزشمند و کانون رشد وتعالی فرزندان محسوب می‌شود. فرزندانی که قرار است جامعه را ساخته واداب ورسوم وفرهنگ کشور را در جامعه حفظ کرده و در بقای آن بکوشند. در جامعه ایرانی دین اسلام به عنوان دین اکثریت مردم ایران، به خانواده تاکید زیادی کرده است. جامعه ایرانی نیز خانواده را بسیار مقدس دانسته ودر تحکیم وبقای ان کوشش زیادی می‌کند.

توضیحاتی که آورده شد، از مهم‌ترین ویژگی‌های اختصاصی فرهنگی و مشترک میان دو کشور ایران و هند است. این موارد بخش دیگری از علت علاقه‌مندی مردم دو کشور هند و ایران به یکدیگر را نشان می‌دهد ضمن اینکه ضرورت شناخت عمیق‌تر دو فرهنگ و چگونگی تعامل صحیح فرهنگی نیز مشخص می‌گردد.

اما یک سوال مهم و اصلی همچنان باقی می‌ماند که با وجود این ویژگی‌های فرهنگی مشترک (عمومی و اختصاصی) به عنوان عوامل اصلی جذب و علاقه‌مندی مردمان هند و ایران به فرهنگ یکدیگر، اثرگذاری و تبادل فرهنگی از طرف کدام کشور بیشتر بوده است و چرا؟ هند یا ایران یا هر دو؟

سوالات دیگری هم مطرح می‌شود از قبیل اینکه آیا موانعی هم بر سر راه ارتباط صحیح فرهنگی این دو ملت وجود داشته و وجود دارد؟ اگر بله این موانع شامل چه مواردی می‌شود و مهم‌ترین مانع کدام است؟
در ادامه تلاش می شود تا به این سوالات و ده‌ها سوال دیگر، پاسخ داده شود.

منابع:

Indian Culture And Heritage «by Dr. Binod Bihari Satpathy

«روابط فرهنگی ایران و هند از دیرباز تاکنون» نوشته حمیدرضا امساکی
«فرهنگ اسلامی: مفاهیم، ویژگی‌ها و اصول» نوشته محمد رحیم عیوضی
«درآمدی بر استراتژی حیات دینی: تعادل و عقلانیت، راهبرد حیات طیبه در جهان» نوشته اقدس بکلو
«تسامح و تساهل در آموزه‌های پیامبر اعظم (ص)» نوشته عباس نیک‌زاد
«فرهنگ سیاسی ایرانیان؛ رفتار‌های و ایستار‌ها (قسمت اول)» نوشته مقصود رنجبر
«خودی و غیرخودی در فرهنگ ایرانی» نوشته منصوره کریمی قهی
«تبیین مؤلفه‌های دینی در فرهنگ سیاسی جامعه‌ی ایرانی پس از انقلاب اسلامی» نوشته علی دارابی و مسعود مطلبی
«نگاهی به تحول خانواده در ایران وجهان» نوشته ابراهیم حقیقی
«ابعاد خودشناسى از نگاه اسلام» نوشته شیدا ریاضی هروی و بابک شمشیری
کتاب درسنامه آموزشی مطالعات فرهنگی کلاس دوازدهم ادبیات و علوم انسانی «فصل سوم: هویت فرهنگی ما ایرانیان»
کتاب «فراسوی چپ و راست» اثر آنتونی گیدنز ترجمۀ محسن ثلاثی

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha