ابزاری که وفاق و انسجام اجتماعی را هدف گرفته؛
در جهان به شدت متغیر امروزین با حجم بالای گردش اطلاعات اعم از اطلاعات عمومی و عامه پسند تا اطلاعات تخصصی و نیمه تخصصی و نیز تغییرات نسلی بویژه در نسل Z ، رسانه ها با پر کردن خلاء و غیبت خانواده و گروههای رسمی اجتماعی در جامعه پذیری و وفاق و انسجام اجتماعی و هم چنین از طریق ارایه خدمات متنوع و گسترده و نسبتا ارزان و در دسترس شغلی، قدرت و توانمندی‌های خود را به مخاطبان تحمیل کرده است که امکان تصور زندگی بدون رسانه‌‌های نوین تقریبا غیر ممکن است.

به گزارش «سدید»؛ در یکی از تعاریف جدید از رسانه، رسانه را انتقال پیام و گاهی معادل پیام می دانند. از این منظر هر نمادی، هر کلامی، هر نشانه ای ، و هر کنشی فردی و اجتماعی ولو در حوزه رسانه به معنای متداول آن نباشد به شرط آن که معطوف به هدف باشد و با اراده و انگیزه و قصد باشد و حامل پیام باشد را رسانه  میگویند.

با این تعریف، دامنه رسانه بسیار وسیع و گسترده می شود که اگر ورود فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی را به فضای  رسانه ها بدان بیفزاییم ، سرعت و گستردگی دو ویژگی ممتاز رسانه ها محسوب می شوند.

اما سوال مهم این است که این رسانه های نوین ببن المللی و شبکه های اجتماعی پر قدرت و گسترده با پوشش تقریبا جهانی ، که این همه قدرت تاثیر گذاری و نفوذ دارند و می توانند شب را روز و روز را شب به خورد مخاطبان خود بدهند،  این میزان از قدرت را از کجا به دست آورده اند؟ آیا واقعا قدرتمندی و تاثیر گذاریهای وسیع و موثر رسانه ها امری ذاتی و درونی است که به ماهیت  رسانه ها برمی گردد؟ اگر چنین است پس چرا این ابزار علمی بی طرف در خدمت منافع کشورهای جهان سومی و منافع گروههای وسیع اجتماعی فاقد قدرت سیاسی و اقتصادی قرار نمی گیرند تا آنان هم بتوانند صدای خود را به وسعت گستره جغرافیای سیاسی کشورها برسانند و دیده  شوند؟

و اگر منشاء و منبع قدرت رسانه های نوین ، همان قدرت‌های جهانی نیستند که خود از مالکان و مدیران به شمار می آيند، پس چه قدرت هایی و با چه منابعی پشت سر این قدرت رسانه ای هستند؟  بجز قدرت اقتصادی و سیاسی  نظام هژمونی سرمایه داری غرب به رهبری آمریکا و همپیمانان آن است ، پس می توان گفت ، رسانه های نوین بین المللی  و شبکه های اجتماعی حامل یک رسانه و یک پیام بیشتر نیستند و آن این که   قدرت رسانه های بین المللی ، همان  قدرت سیاسی و اقتصادی نظام سرمایه داری و فرهنگ و تمدن  غرب  و مدرنیته است *  قاعده این همانی،   برای باز شدن ابن گزاره به  توضیحات بیشتری نیاز است.

لاسول یکی از نظریه پردازان علوم ارتباطات ، چرخه پیام و یا رسانه را در مدل ارتباطی خود در پنج واژه خلاصه می کند.

چه کسی؟ منبع پیام و عقیده سازان

چه می‌گوید؟ چه چیزی را و با چه محتوایی

در چه مجرایی؟ با چه وسیله و ابزار  ارتباطی

به چه کسی؟ مخاطبان

با چه اثری؟ با چه انگیزه ای  و برای چه تاثیر گذاری و تغییر رفتاری

۱_ منبع پیام یا چه کسی ؟ و یا عقیده سازان

به اعتقاد ایشان معمولا منبع پیام یا همان عقیده سازان خود آشکارا  در عرصه رسانه دیده نمی شوند . وظیفه  آنان به مثابه‌ی صاحبان اصلی اما پشت پرده بکارگیری قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود برای تولید اندشیه و تولید  مکتب و نظام فکری است که‌ پاسدار و حافظ قدرتشلن باشد مانند  صاحبان کمپانی ها و صنایع بزرگ و کارتل ها و تراست ها که با خود مستقیم از  اصحاب قدرت سیاسی و اقتصادی هستند و یا مورد حمایت بی چون و چرای آنان هستند. مصداق مشهور آن  کشورهای صنعتی و فراصنعتی است.

۲- چه می گویند؟ محتوای حرفشان و محتوای پیامشان چیست؟
این کشورهای صنعتی و فرا صنعتی از زمان پیدایش در قرن ۱۸ تا کنون با سازماندهی علوم انسانی و علوم‌ اجتماعی جدید  مبتنی بر داده های  انقلاب فرهنگی  رنسانس و داده های فکری  انقلاب فلسفی جدید  در قالب مکاتب و  نظریه های جدید در علوم انسانی و اجتماعی  برخاسته از اثبات گرایی،  سکولاریسم ، امانیسم و ابژکتیویسم  محتوای اندیشه ای و زیر بنایی انسان جدبد، جامعه جدید و رسانه جدید را فراهم ساختنند. مانند مکاتب اقتصاد کنزی و مکاتب نوسازی و مکاتب توسعه سیاسی مرکز محور و مکاتب فرهنگی و هنری هالیودی که منادی  فرهنگ لیبرالیسم و اباحه گری شد. پس در حقیقت  طبق مدل ارتباطی  لاسول دومین حلقه  این مدل ۵ مرحله ای،  تولید محتوای  جدید برای انسان جدید و جامعه جدید و دنیای جدید است که وظیفه مهم حلقه اول یعنی صاحبان قدرت است .

۳- در چه مجرایی؟ یا با چه ابزار و چه  شیوه های رسانه ای
در اینجا باید از انواع ابزارهای انتقال دهنده پیام اعم از سنتی و جدید ، در قالب های نوشتاری،  صوتی ، بصری و دیجیتالی نام برد. ابزارهای نوین   پلتفرم ها و اپلیکیشن ها و پیام رسانان که نوعا خارجی هستند و تعدادی هم داخلی  است که عمدتا سرورهای اصلی و مدیریت  پیام رسانان خارجی  در اختیار غول های  رسانه ای تحت حکمرانی آمریکا یا اروپا است.

۴- به چه کسی؟ مخاطبان
به دلیل گستردگی و پوشش تقریبا جهانی رسانه های نوین ، این رسانه ها می توانند تمامی لایه های جمعیتی و اجتماعی را در جغرافیای بدون مرزهای طبیعی کشورهای تحت پوشش خود قرار دهند.  امروزه شناخت  مطلوبیت ها و ذائقه های لایه های جمعیتی و اجتماعی کار چندان دشواری نیست  و مدیران و سیاست گذران و مالکان رسانه  های اجتماعی نوین به این مطلوبیت ها آگاه  هستند. و به راحتی بر اساس این مطلوبیت ها محصولات رسانه ای خود را تولید می کنند.  علاوه بر آن که یکی از قابلیت های رسانه های جدید تولید ذائقه های جدید است.

نکته مهم این است که در جهان به شدت متغیر امروزین با حجم بالای گردش اطلاعات اعم از اطلاعات عمومی و عامه پسند تا اطلاعات تخصصی و نیمه تخصصی و نیز  تغییرات نسلی بویژه  در نسل Z ، رسانه ها با پر کردن خلاء و غیبت  خانواده و گروههای رسمی اجتماعی  در جامعه پذیری  و وفاق و انسجام اجتماعی و هم چنین  از طریق ارایه خدمات متنوع و گسترده و نسبتا ارزان و در دسترس شغلی، قدرت و توانمندی‌های خود را به مخاطبان تحمیل کرده است که امکان تصور زندگی بدون رسانه‌‌های نوین تقریبا غیر ممکن است.

اما نکته مهم که در جریان آشوب های اخیر بخوبی قابل مشاهده بود، قدرت رسانه ها بود که حتی توانست متاسفانه نوعی از ادبیات لمپنیزم سیاسی را در میان برخی از نوجوانان و جوانان حتی تحصیلکرده هایی از آنان  رواج دهد و یا تحمیل کند. فشار هنجاری رسانه های اجتماعی جدید آنقدر موثر و زیاد بود که ما گاهی شاهد رفتارها و گفتارهایی از محدود دانشجویانی بودبم که با جسارت تلخ استادان خود را که حتی به لحاظ سنی در جایگاه پدربزرگ آنان هستند از واژه هایی استفاده کرده اند که هیچ سنخیتی با فرهنگ ایرانی اسلامی ما در طول تاریخ کهن ما تا کنون نداشته است.  یعنی فشار و  قدرت رسانه های جدید در تغییر رفتار و تاثیرات هیجانی و هنجاری را شاهد بودیم. این یک روی سکه است.  

اما روی دیگر این سکه، قدرت پشت پرده رسانه های قدرتمند است ؟  

آیا منشاء این قدرت در منابع و منافع ملی کشور ما نهفته بود و نهفته است یا  منشاء آن با واسطه هایی مانند اینترنشنال، بی بی سی فارسی ، صدای آمریکا و ... به کاخ سفید و به تل آویو و به  پاریس و لندن و برلین می‌رسد.

هتاکی ، فحاشی  و رفتارهای خشن در فرهنگ ما ایرانیان در طول تاریخ جایگاهی نداشته  و ندارد. حفظ حرمت معلم بماند. اما وقتی قدرت های رسانه ای  منافعشان ایجاب کند از  قدرت رسانه های جدید که مهندسی شده خودشان است،  در جهت تخریب سنت و فرهنگ و نظم اجتماعی و سیاسی کشورها و گروه هایی که با منافعشان در تضاد اند، به خوبی استفاده می کنند.

منبع: عطنا

ارسال نظر
captcha