گفت‌وگویی با مسعود رضایی، پژوهشگر سیاست و تاریخ پیرامون وقایع اخیر؛
سعود رضایی، پژوهشگر تاریخ معاصر و کارشناس مسائل سیاسی کشور بر این باور است که شکل‌گیری نهادهای مدنی در کشور امری ضروری است اما رابطه تعاملی میان اضلاع ساختار قدرت، احزاب و تشکل‌ها و مردمی که مطالبات مدنی دارند شکل‌ نگرفته و این مانع یکی از عوامل اصلی نهادینه نشدن فرهنگ اعتراض در کشور است.

به گزارش «سدید»؛ اغتشاشات اخیر در کشور نشان داد که صرف‌نظر از سوءاستفاده کشورهای غربی از خواسته‌ها و مطالبات مردمی و تلاش برای تبدیل اعتراض به آشوب، جنبش‌های مدنی و احزاب و گروه‌های سیاسی به‌عنوان حلقه واسط بین حاکمیت و مردمی که خواسته‌ها و مطالباتی دارند، هنوز در کشور نهادینه نشده است. مسعود رضایی تحلیلگر مسائل سیاسی اظهار می کند که جنبش‌های مدنی و حرکاتی که از سوی توده‌های مردمی در مقیاس خرد یا کلان براساس خواسته‌ها و مطالباتی شکل ‌می‌گیرد، اگر براساس چارچوب‌ها و قواعد حقوقی هر کشوری باشد، طبیعتا به مسیر رشد و ترقی جامعه کمک خواهد کرد.

وی با اشاره به تجارب موجود در ایران و سایر کشورهای دنیا درخصوص شکل‌گیری جنبش‌های مدنی گفت: هرکدام از جنبش‌های مدنی روی تعداد معدودی از خواسته‌ها مثل محیط‌زیست،‌ حوزه‌های سیاسی، مسائل اجتماعی، موضوعات اقتصادی و درخواست‌های صنفی و گروهی متمرکز هستند و زمانی که احساس کنند باید به نحوی حرف‌ها و مطالبات‌شان را به حاکمیت منتقل کنند وارد عرصه می‌شوند و حتی این امکان برای آنها فراهم است تا با حضور فعالانه در انتخابات ریاست‌جمهوری، مجلس، شوراهای شهر و روستا و به‌دست‌گرفتن‌ بخش‌هایی از حاکمیت، خواسته‌های خود را دنبال کنند.

این کارشناس مسائل سیاسی با بیان این‌که وجود حلقه‌های واسط و رابط میان گروه‌هایی که خواسته‌های مدنی دارند با حاکمیت می‌تواند به انتقال هرچه‌بهتر پیام‌ها به ساختار قدرت کمک کند، تصریح کرد: وجود احزاب و تشکل‌های قوی و نهادهایی با کارکردهای مثبت حزبی این امکان را فراهم می‌آورد تا تعامل میان مردم و حکومت برای فهم درست خواسته‌های مدنی شکل بهتر و منسجم‌تری پیدا کند. 

وی ادامه داد: این نهاد‌ها در حوزه اقتصادی سندیکاها و اتحادیه‌ها هستند و در حوزه مسائل سیاسی هم احزاب و تشکل‌ها و گروه‌های سیاسی قرار دارند. این نهادها خواسته‌ها و مطالبات را تجمیع و از یک مسیر ضابطه‌مند و دارای ابعاد و چارچوب‌های قانونی آنها را به حاکمیت منتقل می‌کنند. رضایی، نبود احزاب قوی در کشور را یکی از عوامل نهادینه‌نشدن جنبش‌های مدنی و حتی بیان اعتراض در قالب قانونی دانست و خاطرنشان کرد: در مورد گروه‌های سیاسی شاهد این هستیم که از ابتدای انقلاب احزاب مختلفی شکل گرفتند و فعالیت کردند و در طول چهار دهه گذشته هم در انتخابات‌های مختلف فعال بودند و فارغ از این‌که ممکن است به هرکدام از حزب‌های مطرح کشور انتقاداتی هم وارد باشد اما به‌هرحال تشکل‌های موجود در طول این سال‌ها طیف‌ها و تفکرات مختلف اجتماعی و سیاسی را نمایندگی کردند. با این وصف، احزاب ما همچنان با کارکردهایی که از آنها توقع و انتظار می‌رود فاصله زیادی دارند. 

این کارشناس مسائل سیاسی اضافه کرد: شما اگر به کشورهای غربی یا حتی برخی کشورهای شرقی نگاه کنید می‌بینید که در آ‌نجا احزاب محدودی وجود دارند و فراتر از دو یا چند حزب نیستند و این تشکل‌ها در ادوار مختلف انتخابات شرکت می‌کنند اما در کشور ما مسأله‌ای که وجود دارد تعدد و کثرت بیش از حد احزاب سیاسی است. در کشور ما درحال‌حاضر حدود ۱۷۰ حزب و گروه به‌صورت رسمی عضو خانه احزاب هستند و به نوعی می‌شود گفت در کشور حزب به معنای واقعی ما شکل نگرفته و همه گروه‌ها و احزاب صرفا در قالب دو طیف سیاسی عمده شامل اصلاح‌طلب و اصولگرا به فعالیت می‌پردازند.

رضایی با بیان این‌که وفور و فراوانی احزاب در کشور که در بسیاری از موارد مطالبات یکسان و مشابهی دارند یک وجه منفی در کارکردهای حزبی محسوب می‌شود، تصریح کرد: این مسأله نشان می‌دهد که این احزاب نمی‌توانند با همدیگر تجمیع شوند و مثلا یک یا دو حزب بزرگ را به وجود آورند و عمده کارکرد بسیاری از این احزاب این است که در مواقعی مثل انتخابات جریان‌های همسو با هم ائتلاف می‌کنند و مثلا درباره رسیدن به یک لیست واحد به اشتراک نظر می‌رسند. 

وی وجود چنین روحیه‌ای را در تشکل‌ها و جریان‌های سیاسی کشور ناشی از تجارب و ریشه‌های شکل‌گیری فعالیت‌های حزبی در دوره معاصر دانست و تصریح کرد: ما قبل از انقلاب هم شاهد چنین مسائلی بودیم. درست است که در آن زمان شرایط کاملا متفاوت بود و انتخابات به معنای واقعی وجود نداشت اما در برهه‌هایی از تاریخ سیاسی کشور ما می‌بینیم آنجا که باید یک حزب قوی و کارآمد وجود داشته باشد چنین اتفاقی نمی‌افتد. به‌عنوان نمونه می‌توان از نهضت ملی شدن صنعت نفت یاد کرد که در آن زمان طیف گسترده‌ای از نیروهای مذهبی و ملی به ملی شدن صنعت نفت اعتقاد داشتند و به‌عنوان مقدمه به دنبال برگزاری انتخابات آزاد بودند اما با حوادثی که بعدها رخ داد این گروه‌ها در درون خودشان دچار اختلافات شدید شدند و اعضای آن بعضا در تضاد کامل با هم قرار گرفتند.

این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: در جامعه گسترده‌ای مثل ایران وجود نهادهای مدنی واسط و رابط میان جامعه و حکومت یک امر کاملا ضروری است و درصورتی‌که چنین نهادهایی وجود نداشته باشد، بعضا این حرکات و درخواست‌هایی که در قالب جنبش‌های مدنی مطرح می‌شود و بعضا شکل اعتراض پیدا می‌کند ممکن است به صورت ضابطه‌مند ابراز نشود و نتیجه‌ای جز تخریب و آشفتگی و هرج‌ومرج نداشته باشد.رضایی با اشاره به موج‌سواری معاندان و مخالفان جمهوری اسلامی و کشورهای غربی از مطالبات مدنی مردم ایران گفت: این واقعیت را نادیده نگیریم که در بسیاری از اعتراضات نیروهای خارجی قصد دخالت و اعمال نفوذ دارند و در این گونه موارد آنها سعی می‌کنند وارد قضیه شوند و از آنجا که کشورهای غربی دل‌شان نمی‌خواهد خواسته‌ها و مطالبات مردم در چارچوب‌های مدنی ارائه شود، تمامی تلاش خود را به کار می‌گیرند تا مطالبات جنبش‌های مدنی و اعتراضات در قالبی بدون چارچوب ارائه شود. این درحالی‌است که آنها در کشورهای خودشان قواعد سفت و سختی را تنظیم کرده‌اند تا هرگونه درخواستی حتما در یک چارچوب قانونی و مدون ابراز شود و با هرگونه ضوابط و حرکت‌هایی که خارج از چارچوب‌های قانونمند باشد، برخورد خشن می‌کنند. 

این کارشناس مسائل سیاسی با بیان این‌که وجود نهادهای مدنی، سیاسی و فکری در کشور ما کاملا حیاتی است، گفت: اگر این جنبش‌های مدنی به‌صورت قانونمند شکل نگیرند حتما در نحوه انتقال درخواست از جامعه به حاکمیت دچار مشکل می‌شویم و هزینه‌های بسیار زیادی بر جامعه و کشور وارد می‌شوند. از این رو اندیشمندان و نخبگان باید برای شکل‌گیری چنین نهادهایی با توجه به تاریخ ۱۰۰ سال گذشته ایران فکر کنند و موانع و چالش‌ها را مورد بررسی قرار دهند و راه‌حل‌های مناسبی را برای آن پیدا کنند. درعین‌حال باید توجه داشت که این نهادهای مدنی باید از حالت صرفا الگوبرداری از دیگر کشورها رها شوند چون اساسا تجارب کشورهای دیگر ممکن است با فرهنگ و هویت ما تفاوت داشته باشد. 

منبع: روزنامه جام جم

ارسال نظر
captcha