نشست واکاوی روابط ایران و انگلیس با حضور ابراهیم متقی و محسن بهاروند؛
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران می‌گوید: عقلانیت بدین معنا نیست سازش‌کنید و انعطاف‌پذیر باشید؛ باید ببینید چه ادبیاتی بهتر می‌تواند امنیت و منافع کشور را تامین کند؛ سازش هیچ پاسخی ندارداما از سازش پرمخاطره‌تر؛ افتادن دردام شبکه‌های تخریب رادیکالیزم وواکنش‌های غیرطبیعی در فضای سیاست بین‌الملل است.

به گزارش «سدید»؛ دکتر «ابراهیم متقی» استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و «محسن بهاروند» سفیر سابق ایران در انگلیس در نشست «راه گفت‌وگو» در موسسه اطلاعات با عنوان «واکاوی روابط ایران و انگلیس در دوران اخیر» به تشریح دیدگاه‌های خود پرداختند.

متقی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در این نشست اظهار داشت: اگر همواره بگوییم که دچار جنگ شناختی شدیم، این یک مفروض است؛ پاسخ چه باید کرد این است که عقلانیت در ادبیات، در کنش راهبردی و در فضای سیاست‌ها به کار گرفته شود، عقلانیت بدین معنا نیست شما سازش کنید انعطاف‌پذیر باشید.

با محکوم کردن و کارهای نمایشی، مورد تهاجم قرار می‌گیریم

«ابراهیم متقی» استاد دانشگاه تهران با اشاره به احضار سفرای کشورهای خارجی به وزارت امور خارجه کشورمان گفت: اگر کار ما محکوم و احضار کردن سفرا باشد و این کارهای نمایشی را داشته باشیم، همواره مورد تهاجم قرار می‌گیریم. آیا نمی‌توانیم در فضای شبکه در مکان‌های مختلف سازماندهی کنیم. وقتی نیروی ما، اراده امنیتی، پشتوانه پولی و ادراک تئوریک انگلیسی‌ها را ندارد، حس تعلق به ساختار و کشور ایران را ندارد، وقتی در وضعیت خلا قرار گرفتیم و وقتی بیگانه شدیم، به جاسوس هم تبدیل می‌شویم و هم به خیابان می‌آییم و علیه تاریخ و کشورمان، ساخت سیاسی و اجتماعی‌مان جدال می‌کنیم.

متقی تاکید کرد: اگر بحثمان عقلانیت و تزریق عقلانیت باشد، حس وفاداری ایجاد می‌شود اما اگر بخواهیم ساخت سیاسی و اجتماعی‌مان را رادیکالیزه کرده و سطح و ادبیات کار را ابتدایی کنیم هیچ‌گاه نمی‌توانیم دشمن را بشناسیم.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران ادامه داد: نگاه انگلیسی‌ها کنترل است و در کنترل جهانی هم متحد آمریکاست. انگلیس، محور و موتور سیاست اروپایی‌هاست. امروز مساله اصلی انگلیس محدودسازی قدرت ایران است و برای این کار از ابزارهای مختلف از جمله ابزار رسانه‌ای، دیپلماسی، فشار دیپلماتیک چندجانبه در نهادهای بین‌المللی استفاده می‌کند.

بازیگران غیرمسئول در عرصه‌های راهبردی

این کارشناس با بیان اینکه ایران نه به لحاظ تاریخی، فرهنگی و نه ساختاری نمی‌تواند نسبت به انگلیس نگاه مثبتی داشته باشد، اظهار داشت: مشکل امروز، مشکل دیپلماسی نیست بلکه مشکل، بازیگران غیرمسئول در عرصه‌های راهبردی است. ما این موضوع را درک نکردیم که در بحث‌های روابط بین‌الملل ضرورتی ندارد که تابع باشیم یا از سیاستِ سازش استفاده کنیم اما می‌توانیم ادبیات سیاست‌مان را بر اساس عرف دیپلماتیک و ذهنیت‌های مرسوم در جهان به کار بگیریم.

متقی ادامه داد: در سال‌های گذشته افراد غیرمسئول به سفارت انگلیس تعرض کردند، به طور حتم مورد پذیرش رهبر معظم قرار نگرفت؛ من اینگونه شنیدم که بازی برده را واگذار کردیم.

وی با بیان اینکه انگلیسی‌ها هرگاه می‌خواهند فضای دیپلماتیک را خراب کنند، نیروهای غیرمسئول خود را که مربوط به شبکه تخریب است ماموریت می‌دهند، اضافه‌کرد: تله و دام‌گذاری یکی از شاخص‌های کنش قدرت‌های بزرگ در روابط با کشورهای منطقه است. ما باید دام‌ها را بشناسیم.
«شک ندارم هرگاه بحران ایجاد و به تخریب فضای دیپلماتیک امنیتی و راهبردی منجر می‌شود، مبنی بر انگاره‌ای است که برخی بازیگران به دنبال تصاعد بحران هستند. کارگزاران، تصاعد بحران ثبات را از بین می‌برند؛ همکاری‌های قانونمند را از بین می‌برند و زمینه را برای بازی‌های پرمناقشه و تهدیدآمیز بین‌المللی علیه ما بوجود می‌آورند.»

تاکید رهبری بر بصیرت چیست؟

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران یادآور شد: رهبر معظم انقلاب بحثی در مورد بصیرت داشتند، سخن‌شان این بود که بصیرت برای همه لازم است اما برای مسئولان و کارگزاران راهبردی واجب؛ این بصیرت چه شاخصی دارد؟ ایشان می‌فرمایند وقتی مسئول می‌خواهد تصمیم‌گیری کند، باید مانند یک شطرنج‌باز ماهر باشد و تصمیم بگیرد که پیامد حرکت یک مهره را بر چهار حرکت بعدی رقیبش بررسی کند؛ اگر این کار را انجام دادیم از بحران‌ها عبور می‌کنیم.

وی افزود: انگلیس همواره یک بازیگر تاثیرگذار در سیاست داخلی و خارجی ایران از قرن نوزدهم بوده و تا قرن ۲۱ هم ادامه یافته است. این مساله به جایگاه ساختاری انگلیس در سیاست بین‌الملل مربوط می‌شود؛ انگلیس قدرت بزرگ جهانی است و جغرافیا و جمعیت هم در قرن ۲۱ تاثیر نهایی چندانی ندارد.
به گفته وی، در دنیای امروز شناخت یعنی قدرت. هر کسی قدرت شناخت داشته باشد می‌تواند تاثیرگذار باشد، شبکه ایجاد کند و برای خود جایگاه بسازد.

متقی ادامه داد: هر کسی در خارج از ایران مواضع مقام‌های کشور ما را ببیند متوجه می‌شود سطح کنش دیپلماتیک، رسانه‌ای و راهبردی ما در سطح دبستان است؛ امروز کسی که در سطح دبستان است، نمی‌تواند رقابت جهانی داشته باشد. پس انگلیس در عرصه بین‌المللی مزیت نسبی دارد که آمریکایی‌ها ندارند؛ انگلیسی‌ها تبارشناسی دارند و انگاره تبارشناسی انگاره دقیقی است. این یک بحث بسیار جدی است؛ شناخت انگلیس نسبت به ساخت اجتماعی، فرهنگ، تغییرات نسلی و رویکرد زمامداران نخبگان وقتی از خود ما بیشتر باشد می‌تواند فردی را جذب کند و در سیاست تاثیرگذار باشد.

وی اظهار داشت: حال پرسش این است، آیا امروز در عرف سیاست بین‌الملل سازوکار انجام فعالیت اطلاعاتی و امنیتی پذیرفته شده است یا نه؟، کاملا پذیرفته شده؛ روابط ایران و انگلیس فراز و نشیب‌های خاص خود را دارد؛ می‌خواهم به سطح شعور راهبرد انگلیس در فضای اجتماعی کشورهای منطقه بپردازم. آمریکایی‌ها در عراق در جنگ ۲۰۰۳ و اشغال عراق هفت هزار کشته دادند، انگلیسی‌ها هم همراه آمریکایی‌ها بودند و کل منطقه بصره در اختیارشان بود اما تعداد کل کشته‌های انگلیس ۴ نفر بود؛ این به بخش شناخت محیطی، ارتباطات و پول انگلیسی‌ها در حوزه دیپلماسی باز می‌گردد.

وی توضیح داد: دیپلماسی کشورهایی مانند ما و حوزه امنیت‌شان فقیر است. برخی سندی را که سیدحسن نصرالله اعلام کرده سردار سلیمانی بعد از جنگ ۳۳ روزه ۲۰ میلیون دلار به ما کمک کرد، هنگفت می‌بینند؛ نمی‌دانند هزینه‌های کار امنیت در فضای شبکه رسانه و کنش راهبردی میلیاردی است. همین بحث‌های رسانه را در نظر داشته باشید؛ مصاحبه گروه‌های اپوزیسیون در شبکه ایران اینترنشنال علیه یکدیگر پخش که می‌شود برای هر ۵ دقیقه ۱۵۰ پوند به آنها پرداخت می‌شود.

چگونه معاون وزیر دفاع، مهره اطلاعاتی انگلیس می‌شود؟

متقی اضافه‌کرد: بنابراین وقتی پول و عقلانیت، سازمان و شبکه با هم پیوند پیدا کرد، معاون وزیر دفاع تو، به مهره اطلاعاتی سرویس امنیتی انگلیس تبدیل و کل اطلاعات حوزه‌های حساس کشور منتقل می‌شود. برخی بحث‌هایی که وجود دارد این است که می‌گویند فلانی از سال ۱۳۸۱ هیچ مسئولیتی نداشته، اما بحث مسئولیت نیست، بحث ارتباطات و شبکه است؛ چگونه می‌تواند از فضای ارتباطات استفاده کرد؟ وقتی این ارتباطات ابعاد چندجانبه پیدا می‌کند یعنی بُعد اقتصادی، سیاسی، رسانه‌ای و اطلاعاتی را با هم پیوند می‌دهد؛ آنگاه مشخص می‌شود که چگونه هویت یک کشور به یغما برده می‌شود.

استاد دانشگاه تهران اضافه‌کرد: در فضای بحران ایران، انگلیس سرخط بازی امنیتی علیه جمهوری اسلامی ایران بود اما با چه سازوکار ادبیات و ابزارهایی؟ در این کنسرسیوم امنیتی که انگلیس هدایت می‌کرد تقسیم کار وجود داشت؛ پول آن را عربستان پرداخت می‌کرد و هدایت عملیاتی فراخوانی آن را افسران اطلاعاتی اسرائیل انجام می‌دادند؛ امروز بحث ایران در همه دانشگاه‌ها و مدارس اسرائیل یک کلاس درسی جدی است؛ افسران اطلاعاتی جوان اسرائیل باید زبان فارسی را یاد بگیرند.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران اضافه‌کرد: نکته دوم این است که ارتباط انگلیس با آمریکا بر اساس مدل Special relationship یعنی یک رابطه بین‌الملل منحصر به فرد است. نکته بعدی اینکه انگلیس در همه بحران‌ها تلاش‌کرده نقش متحد نامتقارن آمریکا را بازی کند؛ پیچیدگی سیاست بین‌الملل این است که مواضع بازیگران متحد مشابه هم نیست، بلکه مواضع‌شان با یکدیگر هم‌تکمیلی دارد که در روابط انگلیس و آمریکا پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد.

متقی با بیان اینکه انگلیس با روس‌ها در سال ۱۹۰۷ قرارداد تقسیم ایران به سه منطقه را امضا کردند، ادامه‌داد: آمریکا با این سیاست انگلیس به شدت مخالفت کرد و امکان تقسیم ایران به سه منطقه و دو منطقه قرارداد ۱۹۱۵ امکان‌پذیر نشد، انگلیسی‌ها می‌خواستند در سال ۱۹۱۹ ایران را در وضعیت تحت‌الحمایگی قرار دهند اما آمریکا مخالفت کرد. انگلیس بخشی از ائتلاف آمریکاست و محور ائتلاف آمریکا در اروپا محسوب می‌شود؛ اگر آمریکا در سیاست جهانی حضور نداشت، شک نداشته باشید انگلیس در جنگ جهانی اول و دوم در زمره کشورهای شکست‌خورده محسوب می‌شد.

راهبرد امنیتی انگلیس در ایران

متقی اضافه‌کرد: انگلیسی‌ها آمریکا را به عنوان یک موازنه‌دهنده پذیرفته‌اند؛ آمریکا در خاورمیانه شناختی ندارد، در مقایسه با شناخت اجتماعی، فرهنگی، نخبگی و نهادی که انگلیسی‌ها دارند. شناخت انگلیس از ایران و کشورهای خاورمیانه شناختی عمقی است. امروز در انگلیس ده‌ها مرکز شرق‌شناسی وجود دارد که فضای اجتماعی، ساختاری و انگاره‌های نسلی ما را خوب می‌شناسند، کار اطلاعاتی، علمی و رسانه‌ای می‌کنند و از همه مهمتر این قابلیت را دارند که فضای دانشگاهی، رسانه و دیپلماسی را به هم پیوند دهند.
وقتی پیوند دادند، شبکه رسانه‌ای قابلیت این را دارد که کار امنیتی کند؛ همانگونه که در حوادث پنج سال گذشته مجموعه «ایران اینترنشنال، بی‌بی‌سی من‌وتو و ‏VOA» نیز تکمیلی‌های خبری خود را داشتند برای اینکه ذهنیت اجتماعی در ایران تولید شود که این ذهنیت اجتماعی، راهبرد «انفجار از درون» را شکل دهد.

وی با یادآوری اینکه رهبر معظم انقلاب تاکید دارند «جهادِ شناخت، مقدم بر جهاد تبیین است»، گفت: یعنی اگر اگر یک درک هستی‌شناسانه نسبت به موضوع سیاست، فرهنگ، قدرت و امنیت نداشته باشید، نمی‌توانید نقش موثری در الگوی کنش رفتاری در حوزه دیپلماتیک داشته باشید.
«عمق تئوری که یک دیپلمات یا یک کارگزار امنیتی یا یک وابسته نظامی فرهنگی در عصری که تکنولوژی شبکه‌ای است، الگوی کنش ارتباطی شبکه است. محور اصلی تولید قدرت Concept(مفهوم) است و شما می‌توانید این Concept را به روایت تبدیل کنید. اگر این کار را نکنید آن کسی انجام می‌دهد که بتواند از رسانه‌اش استفاده کند.

وی خاطرنشان کرد، ما یک عقب‌افتادگی تاریخی در مساله دیپلماسی داریم؛ تصور می‌کنیم عرصه دیپلماتیک مانند عرصه سیاست داخلی است.

در ادامه اظهارات محسن بهاروند سفیر سابق ایران در انگلیس را در این نشست می‌خوانیم:

لزوم مدیریت روابط در سیاست خارجی

بهاروند در این زمینه اظهار داشت: ما ابتدا باید به این پرسش پاسخ دهیم که اصولاً روابط با انگلیس برای ما اهمیت دارد؟ آیا باید به دنبال این روابط باشیم یا خیر؟ و آیا دو کشور در سیاست خارجی یکدیگر قابل حذف هستند یا نه؟ پاسخ خیر است به هزار و یک دلیل.

وی اضافه کرد: یکی از دلایل این است که ما با هم در ارتباط هستیم؛ در منطقه، سطح بین‌الملل و شورای امنیت؛ بنابراین لازم است همدیگر را حذف نکنیم. وقتی این را بپذیریم، عُرف حقوق بین‌الملل می‌گوید وقتی رابطه رسمی داشتید، ملزومات آن را نیز باید رعایت کنید چون رابطه دیپلماتیک یک رابطه رسمی است.
«پیشنهادم به دو کشور این است کمیته سیاسی مشترک دو طرف را فعال کنند و آنقدر با هم مذاکره کنند که ببینند حداقل روابطی که خدشه‌پذیر نیست کجاست؟ روابط ایران و انگلیس سرشار از حواشی است که باید کم شود؛ بنابراین برخی از حواشی که توسط دو طرف ایجاد می‌شود باید کاسته شود.»

وی با تاکید بر اینکه انگلیس به ایران نیاز دارد، گفت: انگلیس یا هر کشور دیگری که بخواهد حضور طبیعی در خاورمیانه و غرب آسیا داشته باشد، به طور حتم به ایران نیاز دارد. آنچه که به طرف ایرانی به عنوان سفیر و به طرف انگلیسی می‌گفتم این بود که ما دو کشور در حوزه‌هایی به یکدیگر نیاز داریم؛ انگلیس عضو شورای امنیت سازمان ملل است، یکی از طرف‌های برجام بود و یک کشور جریان‌ساز در سیستم بین‌المللی است؛ در منطقه ما نقش بازی می‌کند و نیروهای آنها در نزدیکی ما هستند و یکی از اشغالگران عراق بوده، بنابراین باید با این کشور رابطه داشته باشیم.

بهاروند تاکید کرد: بنابراین من به این نتیجه رسیده بودم که نه ایران در دیپلماسی انگلیس قابل حذف است و نه انگلیس در دیپلماسی ایران؛ بنابراین اگر این گزاره را بپذیریم که نمی‌توانیم یکدیگر را از دیپلماسی و سیاست خارجی هم حذف کنیم، باید ببینیم چگونه این روابط را می‌توان مدیریت کرد.

پیشنهاد به ایران و انگلیس

بهاروند در ادامه با بیان اینکه به دو کشور ایران و انگلیس پیشنهاد داشتم، گفت: پیشنهادم این بود که مذاکره کنیم و کمیته سیاسی داشته باشیم تا حداقلی از روابط غیرخصمانه داشته باشیم که روابط از آن حداقل پایین نیاید. این کار را انجام دهیم؛ من معتقد بودم که باید از حواشی روابط دو کشور کاست که اصل روابط را بتوانیم در یک حداقلی قابل قبولی نگه داریم اما متاسفانه نمی‌شد این تئوری حداقل قابل قبول را برای همه تبیین کرد تا به یک اجماع برسیم. در انگلیس هم همین‌گونه بود؛ من نمی‌خواهم فقط خودمان را مقصر بدانم.

سفیر سابق ایران در لندن افزود: زمانی که در لندن بودم برخی از انگلیسی‌ها می‌گفتند که شما در تاریخ مانده‌اید؛ استعمار یک مساله تاریخی بوده و ما یک زمانی یک امپراتوری بودیم اما فقط مردمی که فکر می‌کنند ما هنوز امپراتوری هستیم، شما هستید. به همکاران انگلیسی پاسخ می‌دادم اتفاقاً شما بیشتر از ما در تاریخ مانده‌اید زیرا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنید که گویی هنوز همان امپراتوری هستید و همیشه تلاش دارید با تحکم، درس‌دادن و راهنمایی صحبت کنید در حالی که ما یک کشور انقلابی هستیم و توصیه از کسی نمی‌پذیریم. لذا آن تکبری که شما دارید مربوط به دوره استعمار است.

۶ نکته در روابط ایران و انگلیس

سفیر سابق ایران در لندن ادامه داد: درباره اینکه انگلیس در سطح بین‌المللی چگونه رفتار می‌کند، می‌توان سیاست‌های انگلیس را در دو یا سه سطح دسته‌بندی و موارد زیر را مطرح کرد:

۱. تفکر انگلیس در سطح جهانی و اقدامات آنها تحت تاثیر برداشت و نقشی است که تلاش می‌کند، انجام دهد.
روابط منطقه‌ای این کشور نیز تحت‌تاثیر تفکرات جهانی انگلیسی‌ها قرار دارد. انگلیس یک کشور کوچک است اما تلاش می‌کند در سطح جهانی بازی کند؛ هرچند که این قدرت را ندارد؛ به همین دلیل مجبور است خود را به آمریکا بچسباند.

۲. انگلیس همیشه پیش از آمریکا به دنبال منافع آمریکاست.
دلیل آن این است که اگر خود را از آمریکا دور کند، نمی‌تواند به عنوان یک بازیگر بین‌المللی در سطح جهانی بازی کند. انگلیسی‌ها معتقدند فقط آمریکا می‌تواند لجستیک جنگ‌های بزرگ را تامین کند. من همیشه به همکاران انگلیسی یادآور می‌شدم که در روابط ایران و انگلیس، منافع جهانی شما بر منافع دوجانبه می‌چربد، به طور مثال وقتی می‌خواهید در مورد روابط ایران صحبت کنید، نگاه می‌کنید ببینید روابط ایران و آمریکا در چه شرایطی قرار دارد و تصمیم‌های اساسی شما تابعی از تصمیم‌های آمریکا در مورد ایران است.

۳. واقعا باعث تاسف است که دولت انگلیس بگوید من آنگونه که باید از برجام حمایت نمی‌کنم و این حمایت را کاهش می‌دهم.
این مساله بسیار بعیدی از دیپلماسی انگلیس است؛ فکر می‌کنم ایران، انگلیس و بقیه طرف‌ها باید با دید واقع‌بینانه تلاش کنند تا توافق هسته‌ای را احیا کنند.

۴. اگر بپذیریم حداقلی از روابط باشد، باید در سطحی از مسائل غیرسیاسی مانند حوزه تکنولوژی و علمی روابط ایران و انگلیس تقویت شود. همه این کارها برای این است یک اعتماد واقع‌بینانه بین دو طرف ایجاد شود به طوری که روابط بازیچه نشود چون امر دیپلماتیک مساله بسیار جدی است.

۵_ پتانسیل ایرانیان مقیم انگلیس بسیار زیاد است.
انگلیس سومین کشوری است که تعداد زیادی از ایرانیان در آنجا هستند و نباید این ظرفیت را نادیده گرفت.

۶. هر چه بتوانیم شناخت از کشور خود را برای مردم دیگر کشورها به ویژه کشور تاثیرگذاری مانند انگلیس ایجاد کنیم، موفق‌تریم زیرا می‌توانیم تبلیغات منفی را خنثی کنیم.
با توجه به اینکه ما در زمینه رسانه ضعیف هستیم و در سطح جهان رسانه نداریم توصیه اکید من این است موانع گردشگری میان ایران و انگلیس برای مردم حذف شود؛ به میزانی از عقلانیت، باید ارتباط مردمی، فرهنگی و گردشگری میان دو کشور برقرار شود؛ هیچ کشوری به اندازه انگلیس ذخیره فکری و مادی ایران‌شناسی ندارد.

سفیر سابق ایران در لندن ادامه داد: در ایران تصوری درباره انگلیس وجود دارد که می‌توانم ادعا کنم این تصور تا اندازه‌ای اشتباه است. کسانی که به روابط ایران و انگلیس نگاه می‌کنند بسیار تحت تاثیر تاریخ‌اند. وضعیتی که در قرن ۱۹ تا اوایل قرن ۲۰ بوده و دیدگاهی که نسبت به انگلیس به عنوان یک امپراتوری گذشته وجود دارد که به قول خودشان آفتاب هیچگاه در مستعمرات آنها غروب نمی‌کرد، اینها تصوراتی از خود برجای گذاشته که فقط مختص به ما نیست و در بسیاری از کشورها البته تاحد بسیار کمی چنین تصوری وجود دارد. اما در ایران به دلایلی بسیار، پررنگ‌تر است و جالب اینکه ما هیچگاه مستعمره انگلیس نبودیم.

سیاست‌ خارجی ما تحت تاثیر تاریخ است

وی با بیان اینکه سیاست خارجی ما به‌شدت تحت تاثیر تاریخ است، گفت: اصولا تفکر سیاست خارجی با رویکرد تاریخی، رویکرد مطمئنی نیست. ما نمی‌توانیم بر اساس تاریخ برای مساله‌ای در زمان حال راه‌حل پیدا کنیم بلکه تاریخ می‌تواند چراغ راه آینده باشد اما تاریخ نمی‌تواند تعیین‌کننده تصمیم‌های ما به ویژه در حوزه سیاست و سیاست خارجی باشد.

بهاروند با اشاره به دوران سفارت خود در لندن توضیح داد: مشکلی را احساس می‌کردم این بود که ما چارچوب‌هایی را برای اجرا در دیپلماسی می‌چیدیم اما در اجرا به دلیل تاریخ، با مانع مواجه و قضاوتی می‌شد که ربطی به موضوع حال نداشت و به ناچار پس از برنامه‌ریزی و تلاش بسیاری برای انجام یک اقدام در روابط دو کشور، ابتر می‌ماند.
وی افزود: گاهی روابط می‌تواند در زمینه تکنولوژی، اقتصاد، کشاورزی و آب باشد اما روابط با انگلیس تحت‌الشعاع این تفکر تاریخی بود که حتی در مسائل تکنیکی و فنی که ربطی به مسایل سیاسی نداشت، با بن‌بست مواجه می‌شدیم.

این دیپلمات ادامه داد: ناموفق بودن در مسائل غیرسیاسی باعث تضعیف روابط دیپلماتیک و سیاسی نیز می‌شود؛ برعکس هر چه شما روابط غیرسیاسی را تقویت کنید، می‌تواند به روابط سیاسی شما هم کمک کند.

او توضیح داد: زمانی که در وزارت امور خارجه بودم این اختلاف‌نظر را با دکتر ظریف داشتم؛ وی می‌گفت باید ابتدا بتوانیم با هر کشوری مسائل را در امور سیاسی پیش ببریم و توافق‌های سیاسی داشته باشیم؛ پس از آن مسائل اقتصادی و دیگر موضوع‌ها پیش خواهد رفت؛ اما من به عنوان فرد کوچک و شاگردش، با این نظر مخالف بودم و می‌گفتم اتفاقاً با هر کشوری که بخواهیم روابطمان را تقویت کنیم، اگر مشکلی وجود دارد باید از مسائل غیرسیاسی شروع کنیم.

بهاروند گفت: به عنوان مثال معتقد بودم اگر بین ایران و عربستان، سرمایه‌گذاری‌های مشترک، خط لوله یا پالایشگاه مشترک وجود داشت آنقدر پیوندهای ما زیاد می‌شد که روابط دو کشور به سادگی قطع نمی‌شد؛ برعکس در نقطه مقابل آن ترکیه است؛ چون روابط اقتصادی ترانزیتی با ترکیه داریم اگر مشکلی هم در حوزه سیاسی به وجود آید، دو طرف برای حل آن تلاش می‌کنند زیرا روابط دو کشور روی زمین به یکدیگر گره خورده است.

منبع: ایرنا

ارسال نظر
captcha