صادق وفایی در برنامه رادیویی مطرح کرد؛
دبیر گروه فرهنگ خبرگزاری مهر گفت: چه ایرادی دارد در برنامه‌های تلویزیونی سراغ افرادی برویم که قیافه‌شان شبیه مردم عادی جامعه است اما با کتاب حشرونشر دارند و باسوادتر از هزاران سلبریتی هستند؟

به گزارش «سدید»؛ برنامه رادیویی «گفتگوی فرهنگی»  با حضور صادق وفایی دبیر گروه فرهنگ و ادب و خبرنگار کتاب خبرگزاری مهر از آنتن رادیو گفتگو پخش شد.

وفایی در ابتدای این‌برنامه در پاسخ به‌ سوال مجری برنامه درمورد خبرنگاری کتاب و اهمیت آن گفت: وضعیت حوزه کتاب در رسانه نسبت به چند سال گذشته تفاوت چندانی نکرده است. این حوزه، مقدس است اما بسیار غریب است و اتفاقا این‌غربت برایش خوب است. من هم اصلا دوست ندارم از این‌غربت در بیاید و قصد ندارم آه و ناله کنم که چرا این‌حوزه غریب است. چنین‌وضعیتی باعث می‌شود برای کسی که می‌خواهد خبرنگاری کتاب کند، علاقه به خود کتاب در اولویت باشد. چون این‌حوزه مانند دیگر حوزه‌های خبرنگاری درآمد چندانی نخواهد داشت و اگر کسی برای مسائل اقتصادی به آن وارد شود، ناامید خارج خواهد شد.

وی افزود: معتقدم یک خبرنگار کتاب باید کتاب منتشرشده داشته باشد. بدون هرگونه شعاری، اگر رویکردش کارمندی باشد و علاقه‌ای به این حوزه نداشته باشد، آسیب می‌بیند و بخش زیادی از پویایی این حوزه از بین می‌رود. چندروز پیش با بهروز افخمی صحبت می‌کردم که او درباره اولین‌کتابم که یک‌رمان است گفت چه‌قدر خوب که رمان داری. چون این‌روزها جوان‌ها از گرد راه نرسیده فیلمنامه می‌آورند و می‌خواهند فیلمش کنند. درحالی که در کشورهای موفق صنعت فیلمسازی، فیلمنامه‌ها با اقتباس از کتاب‌ها نوشته می‌شوند و کتاب است که اصل و اساس آن‌آثار سینمایی است. در کل به‌نظرم کتاب موجودی زنده و پویاست و روح دارد. خبرنگار حوزه کتاب هم باید بداند با چه‌موجودی طرف است.

این‌خبرنگار کتاب گفت: یکی از نکات ضعف مهم ما این است که آدم‌های کتاب‌خوان در تولیدات تصویری و سینمایی‌مان، اصولا یا حضور ندارند یا پدربزرگ‌های غرغرو و از کار افتاده‌ای هستند که در گوشه قصه حضور دارند و حضور یا عدم حضورشان تاثیری در داستان ندارد. ما افراد کتاب‌خوان را به‌عنوان آدم‌های زرنگ و فهمیده نشان نمی‌دهیم بلکه تصویر چنین انسان‌هایی عموما آینه‌دار افراد زودباور و پخمه است که سریع فریب می‌خورند. این، یکی از دلایلی است که مردم به کتاب و کتابخوانی رغبت نشان نمی‌دهند. چون آینه‌دارش چنین‌شخصیت‌هایی هستند.

وی همچنین با انتقاد از برنامه‌های حوزه کتاب در رسانه‌های چون تلویزیون که از چهره‌های معروف و شناخته شده استفاده می‌کنند گفت: کسانی که برای معرفی کتاب یا تبلیغ آن، از این افراد استفاده کرده و برای چنین‌برنامه‌هایی سیاست گذاری می‌کنند، کتاب را نمی‌فهمند. محور برنامه با این مهمان‌ها، روی سلبریتی است نه کتاب و این واکنش منفعلانه سازندگان چنین‌برنامه‌هایی است چون باید تکیه و محور برنامه‌شان روی کتاب باشد نه افراد. چه ایرادی دارد سراغ افرادی برویم که به‌ظاهر ناآشنا و غریبه‌اند و قیافه‌شان شبیه مردم عادی یا دسته‌چندم جامعه است اما با کتاب حشرونشر واقعی دارند و باسوادتر از هزاران سلبریتی هستند؟ مطمئن هستم حرف‌های این‌افراد از ساعت‌ها سخنان تکراری و از پیش آماده‌شده سلبریتی‌ها جذاب‌تر است.

وفایی با بیان اینکه چندسالی است کتاب‌های صوتی جای خود را در میان مخاطبان باز کرده‌اند، افزود: تعدادی از کمپانی‌ها و شرکت‌های تولیدکننده کتاب‌های صوتی برای موفقیت و فروش بیشتر سراغ سلبریتی‌های سینمایی رفتند اما در زمینه تولید این‌کتاب‌ها شکست خوردند چون خوانش کتاب یک‌کار تخصصی است و کاری نیست که با اتکا به چهره مشهور یک سلبریتی به موفقیت برسد. خوانش صحیح چیزی جدا از سلبریتی یا بازیگر سینما بودن است. باز در این‌قضیه بازیگران تئاتر وضعیت بهتری دارند اما خوانش کتاب در کل با ایفای نقش در نمایش رادیویی یا دکلمه و گویندگی متفاوت است و تخصص می‌خواهد.

دبیر گروه فرهنگ و ادب خبرگزاری مهر در پاسخ به مجری برنامه گفت: اگر می‌خواهیم کنار بلاگر و اینفلوئنسرهای غذا و لباس، بلاگر کتاب هم داشته باشیم که در فضای مجازی کتاب معرفی کند، باید فردی را داشته باشیم که واقعا به‌خاطر کتاب این‌کار را انجام دهد. نه این‌که چون حوزه‌های دیگر را پر شده ببیند و صندلی کتاب را از سر ناچاری خالی ببیند و به‌سمتش بیاید. این‌کار باید با دغدغه و بدون ادا و ژست باشد. در آن‌صورت می‌توان امیدوار بود تاثیرگذار باشد.

وی در پایان گفت: مشکل ما این است که خود خانواده‌هایمان به ابتذال گرایش بیشتری دارند. این‌روزها کودکان و خردسالان در خانه‌ها دست بزرگ‌ترهایشان کتاب نمی‌بینند. بلکه تلفن همراه می‌بینند. تلویزیون خانه‌ها هم یا سریال‌های ضعیف خودمان را پخش می‌کند یا محتواهای مضر ماهواره را. بنابراین نمی‌توان از آن‌کودکی که در چنین‌خانه‌ای رشد می‌کند، توقع داشت کتابخوان شود. چون خانواده‌اش که اصل و اساسش در آن شکل می‌گیرد، نسبت به کتاب احساس نیاز نکرده است. از طرفی نهادها هم گاهی اوقات کم‌کاری می‌کنند اما من اصل مشکل را در خود خانواده‌ها می‌بینم. بالاخره باید از جایی شروع کرد؛ جایی که در قدم اول ممکن است فحش‌مان بدهند و کارمان را قبول نداشته باشند. اما بالاخره باید شروع کرد.

منبع: خبرگزاری مهر

ارسال نظر
captcha