گزارشی درباره تاریخچه و تحول بازی‌ها در ایران؛
تابستان که می‌شد، به زحمت در آستانه اذان مغرب باید از کوچه، جمع‌مان می‌کردند؛ آن‌هم در چه حالی؟ اگر در پارکینگ سر و پایمان را نمی‌شستیم حق ورود به خانه را نداشتیم؛ ما آهن‌ربا بودیم و خاک، آهن. در چنان وضعیت خاک‌آلودی به اذان مغرب می‌رسیدیم که گویی از میدان جنگ بازگشته‌ایم.

به گزارش «سدید»؛ اما حالا چه؟ احتمالا نهایت جنگ والدین با بچه‌ها در مدیریت زمان بازی‌های ویدئویی رایانه‌ای یا کنسول‌های بازی و از آن بدتر جنگ بر سر زمان به دست گرفتن تلفن همراه به قصد بازی است. در دوره ما و از ۸ ، ۹ سال که می‌گذشتی و پسر که بودی، غالبا توی کوچه در حال گل کوچک‌زدن بودی، اما بازی در ایران عمیق‌تر و متنوع‌تر از دوره ما بود.

بازی چیست؟

گاهی برخی لغات اینقدر بر کلام ما جاری است که در مورد مفهوم آن‌ها فکر نمی‌کنیم. آن‌قدر بدیهی است که نمی‌توانیم تعریفش کنیم. برخی بازی را هرگونه فعالیتی به قصد سرگرمی و مشغولیت دانسته‌اند که انگیزه آن دست یافتن به فایده، محصول و یا نتیجه به خصوصی نیست.

اگرچه می‌توان به طور کلی این تعریف را پذیرفت اما از منظری این تعریف دچار خدشه است. اگر بازیگر را کودک بدانیم؛ شاید بتوان پذیرفت او انگیزه‌ای جز سرگرمی و مشغولیت از بازی نداشته باشد اما اگر تدارک‌بیننده بازی را بزرگسال بدانیم (چه خود عمل بازی باشد و چه تنها ترتیب‌دهنده بازی برای کودک) بی‌شک هدفی غیر از سرگرمی و مشغولیت برای بازی متصوریم.

از طرفی برخی عنصرِ اختیار را در بازی مهم می‌شمارند و در تعریف بازی می‌آوردند: «بازی، هرگونه فعالیت آزاد و خودانگیخته‌ایست که بدون هیچ جبر و فشاری برای تفریح و خوشی صورت می‌پذیرد.» (بازی- معصومه ابراهیمی)

بازی را در طول تاریخ ایران می‌توان به چهار بخش تقسیم کرد:

۱. در دوره باستان و تمدن‌های اولیه بر اساس منابع به‌جا مانده، بازی‌ها علاوه بر ماهیت سرگرم‌کننده، ماهیتی آموزشی برای کودکان و ماهیتی آیینی برای بزرگسالان داشتند.

۲. دوره دوم، دوره پیشامشروطیت در ایران است که بازی فقط جنبه‌سرگرمی برای کودکان پیدا کرد. در واقع بازی‌های جاری در میان کودکان طبقه عامه، برای خلاصی والدین از شر شیطنت و خرابکاری‌های کودکان در منزل به‌گونه‌ای شکل گرفت که کودک، بیشتر زمان خود را بیرون منزل به بازی می‌پرداخت. این مساله باعث رواج برخی بازی‌هایی شد که دور از اخلاق، موجبات آزار دیگران را فراهم می‌آورد.

۳. بخش سوم، دوره‌ پسامشروطیت بود که بازی‌ها تا حدودی جنبه تعلیمی به خود گرفتند.

۴. بخش چهارم از دوران پهلوی اول بود که با رواج ورزش‌های غربی در ایران، بسیاری از بازی‌های سنتی، خود را به بازی‌های ورزشی در بین اجتماع دادند.

تاریخچه بازی

در خصوص تاریخچه بازی‌ها به ویژه بازی‌های پیش از اسلام، منابع کاملی در دست نیست. از اینکه بازی‌ها از کجا شروع شدند یا آغازگر آن‌ها چه کسانی بودند، اطلاعاتی ثبت نشده است. آنگونه که در منابع آمده است، بشر نخستین بازی‌های خود را با استفاده از مواد و اشیای خام طبیعی شروع کرد. برخی از اسباب‌بازی‌های باستانی عبارتند از: «چهارچرخه‌ها، گوزن طلایی، موش سفالی، مجسمه‌های کودک، نقش کودکانه، نقشی برای سرگرمی، لوحه‌های آموزشی، جغجغه‌های باستانی، اسباب‌بازی عیلامی، اسباب‌بازی قیمتی، عروسک‌های دست‌ساز سنتی، عروسک‌های بارن‌های و اسباب‌بازی‌های آیینی مذهبی.» (تاریخ اسباب‌بازی در ایران- انوش راوید)

متن بسیار ارزشمند «خسرو قبادان» و «ریدک» که از دوره ساسانی به جامانده، بسیاری از زوایای ناشناخته زندگی اجتماعی، فرهنگ، تعلیم و تربیت، پوشاک و خوراک مردم آن عهد را بازگو می‌کند. در میانه روایت ریدک از بازی‌هایی چون کمان‌داری، تیراندازی، سوارکاری، نیزه‌وری، شمشیربازی، چوگان، چترنگ(شطرنج)، پتواژه، پای‎بازی، اَشتَپَذ (هشت‌پا)، نواردشیر (نرد) و زَمب نام برده می‌شود.[۱]

متون به جای‌مانده از ابتدای دوره‌ قاجار نشانگر نوع بازی‌های بیرون از خانه در غالب فرزندان جامعه بود که در عامه به آن شیطنت می‌گوییم. سنگ‌پرانی، اذیت کردن پیرسالان، آزار به حیوانات و ... از آن جمله‌اند. از آنجایی که در آن دوران فضای موسوم به پارک‌های عمومی وجود نداشته و باغ‌ها به صورت اختصاصی بوده و در نهایت در روزهایی چون سیزده به در به روی عموم گشوده می‌شدند، بیشتر زمانِ کودکان در کوچه‌ها می‌گذشت.

عمده بازی‌های کودکان قشر عامه جامعه در این دوران شامل: سنگ‌بازی، نی‌سواری، کبوتر پرانی، قاب‌بازی، گردوبازی، وزیربازی، الک دولک، زو، توپ‌بازی، گرگم به هوا و قایم باشک بود. (بازی و سرگرمی کودکان در ایران- رحمانیان و حاتمی)[۲]
برخی از بازی‌های گفته شده تا همین اواخر در ایران جریان عمومی داشت و برخی همچنان زنده‌اند. البته در همان دوران نیز طبقهی اشراف با مظاهر بازی‌های غربی، به ویژه اسباب‌بازی‌ها آشنا بودند. عکس‌های «آنتوان سورگین» از آن دوران بیانگر این مطلب است.

در دوران مشروطیت و با شکل‌گیری فرآیند تجددگرایی، نگاه به بازی تغییر کرد. بسیاری، دیگر از بازی فقط به عنوان وقت‌گذرانی کودکان و راحتی والدین از دست شیطنت کودکان صحبت نمی‌کردند؛ بلکه بازی را وسیله‌ای برای تقویت بنیه و آشنایی با پیرامون و آموزش زندگی می‌دانستند. این سنت که بازی‌های به منظور تربیت و آموزش کودکان طراحی شود، از همان دوران و در میان صاحب‌نظران اجتماعی و سیاسی قوت گرفت. بازی‌ها مانند هر پدیده‌ دیگری تحت تاثیر شرایط اقتصادی و اجتماعی دوران خود قرار می‌گرفتند.

در دوره‌ پهلوی اول در دوره تغییرات بنیادی، بازی‌ها نیز دچار تغییراتی شدند. گذر از ورزش‌های سنتی (زورخانه‌ای) به سمت ورزش‌های غربی (Sport) از همین جمله بود. در شهریور ۱۳۰۶ هجری شمسی در اجرای قانون آموزش عمومی و اجباری، ورزش در مدارس سراسر کشور اجباری شد. ۶ سال بعد نخستین مستشار غربی در امر ورزش در ایران استخدام و در سال ۱۳۱۸ هجری شمسی اولین دانشسرای مقدماتی تربیت بدنی در تهران تشکیل شد.[۲]

در گذر این سال‌ها، بازی‌ها کم‌کم به سمتی رفت که هوش و توانایی ذهنی کودکان را پرورش دهد. بازی‌ها جنبه‌ درمانی یافت و دیگر امروز بازی به چشم یک تفریح محض دیده نمی‌شود.

حالا کجاییم؟

تا اندکی پیش، بازی‌های گروهی غیرورزشی در میان کودکان و نوجوانان همه‌گیر بود: تیله‌بازی، گرگم به هوا، خرس وسط، قائم‌باشک، لی لی، زو و ... از این جمله بودند. با تغییراتی که در شیوه‌های شهرسازی و شرایط اجتماعی اتفاق افتاد و با حذف مفهوم مطلق محله از شرایط زندگی جدید، بسیاری از این بازی‌های گروهی - اگر خوشبینانه نگاه کنیم- جای خود را به بازی‌های ورزشی در محیط‌های کنترل شده دادند.

برخی بازی‌های به اصطلاح قهوه‌خانه‌ای همچون شاه-دزد-وزیر، جای خود را به بازی‌های کافه‌ای مانند مافیا و جرات-حقیقت داده‌اند؛ اما باید پذیرفت آنچه به واقع رخ داده، غلبه بازی‌های ویدئویی بر بازی‌های سنتی است. در این میان بسیارانی بر این باورند، این غلبه موجب بروز مشکلات جسمی بسیاری برای کودکان شده است.

از روند تغییرات در طول زمان گریزی نیست اما به نظر باید تعادلی میان بازی‌های سنتی و بازی‌های نوین در محیط‌های حضور کودکان همچون مهدهای کودک و مدارس به وجود آورد.

اگر معلم ورزش بودم، حتما در میان زنگ ورزش هر از چندی، زمانی را برای گرگم به هوا به بچه‌ها اختصاص می‌دادم و به یاد دوران قدیم، خودم هم با آن‌ها بازی می‌کردم.

پی‌نوشت:

[۱] بررسی سیر تاریخی اسباب‌بازی‌های تمدن ایران باستان (۱۳۹۸) – اله‌دادی و همکاران- مجله مبانی نظری هنرهای تجسمی- شماره ۸

[۲] بازی و سرگرمی کودکان در ایران (۱۳۹۵)- رحمانیان و حاتمی- مجله جستارهای تاریخی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی- سال هفتم- شماره دوم

منبع: ایرنا

ارسال نظر
captcha