هنگام صحبت کردن از وضع شناسی جامعه ایران امروز، سر و کار ما با مختصاتی است که در این برهه از زمان و مکان تعین یافته، لذا حتی اگر به تاریخ و وجوه ثابت هویت ایرانی نظر کنیم، برای معنادار کردن امروز آن است. ما می‌خواهیم بفهمیم جامعه‌ای که اکنون وارد قرن جدید چهاردهم میلادی شده دارای چه مختصاتی است.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ این نگاشته را بهتر است با جمله‌ای از دکتر داوری اردکانی، در مقاله «ایران، مسائل و مشکلاتش» شروع کنیم: جامعه ایرانی، مشکل زیاد دارد، اما مسئله ندارد. مراد از مسئله در این جا خودآگاه کردن مشکل‌ها است، پی بردن به ریشه‌های آن است که در صورت تحقق، راه‌حل مشکل أمر پیچیده‌ای نخواهد بود. اگر می‌بینیم یک بیماری صعب العلاج شده، از آنرو است که ماهیت خود بیماری هنوز برای ما عیان نشده است، این موضوع چه در یک بیماری فردی و چه در یک بیماری اجتماعی صدق می‌کند؛ لذا هدف ما در این پرونده معرفی تصویر‌هایی است که از سوی متفکران معاصر، از جامعه ایرانی، با هدف معنادار کردن مسائل و مشکلات آن ارائه شده است، خواهد بود. شاید در پس همه تصاویر به این نتیجه برسیم که نیاز به یک آشنایی زدایی از جامعه ایرانی داریم  و ریشه مشکلات را در خود همین تصویر سازی‌ها بدانیم.

خاص بودگی اکنون جامعه ایرانی

در همه تهاجم‌های مختلف سلوکیان، اعراب، مغول‌ها، ترک‌ها و... ایرانیان توانسته‌اند هویت فرهنگی خود را حفظ کنند، برای مثال حتی با ورود اسلام که دین مارا تغییر داد، اما مجدد زبان ما فارسی باقی ماند. برخی این را به دلیل صفت رواداری ایرانیان می‌دانند، برخی آن را ریشه دار در قوت هویتی ایرانیان که همچون یک سنگ خارا، تغییر ناپذیر است معرفی می‌کنند، با این حال، اما ایران پس از هر حمله‌ای دیگر ایران قبل نشد، بلکه تغییرات مختلف در زندگی و زمانه او به وجود آمد

طبیعتا هر دوره تاریخی دارای شرایط و وجوه مختص به خود است، لذا از جهتی شاید نتوان به صورت مقایسه‌ای هیچ دوره را با دوره دیگر قیاس نمود، اما در عین حال، می‌توان مختصاتی از یک جامعه را که در هر برهه‌ای امتداد یافته نشان داد، برای مثال می‌توان از نوعی وحدت رویه، در رفتار جامعه ایرانی، هنگام چند حادثه مختلف همچون ورود اقوام مهاجم به کشور سخن گفت. در همه تهاجم‌های مختلف سلوکیان، اعراب، مغول‌ها، ترک‌ها و... ایرانیان توانسته‌اند هویت فرهنگی خود را حفظ کنند، برای مثال حتی با ورود اسلام که دین ما را تغییر داد، اما مجدد زبان ما فارسی باقی ماند. برخی این را به دلیل صفت رواداری ایرانیان می‌دانند، برخی آن را ریشه دار در قوت هویتی ایرانیان که همچون یک سنگ خارا، تغییر ناپذیر است معرفی می‌کنند، با این حال، اما ایران پس از هر حمله‌ای دیگر ایران قبل نشد، بلکه تغییرات مختلف در زندگی و زمانه او به وجود آمد. موضوع سلسله نگاشته‌های فعلی وضع شناسی جامعه معاصر ایران است، اما هنگامی که صحبت از وضع شناسی جامعه ایران معاصر می‌کنیم، دقیقا مراد چیست؟ آیا به دنبال ریشه یابی آن دست از مختصاتی در جامعه ایرانی هستیم که یک ثبات تاریخی داشته‌اند؟ یا به دنبال وجه خاص بودگی آن در عصر فعلی هستیم؟ یا به عبارت دیگر به دنبال نحوه وجود آن در زمان حاضر هستیم و یا نحوه وجود کلی آن در طول زمان ها؟

سنخ نخست بحث عمدتا در لایه جامعه شناسی تاریخی و نظریه‌های هویت دنبال می‌شود، اما اکنون موضوع بحث ما این مسئله نیست، هنگام صحبت کردن از وضع شناسی جامعه ایران امروز، سر و کار ما با مختصاتی است که در این برهه از زمان و مکان تعین یافته، لذا حتی اگر به تاریخ و وجوه ثابت هویت ایرانی نظر کنیم، برای معنادار کردن امروز آن است. ما می‌خواهیم بفهمیم جامعه‌ای که اکنون وارد قرن جدید چهاردهم میلادی شده دارای چه مختصاتی است. البته در این بین دایره اکنون را نباید خیلی تنگ گرفت، به گونه‌ای که نهایتا به یک یا چند سال گذشته برسیم، در این صورت نمی‌توان تصویری حقیقی از جامعه ایرانی به دست داد، بلکه بیشتر مد نظر ما جامعه پسا انقلاب اسلامی و یا نهایتا جامعه پسامشروطه است.

وضع شناسی جامعه به چه معناست؟

با همه این تفاصیل، اما هنوز ما توضیحی در خصوص مفهوم وضع شناسی جامعه ایران معاصر نداده‌ایم. هنگامی که از وضع شناسی سخن می‌گوییم، همزمان می‌خواهیم به چند پرسش محوری پاسخ دهیم: نخست آنکه موقف و تمرکز جامعه امروز کدام است؟ آیا ما با جامعه‌ای مدرن مواجه هستیم، یا جامعه‌ای در مسیر تجدد؟ آیا ما با جامعه سنتی مواجه هستیم یا جامعه‌ای که در مسیر ساخت تمدنی اسلامی است؟ آیا ما از اساس به دنبال تجدد غربی هستیم یا از طریق دیالکتیک اسلام، تجدد و ایران می‌خواهیم سنتزی به نام تجدد ایرانی ایجاد کنیم؟ پاسخ به این سوال‌ها خود دربرگیرنده پاسخ پرسش دومی است که افق پیش روی جامعه ایرانی چیست و جامعه روی به کدام سمت دارد؟

پاسخ به دو پرسش فوق زاویه دیدی را به ما می‌دهد تا بتوانیم به سه سوال دیگر نیز پاسخ دهیم:

۱. مسائل و مشکلات جامعه ایرانی چیست؟
۲. ریشه‌ها و کانون‌های مسئله ساز در ایران کدام است؟
۳. راه‌حل علاج این مشکلات چگونه است؟

مجموعه پرسش‌های فوق، چیزی است که ما در مقوله وضع شناسی جامعه ایران معاصر در صدد پاسخ به آن هستیم.

نخستین مسئله نسبت میان جامعه با تجدد و توسعه است. به هر صورت غرب به عنوان یک واقعیت در عرصه جهانی ظهور داشته و در مواجهه ما با او، تحولات گسترده‌ای در ساخت جامعه ایجاد شده است. چیستی این تحولات، چگونگی آن و از اساس پاسخ به این پرسش که نقطه مطلوب جامعه ایرانی چیزی است که در غرب می‌گذرد یا نه، حتما باید در ضمن بحث از وضع شناسی جامعه معاصر ایرانی پاسخ داده شود


مسائل و ضروریات بحث

در ذیل سرفصل وضع شناسی جامعه ایران معاصر شما با مسائلی روبرو هستید که اگر به اندیشه هر متفکری رجوع کنید، باید پاسخی برای آن داشته باشد، در غیر این صورت شاید نتوان گفت که وی تصویری از وضع شناسی جامعه ایران امروز ارائه کرده است. نخستین مسئله نسبت میان جامعه با تجدد و توسعه است. به هر صورت غرب به عنوان یک واقعیت در عرصه جهانی ظهور داشته و در مواجهه ما با او، تحولات گسترده‌ای در ساخت جامعه ایجاد شده است. چیستی این تحولات، چگونگی آن و از اساس پاسخ به این پرسش که نقطه مطلوب جامعه ایرانی چیزی است که در غرب می‌گذرد یا نه، حتما باید در ضمن بحث از وضع شناسی جامعه معاصر ایرانی پاسخ داده شود. این موضوع از اساس آنقدر دارای اهمیت است که می‌توان مجموعه نظرات متفکران در این حوزه را بر محور نسبتی که نظریه آنان با غرب ایجاد می‌کند تقسیم کرد.

مسئله مهم بعدی،  وضع دین‌داری در جامعه است. این موضوع خصوصا با توجه به جایگاه انقلاب اسلامی که داعیه احیای دین‌داری در عصر ظلمات مدرن را داشت، اهمیت می‌یابد. پس بنابراین گذشته از دین‌داری، وضع انقلاب اسلامی نیز با این موضوع پیوند حاصل می‌کند.

مسئله مهم سوم مقوله هویت اجتماعی و یا هویت‌های اجتماعی است. آیا جامعه ایران معاصر دچار تکثر در هویت‌های اجتماعی شده است؟ آیا ما دچار بحران هویت هستیم؟ ریشه‌های این بحران کدام است؟ همانطور که مشاهده شد ما در وضع شناسی ایران معاصر، به دنبال استخراج مختصات کلان جامعه و بررسی کلیت آن هستیم؛ لذا این موضوع که اکنون وضعیت فقر، فساد و فحشا در تهران چگونه است؟ وضعیت آموزش در شهر دیگر چگونه است؟ جایگاه خانواده در استان‌های دیگر چگونه است؟ هیچ کدام به مقوله وضع شناسی ایران معاصر باز نمی‌گردند، چراکه هدف این عنوان، بررسی کلیت جامعه ایرانی است، هرچند خود این کلیت بعد‌ها می‌تواند به ما چهارچوبی دهد که از طریق آن بتوانیم آسیب‌های اجتماعی را نیز معنادار کنیم، اما اولا و باالذات این عنوان، با مقوله آسیب شناسی اجتماعی دارای تفاوت بنیادین است، کماآنکه همانگونه که در ابتدا توضیح داده شد، با مقوله جامعه شناسی هویت و هویت تاریخی نیزدارای زوایایی است.

متناسب با این طرح ما ابتدا تلاش داریم تا تقلا‌های نظری برای توضیح کلیت جامعه ایران معاصر را بیان کرده و دسته‌بندی کنیم، در نهایت در قالب یک تحلیل زاویه باز، تحلیل‌های صورت گرفته را مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم و مسائل موجود را مستقل به پرسش بگذاریم.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha