به گزارش «سدید»؛ آیا صهیونیستهای ایرانی صرفا همان جاسوسان حرفهای ماموران رژیم اشغالگر و کارمندان نهادهای اطلاعاتی مثل موساد هستند؟ یا مزدورانی با شناسنامه ایرانی و شاغل در نهادها و ادارات گوناگون که به دام موساد میافتند و با اهداف گوناگون مادی و مالی یا حفظ آبروی ظاهری خود دست به عمل تبهکارانه جاسوسی علیه وطن خویش میزنند و در حقیقت از خود سلب موطن کرده و به سرزمین خویش خیانت میکنند؟ اگر چنین میاندیشید در اشتباه هستید؛ چون بسیار مواقع این جاسوسان اساسا کاری به صهیونیست بودن و نبودن ندارند و پارهای از آنان به هر سبب تن به جاسوسی دادهاند که ربطی به تفکر سیاسی ندارد.
وطنفروشان رسانههای در خدمت اسرائیل
البته کارکنان شبکههای ایرانی تحت فرمان صهیونیستها یا متحدانشان گاه خود مدافع صهیونیسم بهشمار میآیند که این دسته هم خصوصیات مجرمیت ویژه خود را حمل میکنند و...به هر حال رابطه تعریف شده و کلاسیک جاسوسی یا مزدوری برای منافع مادی و مالی یا به دام افتادگی به سبب فساد و مجبور شدن به همکاری اطلاعاتی جملگی خارج از عرصه بحث ماست. وظیفه عقلی، دینی، علمی و فرهنگی ما آن است که دشمنان غدارخود، دشمنان آزادی ما، دشمنان اسلام و ایران و استقلال و رشد ملت ایران و امت اسلام را درست و دقیق بشناسیم و دستهبندی کنیم و در نظام قدرت جهانی، طیفهای گوناگون آنان را عمیقا تشخیص دهیم و در مناسبات بینالمللی و داخلی و حتی درون حکمرانی، جریانهای گوناگون اجتماعی، اقتصادی، نظامی و نیز ایدئولوژیک و سیاسی _فرهنگیشان را درست تحلیل کنیم. با مشخص کردن پیوستگی و اهداف حقیقیشان، راه استوار خنثی کردن هر جریان را نو به نو رصد و شیوه برخورد به آنان را مشی کنیم .
رسانههای همگام با جنگ روانی سنگین موساد
نویسندگان و تحلیلگران سیاسی در نهادهای تخصصی، پژوهشی، دانشگاهی، رسانههای نوشتاری و مطبوعات و رسانههای شنیداری و دیداری و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و سایتها و کانالها و حتی در نشریات خارجی و نهادهای اطلاعرسانی مردمی در منطقه از نسبت پیدا و پنهان و مستقیم و غیرمستقیم وجود دسته ظاهرا ایرانی دارای نگرش تاییدگر صهیونیسم سخن میگویند یا از ارتباط دیدگاهی این گروه از ایرانیها با صهیونیستها و در اصل درباره صهیونیستهای ایرانی حرف میزنند. آیا این نامی توطئهآلود علیه ایران و جمهوری اسلامی است؟ پارهای به تبع جنگ روانی سنگین موساد، جمهوری اسلامی را متهم به علایق خاصی با اسرائیل میکنند، حتی در اینباره میتوان پرسید و کنجکاوی کرد و به براهینی رجوع کرد که این تهمتها و وانمودهها از کجا آب میخورد و مبین کدام موقعیت خصمانه و واقعیتهای تحریف شده است و معنای و حقیقت امر چیست. مثلا وقتی برای مهار ایران، اتحادیه اروپا علامت پشتیبانی از یک سناریوی استکباری و کوک کردن امارات علیه ایران میدهد تا در دفاع از فلسطین دست بکشیم، چنین زنگ خطری بدون شناخت درست و براساس توهمات غربگرایان نه تنها قابل مقاومت نیست، بلکه فهم تحریفآمیز رفرمیستها جاده صافکن سیاست صهیونیستی اتحادیه اروپاست.
اصطلاح صهیونیستهای ایرانی ناظر به چه جریانهایی است؟
یکی از هواداران پروپاقرص آزادی فلسطین که از تحصیلات عالی درحقوق بینالملل بهرهمند و پژوهشگر قضیه فلسطین محسوب میشود، دکتر مجتبی مهدوی است که اخیرا طی یادداشت کوتاهی نوشته: جریانی از صهیونیستهای ایرانی این روزها در گیرودار تنشهای رژیم کودککش و حقیر اسرائیل با ایران سرفراز، بیقرار و بیتابتر ازهر زمان دیگر به میدان آمده و شعار صلحطلبی سر میدهد. محکومکردن ترور دانشمندان هستهای، محکومکردن نقض حاکمیت ملی درشب آغاز ریاستجمهوری پزشکیان با ترور هنیه، محکومکردن حمله به کنسولگری ایران در دمشق و ترور سفیر ایران در بیروت و...ازسوی اینان انتظاری واهی است، چراکه نه درد وطن دارند که خود از این اقدامات ضدملی و ضدمیهنی حمایت میکنند؛ با سکوت یا سخن.این جماعت در روز روشن برای ادعاهای دلسوزیشان دروغ میگویند. آنها بهتر از هرکسی میدانند که اسرائیل در پی تجزیه ایران است؛ اما فریبکارانه در لفاف خیرخواهی صلحطلبانه، از تجزیه ایران در صورت وقوع جنگ احتمالی ابراز نگرانی کرده و هشدار میدهند! صلحطلبیهای بشردوستانه این جماعت، در وضعیت کنونی، تنها به نفع دشمن اسرائیلی است. دستوپا زدنهایی که بیش از هر چیز، گواه وخامت وضعیت بغرنجی است که اسرائیل به ورطه آن درافتاده است.
فرهنگ شنیع تسلیمجویی
نگاه عمیق به صهیونیستهای ایرانی الزاماتی دارد. فهم شرافتمندانه میداند ریشه ژرف نگرش ضدصهیونیستی در استواری بر مقاومت و پایداری بر آموزه قرآن حکیم ومعارف خاندان وحی دارد نه درعلم استکباری و باورهای مدرن. زیرا ماهوا غربگرایان و روشنفکری غیرمستقل غربگرا و شرقگرای مدرن به مقاومت و ستیز با وابستگی به غرب و شرق و مخالفت با بردگی فکری و تلاش برای نگرش قرآنی و مستقل و نقادانه و با تقویت قوای اتحاد مردمی و به رشد مستقل اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و بالاخص نیروی نظامی و اطلاعاتی و امنیتی بیباورند و همه هموغمشان تسلیم به استکبار متفرعن است.
پیروان فرهنگ سرمایهسالاری جهانی یهود
باید دانست یک جریان اجتماعی و فکری در مدرنگرایی غربگرای ایران گرایش آشکار یا نهان صهیونیستی دارد. همانطور که اصلاحطلبان هم دو دستهاند. یا کسانیاند که با حفظ ارزشهای اسلام و قانون اساسی و انقلاب، خواستار اصلاح ساختار بیمار هستند یا اصلا و اساسا جمهوری اسلامی را قبول ندارندومتکی به همان افق قدرت مدرن امروزیاند که ماهوا صهیونیستی و از متعلقات سرمایهسالاری جهانی یهود است. این مدرنهای چپ در قالب دانشجویان التقاطی مذهبی، در آغاز انقلاب با انقلاب امام(ره) همراه شده و در حکمرانی ورود و نهانروشانه در نظام نفوذ میکنند و دستهای از همان آغاز آگاهانه قصدشان تصرف قهری یا استحاله سریع انقلاب بود و پوشش رادیکال اسلامی داشتند، مثل سازمان مجاهدین خلق و شتابزده نقاب برافکندند و تروریسم وحشی برای کسب قدرت بهراهانداختند و بهعنوان سازمان طرد و مجازات شدند.
گروهی دیگر با مواضع التقاطی، امتی و شبهسوسیالیستی این مرحله را همراه انقلاب ماندند، ولی از همان نخست با اصول مستحکم دینی انقلاب امام مشکل داشتند و مرجعی قابل نفوذ مثل مرحوم آقای منتظری را ترجیح میدادند و بالاخره پس از امام نقاب برانداختند و به نولیبرالیسم درغلتیدند و محارب انقلاب اسلامی با مشارکت نیروهای همسنخ شدند و اصلاحطلبی یعنی رفرمیسم غربگرا را راه انداختند و مرجعشان را عقل مدرن قرار دادند و به نفی اسلامیت جمهوری اسلامی و انحلال در نظام جهانی طاغوت و پذیرش امامت و رهبری آن کمر همت بستند.
چهره واقعی جریان نفوذ
نفوذ لیبرالهای غربگرا پیشاپیش این بلا را بر سر مرحوم منتظری درآورد و نفوذیهای چپرو و قلوب مریضی چون مهدی هاشمی مجرم بر ایشان تاثیر گذاشت و این چپروی هم طعمه لیبرالیسم ضدانقلاب شد و گرایش آقای منتظری به نهضت آزادی مبین همین دگردیسی بود و تلاش یک عمر تفقه در باب ضرورت اتکای حکومت بر اسلام و اثر ارزشمند حکومت اسلامی خود را بر باد داد. در درون این جریانها صهیونیسم جهانی نفوذ پیدا کرد و با جریان ضدصهیونیستی در درون هواداران دچار چالش شد. نفی امامت ولایت فقیه، بستر گرویدن جریانی از این نولیبرالهای مذهبی بهسمت پذیرش امامت شیطان مدرن شد. اینان اسیر افق آتی قدرت جهانی و صهیونیسم جهانی هستند.
جریانشناسی صهیونیستهای ایرانی نیازمند پژوهش
میبینیم پژوهش درباره صهیونیستهای ایرانی دامنهای درازدامن و بسیار وسیعتر از نوکران علنی و رضا پهلوی و رسانههای ایرانی چاکر و مزدبگیر و مجریان و کارشناسان مزدبگیر و سازمانهای تروریستی و تجزیهطلب نوکر با نقاب جدایی فارس و کرد و بلوچ و... دارد. صهیونیسم نهانکار ایرانی و نیروهای همسو با آنان درون حکمرانی، درون رسانهها و مطبوعات، درون قشرهای مدرن، درون دانشگاه و استادان چپ و راست و درون ادارات و نهادها و حتی حوزه و حتی عوام نفوذ دارد و خطرناکترینشان نفوذیان در حکمرانیاند؛ همانها که واعظ شعار نه غزه، نه لبنان بودند و از اغتشاش زن، زندگی، آزادی دفاع کردند و در اغتشاش ۸۸ تا براندازی پیش رفتند و بیانیههای آنان سند خیانت صهیونیستی آنان است و بس فراتر از مشتی جاسوس و مزدور و سازمانهای رسوا و رسانههای عریان و نوکر، رسوا عمل میکنند و همین امروز درون قوا هم حضور دارند. در جهان اسلام این جریان گسترده است و دردولتهای سرزمینهای مسلمان و آسیای غربی کمتر یا بیشتر در حال خرابکاری و زمینهسازی محو اسلام هستند؛ این را جدی بگیریم.
کشتار ددمنشانه سگ هار سرمایه یهودی جهانی، یعنی اسرائیل تنها نشان و چشمه کوچکی از توان جنایت این قدرت طاغوتی ومتفرعن است؛ خطرناکتر از صهیونیسم برهنه، وابستگان فکری به صهیونیسم مخفی، یعنی سرمایه جهانی یهود و قدرت و نظام جائر جهانی است.با این همه مقاومت برابر این اتحاد خارجی و داخلی جور و ضدیت با حضور اسلام در مناسبات سیاسی و اقتصادی و علیه دشمنان ایران و اسلام زنده خواهد ماند، زیرا تنها راه نجات جهان، اسلام ناب است و ظهور موعود موجود یقینی و خللناپذیر است و اصل اضطرار آخرالزمانی از این منبع کفر و نظام قدرت ظالم جهانی بوده که برای اهل ایمان آشتیناپذیر است و البته مرگ آن و نابودی اصل صهیونیسم و پیشتر از این نابودی اسرائیل، قطعا بهزودی رخ میدهد و محو کامل آن بیتردید به یدالهی رهبر پیروز عدالت جهانی مهدی خاندان وحی(عج) حتما محقق میشود و همه هراس و توطئه بیوقفه استکبار جهانی و صهیونیسم جهانی و شیاطین و آمریکا از ظهور هموست که میکوشند با کشتار و نابودی اسلام مانع حیات و قیام او شوند و احمق هستند و نمیدانند پروردگار قادر متعال یکشبه کارش را اصلاح و او را پیروز خواهد کرد و این وعده بازگشتناپذیر خدای قادر عالم حی است، برای ظهور عدل جهانی و منجی جهان حجتبنالحسن العسکری، مهدی موعود عج است و اهل حق جان در راه او بیدریغ فدا کرده و تا ظهور فدا خواهند کرد.
/ انتهای پیام /