حرف‌دل که نه، بلکه درد دلی‌ست با دولتمردان مصدر نشین خوش خیال که در تقابل با هجمه‌های پی در پی کفتاران فرهنگ خوار، دستمال تفرعن در جیب عافیت نهاده و کاسه چه کنم در دست گرفته‌اند. خطاب با مسوولانی ست که در هیات مومنان صدبار از یک سوراخ گزیده، در عین شاهدی و تسلیمی، ناظران گذار حالات دشمنان فرهنگ ستیز از تهاجم به شبیخون و از شبیخون به جنگ نرم بوده و هستند.
گروه هنر فرهنگ سدید - دکتر محسن رفیعی: فرهنگ ملی ایران زمین، گردایه‌ای ست از هنجار‌های نغز خرده فرهنگ‌های بومی اقوامی که در جغرافیای ایران فرهنگی، زیست می‌کنند. به تحقیق که چرب و شیرین خرده فرهنگ‌های بومی، آرایه‌های فرهنگ ملی را پرداخته و آن را برکشیده است. فرهنگ ملی در ساز و کار تعاملی دو سویه با خرده فرهنگ‌های هم جوار خویش، هم بالیده است و هم موجبات ارتقاء خرده فرهنگ‌های هم جوار خویش را فراهم کرده است. نگاهی رونمایانه به شمه‌ای از شاخصه‌های فرهنگ ملی، چنین می‌نمایاند که این فرهنگ، تلفیق خوش ترکیبی ست از فروزه‌های تاریخی کهن با آموزه‌های دینی نو. فرهنگی کهن که پیشینه آن، هم شانه با اساطیر است. از سویی؛ دیرینگی حامل‌های فرهنگ نشان این سرزمین، سابقه‌ای برابر با قدمت تاریخ دارد و از دیگر سوی، محتوای اندوخته‌های آن، سرچشمه از وحی دارد و آبشخور از کلام معصوم.
 
فرهنگی که رسایی از نوای اذان دارد و رعنایی از قامت مناره. فرهنگی که راه می‌نمایاند و راه می‌شناساند. فرهنگی که شارح نیکی هاست و ترنم گون تازگی‌ها. در هنگامه‌ سختی، صلابت دارد و در اوان آرامش لطافت. فرهنگی که خداجویی، دین خواهی، مردم داری، ظلم ستیزی، آزادگی، اخلاق مداری، عدالت محوری، شهادت طلبی، راست پویی، حق گویی و عشق را بر تارک دیرک عمود خیمه خویش، حک کرده است.

مدت مدیدی ست که آسمان پاکیزه این ملک، جولانگاه تازش تابش پلشتی ست که زایش از زهدان اهریمن دارد. امواجی ذات آلوده که فضای پالوده‌ فرهنگ این سرزمین را هدف قرار داده و در پی بی‌سامانی بنیان‌های هنجارمند آن هستند. چندین سال است که تنوره‌ ماهواره‌های لجن در ذات فرنگی مآب، تطاولی ست بر ساحت گلبانگ عرف و فرهنگ این ملک. ملغمه‌ای نا حظ از کژی ها، ره آورد تهاجم غارتگرانه امواجی ست که در هر ساعت و هر دم، در هیات میهمان ناخوانده‌ای، فکر و ذهن مردمان این مرز و بوم را به ابطال رهنمون می‌سازد. عجوزه‌ای جادو، که با زرق فتنه و برق گناه، غارتگر دین و دنیای مردمان پاک پوی ایران است. امروزه، هدف استعمارگر نوین تغییر پرچین جغرافیایی ممالک مورد تهاجم نیست. هدف، تسخیر خاکریز‌های فرهنگی ملل آزاده جهان است که همان چشم انداز غایی نظام سلطه گر جهانی ست.

صحبت چه باید می‌کرده و چه بایست کنیم، نیست، که شمه‌ای از آن در این مقال نمی‌آید و ذره‌ای از آن در این گفتار نمی‌گنجد. حدیث تلنگری ست به خود و زنهاری ست به متولیان فرهنگ. حرف دل که نه، بلکه درد دلی ست با دولتمردان مصدر نشین خوش خیال که در تقابل با هجمه‌های پی در پی کفتاران فرهنگ خوار، دستمال تفرعن در جیب عافیت نهاده و کاسه چه کنم در دست گرفته‌اند. خطاب با مسوولانی ست که در هیات مومنان صدبار از یک سوراخ گزیده، در عین شاهدی و تسلیمی، ناظران گذار حالات دشمنان فرهنگ ستیز از تهاجم به شبیخون و از شبیخون به جنگ نرم بوده و هستند. گوییا هنوز چشم باورمند ایشان، گردباد این استحاله فرهنگی را تشخیص نداده است. کلام هشدار است به مسند دارانی که در کشاکش پر خطر جنگ نرم، ولنگارانه، مشغول صید پروانه‌های رنگین بال بی خیالی با تور بی ارادگی هستند. این تذهبون؟

انبان زربفت فرهنگ غنی اسلامی ایرانی این ملک، چونان پر طاووس، مالامال از گوهر‌های الوانی ست که با لعاب شرف، صیقل یافته و با عنصر حمیت، کارآمد گشته اند و هر یک به تنهایی ممد سعادت و مکمل نیک بختی ملتی ست که سر سروری دارد. دریغ که این لعالی در فرامشزار عدم انجام کار موثر و هدفمند فرهنگی مدفون مانده اند. نه درکی برای پرداخت به داشته‌های مغفول مانده فرهنگی وجود دارد و نه اراده‌ای برای بر کشیدن اندوخته‌های مهجور مانده عرفی به چشم می‌خورد.

تنها راه بی اثر کردن حملات مستمر و لا انقطاع جنگ نرم فرهنگی، تولید به اندازه، موثر و هدفمند محصولات فرهنگی در بستر نیاز سنجی‌های به واقع از لایه‌های مختلف اجتماعی در لفافه نشر و آگاهی دهی فراگیر است. اگر می‌خواهیم وارد کننده نباشیم، باید که به اندازه نیاز تولید کنیم. پهندشت نامتناهی اصالت و فرهنگ این ملک، مرغزار دلکشی ست که از هم جواری خرده فرهنگ‌های بومی این سرزمین، تجسم یافته است. این پهنه بی‌بدیل سرشار از معادن بکر و پر ثمری ست که از کانی‌های عرف و هنجار لبریز اند. تاریخ سرافرازی این ملک گواه است که هم افزایی فرهنگی اقوام در آیینه فرهنگ ملی، جز برز و بالایی به همراه نداشته است. امروزه، هنگامه تولید بی وقفه محصولات گونه گون هنری در راستای انجام کار کثیر و موثر فرهنگی ست. رجوع به گستره غنی خرده فرهنگ‌های بومی، ضامن قوام و بالندگی فرهنگ ملی است. چه اینکه؛ تاختن در این گستره فرهنگ آجین تنها با مرکب تخصص که مزین به زین تعهد و لگام اراده است، میسور می‌شود.
Iran (Islamic Republic of)
خاکسار
۰۸:۴۷ - ۱۳۹۷/۰۹/۲۸
احسنت. بسیار خوب!
فرمودند: تنها راه بی اثر کردن حملات مستمر و لا انقطاع جنگ نرم فرهنگی، تولید به اندازه، موثر و هدفمند محصولات فرهنگی در بستر نیاز سنجی‌های به واقع از لایه‌های مختلف اجتماعی در لفافه نشر و آگاهی دهی فراگیر است.
اما :
وقتی دشمن در جنگ است، تنها گزینه جنگ است.
Japan
ناشناس
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۲۸
چه متن زیبا و متین و در عین حال دلسوزانه و قابل تاملی بود...خدا قوت
Iran (Islamic Republic of)
خداشناس
۰۰:۱۵ - ۱۳۹۷/۱۰/۰۱
ماشاالله بر این قلم
فوق العاده زیباست
وزارت ارشاد دولت دوازدهم، در زمینه ی فرهنگ اقوام، کم کار ترین وزارتخانه در میان تمامی وزارتخانه های ارشاد گذشته است.
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
ناشناس
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۷/۱۰/۰۲
(( انبان زربفت فرهنگ غنی اسلامی ایرانی این ملک، چونان پر طاووس، مالامال از گوهر‌های الوانی ست که با لعاب شرف، صیقل یافته و با عنصر حمیت، کارآمد گشته اند و هر یک به تنهایی ممد سعادت و مکمل نیک بختی ملتی ست که سر سروری دارد. دریغ که این لعالی در فرامشزار عدم انجام کار موثر و هدفمند فرهنگی مدفون مانده اند. نه درکی برای پرداخت به داشته‌های مغفول مانده فرهنگی وجود دارد و نه اراده‌ای برای بر کشیدن اندوخته‌های مهجور مانده عرفی به چشم می‌خورد.))

مرحبا . همین است و جز این نیست
Iran (Islamic Republic of)
فاطمه مرادی
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۷
عالی ، عالی ،
چند بار خواندم و هر بار که می خوانم، بیشتر استفاده می کنم و لذت می برم.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۷
باید این نوشته را روزی سه بار برای مسوولان فرهنگی کشور بخوانیم
با تشکز از سایت وزین سدید
خیلی زیبا و عالی
ارسال نظر
captcha