بررسی زوایای گوناگون الگوی زیست جنسی ایرانیان در گفت‌و‌گو با محمدتقی کرمی/ بخش دوم؛

آنجا که فرد دیگر خط قرمزی ندارد!

آنجا که فرد دیگر خط قرمزی ندارد!
آسیب‌هایی در وجوه فردی داریم که در فضای مجازی می‌توان به‌راحتی این آسیب‌ها را پشت هویت‌های غیردقیق پنهان کرد. این پنهان‌کردن، حدیقفی هم ندارد. پس اولین چیزی که موردتوجه ماست، شتاب‌دهنده بودن این فضاست. اینکه به چه دلیل در این وضعیت قرار گرفتیم، جای بحث دارد. باید بگویم که وضعیت مسائل جنسی و فاصله‌گرفتن از اشکال بنیادین زیست جنسی، در تمام دنیا به سمت عرفی شدن رفته است.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ جامعه ایرانی در سال‌های اخیر، تحت تأثیر شرایط جهانی و دسترسی گسترده به فضای مجازی، شاهد تغییرات قابل‌توجهی در الگوی زیست جنسی خود بوده است. این تغییرات که نوعی پذیرش الگوهای غیرواقعی از میل جنسی را به همراه دارد، به‌سرعت در حال عرفی شدن است. روابطی که تا یک دهه پیش به‌عنوان خطوط قرمز اجتماعی تلقی می‌شدند، اکنون به محتوای سرگرم‌کننده در شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده‌اند و با استقبال عمومی مواجه هستند. برای واکاوی این پدیده، با دکتر محمدتقی کرمی قهی -عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی- گفتگو کرده‌ایم. وی در بخش نخست گفت‌وگوی خود، با عنوان «عرفی شدن، نخستین گام جنسیت‌زدگی»، تأکید کرد که جامعه امروز، به‌شدت در معرض کدهای جنسی قرار گرفته و این پذیرش، نوعی افتخار اجتماعی محسوب می‌شود. اکنون، بخش دوم این گفت‌وگو را از منظر شما می‌گذرانیم.

 

 

نقش فضای مجازی در ایجاد هویت پنهان

آقای دکتر! خانواده‌ها به فراخور نظام ارزشی و هنجاری و شیوه زیستی، الگوی زیست جنسی خاصی برای خود دارند و ما می‌بینیم که با ورود گسترده فضای مجازی به تمام ساحت‌های زندگی، این عرصه با چالش‌های زیادی روبه‌رو شده و می‌شود. از نظر شما، مهم‌ترین آسیب‌هایی که عرصه زیست جنسی سالم خانواده ایرانی را تهدید می‌کند چیست؟

فضای مجازی به شما امکان این را می‌دهد که هویتتان پنهان باشد. حال که هویت شما پنهان است، فرد دیگر خط قرمزی ندارد! این مسائل در جامعه باید دوباره مورد بازخوانی قرار گیرند. یعنی برخی ارزش‌هایی هستند که شما اگر در خیابان‌های فرانسه هم بودید و هیچ‌کس هم شما را نمی‌شناخت، باید آنها را رعایت می‌کردید و کاری به بایسته‌های هویتی در فضای مجازی نداشته باشید.

 

کرمی: در این مسائل چند فاکتور به‌صورت هم‌زمان کار را خراب کردند. اول، فضای مجازی که در جامعه ما خیلی بد فهم شده است. توجه کنید که فضای مجازی، یک شتاب‌دهنده است. به این معنا که امکاناتی به شما ارائه می‌دهد، اما شما را جهت‌دهی نمی‌کند. شما باید پیشینه‌ای داشته باشید و در فضای مجازی، پیشینه خود را بسط دهید. مسئله هنجارها در جامعه، متأسفانه کمتر با مسئله اخلاق گره خورده و عمدتاً با مسئله آبرو همراه است. مثلاً در فضای مجازی، خانم چهل‌ساله‌ای را می‌بینید و می‌گویید که این زن درست است که بعضی حدود را رعایت نمی‌کند، اما از این خط‌قرمز هم عبور نمی‌کند؛ اما به‌مرورزمان، می‌بینید که همین فرد از آن خط‌قرمز هم عبور کرد! زیرا اگر این فرد در فضای واقعی رعایت کند، این رعایت ریشه در اخلاق ندارد؛ بلکه ریشه در آبرو دارد.

فضای مجازی به شما امکان این را می‌دهد که هویتتان پنهان باشد. حال که هویت شما پنهان است، فرد دیگر خط قرمزی ندارد! این مسائل در جامعه باید دوباره مورد بازخوانی قرار گیرند. یعنی برخی ارزش‌هایی هستند که شما اگر در خیابان‌های فرانسه هم بودید و هیچ‌کس هم شما را نمی‌شناخت، باید آنها را رعایت می‌کردید و کاری به بایسته‌های هویتی در فضای مجازی نداشته باشید.

 

در ادبیات عام به این نوع انگیزه و رفتار می‌گوئیم اصالت...

کرمی: اصالت یا اخلاق. به همان دلیل که شما اگر در فرانسه زندگی کنید، بهداشت را رعایت می‌کند. اما چه اتفاقی رخ می‌دهد که فرد در فضای مجازی افسارگسیخته می‌شود؟ ما آسیب‌هایی در وجوه فردی داریم که در فضای مجازی می‌توان به‌راحتی این آسیب‌ها را پشت هویت‌های غیردقیق پنهان کرد. این پنهان‌کردن، حدیقفی هم ندارد. پس اولین چیزی که موردتوجه ماست، شتاب‌دهنده بودن این فضاست. اینکه به چه دلیل در این وضعیت قرار گرفتیم، جای بحث دارد. باید بگویم که وضعیت مسائل جنسی و فاصله‌گرفتن از اشکال بنیادین زیست جنسی، در تمام دنیا به سمت عرفی شدن رفته است. مثلاً کره در مسئله تحولات زیست جنسی پیشران است. این روند، یک روند جهانی است. توجه به بدن و فردیت - فردیتِ مرکزیت یافته - از جمله مهم‌ترین بایسته‌های این روند است. تمام انسان‌های کره زمین، سودای لیدری دارند. افراد وقتی صفحه اینستاگرام ایجاد می‌کنند، یعنی دنبال مخاطبی هستند که آنها را ببیند. البته این میل به دیده‌شدن، مراتبی دارد. از مراتب خیلی خاص تا مراتب کم‌رنگی که بعد از مدتی صفحه خود را رها می‌کنند. مهم این است که بدانیم فرد و بدن مهم شده است و انگاره‌ها درباره میل جنسی تغییر کرده است. یعنی در حال حاضر، نگاهی درباره ارضای میل جنسی در جامعه وجود دارد که این نگاه تازه‌ای است. البته جامعه فکر می‌کند این نگاه از قبل وجود داشته و درباره آن کمی سهل‌انگار است.

 

غریزه جنسی، همه چیز ما نیست!

چند سال قبل، فردی در یکی از شهرستان‌ها تحقیقی درباره مد و آرایش انجام داده بود. سؤال اصلی این بود که خط‌قرمز شما در مد و آرایش کجاست؟ در جواب گفته بودند تا وقتی که مد است! مثلاً وقتی جامعه از من می‌خواهد که من نصف بدنم را لخت کنم، من نمی‌توانم مد را کنار بگذارم. این یعنی اهمیت بدن، اهمیت میل جنسی و معنای زندگی به این مسئله گره خورده و این یک نشانه مهم برای فهم اوضاع کنونی است.

میل جنسی، قوی‌ترین نیاز و ارضای میل جنسی، بالاترین لذتی است که یک انسان می‌تواند در زندگی داشته باشد و سعادت و شقاوت، در گرو این است. ممکن است بگویید مگر این‌طور نیست؟ بنده می‌گویم خیر! اینکه نظر بنده چیست، یک مسئله است؛ اینکه نظر جامعه چیست، مسئله دیگری است. صد و سی یا صد و چهل سال پیش، یک عده مرد برای اخته شدن داوطلب می‌شدند؛ زیرا شغل و آینده آنها تأمین می‌شد. مثلاً فرد اخته، وارد اندرونی فلان شاهزاده می‌شود و تا آخر عمر در آنجا زندگی می‌کند. مواجهه ما با میل جنسی این بود که اگر شد که شد، اگر نشد هم نشد! من نمی‌گویم که جامعه امروز ما هم باید این‌طور فکر کند. اما به این نکته توجه کنیم که ما از این نگاه به محور قراردادن لذت جنسی چرخش پیدا کردیم. ما از این نگاه، به این نگاه رسیدیم که همه چیز میل جنسی است. غایت حرف بعضی از جوان‌ها این است که باید این رابطه و لذت را تجربه کرد. اگر هم کسی تجربه کند، او را ملامت نمی‌کنند؛ زیرا معتقدند که هر فرد، تنها یک‌بار زندگی می‌کند و تمام معنای زندگی همین است؛ پس باید این معنا را تجربه کرد تا به زندگی دست یافت. این نگاه پیامدهای بسیار مهمی دارد که نباید از آن غافل شد.

چند سال قبل، فردی در یکی از شهرستان‌ها تحقیقی درباره مد و آرایش انجام داده بود. سؤال اصلی این بود که خط‌قرمز شما در مد و آرایش کجاست؟ در جواب گفته بودند تا وقتی که مد است! مثلاً وقتی جامعه از من می‌خواهد که من نصف بدنم را لخت کنم، من نمی‌توانم مد را کنار بگذارم. این یعنی اهمیت بدن، اهمیت میل جنسی و معنای زندگی به این مسئله گره خورده و این یک نشانه مهم برای فهم اوضاع کنونی است.

 

پشیمان از خیانت‌نکردن!

بسیاری از زنان نسل قدیم، اصلاً نمی‌دانستند که ارگاسم یعنی چه! ما در حال حاضر با یک خانم شصت‌ساله مصاحبه می‌کردیم. او می‌گفت بنده ناراحتم که چرا در زمان جوانی به شوهر خود خیانت نکردم! چون در رابطه جنسی به ارگاسم نمی‌رسیدم و این برایم خیلی سخت بود. این فرد امروز با جوان‌هایی زندگی می‌کند که انگاره بنیادین آنها فرق کرده است. درباره انگاره بنیادین جامعه و تأثیر آن خیلی کم کار شده است. من در این مورد به مقاله‌ای برخورد کردم که چاپ هم می‌شود. در آن مقاله این ذکر شده که ما دو انگاره بنیادین نسبت به ازدواج داریم؛ یکی می‌گوید که ازدواج، یعنی کسب ثروت و دیگری می‌گوید که معنای ازدواج، هزینه‌کردن است. کسی که انگاره هزینه را از ازدواج دارد، از ازدواج می‌ترسد. بنده خود با انگاره کسب ثروت ازدواج کردم. یعنی در ذهن خودم این‌طور بود که بعد از ازدواج بیشتر کار می‌کنم و این اتفاق هم رخ داد. مثلاً به مادرم می‌گفتم که فلان چیز را ندارم. مادرم می‌گفت وقتی ازدواج کنی، خدا همه چیز به تو می‌دهد! همین‌طور هم شد. این یک انگاره درباره ازدواج است که برخی به آن باور دارند و برخی هم ندارند. امروز وقتی با جوانان درباره ازدواج صحبت می‌کنیم، می‌گویند اگر من شصت و سه سال پول خود را ذخیره کنم، تازه می‌توانم خانه تهیه کنم! یعنی این جوان انگاره‌اش نسبت به ازدواج، «هزینه‌کردن» است.

نگاه درست این است که میل جنسی، نعمتی از سوی خداوند است و باید از آن بهره برد. دلیل چالش با میل جنسی این است که ما فکر می‌کنیم میل جنسی، تمام امکانات ماست!

صحبت بنده این است که دانستن این مسئله که میل جنسی وسیله‌ای است برای زندگی، مثل خوردن و آشامیدن و بلکه کم‌اهمیت‌تر از این دو، تا اینکه میل جنسی هدف و آرامش و آسایش و معنای زندگی و بیکرانگی و تجربه ناب و... مهم است. امروز بچه مذهبی‌ها هم این نگاه را دارند. وقتی این نگاه را دارند، نهایتاً به خودکنترلی می‌رسند. اما نگاه درست این است که میل جنسی، نعمتی از سوی خداوند است و باید از آن بهره برد. دلیل چالش با میل جنسی این است که ما فکر می‌کنیم میل جنسی، تمام امکانات ماست! بین یکی از امکانات و تمام امکانات، تفاوت معناداری وجود دارد. این معنایی است که در جامعه تغییر کرده ما رواج یافته و می‌یابد. حالا ببینید در این نقطه و این معنا، فضای مجازی و ماهواره کار خودش را آغاز می‌کند. یعنی فضای مجازی در اصل بر مبنای گزاره «میل جنسی همه چیز است»، نیست. وقتی انگاره بنیادین شما تغییر کرد، پس فضای مجازی برای شما جذاب می‌شود. بنده وقتی جوان بودم فکر می‌کردم که هیچ‌وقت نمی‌توانم از فضای مجازی دل بکنم، اما در حاضر می‌بینم که در فضای مجازی هم مسائل خود را دارم و فعالم! انگاره‌های بنیادین من با آن پلتفرم‌ها ناسازگار است، اما انگاره‌های بنیادین عموم جامعه با آنها همراه است.

در تحلیل نسبت فضای مجازی و زیست جنسی، مسائل دیگری هم مطرح می‌شود. مثلاً عده‌ای می‌گویند مشکل این است که امکان ازدواج در جامعه ما فراهم نیست؛ اما مسئله، اصلاً ازدواج نیست. امروز دختر ایرانی در سنی نزدیک به چهارده‌سالگی و پسر ایرانی در سنی نزدیک به پانزده‌سالگی، رابطه‌های کامل را شروع می‌کنند. شما به‌صورت جسته‌وگریخته، می‌بینید که مرد متأهل و زن متأهل، در سنین شصت‌سالگی هم خیانت می‌کنند. این‌قدر که این افراد درگیر بدن و ارتباطات غیر درست هستند، به مسائل خود و خانواده‌شان نمی‌پردازند. دوستی در ایام جوانی داشتیم که می‌گفت وقتی پول‌دار نباشی، خانه‌ات کوچک، زن تو زشت و ماشینت مدل‌پایین می‌شود. پس مشکل از آن پولی است که در جیب‌های تو قرار دارد! خیلی از بهانه‌هایی که مطرح می‌شود، بهانه‌هایی متأخر است.

واقعیت این است که بدن و میل جنسی اهمیت پیدا کرده و روایت بدی از میل جنسی در کشور ما رواج پیدا کرده است. درصورتی‌که گزاره‌های سکسولوژی و روان‌شناسی می‌گویند پاسخ به نیازهای ما، همیشه با تصویر ذهنی‌مان فاصله دارد؛ بنابراین انسان‌ها نباید تسلیم این الگوهای غیرواقعی شوند. نباید با متد «این نشد، پس سراغ دیگری می‌روم» زیست جنسی‌شان را عجین کنند که این کار، آغاز گام‌نهادن در مسیر تسلیم امر جنسی بودن است.

 

آقای دکتر! این وسط یک حلقه رها شده با محوریت مسئله آموزش و تربیت جنسی برای نسل آینده وجود دارد. نوجوانان با فقر آموزشی به جامعه‌ای وارد می‌شوند که مملو از انگاره‌ها و نشانه‌های جنسی است و همراه این موج می‌شوند. اصلاً چاره‌ای جز این ندارند. از طرفی هم فضای مجازی با این همه اطلاعات اشتباه و آموزش‌های غیرصحیح پیش روی نوجوانان و جوانان جولان می‌دهد. شما این مسئله را چطور تحلیل می‌کنید؟

کرمی: بنده می‌پذیرم که ما آموزش مناسب نداریم، اما هیچ‌وقت مسائل سی‌سال اخیر جامعه را به مسئله فقدان آگاهی مرتبط نکردم؛ زیرا معتقدم که آگاهی وجود دارد و نمی‌توان به‌سادگی منکر وجود آگاهی شد. شما فکر می‌کنید که نهادهای رسمی، وظیفه آگاهی‌بخشی‌شان را به‌درستی انجام نمی‌دهند؟

 

مشکل، ضعف در آموزش نیست

مسئله این است که نوع آموزش‌هایی که ما مطرح می‌کنیم، عمدتاً با انگاره‌های بنیادین نسل جوان هماهنگ نیست؛ بنابراین مخاطب به‌عنوان اطلاعات مزاحم دریافت می‌کند و این اطلاعات را نگه نمی‌دارد.

من فکر می‌کنم که این میزان آگاهی هم از سوی خانواده بوده است؛ چیزی که در مدارس مشاهده می‌شود این گمانه را تقویت می‌کند.

کرمی: بر خلاف شما، من این‌طور معتقدم که رسانه‌ها و نهادهای رسمی ما، وظیفه‌شان در آموزش را به نحو گسترده‌ای انجام می‌دهند. اما چرا می‌گوییم آموزش کم است؟ زیرا نتیجه نگرفتیم! اگر آموزش بود، نتیجه نباید این می‌شد. مسئله این است که نوع آموزش‌هایی که ما مطرح می‌کنیم، عمدتاً با انگاره‌های بنیادین نسل جوان هماهنگ نیست؛ بنابراین مخاطب به‌عنوان اطلاعات مزاحم دریافت می‌کند و این اطلاعات را نگه نمی‌دارد. چند درصد انسان‌هایی که سیگار می‌کشند، نمی‌دانند که سیگار مضر است؟ آیا کسانی که مواد مخدر مصرف می‌کنند، از اعتیاد و مسائلش بی‌خبرند؟ این مسئله هم شبیه به همین مثال‌هاست.

 

یعنی این اطلاعات به‌روز نیست و به‌روز نبودنش باعث عدم توجه به آن می‌شود؟

کرمی: به‌روز هست، اما بحث بنده این است که کنش آدم‌ها، چه‌قدر معلول هم‌نوایی با گروه‌های سائق، گروه‌های مرجع و هم نوایی با رسانه است؟ در قیاس با هم نوایی با آموزش، من سهم را به سه مورد اول می‌دهم.

 

البته دریافت این اطلاعات از مجاری رسمی نیست.

کرمی: از مجاری رسمی هم هست. مشکل ما این است که آموزشمان، شرایط و زمینه‌های لازم را ندارد. این آموزش البته توسط مؤمنان ارائه نمی‌شود و شاید به همین دلیل برای مخاطبان دلنشین نیست. مثلاً معلم‌هایی که برای نسل ما راجع به حجاب صحبت می‌کردند، خیلی مؤمن بودند. امروز خانم معلم تتو زده، گونه کاشته، ناخن کاشته و با حجاب نادرست، درباره حجاب صحبت می‌کند! توقع داریم که این ویترین با محتوای پیام همخوانی داشته باشد؟ مسئله به مقدار زیادی پیچیده است و محدود به آموزش نیست. این مسئله فقط در مسائل جنسی هم نیست. ما در هر مسئله‌ای، دچار این مشکل هستیم. مهم‌ترین سلاح مدیران ما، آموزش است. بنده اولین چیزی که از آنها می‌گیرم، آموزش است! من او را خلع سلاح می‌کنم و می‌گویم این‌طور نیست و مشکل از خود ماست. در این صورت است که می‌توانیم به سراغ اصلاحات برویم؛ وگرنه در همین مرحله درجا می‌زنیم.

/ انتهای پیام /