اعتراضات دانشجویی در اروپا و آمریکا به روایت دیوید هرست؛
جنبش اعتراضی شکل‌گرفته در حمایت از فلسطین نشان می‌دهد که اسرائیل نقطه اوج حمایت‌ها از خود را در آمریکا، بریتانیا و اروپا از دست داده است و این امر از اهمیتی تاریخی برخوردار است.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ بسیاری از تحلیل‌گران بر این باور هستند که جهان پس از جنگ غزه، دیگر جهان سابق نخواهد بود. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که بیش از ۹۵ درصد مردم جهان با روایت فلسطین در این جنگ همراهی و رژیم اسرائیل را به‌خاطر جنایت‌هایش محکوم کرده‌اند. در آمریکا - کشوری که طی ۷ ماه گذشته بیشترین حمایت‌های سیاسی، نظامی و اقتصادی را از نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در جنگ غزه نشان داده است - مثل جنگ ویتنام، جنبشی در بهترین دانشگاه‌های این کشور شکل گرفته است که خواهان توقف این حمایت‌هاست. نسل جدید دانشجویان آمریکایی به‌شدت حمایت بی چون و چرای دولت‌های این کشور از اسرائیل را زیر سؤال برده‌اند. از آن جا که بسیاری از نخبگان سیاسی، نظامی، امنیتی و فناوری آمریکا تحصیل‌کرده دانشگاه‌هایی مثل کلمبیا هستند، تداوم این جنبش می‌تواند طی سال‌های آینده آمریکا را از بزرگ‌ترین حامی اسرائیل به بزرگ‌ترین چالش آن تبدیل کند. «دیوید هرست» [1] - روزنامه‌نگار سرشناس بریتانیایی و از بنیان‌گذاران و سردبیر «Middle East Eye» - در یادداشت جدیدی که وب‌سایت «Middle East Eye» آن را منتشر کرده است، به موضوع جنبش دانشجویی حامی فلسطین در آمریکا و مشابهت‌های آن با جنبش شکل‌گرفته پس از جنگ ویتنام در آمریکا و اروپا پرداخته است. به گفته وی، این جنبش فراگیر دانشجویی در غرب، موجب احیای آرمان فلسطین شده است. این جنبش نشان می‌دهد که اسرائیل نقطه اوج حمایت‌ها از خود را در اروپا و آمریکا از دست داده و این مسئله از اهمیت تاریخی برخوردار است.

 

نقطه عطف جنگ ویتنام

حمله «تت» [2] - حمله غافلگیرانه‌ای که توسط «ویت کنگ» [3] و ارتش مردمی ویتنام شمالی در ژانویه ۱۹۶۸ آغاز شد - یک شکست نظامی بود. این حمله برای برانگیختن شورشی در ویتنام جنوبی طراحی شده بود که هرگز شعله‌ور نشد. پس از شوک اولیه، ارتش ویتنام جنوبی و نیروهای ایالات متحده دوباره سازماندهی شدند و خسارات سنگینی را به بهترین نیروهای «ویت کنگ» وارد کردند. اما حمله «تت» پیامد مهمی برای جنگ ویتنام داشت. ژنرال «تران دو» [4] - فرمانده شمال در نبرد «هو» [5] - یادآور شد: «صادقانه بگویم، ما به هدف اصلی خود که تحریک قیام در سراسر جنوب بود، نرسیدیم. با این حال، ما تلفات سنگینی به آمریکایی‌ها و دست‌نشانده‌های آنها وارد کردیم و این یک دستاورد بزرگ برای ما بود. در مورد تأثیرگذاری در آمریکا، این هدف ما نبوده است اما یک نتیجه خوب و دلچسب برای ما بود.»

حمله «تت» نقطه عطفی در حمایت آمریکا از جنگ بود. پنتاگون به دلیل ارزیابی خوش‌بینانه خود از روند جنگ، مورد انتقاد بی‌سابقه‌ای قرار گرفت و در حالی که «ویت کنگ» ۳۰ هزار سرباز خود را از دست داد، ایالات متحده در سال بعد متحمل ۱۱۷۸۰ تلفات شد که نشان‌دهنده پایداری و مقاومت نظامی در شمال بود. این حمله باعث شد که اعتماد افکار عمومی آمریکا به «لیندون بی جانسون» [6] - رئیس‌جمهور وقت این کشور - از بین برود. خود وی نیز اعتماد خود را به فرماندهی نظامی آمریکا در جنگ ویتنام از دست داد و فرد دیگری را جایگزین کرد.

مانند جنبش اعتراضی دوران جنگ ویتنام، جنبش اعتراضی کنونی نیز به دنبال سرکوب پلیس آمریکا گسترش بیشتری یافته است.

در سال ۱۹۶۸، دانشگاه کلمبیا به یکی از کانون‌های اعتراضات ضد جنگ تبدیل شد. علت برانگیخته‌شدن اعتراضات در دانشگاه کلمبیا این بود که این دانشگاه پیوندهای گسترده‌ای با صنایع نظامی آمریکا داشت. دانشجویان پنج ساختمان را اشغال کردند و رئیس آن «هنری کلمن» [7] را به مدت ۳۶ ساعت گروگان گرفتند. تصویری نمادین از یک دانشجو در حال کشیدن سیگار در دفتر رئیس دانشگاه وجود دارد. پلیس برای مقابله با این وضعیت فراخوانده شد. صدها دانشجو دستگیر و در جریان درگیری‌ها زخمی شدند. سپس دانشجویان دست به اعتصاب زدند و در ادامه «گریسون کرک» [8] - رئیس وقت دانشگاه کلمبیا - استعفا داد.

موج اعتراضات ضد جنگ در خارج از محل برگزاری کنوانسیون ملی دموکرات‌ها در شیکاگو به اوج خود رسید و بعدها به‌عنوان یکی از دلایل انتخاب «ریچارد نیکسون» [9] - رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه آمریکا - در سال ۱۹۶۹ میلادی تلقی شد. در آن زمان، جنبش ضدجنگ مانند شعله‌های آتش در سراسر جهان گسترش یافته بود. تظاهرات بزرگی در برلین غربی برگزار شد. ویتنام یکی از جرقه‌های اصلی چندین هفته درگیری خیابانی حول قیام کارگران و دانشجویان در ماه می ۱۹۶۸ در پاریس و سراسر فرانسه بود. هنوز هم جای گلوله‌های سرکوب این اعتراضات در محله قدیمی «مارایس» [10] پاریس دیده می‌شود.

جنبش اعتراضی ماه می ۱۹۶۸ از نظر سیاسی کوتاه‌مدت بود. شورش در پاریس تنها ده هفته به طول انجامید، اگرچه در یک مقطع زمانی آن قدر نزدیک بود «کاخ الیزه» کنترل خود را از دست بدهد که رئیس‌جمهور وقت آن - ژنرال «شارل دوگل» [11] - از کشور فرار کرد. رئیس‌جمهور فرانسه در آغوش گرم ناتو پناه گرفت. دیگر کجا باید می‌رفت؟ او به مقر ارتش فرانسه مستقر در آلمان در کنار متحدانش در ناتو گریخت. روز بعد، نیم‌میلیون کارگر با شعار «خداحافظ دوگل» در پاریس راهپیمایی کردند. دوگل بعدها وجهه خود را بازسازی کرد و در انتخابات بعدی پیروز شد، اما شوک انقلاب می ۱۹۶۸ عمیق بود. این انقلاب یک نسل کامل در فرانسه را تغییر داد.

 

از ویتنام تا غزه

مشابهت‌های بین جنبش اعتراضی ۱۹۶۸ علیه جنگ ویتنام و جنبش اعتراض کنونی در جهان علیه جنگ غزه بسیار است. مانند حمله تت، حمله گسترده فرار از زندان غزه که توسط گردان‌های القسام حماس در ۷ اکتبر طراحی شد، ظرف چند ساعت از کنترل خارج شد. این مسئله تا حدی به دلیل فروپاشی سریع و غیرمنتظره تیپ غزه ارتش اسرائیل در جنوب سرزمین‌های اشغالی رخ داد. در حمله حماس، صدها سرباز اسرائیلی کشته شدند. به گفته یکی از مقامات کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، حمله ۷ اکتبر مادر همه اشتباهات محاسباتی بود. اما واکنش اسرائیل، عملیات تخریب و نابودی هفت ماهه غزه بود. اسرائیل یک نسل‌کشی علیه همه شهروندان غزه و خانواده‌های ساکن آن بدون توجه به وابستگی‌شان به راه انداخت. خانه‌ها، بیمارستان‌ها، مدارس و دانشگاه‌ها را نابود کرد و این اقدامات نقطه عطف افکار عمومی مردم جهان را پدید آورد.

بار دیگر حمایت از این جنگ توسط رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا در سال انتخابات انجام می‌شود. بار دیگر دانشگاه کلمبیا در مرکز شورش قرار گرفته است و در آن معترضان به حملات اسرائیل در محوطه دانشگاه کمپ زده‌اند و موجی از اقدامات مشابه را در محوطه‌های دانشگاهی در سراسر ایالات متحده برانگیخته است. دانشگاه‌های «کلمبیا»، «ییل» و «هاروارد» همگی در معرض این شورش و طغیان دانشجویی هستند؛ چرا که این دانشگاه‌ها با اسرائیل مرتبط‌اند. در کلمبیا، دانشجویان از مسئولان دانشگاه می‌خواهند سرمایه‌گذاری‌های این دانشگاه در شرکت‌های فناوری بزرگ آمازون و گوگل که یک قرارداد «رایانش ابری» به ارزش ۱.۲ میلیارد دلار با دولت تل‌آویو بسته‌اند را پایان دهند. در دانشگاه «ییل»، دانشجویان از دانشگاه می‌خواهند که «تمامی شرکت‌های تولید سلاح که در حمله اسرائیل به فلسطین مشارکت دارند» را تحریم کرده و از همکاری با آنها صرف‌نظر کنند. دانشگاه ییل با هفت دانشگاه اسرائیل تبادل دانشجو دارد. هاروارد با سه تا از این دانشگاه‌ها برنامه‌های مشترک دارد و دانشگاه کلمبیا نیز با چهار دانشگاه اسرائیلی ارتباط دارد.

مانند سال ۱۹۶۸، بسیاری از این اعتراضات با سرکوب مواجه شده‌اند. «نعمت مینوش شفیق» [12] - رئیس دانشگاه کلمبیا - به پلیس نیویورک دستور داد تا کمپ اعتراضی با ۵۰ چادر را در چمن جنوبی دانشگاه جمع کند. این دستور منجر به دستگیری ۱۰۰ دانشجوی کلمبیا و کالج «بارنارد»، از جمله دختر «ایلهان عمر» [13] - نماینده فلسطینی تبار کنگره آمریکا - شد. همچنین دانشجویان از تحصیل محروم شدند و به آنها گفته شد که نمی‌توانند ترم تحصیلی خود را به پایان برسانند. در دانشگاه «ییل» ۵۰ دانشجوی معترض به اتهام «تجاوز از قانون» دستگیر شدند. در اوهایو نیز تظاهرکنندگان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. از زمان رویارویی اولیه در کلمبیا در ۱۸ آوریل نزدیک به ۹۰۰ معترض در سراسر کشور دستگیر شده‌اند. 

جنبش اعتراضی کنونی، تأثیر عمیقی بر خود غزه گذاشته است؛ زیرا برای یک بار هم که شده مردم فلسطین احساس می‌کنند که دیگر تنها نیستند.

در سال ۱۹۷۰ گارد ملی اوهایو به‌سوی معترضان تیراندازی کرد و در جریان آنچه که به کشتار ایالت کنت معروف شد، چهار دانشجو کشته و ۹ نفر نیز زخمی شدند. در آن زمان نیز مانند امروز، خشونت پلیس علیه دانشجویان تنها باعث گسترش اعتراضات شد. چند ساعت پس از اینکه مدیریت دانشگاه «پرینستون» کمپ دانشجویان معترض را بست، صدها دانشجو محوطه مرکزی دانشگاه را اشغال کردند و کتاب‌ها، لپ‌تاپ‌ها و تابلوهای خالی را برای راه‌اندازی «دانشگاه مردمی برای غزه» با خود همراه کردند و اعضای هیئت‌علمی دانشگاه نیز به آنها ملحق شدند و تدریس و بحث را رهبری کردند.

پلیس به ۱۵ دانشگاه در سراسر ایالات متحده فراخوانده شده است و اعتراضات در ۲۲ دانشگاه و کالج دیگر وجود دارد. اعتراضات آمریکا به دانشگاه‌های بریتانیا هم سرایت کرده است؛ هرچند این اعتراضات دانشجویی در بریتانیا کمتر مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است. در «کالج ترینیتی کمبریج» [14]، پرتره «لرد بالفور» [15] - وزیر خارجه وقت بریتانیا که مسئول بیانیه‌ای در مورد به‌رسمیت‌شناختن حق یهودیان برای داشتن سرزمین در فلسطین است - قبل از برداشتن توسط دانشگاه مخدوش شد. لندن به‌تازگی شاهد سیزدهمین تظاهرات ملی خود از زمان آغاز جنگ غزه بوده است. اعتراضات کنونی علیه جنگ غزه، در حجم و تداوم، تنها با تظاهرات میلیونی علیه تصمیم «تونی بلر» [16] - نخست‌وزیر وقت بریتانیا - برای حمله به عراق که در سال ۲۰۰۳ بزرگ‌ترین در نوع خود بود، قابل‌مقایسه است.

جنبش اعتراضی کنونی، تأثیر عمیقی بر خود غزه می‌گذارد؛ زیرا برای یک بار هم که شده مردم فلسطین که این حمله را تحمل می‌کنند، احساس نمی‌کنند که تنها هستند. «بیسان عودا» [17] - روزنامه‌نگار و مستندساز فلسطینی - خطاب به معترضان می‌گوید: «به راه خود ادامه دهید زیرا شما تنها امید ما هستید و ما قول می‌دهیم که موضع خود را حفظ کنیم و حقیقت را همیشه به شما بگوییم. لطفاً اجازه ندهید خشونت آنها شما را بترساند. آنها هیچ گزینه دیگری ندارند جز اینکه شما را ساکت کنند و به وحشت بیندازند؛ زیرا شما دهه‌ها شستشوی مغزی درباره فلسطین را نابود کردید.»

 

هدف اعتراضات صهیونیسم است

«بیسان عودا» درست می‌گوید؛ اگر هدف جنبش اعتراضی ۱۹۶۸، پنتاگون یا پدرسالاری سرکوبگر دولت «دوگل» بود، امروز هدف جنبش اعتراضی جدید، صهیونیسم و زره‌پوشان حامی اسرائیل در آمریکا، بریتانیا و آلمان است. این لابی طرف‌دار اسرائیل است که سیاستمداران را به‌خاطر حمایتشان از فلسطین متهم به یهودستیزی می‌کند. آنها هستند که باعث می‌شوند دانشگاه‌های وحشت‌زده و ترسو، استادان را از کارشان اخراج کنند. آنها خود را دموکرات معرفی می‌کنند ولی از ابزارهای فاشیستی استفاده می‌کنند. آنها حاکمیت قانون، آزادی بیان و حق اعتراض را به خطر می‌اندازند. رهبران شورش علیه صهیونیسم، نسل جدیدی از یهودیان هستند که به تعداد فزاینده‌ای در این اعتراضات حاضر می‌شوند.

یک دانشجو در کلمبیا و دو نفر در کالج «بارنارد» [18]علت را توضیح دادند: «ما تصمیم گرفتیم در جنبش آزادی فلسطین حضور داشته باشیم و به‌خاطر آن دستگیر شویم؛ زیرا از اجداد یهودی خود الهام گرفته‌ایم که ۴۰۰۰ سال پیش برای آزادی جنگیدند. وقتی پلیس وارد کمپ ما شد، ما دست‌ها را قفل کردیم و آهنگ‌های دوران حقوق مدنی را خواندیم که بسیاری از اجداد ما در دهه ۱۹۶۰ خوانده‌اند. ما به میراث کنشگری مترقی یهودی تعلق داریم که در بین خطوط نژادی، طبقاتی و مذهبی برای تغییر جوامع ما کار کرده است. دستگیری وحشیانه بیش از ۱۰۰ دانشجوی طرف‌دار فلسطین در کلمبیا، بدترین اقدام خشونت‌آمیز در دانشگاه ما در چند دهه اخیر است. لحظه‌ای که رئیس دانشگاه کلمبیا از پلیس نیویورک خواست صدها دانشجوی معترض را دستگیر کند، دانشگاه ما فرهنگی را عادی کرد که در آن اختلافات سیاسی با خشونت و خصومت روبرو می‌شود. در حین نوشتن این مطلب، دانشجویان اسرائیلی که از آنجا عبور می‌کردند ما را به عبری «حیوان» خطاب می‌کردند؛ زیرا آنها فکر می‌کنند هیچ‌کدام از ما متوجه نمی‌شویم. حیوان خواندن ما یادآور سخنان «یوآو گالانت» [19] - وزیر دفاع اسرائیل - است که گفته بود فلسطینیان در غزه «حیوانات انسانی» هستند.» 

اگر هدف جنبش اعتراضی ۱۹۶۸، پنتاگون یا پدرسالاری سرکوبگر دولت ژنرال دوگل بود، هدف جنبش اعتراضی جدید، صهیونیسم و حامیان اسرائیل در آمریکا، بریتانیا و آلمان است.

جنگ غزه منجر به بروز مباحثه بی‌سابقه‌ای در میان یهودیان شده است و حالا روشنفکران برجسته‌ای مانند «نائومی کلاین» [20] - روزنامه‌نگار کانادایی - استدلال می‌کنند که صهیونیسم یک «بت دروغینی است که ایده سرزمین موعود را گرفته و آن را به پایه یک دولت قومی - نظامی تبدیل کرده است.» «کلاین» می‌نویسد: «صهیونیستم از همان ابتدا نوع زشتی از آزادی را ایجاد کرد که کودکان فلسطینی را نه به‌عنوان انسان، بلکه به‌عنوان یک تهدید جمعیت‌شناختی می‌نگریست؛ همان‌طور که در ماجرای خروج بنی‌اسرائیل از مصر که در کتاب سفر خروج یهودیان آمده است، فرعون از جمعیت انبوه اسرائیلی‌ها می‌ترسید و بنابراین دستور مرگ پسرانشان را صادر کرد.»

این روشنفکر و روزنامه‌نگار کانادایی ادامه می‌دهد: صهیونیسم ما را به فاجعه کنونی رسانده و وقت آن است که به صراحت بگوییم صهیونیسم همواره در حال هدایت ما به این سمت بوده است. صهیونیسم یک بت دروغین است که بسیاری از مردم ما را به مسیری عمیقاً غیراخلاقی سوق داده و مردم را مجبور کرده است که فرمان‌های اصلی تورات مثل «تو نباید بکشی، تو نباید دزدی کنی و طمع نکن را زیر پا بگذارند.»

 

احیای آرمان فلسطین

این اتفاقات بدون پیامد نخواهد بود. در آینده نزدیک، جنبش ضد جنگ غزه، آرمان ملی فلسطین را بیش از پیش احیا خواهد کرد؛ به طوری که هرگز پیش از این سابقه نداشته است. دیوارنگاره‌های محو شده برای یادبود نبرد جنبش‌های «فتح» و «ساف» در اردوگاه‌های پناهندگان در لبنان با نمادهای جدید و درخشانی که حمله ۷ اکتبر را تحسین می‌کنند، جایگزین شده است. نماد مثلث وارونه‌ای که چتربازان حماس را در حال فرود بر روی دیوار غزه نشان می‌دهد، همه‌جا دیده می‌شود. در کانون همه تظاهراتی که در سرتاسر جهان برگزار می‌شود، آوارگان فلسطینی حضور دارند و اقداماتشان بر خلاف میل اسرائیل و حامیانش است. بنیامین نتانیاهو - نخست‌وزیر اسرائیل - فکر می‌کرد که اگر پدران و مادران و سالمندان فلسطینی را بکشد، پسران و دختران آنها مبارزه را فراموش خواهند کرد. در عوض، نتانیاهو پیوند فلسطینیان در همه‌جا با سرزمین از دست رفته خود را بازسازی و تقویت کرده است. از فلسطینیان ساکن در اردوگاه «حطین» [21]بپرسید که خانه آنها کجاست؟ آنها قطعاً پاسخ خواهند داد غزه یا کرانه باختری!

این موج حمایتی شکل‌گرفته بعد از جنگ غزه، سال‌ها برنامه‌ریزی برای جداکردن آرمان فلسطین از جهان عرب را خنثی کرد. این رویدادها حتی به بازگشت آرمان فلسطین کمک هم کرد. بهار عربی و سرکوبش و جنگ‌های داخلی پس از آن، حداقل برای یک دهه جای فلسطین را به‌عنوان خط اصلی اخبار گرفته بود. تلاش اسرائیل برای دورزدن آرمان ملی فلسطین از طریق دستیابی به روابط مستقیم با ثروتمندترین کشورهای خلیج‌فارس، زمانی که حماس حمله خود را انجام داد، در آستانه موفقیت بود. اما هفت ماه بعد، فلسطین همه‌جا را فرا گرفته است. همه نظرسنجی‌ها این را نشان می‌دهد. در عوض، اسرائیل خود را در محکمه عدالت بین‌المللی می‌بیند و از دیوان کیفری بین‌المللی انتظار می‌رود به اتهام نسل‌کشی، حکم بازداشت نتانیاهو و دیگر مقامات اسرائیل را صادر کند.

جنبش ضد جنگ غزه در آینده نزدیک، آرمان ملی فلسطین را بیش از پیش احیا خواهد کرد؛ به طوری که پیش از این هرگز سابقه نداشته است.

اینها پیامدهایی فوری هستند، اما دو پیامد بلندمدت هم وجود دارد که می‌تواند بسیار مهم‌تر باشد. اول این که برای اولین‌بار در تاریخ این منازعه، هم مردم و هم جنگجویان غزه، عزم خود را برای ایستادن و مبارزه نشان دادند؛ عزمی که سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) و یاسر عرفات هرگز نشان ندادند. برای اولین‌بار در تاریخ، فلسطینی‌ها رهبری دارند که از خواسته‌های اصلی خود دست بر نمی‌دارد. پیامد دوم این است که نسل جدیدی در آمریکا ظهور کرده است؛ در تنها کشوری که می‌تواند با کنارگذاشتن حمایت نظامی، سیاسی و اقتصادی خود از اسرائیل، این جنگ را متوقف کند. آمریکا تنها کشوری است که اسرائیل به آن گوش می‌دهد و حرف آن را جدی می‌گیرد.

یهودیان نیز از آنچه به نام آنها انجام می‌شود وحشت‌زده هستند. از این که چگونه دین آنها به یک توجیه برای پاک‌سازی قومی تبدیل شده است، وحشت‌زده شده‌اند. یهودیان از این که میراث دردناک آنها به مجوزی برای کشتن تقلیل پیدا کرده ترسیده‌اند. آنها از قدرت اعمال شده توسط اسرائیل بر کنگره ایالات متحده، پارلمان بریتانیا و تمام احزاب جریان اصلی در اروپا متأثر هستند.

یهودیان حالا این ادعا را که صهیونیسم مالک روایت آنهاست، به چالش می‌کشند. به همین دلیل است که اسرائیل و یهودیان طرف‌دار صهیونیست آنها را خیانتکار یا «کاپو» [22] می‌نامند یا آنها را حیوان خطاب می‌کنند. اما برای من، آنها بزرگ‌ترین منبع امید در این منظره تاریک هستند. جنگ ویتنام قرار بود هفت سال دیگر پس از حمله تت ادامه یابد. اشغال غزه توسط اسرائیل هم به راحتی پایان نخواهد یافت؛ اما ممکن است ما به نقطه اوج حمایت‌ها از اسرائیل در ایالات متحده، بریتانیا و اروپا رسیده باشیم و این امر از اهمیتی تاریخی برخوردار است.

 

[1] . David Hearst

[2] . Tet Offensive: حمله «عید تت» نامی است که به رشته‌ای از عملیات‌های نظامی در جریان جنگ ویتنام داده شده است. این عملیات از ۳۰ ژانویه (مطابق با عید تت یا سال نوی ویتنامی) ۱۹۶۸ آغاز شد و تا تابستان ۱۹۶۹ با شدت و ضعف در مناطق مختلف ویتنام جنوبی ادامه داشت. در این عملیات، نیروهای جبهه ملی آزادی‌بخش ویتنام جنوبی یا ویت کنگ‌ها به نیروهای ویتنام جنوبی و آمریکایی حمله کردند. در «سایگون» این نیروها توانستند به داخل محوطه سفارت آمریکا نیز برسند. اگر چه این حمله‌ها از نظر نظامی موفقیت زیادی نداشت اما گسترده بودن و شدت آن و نیز پوشش خبری آن در سراسر جهان و به‌ویژه در داخل آمریکا، افکار عمومی را به‌شدت بر ضد آمریکا بسیج کرد و تظاهرات ضدجنگ در آمریکا را به دنبال داشت.

[3]:Vietcong «ویت کنگ» نامی است که مطبوعات و منابع غربی بر سازمان سیاسی و چریکیِ کمونیست و ویتنامیِ «جبهۀ رهایی‌بخش ملی» در جریان جنگ ویتنام نهادند. این واژه در اشاره به چریک‌ها و رزمندگان این سازمان نیز به کار می‌رفت.

[4] . General Tran Do

[5] . Battle of Huế

[6] . Lyndon B Johnson

[7] . Henry Coleman

[8] . Grayson Kirk

[9] . Richard Nixon

[10] . Marais

[11] . Charles de Gaulle

[12] . Nemat Minouche Shafik

[13] . Ilhan Omar

[14] . Trinity College, Cambridge

[15] . Lord Balfour

[16] . Tony Blair

[17] . Bisan Owda

[18] . Barnard

[19] . Yoav Gallant

[20] . Naomi Klein

[21] . camp of Hitten

[22] . Kapo: کاپو یا زندانی کارگر لقب زندانیانی در اردوگاه‌های کار اجباری آلمان نازی بود که توسط مأموران اس‌اس به‌عنوان «سرپرست واحدهای کار» گماشته می‌شدند. در بعضی مواقع، این واژه به یهودیان همدست نازی‌ها نیز گفته می‌شد. به دلیل همکاری کاپوها با نازی‌ها زندانیان عادی، اغلب از کاپوها متنفر بودند.

 

/ انتهای پیام / 

ارسال نظر
captcha