خنده ای که از سر شادی نیست؛ پرونده ای برای طنز و کارکردهای آن در جامعه ایران
تعداد اخبار:۴

خنده ای که از سر شادی نیست؛ پرونده ای برای طنز و کارکردهای آن در جامعه ایران

عمران صلاحی یکی از طنزپردازان مطرح ایران، معتقد بود که در یک اجتماع سیاست زده این طنز است که تبدیل به سلاح می‌شود و می‌تواند جدی‌ترین حرف‌ها را با زبانی عیان و گزنده بزند. از دید او هرقدر در جامعه‌ای تضادها و تناقض‌ها بیشتر باشند، فرصت‌ها برای خنده بر آنها نیز بیشتر خواهد بود. این موضوع نیز در جامعه امروز ایران همچنان به چشم می‌خورد و تضادها و تناقض‌ها در حوزه‌هایی از جمله فرهنگ، سیاست و جامعه آن‌قدر پررنگ هستند که در چرخش روزگار، مطالب جدی، دیگرباره شکل طنز به خود می‌گیرند. پرسش قابل‌طرح آن است که آنچه امروز به‌عنوان طنز توسط برخی با عنوان طنزپرداز ساخته می‌شود، تا چه اندازه از ویژگی‌های طنز درست برخوردار بوده است؟ اگر مخاطب امروز نیاز به خندیدن دارد، این نیاز تا چه اندازه به‌درستی شناخته‌شده است؟ آنچه در طنز اجتماعی از آن با عنوان گزندگی یا تلخی یاد می‌شود، تا چه اندازه در طنزهایی که امروزه ساخته می‌شوند، موضوعیت دارد؟ آیا نیاز به خندیدن همان نیاز به دیدن لودگی است؟ طنز واقعی، طنزی است که ابهت سوژه را از بین می‌برد و زشتی و خالی بودن آن را رسوا کند. اما تا چه اندازه از طنزهایی که در حال حاضر ساخته می‌شوند، به موضوع پوشالی بودن ابهت سوژه توجه دارند؟ (اگر که خود به همین ابهت پوشالی گرفتار نباشند) به نظر می‌رسد باوجود افزایش قابل‌توجه زمینه‌های تولید آثار طنز و شمار زیاد طرفداران این آثار، کیفیت آثار تولیدی در این زمینه تا اندازه زیادی قابل نقد است و مبنای این مدعا، آثاری هستند که در سال‌های اخیر تحت عنوان طنز، در قالب‌های مختلف تولیدشده و در بسترهای گوناگون نمایش داده می‌شوند. موضوع مهم دیگر، رسالت آثار طنز است که چندان در جامعه ما مشخص نیست و درباره آن نظریه‌های قابل‌توجهی ارائه نشده است. آیا جامعه در شرایط کنونی و در میان شماری از مشکات، به طنزی نیاز دارد که مشکلات را از یاد وی ببرد؟ یا طنزی می‌خواهد که در سختی‌ها با وی همراهی کند؟ آیا در شرایط دشوار اجتماعی، طنز باید حکم مخدر را داشته باشد یا منبعی آگاهی‌بخش و جریان ساز به‌حساب آید؟ هرکدام از این حالات ممکن است بسته به شرایط اجتماعی دارای ارزش باشند و نمی‌توان به‌خودی‌خود برخی را درست و برخی را نادرست دانست. وضعیت اجتماعی ایران پویا است و نمی‌توان با طنز به همان شیوه دهه‌های پیشین مواجه شد. به نظر می‌رسد وجه تمایز طنزپردازان امروز با طنزپردازان گذشته مواضع آنها نسبت به این پرسش‌ها و پاسخ‌های متفاوتشان باشد. به‌راستی طنزپردازان امروز تا چه اندازه قبل از ارائه اثر، به این پرسش‌ها فکر می‌کنند؟
طنز دربندِ تفسیر به رأی‌های مسئولان است!

طنز دربندِ تفسیر به رأی‌های مسئولان است!

چرا ما با داشتن تجربه شوخی با خداوند در آثار ادبیمان، امروز با سانسور آثاری که به نوعی با دین شوخی می‌کنند، مواجه می‌شویم؟ دین همیشه و در همه جوامع یک موضوع حساس بوده است، ولی آنچه که امروز بیش از پیش ما را گرفتار و دربند کرده، تفسیر به رای‌های مسئولان است.
طنز، خیلی جدی است

طنز، خیلی جدی است

قدرت باید مسئول و پاسخگو باشد و تن به انتقاد دهد. اگر اینگونه نباشد شرایط خطرناک می‌شود چنان که دیدیم خطراتش چه بلایی سرمان آورده است. یک دفعه یک ساختمان روی سرمان آوار می‌شود. ما در نظام تعلیم و تربیتمان باید تجدیدنظر کنیم و به جای آنکه بچه‌هایمان را درگیر کنکور، تست و زرنگ‌بازی کنیم، باید به آن‌ها بینش بدهیم تا بچه بتواند درست را از نادرست و حقیقت را از دروغ تشخیص دهد که پس‌فردا شبکه‌های ضدانقلابی مثل من و تو، ایران اینترنشنال و بی‌بی‌سی با دو کلیپ او را فریب ندهند که ما در زمان شاه در بهشت زندگی می‌کردیم و وقتی انقلاب شد جهنمی شدیم.
بین طنز، لودگی و هجو یک مرز باریک است

بین طنز، لودگی و هجو یک مرز باریک است

باید بدانیم طنز الزاما آن چیزی نیست که شاید مخاطب همیشه از طنازان و فعالان عرصه طنز توقع دارد. طنز این نیست که شما حتما پای تلویزیون بنشینید و با دیدنش قهقهه بزنید، طنز آن چیزی نیست که حتما باید شما را بخنداند. بله؛ کار‌های طنز باعث خنده و انبساط خاطر هم می‌شوند، ولی ما باید بدانیم بین طنز، لودگی و هجو یک خط باریک است که به سلیقه بیننده‌ها و نوع نگاه آن‌ها به مقوله طنز برمی‌گردد.
طنزپرداز یعنی نامه‌رسان اجتماعی

طنزپرداز یعنی نامه‌رسان اجتماعی

اساساً طنز نسبت مستقیمی با مفهوم انتقاد فردی و اجتماعی دارد. جامعه‌ای که در آن طنز وجود نداشته باشد، انتقاد هم وجود ندارد. این موضوع به ماهیت ایهامی طنز بازمی‌گردد. طنزپرداز با استفاده از نماد و زبان دوپهلو می‌تواند به حساس‌ترین مواضع اجتماعی و فردی ورود کند. استفاده از زبان ایهام این امتیاز را برای طنزپرداز دارد که اگر روزی شخصی یا نهادی که مورد نقد واقع شده است، درصدد تنبیه طنزپرداز بر بیاید، طنزپرداز می‌تواند به ایهام متوسل شده و بگوید که منظور او این نبوده که برداشت شده است تا بتواند از تیغ تنبیه رها شود و حرف خود را به جامعه برساند.