سیمای پهلوی در ایران چگونه بوده و چگونه هست؟
تعداد اخبار:۸

سیمای پهلوی در ایران چگونه بوده و چگونه هست؟

تبیین عوامل شکل‌گیری ساختار مطلقه حکومت پهلوی، تجددگرایی تقلیدی و آسیب‌های آن در فاصله سال‌های ۱۳۰۴ تا ۱۳۵۷ است. انتقال قدرت از قاجاریه به پهلوی در سال‌های پس از مشروطه با برقراری ثبات سیاسی - اجتماعی از سوی رضاخان و تفاهم بیشتر نخبگان سیاسی - مذهبی به‌آرامی انجام شد. حکومت پهلوی اول اگرچه آرمان تجدد را دنبال می‌کرد، اما کسب قدرت بدون منازع به اعتبار ضرورت تاریخی برای سامان سیاسی کشور به ساختار مطلق آن منجر شد؛ بنابراین تحولات ساختاری عصر رضاشاه و میزان آسیب‌ها یا کارکردهای آن اقدامات برای جامعه ایرانی را باید بر همین اساس دید و تحلیل کرد. رضاشاه در دوره ١٦ ساله حکومت خود و بعد از او محمدرضا، در تقابل سنت-تجدد، با تطبیق ندادن عقلانی فرهنگ بومی و الگوهای وارداتی و با وجود نظام مطلق حاکم، مسبب شکاف‌های طبقاتی و تضعیف کانون‌های متعدد قدرت و نهادهای مدنی شد. در این پرونده تلاش شده است تا ضمن بررسی شرایط اجتماعی و فرهنگی دوران پهلوی و آنچه در ایران روی می‌داد، به بررسی ابعاد مختلف این اقدامات در عرصه مسائل اجتماعی و فرهنگی بپردازیم.
ایران؛ عرصه رقابت استعمارگران!

ایران؛ عرصه رقابت استعمارگران!

این روایتی که می‌گویند روس‌ها بیشتر طرف‌دار دربار بودند و انگلیسی‌ها طرف‌دار مشروطه، یک روایت سطحی است. درست است که این‌ها با هم رقابت داشتند و هرکدام سعی می‌کرد اهداف خود را از طریق دربار یا مشروطه‌خواهان پیش ببرد، اما اصل رقابتشان بر اساس منافعشان تعریف شده بود و همه را در چارچوب قراردادی کاملاً هماهنگ انجام می‌دادند.
انقلاب اسلامی یعنی؛ تمام مردم نظم قبلی را نمی‌خواستند!

انقلاب اسلامی یعنی؛ تمام مردم نظم قبلی را نمی‌خواستند!

ببینید اسکاچپول می‌گوید؛ پدیده انقلاب اسلامی در تاریخ بشر، جزء استثنایی‌ترین موارد از نظر فراگیری است که تمام مردم نظم قبلی را نمی‌خواستند و نظم جدید را مطالبه می‌کردند. نمی‌توان گفت یک‌مرتبه تمام جمعیت ایران جوگیر شده بودند یا هر چیز بی‌پایه دیگر که گفته می‌شود! با فحاشی و متهم‌کردن افراد به چپ‌گرایی، مشکلی حل نمی‌شود. افراد نابخرد به هنگام برچسب‌زدن، مهندس بازرگان، آقای بهشتی، آقای مطهری را هم به چپ‌گرایی متهم می‌کنند. مثلاً معتقدند چون اصول اقتصادی قانون اساسی را آقای بهشتی نوشته، پس چپ‌گرا بوده است.
پهلوی دوم و میل به قانون‌های نمایشی

پهلوی دوم و میل به قانون‌های نمایشی

حکومت‌گران در هر دوره‌ای باید از خودشان بپرسند هنگامی که به‌خوبی بلدند راز و رمز فروپاشی تا دوره محمدرضا شاه را به‌روشنی توضیح داده و ریشه‌یابی کنند، چرا این دانسته‌ها در سطح دانسته می‌ماند؟ این توقف در لایه اطلاع از آن دلایلی بود که منجر به سقوط پهلوی نیز شد. پهلوی دوم هم دوست داشت قانون‌های خیلی مترقی بگذارد! و برنامه‌های جاه‌طلبانه بریزد! چون همه اینها برایش قابلیت نمایش داشت. اما وقتی نوبت عمل پیش می‌آمد، آن کار دیگر می‌کرد و دیدیم که چه بر سر او آمد.
قانونی لازم‌الاجرا برای همه مطبوعات!

قانونی لازم‌الاجرا برای همه مطبوعات!

نهضت مشروطه تا حدودی نتیجه فعالیت روزنامه‌هایی است که در بیرون از مرزهای ایران منتشر می‌شدند و به‌صورت قاچاق و به‌دور از چشم مأموران «اداره انطباعات» به‌دست مردم می‌رسیدند.
انقلاب خروج انسان از رعیت‌وارگی است

انقلاب خروج انسان از رعیت‌وارگی است

فلسفه تاریخ بشری را وقتی نگاه می‌کنیم، آن را ذیل ناسیونالیسم نباید تعریف کرد، گویی که عالم بشری در ذات خود به انسان روسی، فرانسوی، ایرانی و... تقسیم می‌شده است. نه ما یک عالم داریم به نام عالم بشری، وقتی ابزار مفهومی فلسفه تاریخ داشته باشیم، بشریت را در وحدت آن ابتدا تعریف می‌کنیم. می‌گوییم ساحتی داریم به نام ساحت بشری که دارای الزاماتی است. اینجا باید مفاهیمی را پرورش دهیم. یکی مفهوم هبوط است، دیگری مفهوم فطرت است، این مفاهیم را اگر در سطح بشری تحلیل کنیم، دیگر انقلاب فرانسه و یا انقلاب ۱۳۵۷ را تفسیر محدود به یک کشور یا یک مذهب نمی‌کنیم. انقلاب به‌مثابه خروج انسان از رعیت‌وارگی و ورود به یک مرحله جدید، خودآگاهی انسانی است نه فرانسوی و یا اسلامی.
نقطه‌ضعف «برای آزادی» چیست؟

نقطه‌ضعف «برای آزادی» چیست؟

آزادی به‌راحتی اتفاق نمی‌افتد و هزینه‌بر است. کارگردان به دنبال آن است که نشان دهد هزینه آزادی، شهادت است. در ابتدای نوشته فیلم، حسین ترابی ذکر می‌کند که اگر ملتی نخواهد شهید داشته باشد، آزاد نخواهد بود؛ بنابراین ملت ایران به پیشواز مرگ می‌روند و فیلم «برای آزادی» با نمایش پلان مرگ و قبرستان شروع می‌شود و با مرگ و قبرستان نیز به پایان می‌رسد. اما درعین‌حال، فیلمی ناامیدکننده نیست.
رضاخان و جامعه‌ای که روزبه‌روز خشن می‌شد

رضاخان و جامعه‌ای که روزبه‌روز خشن می‌شد

حاکمیت نگاهش این‌گونه است که در دوره‌های پهلوی، کدخدا در مقطعی انگلستان است و بعد از آن به سمت آمریکا می‌رود و احساس می‌کند که باید این کار را بکند. حالا یک نیروی دانشجو که می‌گوید آمریکا نه‌تنها باعث پیشرفت ما نمی‌شود، بلکه امپریالیسم است و یک نوع استعمار نوین است و دارد کشور ما را تضعیف می‌کند که ممکن است به ما صنایع مونتاژی بدهد؛ ولی در عوض شیره وجودی ملت را می‌گیرد؛ وقتی حاکمیت با این مدل اعتراض مواجه می‌شود، او نمی‌تواند این را در ساختار خودش بپذیرد و سرکوبش می‌کند و این سرکوب باعث می‌شود که این آدم از خودش برخورد خشونت‌آمیز نشان بدهد.
پیش به سوی ایتالیا با شاه و ثریا!

پیش به سوی ایتالیا با شاه و ثریا!

رادیو بی‌بی‌سی اعلام کرد: «این جا لندن است، رادیو بی‌بی‌سی، ساعت دقیقاً نیمه‌شب است!» این علامت رمزی بود که چند روز قبل با محمدرضا پهلوی گذاشته شده بود تا شاه به‌محض شنیدن آن متوجه شود آمریکا و انگلیس دستور خروجش از کشور را صادر کرده‌اند.