موسیقی نواحی ظرفیت و کارکرد آن در فرهنگ عمومی
تعداد اخبار:۱۴

موسیقی نواحی ظرفیت و کارکرد آن در فرهنگ عمومی

کمتر ملتی را می‌توان سراغ داشت که در انبان حافظه تاریخ اجتماعی آن مجموعه عظیمی از سازه‌های فرهنگ شفاهی به‌ویژه درزمینه موسیقی و نقل داستانی اسطوره‌ای وجود نداشته باشد. با گسترش قلم و کاغذ و دنیای ثبت اطلاعات، اما هنر شفاهی نیز مهجور ماند، هرچند انتظار بود برای آیندگان ثبت شود! روایت‌هایی که سینه‌به‌سینه نقل‌شده بود و یا هنری که پدر بر فرزند خود آموخته بود نادیده گرفته شد و این سرآغاز ماجرای بی‌گانگی با خویشتن (هویت) بود. «موسیقی نواحی» در زمره آداب و ارزش‌های ملی قرار دارد که در سده اخیر مورد بی‌توجهی و بی‌مهری قرارگرفته است. در همین رابطه می‌توان موسیقی نواحی را براساس ظرفیت‌ها و کارکردهای اجتماعی آن در دسته‌های مختلف بررسی کرد. پیشنهاد می‌شود ضمن ارائه دسته‌بندی دقیق از موسیقی نواحی در ایران، به ظرفیت‌ها و کارکردهای آن در فرهنگ عمومی پرداخت و جایگاه امروزی آن را تبیین کرد. همچنین نقش موسیقی نواحی در امور آموزشی، تربیتی، حماسی، دفاعی و... قابل ارائه است.
انقلاب به هنرمندان موسیقی اقوام جایگاه، منزلت و کرامت داد

انقلاب به هنرمندان موسیقی اقوام جایگاه، منزلت و کرامت داد

پیش از انقلاب اغلب نوازنده‌ها اصلا جایگاه مناسب اجتماعی نداشتند و مردم آن‌ها را به عنوان مطرب می‌شناختند. حوزه موسیقی اقوام که حالا جایگاه والایی در جامعه دارند، خانواده‌ها با خیال راحت فرزندان خود را برای آموزش در نزد آن‌ها می‌فرستند، پیش از انقلاب جایگاه پست و پایینی داشتند تا جاییکه کمتر خانواده‌ای حتی با آن‌ها وصلت خانوادگی می‌کرد. اما حالا حجم زیادی از پژوهش‌ها و اجرا‌های داخلی و حتی خارجی به این موسیقی اختصاص دارد.
موسیقی نواحی یک مفهوم وسیع فرهنگی است نه صرفا یک ژانر

موسیقی نواحی یک مفهوم وسیع فرهنگی است نه صرفا یک ژانر

موسیقی نواحی در واقع یک ویژگی و خاصیتی دارد که اهمیت آن را دو چندان می‌کند که این اهمیت بالا می‌تواند در تمامی حوزه‌های حکومتی مهم باشد. ما وقتی درباره موسیقی پاپ یا عامه پسند صحبت می‌کنیم، بالاخره موسیقی بدی نیست، یک ملودی، شکل و مورد مصرفی دارد. حتی موسیقی کلاسیک چه ایرانی و غربی یک ساختار و ساختمان مشخصی دارد، اما آنچه ما از آن به عنوان موسیقی نواحی و یا اقوام نام می‌بریم، یک کمپلکس فرهنگی است.
غفلت سیاست‌گذاران فرهنگی از کارکرد ویژه موسیقی نواحی

غفلت سیاست‌گذاران فرهنگی از کارکرد ویژه موسیقی نواحی

ما در زمانی زندگی می‌کنیم که اصطلاحاً با پدیده جهانی‌شدن مواجهیم؛ دسترسی آسان این نسل به اینترنت و موسیقی‌های روز دنیا مسئله‌ای غیرقابل کتمان است و به‌هرحال گریزناپذیر است و اینکه حالا نسل نوجوان و جوان ما چقدر می‌تواند با موسیقی نواحی و اقوام آشنایی داشته باشد، نباید از نقش رسانه غافل شد. علاوه بر رسانه، سازمانی مانند آموزش‌وپرورش که نقش آموزشی و تربیتی خاصی در فرزندان ما دارد، می‌تواند جایگاه مهم و اساسی در این خصوص ایفا کند.
موسیقی نواحی که پژواک تمام مراحل زندگی ماست به حاشیه رفته است

موسیقی نواحی که پژواک تمام مراحل زندگی ماست به حاشیه رفته است

خود دولت در یک برهه‌ای باعث به حاشیه رفتن موسیقی نواحی شده است، حالا خودش باید دست به کار شود و با تغییر سیاست‌های گذشته، اشتباهات خودش را جبران کند. موسیقی سال هاست که در کشور توسط حاکمیت سرکوب شده است و حالا باید با حسن نیت خود، به نحوی رفتار گذشته را جبران کند و حالا حضور پررنگ دولت و حاکمیت در کنار هنرمندان موسیقی نواحی می‌تواند باعث دلگرمی و قوت قلبی برای ادامه کار آن‌ها باشد.
موسیقی ایرانی، غریبه با خویش تن!

موسیقی ایرانی، غریبه با خویش تن!

ما می‌توانستیم از این ظرفیت بالای موسیقی در بالا بردن بیشتر وحدت و همدلی میان مردم استفاده کنیم که البته برخی ارگان‌ها در تلاش‌اند تا یک کارهای مثبتی در این زمینه صورت بگیرد، اما چون یک اراده و عزم ملی برای این ماجرا وجود ندارد، می‌بینیم که تلاش‌های دوستان گاها خنثی می‌شود و صکوک‌های به وجود آمده باعث هدر رفت بودجه‌ها می‌شود و متأسفانه آن هم‌افزایی همه‌جانبه درباره موسیقی اقوام وجود ندارد و همه این‌ها از عدم نگاه‌های کلان فرهنگی نشأت می‌گیرد.
«موسیقی نواحی» خانواده‌ای گسترده اما کم‌فروغ!

«موسیقی نواحی» خانواده‌ای گسترده اما کم‌فروغ!

موسیقی مکتبخانه‌ای، موسیقی کودک و در کل این جنس از موسیقی آن‌قدر وسیع است که باید ساعت‌ها درباره طبقه‌بندی آن صحبت کرد. موسیقی نواحی با یک خانواده ۲۰ هزارنفری در ایران بسیار وسیع و گسترده است؛ آنقدر غنی و ریشه‌دار است که می‌شود با پژوهش و تحقیق و بازخوانی آن‌ها در جای‌جای کشور، به‌راحتی کم‌وکاستی‌های موسیقی جامعه را پر کرد تا گوش مردم با جنس دیگری از موسیقی نیز آشنا شود. اما آن‌قدر با بی‌توجهی به این نوع موسیقی و باز کردن در‌های جامعه به موسیقی غربی و بی‌اصالت، گوش مخاطبان را پرکرده‌ایم.
موسیقی علمی صرفاً یک پرستیژ و ژست غربی است

موسیقی علمی صرفاً یک پرستیژ و ژست غربی است

چیزی که من را برای از بین رفتن سنت‌ها و تلاش برای حفظ و شناساندن آن‌ها نگران می‌کند، بحث‌های تحت عنوان دهکده جهانی است که سعی می‌کند همه‌چیز به یک استانداردسازی واحدی برسد، به نظر من این رویکرد تفکرات امپریالیستی و برده‌داری را در خود جای داده و این برای خود من یک خسارت بزرگی است که موسیقی‌ها را ساده کنیم. یعنی فواصل این موسیقی را با غربی‌ها برابر کنیم و اصطلاحاً به سمت علمی شدن گام برداریم. درصورتی‌که ما اصلاً موسیقی علمی نداریم و این صرفاً یک پرستیژ و ژستی است که از طرف غربی‌ها مطرح‌شده است.
یک موسیقی بی‌هویت بر فضای موسیقایی کشور غالب شده است

یک موسیقی بی‌هویت بر فضای موسیقایی کشور غالب شده است

یک موسیقی پاپ بی‌هویت بر فضای موسیقایی کشور غالب شده است و موسیقی‌دانان سنتی از میدان خارج‌شده‌اند و نوازنده‌ها و خوانندگان موسیقی محلی و نواحی هم‌سالی یک بار در کرمان دورهم جمع می‌شوند و درنهایت یک مبلغی هم به آن‌ها داده می‌شود. پس احیای موسیقی مقامی باید در کنار موسیقی شهری اتفاق بیافتد و چون این‌کار هزینه‌بردار است و مدیران نمی‌خواهند این هزینه‌ها را پرداخت کنند و شرکت‌های خصوصی نیز فقط به فکر درآمد ماهانه و سالانه خود هستند و دوست دارند راه صد ساله را یک شبه طی کنند، کمتر این جنس موسیقی به شکوفایی خواهد رسید.
ما با موسیقی نواحی چه کردیم؟!

ما با موسیقی نواحی چه کردیم؟!

چند جای کار لنگیده؛ چرا جامعه هنری موسیقی استان‌های ما ناراضی هستند؟ آن‌ها حق دارند، زیرا دولت جمهوری اسلامی هیچ حمایتی از آن‌ها نمی‌کند و عدالت برای هنرمند اقوام معنا ندارد. یکی از ضعف‌های انقلاب ما این است که هیچ بستر جهانی برای افراد برجسته پس از انقلاب فراهم نشده است. مدیران هیچ کاری برای هنرمندان برجسته بومی ایران نکردند.
آن‌قدر نفی موسیقی کردیم تا ارزش‌ها به ضد ارزش تبدیل شدند

آن‌قدر نفی موسیقی کردیم تا ارزش‌ها به ضد ارزش تبدیل شدند

بعد از انقلاب خدماتی به موسیقی مناطق و نواحی انجام شد. یکی از افتخارات من این است که اگرچه وزرای ما در اول انقلاب موسیقی نواحی را نمی‌شناختند، اما امروز وزرای ارشاد ما به لزوم توجه به موسیقی نواحی اهمیت می‌دهند. من امروز از مسئولان می‌پرسم چرا باید فرزندان اساتید دیروز موسیقی نواحی و مناطق همچون پدرانشان در فقر زندگی کنند؟ آنقدر نفی موسیقی کردیم که آتش بیار کار دشمن شدیم.
نفی موسیقی ایرانی باعث شد مسخ موسیقی فرنگی پیش بیاید

نفی موسیقی ایرانی باعث شد مسخ موسیقی فرنگی پیش بیاید

چیزی که ما امروز به آن پاپ می‌گوییم در اصل پاپ نیست و یک ملغمه از سبک‌های مختلف است. در زمان فعالیت افرادی، چون پرویز خطیبی آثار ملغمه‌ای ساخته شدند. در دهه چهل "هوشنگ استوار" که درس‌خوانده فرنگ بوده و شناخت کاملی از موسیقی دارد به تولید و پخش چنین آثاری اعتراض کرد و همچنین در آن سال‌ها افرادی که با موسیقی آشنا بودند از رادیو قهر کردند. بالتبع آثار بی‌نظمی از رادیو پخش شدند که کسی دانش نقد آن‌ها را نداشت.
هنوز عده‌ای می‌گویند موسیقی نواحی، موسیقی دهاتی‌ها است!

هنوز عده‌ای می‌گویند موسیقی نواحی، موسیقی دهاتی‌ها است!

ما در شرایطی هستیم که حتی موزیسین‌های خودمان نیز ارزش چندانی برای موسیقی نواحی قائل نیستند و موسیقی محلی هنوز در کشور ما احترام چندانی ندارد.
مدیران در مواجهه با پیچیدگی عرصه موسیقی، سلیقه به خرج می‌دهند!

مدیران در مواجهه با پیچیدگی عرصه موسیقی، سلیقه به خرج می‌دهند!

پیچیدگی‌های کار مدیران عرصه موسیقی زیاد است. مرور شرایط فرهنگی کشور در ۳۰ تا ۴۰ سال اخیر نشان می‌دهد که شرایط جالبی را تجربه نکرده‌ایم. در این میان چه کسانی مشاوران مدیر هستند؟ در برخی مواقع افرادی که تخصصی در امور کاریِ یک مدیر فرهنگی ندارند! وقتی مدیران از این افرادِ به‌ظاهر کارشناس مشورت می‌گیرند، نتیجه مشخص است!
بازگشت به موسیقی فولکلور

بازگشت به موسیقی فولکلور

وقتی موسیقی فولکلور را از جایگاه محلی و منطقه‌ای خودش گرفته و به یک فضای برنامه‌ریزی کلان می‌آوریم و آن را پرداخت می‌کنیم و کارهای نو و زیبایی‌شناختی‌های ظریف‌تری روی آن انجام می‌دهیم و ارکستراسیون و اَرنجمان و... روی آن پیاده می‌کنیم تا به یک اثر پلی فونی تبدیل شود، این به یک حرکت بزرگ ختم می‌شود، یعنی احساس می‌کنیم این موسیقی مختص به ماست و آن را می‌شناسیم و در مسیر چند قدم پیش رفته‌ایم.