پایگاه تحلیلی سدید

برچسب ها
شهید امدادگر
روایتی از شهید امدادگر دفاع مقدس؛
یک بار شب یلدا نزدیک بود و من توصیه کردم برای این شب زودتر به خانه بیاید. اما آن شب نتوانست به خانه بیاید و بعد برایم تعریف کرد که بیمارستان آنقدر شلوغ بود که فرصت نکرد به خانه بیاید. می‌گفت مداوا و پانسمان بیماران و مجروحان از شب یلدا برایش لذت‌بخش‌تر بوده است. می‌گفت نمی‌دانی این کارم چقدر ثواب داشته و مردم چقدر دعایم کرده‌اند.
کد خبر: ۵۷۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۰۱