بنیادهای اجتماعی اقتصاد دانش بنیان
تعداد اخبار:۶

بنیادهای اجتماعی اقتصاد دانش بنیان

در سال‌های اخیر موضوع اقتصاد دانش‌بنیان موضوع بسیار مهمی برای کشور بوده است، به‌طوری‌که حتی مقام معظم رهبری هم سال ۱۴۰۱ را سال «تولید؛ دانش‌بنیان، اشتغال آفرین» نام‌گذاری کردند. پرونده‌ی حاضر قصد دارد از ابعاد اجتماعی به موضوع اقتصاد دانش‌بنیان بپردازد و موانع شکل‌گیری زمینه‌های اجتماعی لازم برای تحقق اقتصاد دانش‌بنیان و پیشرانه‌های آن را از این منظر بررسی کند. بامطالعه مطالب این پرونده می‌توان دریافت که چرا برای تولید دانش‌بنیان، علاوه بر برنامه‌ریزی‌های فنی اقتصادی، فراهم کردن بسترهای فرهنگی و اجتماعی امری ضروری است و چگونه می‌توان با مشارکت شئون مختلف جامعه، این هدف را تحقق بخشید. در این پرونده نقش نظام آموزشی در سطوح مختلف برای تحقق تولید دانش‌بنیان موردبررسی قرار می‌گیرد و بر اهمیت نقش مردم و نخبگان در سیاست‌گذاری اقتصاد دانش‌بنیان تأکید می‌شود.
راهِ نجات ایران در لیبرالیسم و فئودالیسم نیست؛ تنها راه نجات، جامعه دانش مبناست

راهِ نجات ایران در لیبرالیسم و فئودالیسم نیست؛ تنها راه نجات، جامعه دانش مبناست

در ایران بین الگوی «دولت دانش» و «کار دانش» رابطه نزدیک وجود دارد. ما می‌بایست از لحاظ راهبردی همزمان به دولت دانش و کار دانش متکی شویم. دولت دانش باید ساماندهی‌های لازم را با استفاده از سیاست‌های اجتماعی درست در قالب یک الگوی برنامه ریزی شده پیرامون اقتصاد دانش و جامعه دانش اتخاذ و اجرا نماید و کار دانش نیز که متشکل از سرمایه داران و نیرو‌های متخصص ایران است، با دولت همکاری نماید.
حلقه مفقوده‌ای به نام سیاستِ اجتماعی در ایران

حلقه مفقوده‌ای به نام سیاستِ اجتماعی در ایران

در تمام دنیا (چه چپ‌ها و چه راست‌ها) دارای سیاست اجتماعی هستند، هرچند که در تئوری و عمل باهم اختلاف‌نظر داشته باشند، اما فاقد سیاست اجتماعی نیستند. درصورتی‌که در کشور ما این‌طور نیست. اساس تحقق سرمایه و ارزش اضافی این است که کالای تولیدشده را بتوان بفروش رساند تا ارزش اضافی کسب شود. سیاست اجتماعی نه تنها نقش کرامت انسانی را دنبال می‌کند، بلکه در رشد پایدار اقتصادی هم نقش قابل‌توجهی دارد.
تصویر اقتصاد دانش‌بنیان در ایران چقدر واقعی است؟

تصویر اقتصاد دانش‌بنیان در ایران چقدر واقعی است؟

تعبیر اقتصاد دانش‌بنیان برای اولین بار توسط اقتصاددانان ارشد اتحادیه اروپا در سال ۱۹۹۴ بکار گرفته شد. در سال ۱۹۹۵ از سوی آنان مدلی معرفی شد بنام مدل "مارپیچ سه‌گانه" که مهم‌ترین عناصر تشکیل‌دهنده اقتصاد دانش‌بنیان را مشخص می‌کرد. آن‌ها معتقد بودند که با وجود مشارکت این سه عنصر می‌توان مسیر اقتصاد دانش‌بنیان و رسیدن به اهداف آن را میسر نمود. این عناصر عبارت بودند از دولت (کل حکومت)، دانشگاه، صنعت (کل فعالیت‌های اقتصادی مانند کشاورزی، پزشکی، کارخانجات و ...)
برای تعالی دانش‌بنیان‌ها

برای تعالی دانش‌بنیان‌ها

حال که موضوع اقتصاد دانش بنیان با محوریت تولید و اشتغالزایی در شعار سال مورد تاکید قرار گرفته، باید این را به فال نیک گرفت و با ظرفیت بالای فرهنگ ملی به استقبال این پیشران توسعه شتافت. یکی از ارکان سیاست گذاری در این عرصه شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
پیوند درهم‌تنیده اقتصاد و حکمرانی دانش‌بنیان

پیوند درهم‌تنیده اقتصاد و حکمرانی دانش‌بنیان

امروزه در ایران مراکز توزیعی ۶ برابر مراکز تولیدی افزایش‌یافته‌اند یعنی دلالی، واسطه‌گری و رانت خوری بازار بهتری نسبت به بنگاه‌های تولیدی دارند. کشورها دانش‌بنیان نخواهند شد مگر اینکه حکومت‌های آن‌ها دانش‌بنیان شوند. علم محوری و تولید محوری با یکدیگر درهم‌تنیده هستند. متأسفانه هرچند که علم محوری در ظاهر افزایش‌یافته، اما تأثیر چندانی در تولید محوری جامعه نداشته است که اصطلاحاً به چنین شرایطی «اثر نوسازی ظاهری» می‌گویند.
از رفتار دانش محور تا تاسیس شرکت دانش بنیان

از رفتار دانش محور تا تاسیس شرکت دانش بنیان

تحول از اجتماع و بستر‌های فرهنگی آغاز می‌شود و اگر فرهنگ سازی صورت نگیرد، در عرصه تولید دانش بنیان هم موفقیتی در کار نخواهد بود و مهمترین راهکار هم در توسعه اقتصاد، فراتر از کار و سرمایه، عنصر دانش است که کاربردی باشد، بنابراین راه رسیدن به اقتصاد دانش‌بنیان از مسیر آموزش و پرورش و پیوند میان مدارس، دانشگاه‌ها و محیط کار هموار می‌شود.