سند تحول صداوسیما از اعلام تا اعمال
تعداد اخبار:۸

سند تحول صداوسیما از اعلام تا اعمال

ایجاد تحول در سازمان یا یک ساختار یا یک قوه ازجمله وعده‌هایی است که طی سال‌های اخیر از سوی هر یک از مدیران و روسایی که بر سر کار آمده‌اند، مطرح‌شده است. ۷ مهر ۱۴۰۰ بود که پیمان جبلی حکم خود را از رهبر معظم انقلاب دریافت کرد و با وعده تحول، رئیس سازمان صداوسیما شد. جبلی کمتر از یک سال بعد یعنی در تیرماه ۱۴۰۱ سند تحول صداوسیما را برای یک افق ۵ ساله رونمایی کرد؛ وعده تحول ۱۲ محوری رئیس صداوسیما، حوزه «محتوا» را در بخش‌های مختلف سیما، آنتن یعنی خبر، شبکه استانی، فضای مجازی و شبکه‌های برون‌مرزی در برمی‌گرفت. هرچند که فرآیند تحول، زمان‌بر است اما به نظر می‌رسد که با گذشت بیش از یک سال از دریافت حکم رئیس رسانه ملی، اکنون زمان مقتضی برای ارزیابی کارنامه وی در حوزه تحول فرارسیده است. این حوزه هم می‌تواند با نگاهی ارتباطاتی نگریسته شود و هم از منظر شیوه تنظیم ساختار سازمانی صداوسیما مورد ارزیابی قرار گیرد. در پرونده حاضر قصد داریم به این مسئله ورود داشته باشیم.
صداوسیما بدون قانون اداره می‌شود!

صداوسیما بدون قانون اداره می‌شود!

در صداوسیما، همه چیز به صورت دورهمی اداره می‌شود! دلیل آن هم این است که «قانون بر صداوسیما» نداریم! در سازمان این مقررات وجود دارد که خیلی از آن هم شفاف نیست. خیلی از این قانون‌ها قائم به اشخاص است و از بسیاری از آن‌ها اطلاعی نداریم. دلیل این هم یک داستان تاریخی است و آن هم این است که قانون صداوسیما توسط بازنگری‌های قانون اساسی منسوخ شده است؛ چون صداوسیما ۴ قانون دارد: اداره، خط‌مشی محتوایی، اساسنامه و نظارت.
تحول در حوزه صدا خیلی جدی گرفته نشد!

تحول در حوزه صدا خیلی جدی گرفته نشد!

من به شخصه از منتقدان سازمان درباره حوزه «صدا» هستم. چون تحول در این حوزه آنقدری که باید دنبال و پیگیری نشده است. البته ما با سازمان خیلی بزرگی در حوزه صدا مواجه‌ایم؛ از شبکه‌های رادیویی برون مرزی تا صدای استان‌ها، به‌طور کلی ۵ مدل شبکه رادیویی داریم که هر کدام از آن‌ها ذیل یک بخش اداره می‌شوند و اینگونه نیست که همه آن‌ها زیرمجموعه معاونت صدا باشند. از همه شبکه‌های رادویی حدود یک چهارم شاید زیرمجموعه این معاونت باشند.
صداوسیما بپذیرد که ذائقه مخاطبان و مصرف رسانه‌ای مردم تغییر کرده

صداوسیما بپذیرد که ذائقه مخاطبان و مصرف رسانه‌ای مردم تغییر کرده

متأسفانه در این سال‌ها مخاطبان تلویزیون به‌شدت کم شده‌اند و صداوسیما نتوانسته بر اساس تغییرات ذائقه مخاطبان خود، برنامه‌هایش را به‌روز کند؛ چون شکل و جنس مصرف رسانه‌ای مخاطب کاملاً تغییر کرده است و حالا تلویزیون مجبور است با کم‌کردن شبکه‌های خودش و با تمرکز بر روی بهترین تولیدکننده‌ها، تمام حرفش را از طریق همان شبکه‌های محدودتر اما با بهترین کیفیت ارائه دهد تا لااقل همین مخاطب کم را نیز از دست ندهد.
نمی‌شود این تغییرات را تحول نامید!

نمی‌شود این تغییرات را تحول نامید!

یکی از مسائل اساسی صداوسیما بحث مخاطب و محتوا است؛ یعنی ممکن است شما یک محتوای با کیفیتی را هم عرضه کنید، اما اگر مخاطب نداشته باشید، به اهداف موردنظر نرسیده‌اید. در برخی از رسانه‌های دنیا مخاطب حرف اول را در سیاست‌گذاری دارد و آن رسانه‌ها هر برنامه‌ای را که دارای جذابیت باشد، برای رضایت مخاطبانشان پخش می‌کنند و دیگر داشتن محتوا در آن برنامه اهمیت ندارد و عنوان این کار را «سرگرمی» می‌گذارند.
بدون «نظریه رسانه‌ای» تحول صداوسیما صرفاً ذوق و سلیقه مدیر است

بدون «نظریه رسانه‌ای» تحول صداوسیما صرفاً ذوق و سلیقه مدیر است

بین مشکلات سازمان صداوسیما در برهه کنونی، دو موضوع اهمیت ویژه‌ای داشته و روی سایر مشکلات، اثر مستقیم دارد، نخست مسئله نظریه‌پردازی و تولید علوم انسانی مرتبط با رسانه؛ اینکه اساساً دانش علوم انسانی مربوط به مدیریت رسانه را نداریم و مشکل دوم، ماجرای رقابت صداوسیما با شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی است که گویا از این فضا عقب‌افتاده است.
سر مخاطب نوجوان در طرح تحول بریده شد!

سر مخاطب نوجوان در طرح تحول بریده شد!

در همه جای دنیا اولین مخاطب تخصصی که شبکه آن جدا می‌شود، کودک و نوجوان است؛ چرا؟ چون اساساً برنامه‌های این دو طیف کاملاً مجزاست و اصلاً یک اقتضائات خاص روانشناختی و موضوعی دارد، به‌شدت مخاطب حساسی دارد و نیازمند یک دقت ویژه در برنامه‌سازی برای آن‌ها هست. وقتی صحبت از شبکه تخصصی می‌شود، متر و معیار مشخصی دارد. شما وقتی برای مخاطب تخصصی خود که سن حساسی هم دارد حاضر به هزینه کرد نیستید، در آینده حتماً برای شما هزینه می‌تراشد.
کوچک‌سازی سازمان صداوسیما ملاک نیست، مسئله کارایی و تنوع است

کوچک‌سازی سازمان صداوسیما ملاک نیست، مسئله کارایی و تنوع است

بزرگی و کوچکی ملاک مناسبی برای انتقاد نیست بلکه کارایی و خروجی آن سازمان باید موردبررسی قرار گیرد. شاید در ۲۰ سال گذشته برخی‌ها معتقد بودند که صداوسیما باید تنوع در برنامه‌ها و شبکه‌ها داشته باشد و این تنوع را در ازدیاد شبکه‌ها می‌دانستند، اما امروزه می‌توانیم صرفاً با استفاده از فضای غیر برودکست، این تنوع را ایجاد کنیم و دیگر لزومی به شبکه‌های فراوان نداشته باشیم. پس لزوماً شما باید ابتدا ارزش‌های موردنظر مخاطبانتان را احصا کنید و اگر تنوع یکی از آنهاست، طرح تحولی خود را به سمتی هدایت کنید که ساختار شما در عین کوچکی، تنوع لازم را داشته باشد.
تحول، برنامه‌سازی صداوسیما را متکثر کرده نه متنوع

تحول، برنامه‌سازی صداوسیما را متکثر کرده نه متنوع

در ایران رسانه‌ها را متکثر کرده‌ایم نه متنوع؛ در تلویزیون ۲۰ شبکه راه اندازی کرده‌ایم که همه شبیه به هم هستند. درحالی که مهم این است که این شبکه‌ها بازخورد یک عده‌ای از ذینفعان شما باشند و آن‌ها بتوانند مخاطبان خودشان را جذب کنند و درمجموع ما یک رسانه ملی داشته باشیم که بتواند سلیقه همه مردم را دربر بگیرد؛ نه این رسانه و تلویزیون شما که فقط برای مثلا ۳۰ درصد مردم برنامه تولید و پخش می‌کند.