نقش نهاد دین در تقویت انسجام اجتماعی
تعداد اخبار:۱۹

نقش نهاد دین در تقویت انسجام اجتماعی

دین به نحو تاریخی همواره نقش جدی در فرایند انسجام بخشی و جامعه‌پردازی داشته است. اغلب از اجتماعات انسانی، همواره بر محور دین به معنای عام خود شکل گرفته و تکوین می یابند. این موضوع البته با لحاظ محدودیت‌هایی در دوره مدرن و توجه به افت‌وخیزهائی که در ادوار مختلف حیات فکری بشر وجود داشته، برقرار است. نهادهای اجتماعی و فرهنگی همواره نقش مهمی در تقویت یا تضعیف مسئله انسجام ایفا کرده‌اند. همچنین نهاد دین به واسطه رسوخ و ارتباط درونی‌شده که با نهادهای اجتماعی و فرهنگی داشته، نقش مهمی با مسئله انسجام اجتماعی جوامع از آنِ‌ خود کرده است. مرور تاریخ اجتماعی و رصد سیر تطور تاریخ اندیشه ملت‌ها نشان از این مهم دارد. سرنوشت نهاد دین در جامعه ایرانی را نیز در همین راستا می‌توان ارزیابی و تحلیل کرد. چه از اینرو که با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، دین به عنوان یکی از مهم‌ترین و مطلوب‌ترین حلقه‌های وصل هویت‌ چندپاره ایرانیان به جایگاه بالادستی در فضای اندیشه فرهنگی و اجتماعی ایرانیان بدل شد. برخی بر این باورند که؛ بنا بود دین به عنوان یک عنصر فرانهادی، در یک نقطه استعلایی نسبت به همه گروه‌های اجتماعی قرار گیرد و جایگاه همه گروه‌ها در نسبت با این نهاد تعیین شود. اما برخی دیگر از اهالی اندیشه و جامعه‌شناسی بر این باورند که جایگاه نهاد دین را نمی‌توان به تنهایی در یک افق استعلائی دید و ارزیابی کرد. چه از اینرو که چنین جایگاهی منجر به کمرنگ شدن نسبت این نهاد و واقعیت‌ها و اقتضائات اجتماعی حیات جامعه در ادوار مختلف تاریخی می‌شود. در این پرونده تلاش شده است تا بدانیم جایگاه نهاد دین در نسبت با تقویت هویت و انسجام اجتماعی کجاست؟ آیا می‌توان گفت که جامعه سازی دینی در اثر فرانهاد بودن یا فرانهاد شدن دین، رخ داده است؟ برهمین اساس تلاش داریم تا با طرح پرسش‌هایی، نسبت میان جامعه‌سازی دینی با مقوله انسجام اجتماعی را به بحث بگذاریم.
دین عامل «عصبیت» در ایران است

دین عامل «عصبیت» در ایران است

از عوامل تمدن‌سازی، عصبیت است؛ یعنی چیزی که جامعه را به هم پیوند می‌دهد عصبیت است. این عصبیت باید در همه جامعه پخش باشد و می‌تواند از امور مختلف نشأت گرفته باشد. یکی از مواردی که در طول تاریخ، در محیط‌های مختلف از جمله ایران ایجاد عصبیت کرده، یعنی جامعه را به هم پیوند داده، دین است.
جامعه موجودی مذهبی است

جامعه موجودی مذهبی است

غربی‌ها تصور می‌کنند مشکلات مدرنیته متعلق به خودشان است ولی ما گمان می‌کنیم این مشکلات از بیرون آمده است. پس باید چه کنیم؟ لذا پاسخ این می‌شود که باید از مدرنیته جلوگیری کرد.
نسبت جامعه بودگی و دین مدنی در ایران

نسبت جامعه بودگی و دین مدنی در ایران

دین با کدامین تفسیر می‌تواند به انسجام اجتماعی ما کمک کند؟ اگر مراد از دین، تفسیر سنتی از آن یعنی دین فقه محور باشد، این دین نمی‌تواند همان نقشی را ایفا کند که در دوران ما قبل مدرن در جامعه ما بازی کرده یا در این یکی دو قرن اخیر در جامعه ما بازی کرده است. مگر آنکه دین را به امری آنتولوژیک، یعنی به تفسیری وجودشناختی از جهان، یک امر وجودی و غیر فقه محور تبدیل کنیم.
ایران، جامعه تاریخی دین‌دار

ایران، جامعه تاریخی دین‌دار

ما به لحاظ تاریخی همیشه دین را دست‌مایه حیات اجتماعی خود قرار داده بودیم. دین مانند روغنی بوده که کمک می‌کرد تا چرخ‌دنده‌های حیات اجتماعی بتوانند بهتر عمل کنند. ولی وقتی ما در دوره جدید آمدیم و گفتیم که می‌خواهیم یک جامعه جدید با مختصات خاصی را بسازیم، برخی ما را با این پرسش مواجه کردند که با دین می‌خواهید چه کار کنید؟ آیا می‌خواهید دین را در داخل آن قرار دهید یا می‌خواهید دین را از آن بیرون بیندازید؟ مارکسیست‌ها، سکولاریست‌ها، ناسیونالیست‌ها و اسلامیست‌ها این کار را با ما کردند.
دین را در حوزه اخلاق بسط دهیم

دین را در حوزه اخلاق بسط دهیم

دین تمام حوزه‌ها را غیر از حوزه اخلاق پوشش می‌دهد؛ چرا که حوزه مدرنیته، اصلاً حوزه اخلاق نبوده است. هیچ‌کدام از علوم‌انسانی مدرن و علوم طبیعی مدرن نسبتی با اخلاق ندارند و این دین است که کارکرد بسیار مهم آن، پرداختن به مسائل اخلاقی است. آقای «پیتر برگر» در «سایه‌بان مقدس» می‌گوید؛ جامعه مسیحی بعد از سکولاریسم که مسیحیت را کنار گذاشت، هیچ جایگزینی برای آن نداشت. یعنی سکولاریسم برای اخلاق، جایگزین و بدلی نداشت.
مناسک لازم و ضروری‌اند!

مناسک لازم و ضروری‌اند!

کریس برگ از عشایر می‌پرسد شما نماز می‌خوانید؟ روزه می‌گیرید؟ در زمان کوچ عشایر، اگر روزه بگیرند، لحظه‌ای ضعف کنند، گوسفند از دست در می‌رود و می‌میرد! آنها پاسخ می‌دهند؛ خدا نیازی به نماز ما ندارد! این پاسخ، پاسخ رندانه‌ای است. در این تصویر خدا خیلی رنگ و بوی قشری دارد؛ خدایی که عشایر او را خلق و نقاشی و صورت‌بندی کرده‌اند.
دین می‌تواند در فرایند انسجام یابی ایران معاصر ایفای نقش کند؟

دین می‌تواند در فرایند انسجام یابی ایران معاصر ایفای نقش کند؟

دولت می‌تواند از طریق نهادهای گزینشی، اشخاصی را که حامل ایده‌های او باشند بر مصادر فرهنگی و اجتماعی منصوب کند. دولت می‌تواند با بزرگ و کوچک‌کردن بودجه بخش‌ها، آن‌ها را دچار انقباض و انبساط کرده و این‌گونه نوعی از مهندسی اجتماع را رقم بزند.
عینک شرق‌شناسی مانع از دیدن بنیادهای فقهی سنت ایرانی شده است

عینک شرق‌شناسی مانع از دیدن بنیادهای فقهی سنت ایرانی شده است

مدعای من این است که سنت ایرانی بر خلاف سنت اروپایی، فلسفه - کلام محور نیست. سنت ایرانی فقه کانون و فقه محور است. این سخن بدین معنا نیست که در سنت ایرانی فلسفه و کلام حضور ندارد. ما در این سنت، ابوعلی سینا و شیخ محمود شبستری و... را نیز داریم. اما وجه زاینده و پردازنده، توش‌وتوان هویتی و تاریخی آن، قلب تپنده و توان‌بخش آن از جنس فقه است.
جامعه ایران از «دین نهادی» عبور کرده است!

جامعه ایران از «دین نهادی» عبور کرده است!

کارما، کیهان، انرژی و... همه یکی است. داستان یکی است و همه اینها یکسان هستند و زمانی که به اینها نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که جامعه صورت‌بندی‌های مختلفی از دین‌داری دارد. تفاوت این گفتمان‌های دینی این است که برخی قدرت را در دست دارند و می‌توانند بگویند ما اصلیم و شما باطل هستید! ما واقعی هستیم و شما فیک! اینها یکدیگر را به‌صورت رقابتی نفی می‌کنند و به این سادگی‌ها همدیگر را نمی‌پذیرند.
دین کنترل‌گر خوبی در جامعه ایرانی است

دین کنترل‌گر خوبی در جامعه ایرانی است

هر چقدر مردم از دین به معنای دین رسمی فاصله بگیرند، اما همچنان بحران معنا و اخلاق وجود خواهد داشت. جامعه هم برای ترمیم آن معنا و اخلاق به سمت معنویت‌های فردگرا مثل مدیتیشن و عرفان‌های نوظهور حرکت خواهد کرد.
دین، محرک مسئولیت اجتماعی

دین، محرک مسئولیت اجتماعی

مسئولیت اجتماعی در سپهر دانشگاهی و در متون دینی مورد تأکید است. حال باید دید که دانش‌پژوهان و عالمان چقدر در برابر آن مسئول هستند و تا چه اندازه به آن عمل می‌کنند.
بنیان‌گذار دولت ملی در ایران کیست؟

بنیان‌گذار دولت ملی در ایران کیست؟

برای فهم صفویه ما نیازمند منابعی هستیم. اما آیا این منابع همه فارسی، عربی و ترکی هستند؟ خیر اتفاقاً برای مطالعه این دوره باید به منابع پرتقالی، ایتالیایی و... رجوع کنید. برای مثال فردی است که در حدود سال ۱۵۳۷ به ایران سفر می‌کند. اگر تاریخ را درست ذکر کرده باشم سفر این فرد زمانی است که تازه شاه اسماعیل فوت کرده و شاه‌طهماسب روی کار آمده است. وی کتابی نگاشته با عنوان «در سرزمین صوفی»، مراد از صوفی نیز شاه اسماعیل است.
تصویر ایران معاصر، تصویری منسجم است؟!

تصویر ایران معاصر، تصویری منسجم است؟!

اگر مراد از دین، فرهنگ دینی انعکاس یافته در زندگی روزمره، سبک‌های زندگی، فرایندهای جاری حیات اجتماعی، خلق‌وخوها، عادت‌واره‌ها، روابط و مناسبات جاری و تعاملات میان مؤمنان باشد، قطعاً به اقتضای تغییرات زمانه، ظهور نیازها و انتظارات جدید، طرح ضرورت‌های ساختی - کارکردی جدید، ورود موج‌های فرهنگی از جهان بیرون، بروز تغییر در وضعیت‌ها و موقعیت‌های موجود، دستیابی جامعه به امکانات و فرصت‌های جدید و... تغییراتی را تجربه خواهد کرد.
سرآغاز حرکت تشیع برای تشکیل دولت کجاست؟

سرآغاز حرکت تشیع برای تشکیل دولت کجاست؟

دولت دینی صفویه تمام ارتباط خود با جهان اسلام را قطع شده دید، اما جمهوری اسلامی این‌چنین نیست. شاید یک دلیل این موضوع، متشرع بودن و فقیهانه بودن جمهوری اسلامی باشد. فقه به هر صورت دارای عقلانیتی است. در صفویه ما دارای سیاست مذهبی هستیم؛ اما خود مسئولان اصلاً دین‌دار نبودند. آن‌ها بر اساس معیارهای امروزین لائیک بودند. از این منظر پادشاهان قاجار بیشتر مراعات مسائل شرعی را می‌کردند.
جمهوری اسلامی؛ سیاست بر بنیاد فرهنگ

جمهوری اسلامی؛ سیاست بر بنیاد فرهنگ

حکومت صفویه خود را با آن فرهنگ اصیل اسلامی همراه کرد؛ اما باز هم برآمده از متن آن نبود. اما انقلاب اسلامی، روی کار آمدن همان فرهنگ اصیل بود. به‌عبارت‌دیگر انقلاب اسلامی مظهر به‌قدرت‌رسیدن آن فرهنگی بود که اسلام درست کرده، چهارده‌قرن دوام آورده و در نهایت توانست به عرصه سیاست پای بگذارد.
عینک‌های شکسته در تحلیل جامعه ایرانی

عینک‌های شکسته در تحلیل جامعه ایرانی

این قدرت است که تعیین می‌کند کدام نیروی اجتماعی، وحدت‌بخش نیروهای دیگر باشد و در واقع آن نیرویی که بتواند قدرت خود را بر نیروهای دیگر منتشر کند، یا به تعبیر دیگر میدان بازی را تعریف کند، عامل وحدت‌بخش نیروهای دیگر خواهد بود.
عرف جامعه را محترم بشمارید

عرف جامعه را محترم بشمارید

اینکه در غرب به مؤلفه جغرافیا تمسک کرده‌اند، دلیل نمی‌شود که در دیگر نقاط هم معیار مشترک همان معیار غرب باشد. شاید این معیار در ایران اتفاقاً غلط باشد؛ لذا خود ملیت ابتدای نزاع و دعواست. یعنی شما می‌خواهید با ملیت، نزاع‌های هویتی را حل کنید اما معیاری را طرح می‌کنید که اتفاقاً آغاز دعواست و مرزهای خونین هویتی دیگری را شکل می‌دهد.
فرهنگ باید واسطه دین و جامعه باشد

فرهنگ باید واسطه دین و جامعه باشد

چرا طالبانیسم تن به فرهنگ، علم و دانش نمی‌دهد؟ چون از پیامبری خالص سخن می‌گویند که مستقیم وارد ساحت اجتماع شده است، نه پیامبری که در یک دگردیسی تاریخی به آنها رسیده است. پشت پیامبر شما هزاران متفکر و فیلسوف هستند که از دریچه اینها ما پیامبر را فهم کرده‌ایم؛ چون ما مواجه مستقیمی با پیامبر نداشته‌ایم.
«فرهنگ و اخلاق» موتور محرکه جامعه اسلامی

«فرهنگ و اخلاق» موتور محرکه جامعه اسلامی

حضرت رسول (ص) که قدرت نظامی و تشکیلات مسلحانه نداشتند و از نظر نظامی ضعیف بودند و نمی‌توانستند با آن مشرکین منازعه و معارضه کنند. تنها کار حضرت رسول (ص) ایجاد فرهنگی بود که در سایه آن مشرکین مکه بر می‌آشفتند. آن‌ها می‌گفتند تو داری اخلاق و فرهنگ برده‌ها را تغییر می‌دهی، لذا ما آن سلطه سابق را بر آن‌ها نداریم.