تجسم معارف دینی در حیات اجتماعی با قیام امام حسین (ع) در گفتاری از محمدعلی مهدویراد؛
اگر کسی تاریخ اسلام را از سال ۱۱ تا سال ۶۳ هجری قمری بهدرستی مطالعه نکند و دقیقاً نداند که امویان با تحریف در آموزههای ثقلین چه بلایی بر سر فرهنگ جامعه اسلامی آوردهاند، کربلا را درک نمیکند.
بررسی پیوند فرهنگ و جامعه در سپهر سیاسی اسلام در گفتگو با محمدعلی فتحاللهی/ بخش اول؛
حضرت رسول (ص) که قدرت نظامی و تشکیلات مسلحانه نداشتند و از نظر نظامی ضعیف بودند و نمیتوانستند با آن مشرکین منازعه و معارضه کنند. تنها کار حضرت رسول (ص) ایجاد فرهنگی بود که در سایه آن مشرکین مکه بر میآشفتند. آنها میگفتند تو داری اخلاق و فرهنگ بردهها را تغییر میدهی، لذا ما آن سلطه سابق را بر آنها نداریم.
گفتاری از سعید طاووسی در هدفشناسی کربلا/ بخش دوم؛
هیچ منافاتی ندارد که انسان بداند شهید میشود؛ اما برای تشکیل حکومت اقدام کند. چراکه گاهی اوقات تکلیفی که بر گردن انسان است، ربطی به علم وی ندارد. یعنی چه علم به انتهای عمل داشته باشید و چه نداشته باشید آن تکلیف به گردن شماست. لذا اینکه امام حسین حرکت کنند، کوفیان را اجابت کرده و تلاش کنند برای تشکیل حکومت تکلیف ایشان بوده است. مبنای پدر ایشان امیرالمؤمنین نیز همین بوده است.
گفتاری از سعید طاووسی در هدفشناسی کربلا/ بخش اول؛
هدف کلان قیام عاشورا که از مجموع قرائن و شواهد، بیانات منقول از حضرت امام حسین(ع) و... به دست میآید در یک واژه «اصلاح» خلاصه میشود. این اصلاح توضیح داده شده که مراد از آن احیای سنت رسولالله است. اصلاً در تفکر شیعی سنت تنها سنت رسول خداست، به خلاف تفکر اهلسنت که منش خلفا و صحابه را نیز سنت بهحساب میآوردند. پس هدف کلان قیام حضرت میشود اصلاح و مراد از اصلاح نیز احیای سنت و اماته (بر میراندن) بدعت است.
بررسی مداخله مناسک در فرهنگ، یا داشتن ریشه اجتماعی در گفتاری از محسن دنیوی؛
به باور من، جشن غدیر نتیجه به هم پیوستن دو امر است؛ امر نخست، روحیه بسیجشوندگی و ایجاد اجتماعات بزرگ در ملت ایران است. ملت ایران یک ظرفیت فرهنگی داشته که به باور من بسیار باارزش است. شاید ارزشمندترین داشته مردم ایران، همین امر امکان بسیجشوندگی است که در طول تاریخ آن را حفظ کرده و یکی از علتهای پایداری هویت ایرانیان همین ویژگی و روحیه باشد. از طرف دیگر ما با امر دومی مواجه هستیم که در جهان اسلام و شاید در بیشترین جایی که تپندگی داشته و از آن حافظت میشود، همین ایران باشد و آن هم مسئله غدیر است. غدیر رویدادی مهم در تاریخ دین اسلام و حتی تاریخ ادیان است.
مناسبات دین و دولت در تجربه ایران معاصر در گفتار سیدجواد میری؛
برای فهم صفویه ما نیازمند منابعی هستیم. اما آیا این منابع همه فارسی، عربی و ترکی هستند؟ خیر اتفاقاً برای مطالعه این دوره باید به منابع پرتقالی، ایتالیایی و... رجوع کنید. برای مثال فردی است که در حدود سال ۱۵۳۷ به ایران سفر میکند. اگر تاریخ را درست ذکر کرده باشم سفر این فرد زمانی است که تازه شاه اسماعیل فوت کرده و شاهطهماسب روی کار آمده است. وی کتابی نگاشته با عنوان «در سرزمین صوفی»، مراد از صوفی نیز شاه اسماعیل است.
بررسی مناسبات میان فقه و اجتماع در ایران در گفتوگو با عبدالمجید مبلغی؛
مدعای من این است که سنت ایرانی بر خلاف سنت اروپایی، فلسفه - کلام محور نیست. سنت ایرانی فقه کانون و فقه محور است. این سخن بدین معنا نیست که در سنت ایرانی فلسفه و کلام حضور ندارد. ما در این سنت، ابوعلی سینا و شیخ محمود شبستری و... را نیز داریم. اما وجه زاینده و پردازنده، توشوتوان هویتی و تاریخی آن، قلب تپنده و توانبخش آن از جنس فقه است.
نسبت دین و انسجام اجتماعی در گفتگو با سیدحسین شرفالدین/ بخش دوم؛
اگر مراد از دین، فرهنگ دینی انعکاس یافته در زندگی روزمره، سبکهای زندگی، فرایندهای جاری حیات اجتماعی، خلقوخوها، عادتوارهها، روابط و مناسبات جاری و تعاملات میان مؤمنان باشد، قطعاً به اقتضای تغییرات زمانه، ظهور نیازها و انتظارات جدید، طرح ضرورتهای ساختی - کارکردی جدید، ورود موجهای فرهنگی از جهان بیرون، بروز تغییر در وضعیتها و موقعیتهای موجود، دستیابی جامعه به امکانات و فرصتهای جدید و... تغییراتی را تجربه خواهد کرد.
نسبت دین و انسجام اجتماعی در گفتگو با سید حسین شرفالدین/ بخش اول؛
گاهی تضاد میان دو جامعه با ادبیات امت یا ملت توضیح داده میشود. تقابل میان ایده امامت - امت با ایده دولت - ملت در دورهای مطرح شد که ملیت و ناسیونالیسم یعنی پیوند مبتنی بر خاک و خون، محور و کانون وحدت جامعه در فراسوی تمایزات قرار گرفت. اما وجود اشتراکات اعتقادی میان جوامع اسلامی با محوریت و مرجعیت اسلام، منافاتی با اختصاصات ملی و سرزمینی و تمایزات قومی، زبانی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، تاریخی و جغرافیایی آنها ندارد.
مسئله قدرت در نهجالبلاغه با گفتار محمد سروش محلاتی؛
موضوع موردبحث در این نشست، بررسی جایگاه نظر مردم در کیفیت اداره جامعه، تصمیمگیریهای حکومت، انتخاب و نصب والی از دیدگاه امیرالمؤمنین آن هم مبتنی بر کتاب شریف نهجالبلاغه است. مردم در هر حکومتی قدرت و اختیارات مشخصی دارند که در چارچوبهایی تعریف میشود و در مقابل، حکومت نیز قدرت و اختیاراتی دارد که باید در برابر مردم به آنها پایبند باشد. در این گفتار، حجتالاسلام سروش محلاتی از جایگاه مفهوم قدرت در نهجالبلاغه و حکمرانی امیرالمؤمنین (ع) میگوید.