دین و اندیشه - اسلام پژوهی

دین و اندیشه - اسلام پژوهی
الزام چاره‌جویی مستمر فقه!
گفتاری از میثم رستمی درباره اقتضائات کارآمدسازی فقه برای اداره جامعه؛
کسانی که بخواهند از فقه عبور کنند و دینی بودن یک سیاست را با صرف ولایت و یا رضایت عرفی تبیین کنند، قطعاً این کار آن‌ها سیاست‌گذاری دینی نیست.
هنجارسازی کارِ فقه نیست
فقه به کدام یک از عرصه‌های اجتماعی ورود می‌کند؟ در بخش دوم گفت‌وگو با مصطفی دری؛
الان همجنس‌بازی در کل دنیا چه میزان طرف‌دار دارد؟ مگر عمده مردم مخالف آن نیستند؟ پس چرا غرب آن‌قدر روی این موضوع پافشاری می‌کند؟ گاهی خود قانونی کردن و اصرار، بخشی از پروسه اقناع مردم است. ما باید شیوه‌های اقناع مردم را بیاموزیم. گاهی در برخی مسائل مردم با فتوا اقناع نمی‌شوند و قانون لازم است.
خطبه حکومت اسلامی، نه خطبه فدکیه!
تبیین خطبه فدکیه حضرت زهرا (س) در گفت‌وگو با محمدجواد یاوری سرتختی؛
در مورد واقعه حضرت زهرا (س)، امکان برداشت‌های شخصی وجود ندارد؛ زیرا این رویداد در دایره زمانی محدودی رخ داده است و شرایط آن، نگاهی جامع را می‌طلبد. از منظر سیاسی، از آنجا که حکومت‌ها بر تمام ابعاد زندگی مردم تأثیرگذارند، نمی‌توان نسبت به اموری که بر اصول زندگی مردم تأثیرگذار است، بی‌تفاوت بود. سیاست نیز چنین تأثیرات ژرفی بر زندگی مردم دارد؛ لذا بحث از حکومت اسلامی، نوعی تکلیف برای هر فرد مسلمانی به‌حساب می‌آید.
جمهوری اسلامی؛ امتداد فکری نائینی یا شیخ فضل‌الله نوری؟
تبیین گستره سیاست دینی در گفت‌و‌گو با عبدالوهاب فراتی/ بخش دوم؛
شهید صدر معتقد بود نزاعی که میان شیخ فضل‌الله نوری و طرف‌داران مشروطه - یعنی آخوند خراسانی و مرحوم نائینی - وجود داشت و به واسطه آن، شیخ می‌گفت مصوبات مجلس بدعت و کفر است، به این دلیل است که تصور شیخ، چنین شکل گرفته که فقها در عصر مشروطه که تلاش می‌کردند قوانین بشری و عرفی را در حوزه‌های خالی از نص به رسمیت بشناسند، از نظر ایشان چنین قوانینی جای شریعت می‌نشست؛ لذا شیخ می‌گفت شما هر چیزی را که بیاورید به‌جای شریعت سخن بگوید، این بدعت است.
فقه موجود به دنبال اداره فرد است نه جامعه!
مرور مناسبات فقه سیاسی و جامعه ایرانی در گفت‌و‌گو با سیدسجاد ایزدهی/ بخش اول؛
گاهی من می‌گویم فلان چیز شرعی است و گاهی می‌گویم غیرشرعی نیست. اکنون در نظام اسلامی ما بر اساس عدم مخالفت با شریعت، حجیت را تضمین می‌کنیم. این بر خلاف فقه فردی است که با موافقت شریعت می‌خواهد حجیت بسازد. پس این نیز گونه‌ای از حجیت است که مستند به شارع است. این نوع حجیت، جامعه را برای ما وسیع می‌کند. این نوع نگاه با نگاه حجیت سنتی ما که به دنبال استناد به نص است، متفاوت خواهد بود. نگاه کارآمدمحور، نگاه فقه موجود یا اصول فقه موجود نیست.
 دنیای معاصر و قصه فاطمیه
گفتاری از حسین مهدی‌زاده درباره طرح سیاسی حضرت زهرا (س)؛
در تحلیل حوادث فاطمیه، نباید رفتار حضرت زهرا (س) را صرفاً یک اعتراض به سبک مدرن تفسیر کرد. منطق اهل‌بیت (ع) نه بر اساس تضاد، بلکه بر پایه شفقت و هدایت امت استوار بود. این منطق شبیه رفتار پدری دلسوز است که می‌خواهد فرزندش را هدایت کند؛ نه با خشونت و تضاد، بلکه با فرایندی گام‌به‌گام که هم حقایق را آشکار می‌کند و هم مانع متلاشی‌شدن آینده می‌شود. این فرایند ترکیبی از جدال، صبر، افشاگری و بیان حقایق به شیوه‌ای دلسوزانه است.
خطبه فدکیه، فریادی از جان تاریخ
گفتاری از جواد سلیمانی امیری در جریان‌شناسی اجتماعی عصر حضرت زهرا (س)؛
حضرت زهرا (س) به مهاجرین یادآور شد که پیامبر (ص) فرمود حرمت انسان را با احترام به فرزندانش نگه می‌دارند. مگر نه آنکه پدر من رسول خدا بود؟ ایشان با لحنی توبیخ آمیز فرمود: «چرا پس از روشن‌شدن دلایل، دوباره حیران شدید و یاری خود را پس از آشکارشدن حق پنهان کردید؟ چرا پس از پیش‌قدم شدن، عقب‌نشینی کردید و پس از ایمان، مشرک شدید؛ مشرکانی که قرآن می‌خوانند، نماز می‌گزارند، حج می‌روند و روزه می‌گیرند.»
سیاست تا چه اندازه مقید به فقه است؟
بررسی نسبت فقه و سیاست‌گذاری در گفت‌وگو با مصطفی دری/ بخش اول؛
مشکل امروز ما این است که عده‌ای تقلیل گرا و طرف‌دار فقه حداقلی هستند. اینها می‌گویند فقه، همین احکام خمسه نظیر واجب و حرام است. برخی نیز به طور حداکثری فقه را مساوی کل دین گرفته‌اند. حتی بعضی اموری که وظیفه دین نیز نیست را به فقه نسبت می‌دهند. من فقه را در میانه این امور می‌بینم.
شهرآشوب زده و علی (ع)
درنگی بر کنش سیاسی علی (ع) در دوران فقدان رسول‌الله (ص) در گفتگو با سعید طاووسی مسرور؛
اینکه کعبه دور کسی نمی‌چرخد و مردم به‌دور او می‌چرخند، واجب‌الطاعه بودن امام را بیان می‌کند؛ لذا این سخن بدان معنا نیست که ائمه کلاً هیچ کاری نمی‌کنند؛ چراکه از نظر شواهد تاریخی، امامان نیز فعال بوده و به سراغ مردم می‌رفته‌اند. حالا اگر بخواهیم این کنش ائمه را با این حدیث سازگار کنیم، می‌شود گفت که این کنش امامان، به‌نوعی لطف بوده است؛ چراکه این وظیفه مردم بوده که به سراغ ائمه بروند.
امام خمینی(ره) معتقد به قلمرو مشخص و محدود سیاست دینی بود
تبیین گستره سیاست دینی در گفتگو با عبدالوهاب فراتی/ بخش اول؛
مفهوم دیگری نیز در اواخر دهه هفتاد در ایران مطرح شد و آن سیاست دینی و عرفی بود. این رویکرد جمعی برقرار می‌کرد میان سیاست دینی و سیاست عرفی و مرادش آن بود که ولو آنکه سیاست یا دولت ما دینی باشد، یک جایی از مسیر عرف عبور کرده و دیگر چیزی به نام سیاست دینی باقی نمی‌ماند.