احزاب در ایران و کارکرد نهادهای واسط میان حاکمیت و جامعه
تعداد اخبار:۱۶

احزاب در ایران و کارکرد نهادهای واسط میان حاکمیت و جامعه

به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین مسائل جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر مسئله نهادسازی سیاسی است. بازسازی دولت و جامعه در مقطع پس از جنگ و اولویت‌های اساسی که در رأس آنها مسائل اقتصادی و معیشتی قرار داشت، سبب شد تا بخش زیادی از انرژی دولت‌ها صرف رسیدگی به این اولویت‌ها و مسائل مرتبط با آنها شود. در دهه‌های بعد اگرچه مشکلات اقتصادی به دلایل مختلف ازجمله تحریم‌های ظالمانه وجود داشت، اما آگاهی سیاسی جامعه افزایش یافت و رفته‌رفته ارتباط نخبگان و مردم پیرامون مسائل سیاسی شکل گرفت؛ به‌طوری‌که باوجود مشکلات اقتصادی پای مطالبات سیاسی نیز به‌طور گسترده به عرصه عمومی وارد شد. با در نظر گرفتن چنین مقدمه‌ای اکنون در دهه پنجم پس از انقلاب، جمهوری اسلامی با مسائل جدیدی مواجه شده که در رأس آنها نهادسازی سیاسی و ایجاد نهادهای واسط میان مردم و حاکمیت مانند نهادهای حزبی است. اکنون نیاز است که از سیاست شخص محور که اعتبار خود را از ویژگی‌های شخصیتی انقلابیون می‌گرفت، به سیاست رویه‌مند و نهادمند تبدیل شود تا نسل‌های جدیدتر بتوانند از طریق این سازوکارها با نظام جمهوری اسلامی پیوند برقرار کنند. خلاء نهادهای واسط میان مردم و حاکمیت مانند احزاب سبب شده تا کوچک‌ترین مسائل جنبه امنیتی به خود گرفته و تهدیدی برای کل حاکمیت محسوب شوند. این خلاء همچنین بر کیفیت مشارکت سیاسی مردم به‌ویژه حضور در انتخابات تأثیرگذار است. حال‌آنکه وقوع نهادهای واسط می‌تواند از این وضعیت پیشگیری کند و در حقیقت تمایزی میان ارکان اصلی حاکمیت و ارکان اجرایی آن به وجود آورد. اگرچه نهادسازی امری یک شبه نیست و در طول چند سال و گاه چند دهه صورت می‌گیرد، اما نیاز به نقطه آغاز و اراده پشتیبان دارد و به نظر می‌رسد که شکل‌گیری نظام حزبی به‌عنوان نهاد واسط میان حاکمیت و مردم می‌تواند گامی در این راستا باشد.
یک چرخه بی‌اعتمادی میان حاکمیت و نهادهای واسط شکل‌گرفته است

یک چرخه بی‌اعتمادی میان حاکمیت و نهادهای واسط شکل‌گرفته است

حاکمیت به دلیل نوپابودن نهاد‌های واسط یک نوع نگاه غیرشفاف به آن‌ها داشته و حتی گاهی در راستای توقف آن‌ها یا خنثی سازیشان قدم برداشته است. در واقع بزرگترین آسیبی که موجودیت این نهاد‌ها را در شرایط فعلی با خطر جدی روبرو ساخته، نگاه غیرصنفی به نهاد‌های واسط است. دریچه نگاه به فعالیت‌های حتی اجتماعی و فرهنگی از دریچه امنیتی گذشته و همین مساله یک چالش را میان حاکمیت و نهاد‌های واسط ایجاد کرده است.
ضرورت‌ها، چالش‌ها و فرصت‌های تحزب در جمهوری اسلامی ایران

ضرورت‌ها، چالش‌ها و فرصت‌های تحزب در جمهوری اسلامی ایران

خلاء نهاد‌های واسط میان مردم و حاکمیت مانند احزاب سبب شده تا کوچک‌ترین مسائل جنبه امنیتی به خود گرفته و تهدیدی برای کل حاکمیت محسوب شوند. این خلاء همچنین بر کیفیت مشارکت سیاسی مردم به‌ویژه حضور در انتخابات تأثیرگذار است. حال‌آنکه وقوع نهاد‌های واسط می‌تواند از این وضعیت پیشگیری کند و در حقیقت تمایزی میان ارکان اصلی حاکمیت و ارکان اجرایی آن به وجود آورد.
شخصیت محوری در احزاب سیاسی ایران

شخصیت محوری در احزاب سیاسی ایران

در جوامعی مثل ایران که شخصیت محوری بر الزامات ساختاری و سازمانی غالب بوده و پیدایش و زوال احزاب، به میزان قدرت رهبران و جایگاهشان وابسته است، توجه به نقش رهبری در حزب اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. به‌بیان‌دیگر بعضی از احزاب ایران، بر مبنای نخبه‌گرایی و برداشت شخصی از حقیقت شکل‌گرفته‌اند که به‌تبع، در آن‌ها ایدئولوژی و رهبری از ساختار سازمانی و طراحی برنامه‌های منسجم مهم‌تر می‌شود.
تاثیر قوانین مرتبط با احزاب در مشارکت سیاسی

تاثیر قوانین مرتبط با احزاب در مشارکت سیاسی

یکی از مهمترین خط‌های قانون انتخابات در کشور ما تعریف نقش و جایگاه احزاب سیاسی در انتخابات است. نظام انتخاباتی به کار رفته در انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال‌های پس از انقلاب اسلامی، یک نظام انتخاباتی کاندیدا محور اکثریتی و دو مرحله‌ای بوده است؛ این نظام انتخاباتی بر حوزه‌هایی مثل احزاب سیاسی، شکاف‌های اجتماعی، میزان مشارکت در انتخابات و رابطه رأی دهندگان با حوزه‌های انتخابیه آن‌ها تأثیر گذاشته است.
حزب از منظر دو آیت‌الله

حزب از منظر دو آیت‌الله

در سپهر سیاست ایران عموماً بار معنایی حمل‌شده بر حزب، وجهه‌ای غیربومی یافته است. از این‌رو برخی از اندیشمندان اسلامی معاصر قائل به گونه‌ای مذمومیت برای این پدیده‌اند و اساساً آن را نفی می‌کنند. در مقابل، در اندیشۀ عده‌ای دیگر نیز اصل تحزب حائز نوعی مطلوبیت اسلامی است که بهره بردن از آن را در جامعۀ اسلامی مقدور و بلکه مطلوب می‌نماید. برخی دیگر نیز قائل به این نگاه‌اند که برای نظارت نهادینه‌شده بر ارکان قدرت، باید نیروی مجهز و فعالی وجود داشته باشد تا در وقت خود، معروف را در جامعه محقق و از منکرات جلوگیری نماید و ازآنجاکه این امر، مقدمۀ امربه‌معروف است و مقدمۀ واجب نیز واجب است، تشکیل حزب برای این امر مهم، ضروری محسوب می‌شود.
«نهاد‌های واسط» عامل فرماسیون اجتماعی در راستای پاسخگویی به انباشت مطالبات

«نهاد‌های واسط» عامل فرماسیون اجتماعی در راستای پاسخگویی به انباشت مطالبات

نهاد‌های واسط در واقع همان نمایندگان توده مردم بوده اند که انباشت تقاضا و نیاز‌های هریک از کلونی‌های جامعه را به گوش حاکمیت می‌رسانند. ما در جامعه با ماتریسی از کلونی‌های مختلف جوامع و همچنین نیاز‌های متکثر آن‌ها تحت عنوان نیاز‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... مواجه هستیم که نهاد‌های واسط به عنوان میانجی سعی در پاسخ به نیاز‌ها با ارتباط مستمر با نهاد‌های حاکمیت می‌باشند.
هیئات قابلیت انتقال تجمیع تقاضای جامعه به عنوان نهادواسطه را داراست

هیئات قابلیت انتقال تجمیع تقاضای جامعه به عنوان نهادواسطه را داراست

نهاد‌های مذهبی اعم از هیئت‌ها و مساجد در شرایط فعلی قابلیت انتقال مطالبات و تجمیع تقاضای عمومی جامعه را برعهده داشته و به سبب عدم تملک قدرت و یا چشمداشت به حوزه قدرت سیاسی از نفوذ عمیق تری نسبت به احزاب در میان کلونی جامعه مذهبی برخوردار است. اما باید بپذیریم که نهاد‌های مذهبی همه سلایق، تفکرات و عقاید عمومی جامعه را رهبری و نمایندگی نخواهد کرد.
تاثیرات ساخت اجتماعی بر ناکارآمدی احزاب سیاسی

تاثیرات ساخت اجتماعی بر ناکارآمدی احزاب سیاسی

در جامعه ایران، حتی اگر اعضای جامعه در رده‌های گوناگون از انتظارات سیاسی باشند، فرهنگ سیاسی بیشتر جنبه پیرومنشانه دارد. از همین رو است که بیشتر فعالیت سیاسی آنان در پایین‌ترین سطوح مشارکت سیاسی است. تاریخ جامعه ما نشان داده است که حضور شهروندان در سطوح بالای مشارکت سیاسی، بسیار ضعیف و محدود است و البته این محدود بودن ناشی از ممنوعیت‌های قانونی نیست، بلکه با عواملی، چون انگیزه‌های سیاسی و حس اثربخشی سیاسی در آنان پیوند دارد.
دورهمی اشخاص با عنوان احزاب!

دورهمی اشخاص با عنوان احزاب!

یکی از تهدید‌های موجود بر سر راه احزاب، نهاد زدایی از سیاست، گسترش روابط شخصی و غیررسمی شدن فرآیند‌های سیاسی است، که به موجب آن باند‌ها و گروه‌های قدرت طلب حول مراکز مهم تصمیم گیری و شخصیت‌های قدرتمند شکل می‌گیرند و شبکه‌ای از روابط شخصی به جای مشارکت نهادینه و رقابت قانونمند بر روابط، تعاملات و تصمیم گیری‌های حزبی حاکم می‌شود، که به نحو فزاینده‌ای زندگی سیاسی را شخصی می‌سازد.
نیازمند یک صورت‌بندی اجتماعی در راستای نمایندگی طبقات مختلف جامعه هستیم

نیازمند یک صورت‌بندی اجتماعی در راستای نمایندگی طبقات مختلف جامعه هستیم

همه احزاب پس از به قدرت رسیدن یک تفکر سیاسی شکل گرفته و در پایان این تفکر نیز دچار بی حسی و افول شده اند. نگاهی به احزاب همچون حزب اعتدال توسعه، اصلاحات، عدالت خواهان و... موید این موضوع است. در واقع احزاب خود مبین و دلیل تغییر و تحولات در ساختار اجتماعی و فرهنگی کشور و حتی انتخاب نفر اول اجرایی کشور نبوده اند.
احزاب سیاسی و ولایت فقیه

احزاب سیاسی و ولایت فقیه

حزب سیاسی نهادی است جدید که با تغییر و تحولات شکل گرفته در بستر اروپا در قرون جدید راه اندازی شده و خاستگاه آن بدون شک غرب است. تلاش برای دست یابی، حفظ و کنترل قدرت از اهداف اساسی احزاب محسوب می‌شود. همچنین سازماندهی به افکار عمومی و نظم بخشیدن به افکار پراکنده شهروندان، معرفی نفرات و گزینه‌های توانمند و شایسته، نظارت بر عملکرد نمایندگان حزب و همچنین قدرت حاکم، آموزش سیاسی شهروندان و... از جمله کارکرد‌های احصا شده برای احزاب است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، به احزاب در اصل بیست و ششم اشاره کرده و شکل گیری احزاب در این نظام سیاسی را به رسمیت می‌شناسد.
نوزاد نارس!

نوزاد نارس!

به دلیل اینکه ماهیت حزب قدرت‌خواهی است و به‌نوعی حزب در ایران اجتماع سیاست‌مداران شده است و شاید هم اجتماع سیاست‌مداران و ثروتمندان، در منظر جامعه ایران حزب به عنوان کانونی برای کسب سهم بیشتر از منابع کشور تلقی شد؛ نفت بیشتر، صندلی بیشتر و قدرت بیشتر.
احزاب از همان ابتدا به صورت فرمایشی تأسیس شدند

احزاب از همان ابتدا به صورت فرمایشی تأسیس شدند

به تقلید ازغرب، بعضی احزاب در ایران تشکیل شدند. از آن جا که این احزاب عمدتا توسط روشنفکران شکل گرفتند و براساس تغییرات اجتماعی نبوده و لذا فاقد پشتوانه اجتماعی مشخص بودند، قابل دوام نبوده و از بین می‌رفتند. دیکتاتوری شاهنشاهی نیزبه تشکل روشنفکران حساس بود و آن‌ها را در جهت براندازی نظام تلقی می‌کرد. ضمنا برای کسب وجهه بین‌المللی احزاب فرمایشی تأسیس کرد.
احزاب در قدرت شریک می‌شوند؛ نه در تجمیع منافع مردم

احزاب در قدرت شریک می‌شوند؛ نه در تجمیع منافع مردم

به نظر می‌رسد در شرایط فعلی نظام جمهوری اسلامی، حضور احزاب برای ارتباط میان حاکمیت و حوزه عمومی اثرگذار نباشد و این به دلیل بحث قدرت‌طلبی احزاب در نگاه مردم است. آنچه در حال حاضر ضروری به نظر می‌رسد تقویت تشکل‌های صنفی در جامعه است.
چرا خلأ حزب جمهوری اسلامی ترمیم نشده است؟

چرا خلأ حزب جمهوری اسلامی ترمیم نشده است؟

پس از انحلال حزب جمهوری اسلامی، سایر احزاب و تشکل‌ها نتوانستند این خلأ را پر کنند؛ چراکه درک صحیحی از تشکیلات تراز انقلاب و رسالت‌های آن هنوز به‌صورت فراگیر در بین نخبگان ایجاد نشده است و متأسفانه هنوز نوعی منطق حزبی غربی در شاکله‌ی این تشکل‌ها وجود دارد.
فعالیت حزبی در ساختار نظام سیاسی ما اثرگذاری کارکردی ندارند

فعالیت حزبی در ساختار نظام سیاسی ما اثرگذاری کارکردی ندارند

اشتباهی که روشنفکران و دانشگاهیان ما دارند این است که بدون توجه به تاریخ نهادها، انتظار ظهور آن‌ها را درحاکمیت فعلی دارند. بسیاری از روشنفکران انتظار دارند برخی از نهاد‌هایی که در کشور نروژ، سوئیس و یا آلمان وجود داشته در ایران هم وجود داشته باشد. به نظرم این‌گونه حرف‌ها، عوامانه و با نگرش پوپولیستی است و اصلاً قابلیت اجرایی و اثرگذاری را در جامعه و حاکمیت فعلی ما ندارند. تشکیل حزب به معنا یک دفتر رسمی و تجمع چند نفر در کنار هم نیست.