مجید دانشگر ضمن اشاره به تفاوت اسلام‌پژوهی دانشگاهی و حوزوی تصریح کرد: ذات مطالعه در مورد دین در حوزه علمیه و مدارس اهل سنت دفاع از اسلام است، ولی دانشگاه جایی است که وقتی به اسلام نزدیک می‌شوی عین این است که رفتی ریاضی یا فیزیک بخوانی، لذا هر ایده‌ای می‌تواند تحلیل شود.
به گزارش «سدید»؛ دومین نشست از سلسله نشست‌های «خیلی دور، خیلی نزدیک» با موضوع «مدافعه‌جویی‌های آشکار و پنهان در اسلام‌پژوهی» روز گذشته با حضور مجید دانشگر، عضو هیئت علمی و پژوهشگر مؤسسه شرق‌شناسی دانشگاه فرایبورگ و به میزبانی زهیر میرکریمی، اسلام‌پژوه برگزار شد.

در ابتدای نشست میرکریمی به طرح پرسش پرداخت و گفت: عنوان نشست موضوع «مدافعه‌جویی‌های آشکار و پنهان در اسلام‌پژوهی» است. من این عنوان را از کتاب‌ها و مقالات شما انتخاب کردم. پیش‌تر در کتاب «قرآن‌پژوهی در دانشگاه‌ها و مجامع علمی جهان اسلام» به یک نارضایتی از آینده دین‌پژوهی و مدافعه‌جویی‌هایی که به طور آشکار و پنهان در برابر رویکرد تاریخی انتقادی مطالعه دین قرار دارد، اشاره کرده بودید. برای نمونه شما دو دسته از رویکرد‌ها را بیان کردید؛ از جمله رویکرد‌های غیر مومنانه در برابر رویکرد‌های مومنانه، رویکرد دانشگاهی در برابر نگاه جدلی و مدافعه‌جویانه، نگاه بیرونی در برابر نگاه درونی. پرسش این است آیا این نارضایتی که به آن اشاره کردید، برآمده از نوع پژوهش‌هایی است که در اسلام‌پژوهی شکل می‌گیرد یا خیر. پرسش دوم اینکه برای مخاطبان ما معنای عبارت «مدافعه‌جویی» و «اسلام‌پژوهی» را بیان کنید.

در ادامه مجید دانشگر به توضیح درباره عنوان نشست پرداخت و گفت: ذات مطالعه در مورد دین در حوزه علمیه و مدارس اهل سنت دفاع از اسلام است، یعنی کسی که آنجا تحصیل می‌کند می‌رود تا به مدافع ارزش‌ها و گزاره‌های دین تبدیل شود، ولی دانشگاه جایی است که وقتی در آن به اسلام نزدیک می‌شوی عین این است که رفتی ریاضی یا فیزیک بخوانی، لذا هر ایده‌ای می‌تواند تحلیل شود، هر ایده‌ای به طور جدی و نقادانه می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد، ولی نگاه مدافعه‌جویانه نگاهی است که یک خوانش محافظه‌کارانه با طعم سیاسی و جانبدارانه از دین و پدیده‌های دینی ارائه می‌دهد و جغرافیای خاصی هم ندارد. این نگاه معطوف به شرق و غرب هم نیست و همه جا وجود دارد و بر اساس آنچه من دیدم در جهان اسلام رویکرد‌های مدافعه‌جویانه بیشتر است. رویکرد مدافعه‌جویانه بر اساس منابع از پیش‌تعیین شده و سلیقه‌ای است. اگر بخواهم ساده‌تر بگویم رویکرد مدافعه‌جویانه شبیه لاک دفاعی است که نمی‌گذارد پژوهشگر به آرزوی پژوهشی که دارد نزدیک شود. گویا همیشه قدرتی بالای سرش است که اجازه نمی‌دهد بیشتر تحقیق کند یا به هدفی که از ابتدا دوست داشته است برسد.

خطر غلبه نگاه انسان‌شناسانه در اسلام‌پژوهی
وی با اشاره به اینکه از ابتدا تا امروز همیشه افرادی بودند که از بیرون به یک دین نگاه می‌کردند، گفت: فرض کنید یک نفر به شیکاگو می‌رود -چون محصولات غذایی حلال در آنجا زیاد است- و هیچ آشنایی با افرادی که در آنجا هستند ندارد. با این توصیف پرسشنامه‌ای توزیع می‌کند و نظر آن‌ها را در مورد بهره یا مسائل اقتصادی جویا می‌شود. این پژوهشگر هیچ ایده ندارد که طرف مقابلش پاکستانی است یا کشمیری است یا افغان یا با چه زبان و پیشینه‌ای این پرسشنامه را پر می‌کند. این نگاه بیرونی است. یک گروه دیگر داریم که از درون وارد دین می‌شوند یعنی تمایل دارند جامعه دینی را بهتر بشناسند. مثلا سعی می‌کنند خودشان را با فرهنگ آنجا بیامیزند و در مراسمات آن‌ها شرکت کنند و رویکرد انسان‌شناسی دارند. خطر اینجا است وقتی سطح استفاده از رویکرد انسان‌شناسانه بالا می‌رود و جامعه زنده هدف قرار می‌گیرد، اهمیت تاریخ دین کمتر می‌شود. هر وقت مطالعات انسان‌شناسانه بیشتر شده مطالعات تاریخی انتقادی کمتر شده است. در حوزه متن‌پژوهی اسلام هم این مسئله را داریم؛ مثلا افرادی مثل هانری کربن را داریم که انسان گمان می‌کند دلداده اسلام بود. دلیلش این است که این‌ها سعی می‌کنند خودشان را با فرهنگ اسلامی تطبیق دهند.

وی تصریح کرد: در حال حاضر رویکرد انسان‌شناسی با تمرکز بر جوامع مسلمان آنقدر زیاد شده که نگاه انتقادی به دین کم شده است. نگاه انتقادی لزوما به معنای نقد منفی نیست شاید نقد سازنده باشد و فضای جدیدی را باز کند. الآن در اثر کاهش مطالعات تاریخی انتقادی شاهد هستیم تعداد زیادی از متفکران اسلامی همچنان گمنام هستند، چون کسی در این حوزه سرمایه‌گذاری نکرده است. همچنین شخصیت‌های زیادی داریم که در تاریخ بدنام مانده‌اند. مثلا شمر بن ذی‌الجوشن کسی است که سر امام حسین (ع) را از بدنش جدا کرد، ولی ما خیلی روایت‌ها داریم که می‌گویند اصلا او در صحنه عاشورا حضور نداشته است. می‌خواهم بگویم، چون ما تاریخ را نشناخته‌ایم هرچه گفتند را پذیرفتیم. در مورد ائمه هم همینطور است. مثلا مدام گفته می‌شود امام باقر (ع) شکافنده علوم هستند. فراتر از این مسئله درباره ایشان چه می‌دانیم؟ آیا ایشان رزمجو بودند یا نبودند. ما تمرکز را روی انسان‌شناسی گذاشتیم و از یک قسمت کاملا غافل شدیم.

آثار اجتماعی رویکرد تاریخی انتقادی به اسلام
میرکریمی در ادامه پرسید: چرا رویکرد تاریخی انتقادی مهم می‌شود و این رویکرد دارد چه مشکلی را حل می‌کند. پرسش بعد اینکه آیا این تنها معضل اسلام‌پژوهی دانشگاهی است یا معضل‌های دیگری هم وجود دارد؟

دانشگر پاسخ داد: این خیلی سوال درستی است که چرا باید رویکرد تاریخی انتقادی داشته باشیم. بررسی‌های اخیر نشان داده وقتی در مورد گروه‌های تندرو مطالعه و بررسی می‌کنیم به یکسری متون متعلق به قرن شش و هفت و هشت می‌رسیم که این آثار در میان گروه‌های تندرو مورد توجه بوده و میان آن‌ها تبادل می‌شده و انگار این متون تاریخی به آن‌ها انگیزه انجام کار‌هایی را داده است. حتی شاید برخی از آن‌ها تفسیر قرآن بوده است. در خیلی از این کتب «دیگری» جای عجیب و غریبی دارد. دیگری می‌تواند یک کسی با اقلیت دینی متفاوت باشد یا یک مسلمان با گرایش شیعه باشد. این امر نشان می‌دهد نگاه‌های تند از قرن‌ها پیش شکل گرفته و همچنان میان این گروه‌ها دست به دست می‌شود. حال اگر شما تاریخ را بدانید می‌فهمید باید امروز چکار کنید.

میرکریمی در ادامه پرسید: یعنی بدون شناخت آن تاریخ نمی‌توانیم آبشخور رفتار‌هایی که الآن وجود دارد را شناسایی کنیم و صرف پرداختن به بررسی زندگی مسلمانان زنده ما را از پرداختن به کار‌های تاریخی انتقادی روی شخصیت‌های تاریخی بی‌نیاز نمی‌کند.

دانشگر در ادامه نشست تاکید کرد: شما سوال کردید چه معضل‌های دیگری وجود دارد. من خیلی به این موضوع فکر کردم. اولا بین غرب و شرق یک تصادم و برخورد متودولوژیک وجود دارد و از نظر روش‌شناسی این دو با هم کنار نمی‌آیند، ولی باید همدیگر را بشناسند و با هم کنار بیایند.

وی اظهار کرد: شما در دانشگاه‌های غربی می‌بینید طرف فقه و حقوق بلد است، ولی در اصل تاریخ فقه را می‌داند، ولی اصول فقه را نمی‌داند یا برخی در تفسیر قوی هستند، ولی اصول تفسیر را نمی‌دانند. در غرب دارد جا می‌افتد که اگر می‌خواهی فقه و تفسیر را بشناسی علاوه بر تاریخ باید اصول ابتدایی آن را هم بشناسی مثلا منهج تفسیر را خوب بشناسی. این حوزه مدیون تلاش‌هایی است که جوامع اسلامی متحمل شدند. اگر مسلمانان در جهان اسلام این پژوهش‌ها را خوب انجام نداده بودند، رد پایشان کم رنگ می‌شد. پس تلاش مسلمان‌ها از این نظر خیلی خوب بود. امروزه غربی‌ها به این فکر افتادند که به شاخ و برگ‌های علوم دینی هم نظر داشته باشیم.

انتهای پیام/
منبع:ایکنا
ارسال نظر
captcha