بررسی وضعیت فعلی شعر و ادبیات از موضع سیاسی و اجتماعی در گفتوگو با محمدرضا وحیدزاده؛
به دلایلی که قابلتحلیل است، دغدغههای سیاسی - اجتماعی ما گاهی نادیده گرفته شده یا حتی نفی میشود. گاهی اوقات با نعل وارونه، شاعران را از چرخه اثر سیاسی - اجتماعی خارج میکنند. مثلاً میگویند که شعر باید خودبسنده باشد و صرفاً به عواطف درونی شاعر بپردازد.
بررسی وضعیت فعلی شعر و ادبیات از موضع سیاسی و اجتماعی در گفتوگو با احمد توانایی؛
من سالهاست که میگویم، وقتی دالهای ارزشی نظام بر بستر ادب و هنر بنشینند، دیگر قابل حذف و کتمان نیستند. برای نمونه در ادبیات جهان، امروز کسی نمیتواند «برادران کارامازوف» یا «جنگوصلح تولستوی» را از ذهن و ضمیر جهانیان حذف کند. آثار ماندگار، در محیط نرمافزاری جهان مینشینند.
چالشهای نویسندگی برای نوجوان در گفتوگو با نیلوفر مالک؛
اگر از من دربارۀ مهمترین درونمایۀ آثارم بپرسید، باید به انقلاب و حال و هوای آن دوران اشاره کنم. من آثارم را با انقلاب شروع کردم. نیت اصلی من این بود که نوجوانان متوجه شوند ظلم چیست و چطور باید ظلمستیزی کرد. نوجوان یاد بگیرد که در هر شرایطی چطور از حق خود دفاع کند.
مروری بر تاریخچه طنز اجتماعی به سبک ایرانی در گفتگو با مهدی ظریفیان؛
اساساً طنز نسبت مستقیمی با مفهوم انتقاد فردی و اجتماعی دارد. جامعهای که در آن طنز وجود نداشته باشد، انتقاد هم وجود ندارد. این موضوع به ماهیت ایهامی طنز بازمیگردد. طنزپرداز با استفاده از نماد و زبان دوپهلو میتواند به حساسترین مواضع اجتماعی و فردی ورود کند. استفاده از زبان ایهام این امتیاز را برای طنزپرداز دارد که اگر روزی شخصی یا نهادی که مورد نقد واقع شده است، درصدد تنبیه طنزپرداز بر بیاید، طنزپرداز میتواند به ایهام متوسل شده و بگوید که منظور او این نبوده که برداشت شده است تا بتواند از تیغ تنبیه رها شود و حرف خود را به جامعه برساند.
مقایسه ادبیات پایداری در ایران با ادبیات پایداری در کشورهای مطرح در این زمینه؛
نقش شعر و ادبیات، در گسترش فرهنگ مقاومت و آگاهساختن افکار عمومی از مسئله فلسطین و ابعاد ستمگری و حقکشی جریان صهیونیسم - اگر از نقش خبرنگاران بیشتر نباشد - کمتر نیست. شعر مقاومت فلسطین در آغاز واکنشی دفاعی در مقابل جریان صهیونیسم بود ولی بهتدریج سخنوران و اهالی قلم در کشورهای عربی آثار ادبی خود را برای دفاع از حق و آگاهکردن اذهان عمومی از آنچه در فلسطین میگذرد، وقف کردند.
بررسی قصهها و آورده آنها برای جامعه ایرانی در مصاحبه با کبری بابایی؛
زمانی که خیلی از آدمها سواد خواندن و نوشتن نداشتند و کتاب به شکل امروزی مرسوم نبود، عملاً بار ادبیات را بخشی از این قصهها به دوش میکشیدند. قصه به دورهمیهای خانوادگی، فضاهای قهوهخانهای و جمعهای کوچک و بزرگ ورود کرده بودند و عملاً کارکرد تربیتی و اندیشهسازی داشتهاند. قصه یکی از سنتهای خانوادگی بوده که همه را با هدف سرگرمی و دغدغه آموزش دور هم جمع میکرده است.
مروری بر تاریخ داستاننویسی اجتماعی در ایران؛
ادبیات همواره در تلاش برای بازنمایی زندگی جهان و انسان بوده است. رابطه ادبیات با زندگی یک رابطه دیالکتیکی است؛ چون متأثر از واقعیات اجتماعی است و از آن تأثیر میگیرد تا خلق شود. شاید بتوان از داستان بهعنوان یک مداخله اجتماعی نام برد؛ زیرا طرحی نو برای سامان جامعه در میاندازد و از این طریق در مسیر حرکت انسان دست میبرد.
بررسی کارکردهای ادبیات پایداری در ایران در گفتگو با دکتر اسماعیل امینی/ بخش دوم؛
خانم صفارزاده سفارش میکردند به گونهای شعر بگویید که جهانی شود و به جهانیشدن شعرتان بیندیشید. میگفتند اینطور نباشد که ما با مجموعهای از اشارات و تلمیحات و ارجاعات و نشانههایی که فقط برای خودمان آشناست، شعر بگوییم.
قصه و کارکردهای اجتماعی آن در مصاحبه با آقای سورنا جوکار؛
داستان در جامعه کتابخوانها میتواند مؤثر باشد و در آن جامعه هم ممکن است محدود باشد. مگر اینکه بر مبنای یک داستان، اثری ساخته شود و از طریق رسانهها بین عموم مردم فراگیر شود و همه را تحتتأثیر قرار دهد. آن موقع کارکرد داستان اجتماعیتر است.
نسبت جامعه ایرانی با شعر در گفتوگو با میلاد عرفانپور؛
شعر، خود زمینه تأثیرگذاری بر هنرهای مهم دیگری مثل موسیقی را نیز فراهم میکند. موسیقی بدون شعر، بخش اقلیتی از موسیقی جهان است و اغلب، موسیقی با شعر همراه است. به ویژه در موسیقی ایرانی شعر همیشه همراه موسیقی بوده است. در هنرهای دیگر هم همینطور است و همراهی با شعر برای مثال در هنرهایی مثل هنرهای تجسمی و حتی در سینما نیز دیده میشود؛ گویی نوعی خیال شاعرانه در شاخههای مختلف هنری رسوخ پیدا کرده و زیربنای بسیاری از اتفاقات هنری مبارک در سینمای ما هم بوده است.