گروه راهبرد «سدید»؛ وقتی سخن از شریعت نامهها به میان میآید، میتوان به منابع، روشها و متونی توجه کرد که به طور مستقیم از قرآن و سنت یا مفاهیم سروکار داشته با دین، فراهم آمده اند. در متون شریعت نامه، دو گروه از کتابها و منابع قابل تقسیم و تشخیص است. گروه اول، متونی است که در سطح کلان، به طور جامع و نظام وار به بحث سیاست میپردازد. گروه دوم، در قالب یک نظام گستردهی فکری به سیاست نظر ندارد، بلکه وقتی مجموع ابواب، مباحث و عناوین را کنار هم بگذاریم، ظهور سیاست از آن به دست میآید. در این زمینه میتوان گفت این متون را فقیهان برجسته از فرقههای گوناگون اسلامی نوشته اند. در ابواب فقه میشود به موضوعاتی رسید که یا خود سیاسی بوده یا از اندیشه سیاسی نویسنده فقیه حکایت داشته و یا نویسنده، دیدگاهی سیاسی را از متن قرآن و حدیث، بیان کرده است. از ابوابی که مرتبط با ظهور سیاست و مسائل مربوط به جامعه و سیاست است میتوان به «امر به معروف و نهی از منکر»، «ولایت فقیه»، «قضا»، «نماز جمعه»، «ابواب اقتصادی زکات»، «انفال، خمس و خراجیه»، «جهاد» و «اقامه حدود و تعزیرات» اشاره کرد. دستهای از رسالههای فقهی در باب مسئلهای اختلافی و حساس در جامعه بوده و موضوع، مخاطبی مشخص داشته است؛ مانند نوشتههای علمی و فقهی عالمان در رد صوفیه در زمان صفویه و یا نوشتههایی در رد ادیان به ویژه مسیحیت. در دوران قاجار، در پی استعمار غربی درکشورهای اسلامی، مبلغان مذهبی و میسیونرهای مسیحی در گوشه و کنار کشور، تبلیغاتی انجام میدادند. مبارزه عقیدتی در این زمینه و نوشتههای این دوره نیز از نوعی موضع سیاسی نشان دارد.
موسی نجفی؛ استاد علوم سیاسی در سلسه یادداشتهای خود که در اختیار پایگاه مطالعاتی تحلیلی «
سدید» قرار داده است، نگاهی به میراث سیاست اندیشی ایرانی دارد.
در یادداشت دوم به اندیشه سیاسی در متون شریعت نامهها توجه شده است:
الف. کتب مشهور در حوزه شریعت نامهکتابهای مشهور در زمینهی شریعت نامه در دو حوزهی تفکر سنی و شیعی قابل تقسیم است. در حوزه تفکر سنی، میتوان به «الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه» نوشته ابوالحسن ماوردی بغدادی و «سلوک الملوک» نوشته فضل الله بن روزبهان خنجی اصفهانی اشاره کرد. از جمله کتابها و رسائل حوزه تفکر شیعی، «رساله سیاسی قطب الدین محمد نیریزی شیرازی» و «معراج السعاده» نوشته ملا احمد نراقی است. البته لازم به ذکر است که این کتاب، در متون مهم اخلاقی قرار میگیرد و رسالت اصلی آن به طور مستقیم، مباحث سیاسی نیست، اما به جهت این که این متن اخلاقی با درون مایههای فقهی بوده و از سوی یک فقیه به رشته تحریر درآمده، ذیل شریعت نامهها مورد مداقه قرار گرفته است.
الف-۱. الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه کتاب، نوشتهی ابوالحسن ماوردی بغدادی و در زمینهی نهادهای سیاسی از لحاظ فقهی و دستورات شرعی با توجه به مذهب سنیان است. ماوردی در این کتاب به تبیین و توجیه دستگاه خلافت میپردازد و مباحثی، چون شرایط خلیفه، روش انتخاب خلیفه، اختیارات و موارد خلع خلیفه، نهاد وزارت و امارت را مورد اشاره قرار میدهد.
الف–۲. سلوک الملوکسلوک الملوک، نوشتهی فضل الله بن روزبهان خنجی اصفهانی است. با دقت در محتوا و ابواب آن میتوان جایگاه و موقعیت کتاب را در تاریخ سیاسی و اجتماعی اسلام فهمید و از نقش عملی و نظری فقیهان در تبیین مبانی سیاسی و حکومتی آگاه شد. موضوعات گوناگون سلوک الملوک عبارتند از:
- در معنای امام و سلطان و امیر و وزیر نزد اهل شرع، در بیان کیفیت حفظ شریعت و معنای اجتهاد و تعیین شیخ الاسلام و نصب مفتیان، در بیان قضاوت در امصار و شروط و آداب قضاوت، در بیان نصب کردن سلطان محتسب و معنای احتساب، در بیان نصب کردن سلطان داروغگان را در ممالک و تعیین عسسان و نصب والیان مظالم و تعیین حافظان ثغور، در بیان صدقات و کیفیت فراگرفتن آن در عشر و خراج، در بیان احکام حدود تعزیرات و کیفیت اجرای آن (خنجی:۲۸)
الف- ۳. رساله سیاسی نیریزی
از جمله رسائل و کتبی که در شیعه با استفاده از روش تفسیر به بیان اندیشه سیاسی پرداخته، رسالهی سیاسی قطب الدین محمد نیریزی شیرازی است. نویسنده، به علل سقوط صفویه و راه حل بازگشت آنان به قدرت اشاره میکند. این رساله با استفاده از آیات قرآنی و احادیث نبوی و روایات امامان معصوم در سبکی تالیفی به بیان مطالب و دیدگاههای خود میپردازد.
الف-۴. معراج السعاده
کتاب معراج السعاده، نوشته عالم ربانی ملااحمد نراقی دارای تاثیرات عمیق روحی و سازندگی معنوی است. میتوان اخلاق اجتماعی و سیاسی نظری و عملی در خور تعمقی را به یاری آن تحقیق کرد. نویسنده در بخشهایی از کتاب، مباحث ظلم، عدل، تکبر و ... را شرح میدهد و افزون بر بحث از مصادیق فردی این مباحث، مصادیق اجتماعی آن را نیز میکاود. این کتاب با دستورهای اخلاقی خود به قدرت سیاسی و حاکمان سرکش، مهاری میزند و جای هیچ گونه توجیه و تفسیر سویی را درباره ظلم برای قدرتمندان باز نمیگذارد. گرچه در ابتدا به نظر نمیآید این اثر، از سیاست و اندیشه سیاسی سخن گفته باشد، اما با دقت در ظرافتهایی که مرحوم نراقی در مباحث گوناگون اخلاقی به خرج داده است، استنباطات سیاسی و اجتماعی قابل توجهی به دست میآید. در فصلهای گوناگون کتاب، بر شرافت و کرامت انسانی و الهی بودن انسان بارها اذعان شده است:
- هرکه نسبت میان خدا و بندهی او را فی الجمله ادراک کند و رابطه خاصی را که میان خالق و مخلوق است بفهمد، میداند که اهانت بنده، اهانت مولای او است و تحقیر مخلوق، فی الحقیقه تحقیر خالق او است و همین قدر در مذمت او کافی است. (احمد نراقی: ۳۶۱)
علامه نراقی، در کتاب بحثی عمیق در باب فضیلت «عدالت» دارد:
- بدان که عدالت، افضل فضایل است و اشرف کمالات است؛ زیرا دانستی که مستلزم جمیع صفات کمالیه است؛ بلکه عین آنها است، همچنان که جور که ضد آن است، مستلزم جمیع رذایل. (نراقی:۴۸)
و همچنین، به اقسام عدالت اشاره میکند:
- بدان که علمای اخلاق، عادل را سه قسم گفته اند: اول: عادل اکبر و آن شریعت الاهیه است که از جانب حق سبحانه و تعالی صادر شده که محافظت مساوات میان بندگان را نماید. دوم: عادل اوسط و آن سلطان عادل است که تابع شریعت مصطفویه بوده باشد و آن خلیفه ملت و جانشین شریعت است. سوم: عادل اصغر و آن طلا و نقره است که محافظت مساوات در معاملات را مینماید. (نراقی: ۵۰)
معراج السعاده پس از ذکر عدالت در امور گوناگون و برشمردن صفات عالی یک حاکم عادل، به بحث در باب عدالت پادشاه مینشیند و به تبیین ثمرات و برکات این عدالت میپردازد:
- بالجمله مناط کلی در تحصیل کمالات و وصول به مراتب سعادات و کسب معارف و علوم و نشر احکام، عدالت سلطان است و التفات او به اعلای کلمه دین و سعی او در ترویج شریعت سیدالمرسلین و از این جهت در اخبار وارد است که پادشاه عادل شریک است در ثواب هر عبادتی که از هر رعیتی از او صادر شود و سلطان ظالم شریک است در گناه هر معصیتی که از ایشان سر زند. (نراقی: ۵۶)
بحث عمیق معراج السعاده در زمینه عدالت تا آن جا ادامه مییابد که به فواید دنیایی آن میرسد و نویسنده همچون طبیبی به برشمردن فواید داروی خود برای حاکم میپردازد. از جمله آثار مهم و فوایدی که بازگو میکند، ایجاد اعتماد همراه با محبت بین حاکم و مردم، شهرت حاکم در زمان حیات و ممات، دوام ملک و حکومت، آسودگی و احساس رضایت مردم، آبادی و آبادانی کشور و ملک و اسوه شدن کشوری است که در آن عدالت برقرار شده و این خود نشر و بسط نیکی و فضایل در سطح عمومی است. نراقی البته مبحث عدل را بدون ضمانت و به صرف سفارش رها نمیکند؛ بلکه در لوازم و شرایط تحقق عدالت، به بحث و فحص مینشیند. او شرط اول را «توکل» قرار میدهد تا به حکمرانانی که دعوی عدالت پروری و حق خواهی دارند بگوید در هر موقعیتی نمیتوانند بدون در نظر گرفتن ذات ربوبی، قدرتی یا اقتداری داشته باشند. علت این تاکید، آن است که قدرت همواره با تکبر همراه است لذا، کنترل درونی و مراقبه باید بیش از همه درباره صاحبان قدرت به کار رود. پس از آن که صاحب اقتدار فهمید در برابر ذات ربوبی، همیشه باید ناتوان باشد و قدرتمند حقیقی فقط خداوند است، شرط بعدی شریعت داشتن و بر قوانین الهی گردن نهادن است. نراقی نخستین اثر پاس داشتن قوانین الهی را سرایت آن به تمام شئون جامعه میداند. این ظرافتهای مطرح شده برای تحقق عدل، زمانی کامل میشود که طرف اصلی قضیه، به گفتهی علامه نراقی، رعایا و برایا، بتوانند امنیت و رضایت داشته باشند. برای معراج السعاده، رعایت حال طرف دوم قضیه (مردم) بسیار بیشتر از حکومت کنندگان است و این رگهی مردمی بودن و احساس مسئولیت داشتن در برابر مردم، از نکات مهم و قابل توجه در این کتاب است. معراج السعاده درباره مردم داری تا آن جا پیش میرود که هر چه این مردم ضعیفتر و مظلومتر باشند، درجهی مراعات حالشان بالاتر میرود و در جلب قلوب و التیام دردشان باید بیشتر کوشید:
- تظلم رعیت، نشان عدل پادشاه است و به درد دل همه کس رسیدن... شکوه دادخواهان، فر پادشاهی است؛ دلجویی سر و پا برهنگان، شکرانهی صاحب کلاهی. (نراقی: ۳۷۷)
دقت در این بخش، اعتقاد برخی را ابطال میکند که مردم و مردم پروری از ویژگیهای فلسفهی سیاسی مغرب زمین بوده و با ترجمه آثار روشنفکری برای نخستین بار به حوزه اندیشه سیاسی اسلام و ایران وارد شده است.
مبحث دیگری که مرحوم نراقی مطرح کرده است و به سیاست و حکومت، اشاره مستقیم دارد، بحث «ظلم»، ریشه یابی و اقسام آن است. نویسنده، زشت بودن ستم را طبق عقول بشری مد نظر قرار میدهد و آن را مطابق اسلام از بزرگترین محرمات برمی شمرد. آن گاه به این نکته اشاره دارد که آثار اخروی و دنیوی ستم با گذشت زمان محو نمیشود و وبال کردار ستمگر است. افزون بر این، این گناه، گردن نسلهای بعدی وی را میگیرد و آنان نیز مکافات پس میدهند. معراج السعاده، همهی منفذهایی را که حاکمان و ظالمان برای توجیه ظلم خود به کار برده اند را میبندد و تا آن جا پیش میرود که آه مظلومی را در خرابی جلال و جبروت دستگاه حکومتی، موثر میداند. کتاب، هم چنین با میزانهای دقیقی که در زمینه عدالت و ظلم به دست میدهد، تفکر باطل «سایه خدا» بودن هر سلطان در مسند قدرتی را به طور تلویحی نفی میکند و صرف قدرتمند بودن را دلیل حقانیت و مشروعیت نمیداند. مرحوم نراقی، در این بحث، با تفکر مشیت الهی در توجیه تحقق حکومت و حقانیت ظالم به مقابله برمی خیزد.
علامه نراقی، در باب نهی از منکر بحث گستردهای دارد. در بخشی از آن با ذکر حدیثی از پیامبر که در آن پرسیده شده بود: از میان شهیدان، کدام یک گرامی ترند، پاسخ حضرت را این گونه میآورد:
- فرمود: مردی که در پیش حاکم ظالمی سخن حق گوید و آن ظالم او را بکشد، و اگر نکشد، دیگر بر او گناه نوشته نمیشود. (نراقی: ۳۹۵)
این دستور البته در کنار اصل «صیانت ذات» و «تقیه» کامل میشود. علامه در تکمیل حدیث مزبور، با استفاده از مذاق شریعت و تفسیر شیعه مینویسد:
- آن چه مذکور شد، در صورتی است که ابتدا مظنه مفسده نداشته باشد.
معراج السعاده در ادامه به کاوش در مفاسد و گرفتاریهای نفسانی صاحب قدرت دنیایی که برای کسب قدرت بیشتر میکوشد، میپردازد و پس از ذکر معایب و خطرات و بیان این تفاصیل، درمان این درد را توجه و تفکر در این مقوله میداند:
- آوازه شهرت و حکومت و فرمانفرمایی و سلطنت و جلال و سروری و علو و برتری، مختص ذات پاک مالک الملوک است که نقص و زوال را در ساحت جلال و کبریایی اش راه نه و هیچ پادشاه ذوی الاقتدار را از اقتفای فرمانش مجال تمرد نیست. (نراقی: ۴۵۷)
از جمله مواضع اخلاقی که علامه نراقی را بار دیگر به مبحث راههای پیشگیری از طغیان قدرت و ریشه یابی آن در نفس بشری و اهمیت مراقبه میکشاند، بخش مربوط به غرور و اهل غرور است. از دید دقیق و تیزبین معراج السعاده، اگر برای اهل عبادت و مالداران و معصیت کنندگان و حتی واعظان و مفتیان نیز «مراقبه» نباشد، این صفت به نابودیشان میکشاند. تیغ انتقاد و دقت ملا احمد نراقی، به سراغ واعظان درباری نیز میرود و هم چنین علل سرکشی طایفهی سلاطین و حکام و صاحبان امر و نهی را هم غرور و استکبار آنها میداند.
ارزش واقعی معراج السعاده در زمینه اندیشه سیاسی، به طور مسلم در این نکته است که کتاب، حاکم و محکوم را در ترازوی نقد قرار میدهد و به داوری مینشیند. نه تنها از «هست»ها سخن میگوید بلکه به «باید»ها نیز توجه کافی دارد. سطر سطر کتاب، این نکته را گوشزد میکند که انسان دوستی، عدالت، تقبیح ظلم، احترام به کرامت انسان، حق و حقیقت خواهی و رعایت مظلوم و صدها عنوان دیگر در سطح و تراز والا در متون اسلامی وجود دارد و به سبب قداست این متون، همیشه رعایت و بدان عمل شده است.
ب. جمع بندی
نکات مهم در گروه متون شریعت نامه را میتوان در چند عنوان و بحث خلاصه کرد:
- این متون از نظر ماهیت به سبب چگونگی استدلال و این که خود را به طور مستقیم مفسر دین و منابع دست اول آن میدانند، مورد توجه جدی جامعه دینی و دارای نوعی قداست و تقدس بوده است. همچنین سفارشها و تاکیداتشان نوعی الزام درونی و مقبولیت وجدانی را دارا میشده است.
- مطرح بودن این آثار از نظر حاکمان و فرمانروایان، به گونهای است که گاه روابط و حدود حقوق، مشروعیت و شئونشان را طبق این دسته متون تعیین میکرده اند.
- این آثار در مقایسه با دیگر متون مشابه اخلاقی در سیاست (اخلاق در حوزه حکمت عملی، اخلاق در اندرزنامه نویسیهای سیاسی و اخلاق در متون ادبی) تاثیر و گیرایی بیشتری داشته اند.
- عدالت و محوریت این بحث در این گروه بسیار جدی است. البته درباره جایگاه عدالت، میان متون تشیع و تسنن، اختلاف جدی وجود دارد. برای متون شیعی شریعت نامه نویسی، عدالت با هیچ اصل و معیار و قاعده و مصلحتی قابل معامله و قیاس نبوده است و نیست. تدبیر همه امور و سامان بخشی همه مسائل جامعه، در پرتو عدالت است که تمکین و وقار و آرامش مییابد.