سعید اسماعیلی، کارگردان تئاتر و هنرمند برگزیده هنر انقلاب مطرح کرد؛
اسماعیلی معتقد است باید از فضای فعلی که در آن سالن‌های تئاتر به فضای بورژوازی تبدیل شده، فاصله بگیریم و می‌گوید: به نظرم همان آثاری که در تئاترشهر و تالار وحدت اجرا می‌شود، اگر به استان‌ها هم برود حتما مورد استقبال قرار می‌گیرد و این‌طور نیست که صرفا برای پایتخت آن‌هم چهارراه ولیعصر کار کنیم و تصورمان این باشد که دیگران نمی‌فهمند.

به گزارش «سدید»؛ سعید اسماعیلی ازجمله هنرمندان سختکوش تئاتر است که بلندپروازی‌های بسیاری دارد. جسارتی مثال‌زدنی که با چاشنی خلاقیت و هنر، نمایش‌های میدانی و عظیمی همچون «فصل‌شیدایی»، «رسول» و ... را رقم زده است. او به واسطه نمایش فصل‌شیدایی در مراسم تقدیر از چهره‌های منتخب هفتمین هفته هنر انقلاب تجلیل شد. نمایشی پرهزینه که ظرفیتش فراتر از سالن‌های تئاتر است و در حین اجرا چیز‌هایی می‌بینید که نمونه‌اش را در کمتر تئاتری دیده‌اید. اسماعیلی در گفتگو با جام‌جم از شرایط تولید نمایش‌های میدانی، جذابیت‌ها و مصائبش می‌گوید و آرزو می‌کند ای‌کاش فضای رقابتی میان هنرمندان به وجود بیاید و چهره‌های برگزیده از دل تولیدات بسیار در یک عرصه رقابتی بیرون بیایند. او معتقد است برای احیای هنر انقلاب باید متولیان فرهنگی و هنرمندان، دوشادوش هم به تولیدات فاخر استمرار بخشند تا در یاد مردم بمانند.

اسماعیلی در گفتگو با جام‌جم نخست از پیشینه فصل‌شیدایی می‌گوید. به گفته وی، پیشینه این اثر به نمایشی به اسم «شب‌آفتابی» برمی‌گردد که بهزاد بهزادپور حدود ۲۰ سال پیش، آن را طراحی و اجرا کرد. نمایشی که در سوله‌ای با حضور ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ تماشاگر شکل گرفت و بنای آن‌هم بر یک اجرای پلی‌بک بود.


وی با اشاره به این‌که در سال ۷۸، احسان محمدحسنی که آن زمان معاون هنری بنیاد حفظ و آثار بود، پیشنهاد اجرای اثری در سبک و سیاق آن نمایش را برای راهیان‌نور در استان خوزستان داده است، اضافه می‌کند: «ستاره‌صبح» حدود ۴۰ شب اجرا داشت و چند دوره در استان خوزستان و گرگان اجرا شد، اما درنهایت به این نتیجه رسیدم که باید هزینه‌ها کمتر و تماشاگر بیشتر شود. به‌همین‌دلیل سوله را حذف و تماشاچی را به ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ نفر رساندیم، قصه‌ها تغییر کرد و نمایش در یک فضای بدون سقف اجرا شد و سازمان اوج از این طرح که ارزان‌تر شده بود و مخاطب بیشتری هم داشت، استقبال کرد و فصل‌شیدایی به سفارش اوج، شکل گرفت.


کارگردان برگزیده تئاتر انقلاب، با بیان این‌که بی‌اغراق دوسوم ایران این نمایش را دیده‌اند، اضافه می‌کند: سال گذشته نیز فصل‌شیدایی تبدیل به یک نسخه عربی شد و در سه نوبت در عراق با عنوان ««قیامه‌الارض» به اجرا درآمد و به‌رغم این‌که مردم عراق چندان با تئاتر آشنا نیستند، اما بسیار از آن استقبال کردند.


آدم‌های پوست‌کلفت و عملیاتی

وی درخصوص دشواری‌های اجرای چنین آثار عظیمی می‌گوید: به نظرم فقط آدم‌های پوست‌کلفت و خیلی عملیاتی می‌توانند آن را سامان دهند، چراکه مسائل فراوانی دارد و با ۱۰۰ تا ۱۵۰ هنرور کار کردن و انفجار و عملیات زنده و نمایش توپ و تانک، یک تیم بسیار سختکوش می‌طلبد. بودجه و امکانات مالی، شرط لازم است، اما کافی نیست. بیش از ۱۵ دوره است که جشنواره تئاتر دفاع‌مقدس برگزار می‌شود آن‌هم با بودجه بسیار زیاد، اما بازهم شما می‌بینید اتفاقی که درخور تأمل باشد کم است. درواقع آنچه در بین هنرمندان کم شده یا پیدا نمی‌شود انگیزه‌های درونی است. نمی‌دانم چه اتفاقی در ما هنرمندان افتاده که اساسا تمایلی نداریم سراغ برخی مفاهیم برویم.


برای اسماعیلی، انگیزه درونی، عامل مهمی به‌منظور انجام کار است. او می‌گوید: سال‌های قبل و در هفته دفاع‌مقدس قطعا یک اتفاق ویژه نمایشی توسط بزرگان در تالار وحدت رخ می‌داد، اما الان نه من و نه شما شاید حتی نتوانیم اسم‌شان را به یاد بیاوریم. نمی‌خواهم منکر اهمیت بودجه شوم، اما آنچه که جای خالی‌اش حس می‌شود جوشش، خلق و ابداعی است که بین هنرمندان اتفاق نمی‌افتد و طبیعتا وقتی چنین چیزی نباشد متولی هم دست و دلش به بودجه‌دادن نمی‌رود.


او همچنین درباره اهمیت درک انتظارات مخاطب در تولید آثار نمایشی می‌گوید: زمانی که من دستیار آقای بهزادپور در فیلم «خداحافظ‌رفیق» بودم او همیشه می‌گفت از هنرمند تروتمیز تئاترشهر و تالاروحدتی فاصله بگیرید، چون اگر ادعای تئاتر برای مردم‌بودن است باید به دل مردم برود. تالار وحدت به لحاظ امکانات و موقعیت دست کارگردان را برای کار باز می‌گذارد، اما آدم‌های خاصی آنجا می‌روند. به نظرم مشکلی که امروز گرفتارش شده‌ایم این است که ما برای خودمان کار می‌کنیم. درواقع یک نمایشی اجرا می‌کنیم که رفقا و تئاتری‌ها بیایند و ببینند و این مدل ثابت‌شده‌ای است.
اسماعیلی معتقد است باید از فضای فعلی که در آن سالن‌های تئاتر به فضای بورژوازی تبدیل شده، فاصله بگیریم و می‌گوید: به نظرم همان آثاری که در تئاترشهر و تالار وحدت اجرا می‌شود، اگر به استان‌ها هم برود حتما مورد استقبال قرار می‌گیرد و این‌طور نیست که صرفا برای پایتخت آن‌هم چهارراه ولیعصر کار کنیم و تصورمان این باشد که دیگران نمی‌فهمند.


مصائب کارگردان تئاتر بودن
اسماعیلی که به‌جد اعتقاد دارد بخش حاکمیتی و هنرمندان، زمین‌گیر پایتخت شده‌اند، اضافه می‌کند: به نظرم یکی از دشوارترین حرفه‌های روی این کره خاکی، کارگردانی تئاتر است آن هم در این شرایط که نه می‌توان هنرپیشه جمع کرد و نه می‌توان سالن تمرین گرفت. نباید همه حمله‌ها هم به سمت هنرمند باشد که فقط خودش هست و قلمش و در مقابل باید بپرسیم چه شرایطی برایش فراهم شده است؟


وی درخصوص ویژگی‌ها و مشکلات نمایش میدانی می‌گوید: بزرگ‌ترین ویژگی‌اش این است که میان مردم می‌رویم و فاصله ما و مخاطب کم می‌شود. ضمن این‌که دست کارگردان در اجرا بسیار باز است و هرکاری که در سالن نمی‌شود کرد، در نمایش میدانی ممکن است. از برف و باران گرفته تا انفجار و دکور‌های بزرگ. آنچه سالن‌های نمایشی در خواب‌شان هم نمی‌بینند، اینجا مقدور است.

 

انتهای پیام/

منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha