به گزارش گروه گفتمان فرهنگ سدید، حجت فاخری/
سبک زندگی فرهنگی به مثابه زیربنای رفتار اقتصادی
اساس اقتصاد هر کشور وابستگی مستقیم و غیر قابل انکاری با سبکِ زندگی دارد که این امر هم ناشی از فرهنگِ غالب و مورد قبول افراد آن جامعه است که بنا و نهادینه شده است. چراکه این مردم یک جامعه هستند که از ارکان اساسی و سازنده اقتصاد هستند و اقتصاد بدون حضور و تأثیر نیروی انسانی قابل تصور نیست. عوامل مختلفی در بیاعتنایی به اقتصاد ملّی وجود دارد که با توجه به موضوع این نوشتار که در موضوع حمایت و مصرف از کالای ایرانی است به دو عامل از عواملی که موجب عدم حمایت لازم از کالای داخلی میشود، اشاره خواهد شد.
[1] خودبینی، توجه به سود شخصی در مقابل سود اجتماعی (فردانیت)
یکی از اصول مذموم که توسط فرهنگِ بیگانه و غربی وارد کشور شده است و موجب آسیبدیدگی فرهنگی شده است و متأسفانه در بخشهای مهم و أثرگذار هم نهادینه شده است. تغییر این فرهنگ به فرهنگِ مطلوب امرِ مشکل و زمانبری خواهد بود.
اصل حُبُّالنفس در نهاد و فطرت هر انسانی نهفته است که تفصیل و اثبات آن در این نوشتار نیست، اما موضوعاً اینکه تمام انسانها دارای بهرهای از آن هستند، شک و شبههای نیست. اما خودبینی و توجه تنها به سودِ شخصی و منافع مادی و اصل حس خودبینی متفاوت از یکدیگر هستند. خود بینی با توجه به سودِ شخصیِ مادی بهصورت مطلق مورد مذمت قرار گرفته است، چه رسد به اینکه در صورت ترجیح سودِ شخصی بر سودِ عمومی و اجتماعی. مصرفِ کالای خارجی و بیگانهگُزینی که با منفعت اجتماعی و عمومی تعارضی روشن دارد، یکی از موارد نامطلوب در این امر فردانیت است، که عوامل مختلفی دارد که در ادامه به برخی از آن اشاره خواهد شد که از ناحیة اصول اسلامی به آن پرداخته میشود.
یکی از عللی که در ترجیح و مصرف کالای خارجی بر کالاهای داخلی است، برمیگردد به اینکه کالاهای خارجی دارای منفعت و فایدة بیشتری نسبت به کالای داخلی دارد و با توجه به عوامل مختلف از قبیل کیفیت و فنآوری و... نسبت به کالاهای داخلی برتری دارد و هر عقلِ شخصی و منفعت طلب آن را انتخاب خواهد کرد، اما این تمام مطلب نیست، بلکه در زندگی اجتماعی تنها نباید به دنبال منافعِ شخصی بود، بلکه در صورتِ تعارض نفع عمومی و نفع شخصی، نفع اجتماعی مقدم است. علاوه بر اینکه این موضوع عقلی است اما دلایلی هم از شریعت دارد.
راهحلهای مختلفی برای از بین رفتن حسّ منفعتگرایی وجود دارد، باتوجه به اینکه موضوع مطمحِ نظر نسبت به جامعة اسلامی ایران است و بررسی شرایط و موانع مصرف کالای داخلی است و دارای نظامی مبتنی بر شرایط اسلامی است، به برخی از اصولی که بنابر شریعت اسلامی بنا نهاده شده است اشاره می شود.
ادلة مورد استفاده در فقه اسلامی
الف. ترجیح فاسد بر افسد؛ در صورتی که ضرری در هر دوطرف انتخابی وجود داشته باشد، ضرری برگزیده میشود که نسبت به دیگری ضرر کمتری دارد. اگرچه انتخاب کالای داخلی موجب متضرر شدن و از دست رفتن هزینهای شخصی شود که این هزینه صرف کالایی بیکیفیت شده است، اما در مقابل چون موجب پویایی اقتصاد و به حرکت درآمدن چرخهای تولید میشود، انتخاب آن بر کالای خارجی ترجیح مییابد.
ب. تقدیم اهم بر مهم؛ حتی با فرض اینکه هر دو کالا دارای منفعت و سودی هستند، اما چون استفاده از کالای داخلی علاوه براینکه دارای سودِ شخصی است ولی موجب سودرسانی به نظام اجتماعی میشود، اهمیت انتخاب آن از کالای خارجی بیشتر است.
ج. الأقرب فالأقرب؛ بنابر این قاعده گرچه نفع و ضرر هر دو طرف انتخاب مساوی هستند و برتری نسبت به هم ندارند، کالایی انتخاب میشود که نفع آن عینیتر و ملموستر باشد و بهکسانی که نزدیکتر هستند برسد و لذا اگر سودی هم میخواهد برسد، افراد جامعه خودمان اولویت دارند.
از منظر روایی و حدیثی
یکی از موضوعاتی که با عناوین و مضامین گوناگونی برای پسندیدن خیر و خیرخواهی برای دیگران بهویژه مسلمین در روایات مختلف از ائمه معصومینعلیهمالسلام رسیده است. طلب خیر برای دیگران بهعنوان یکی از اصول رسیدن به جامعهِ مطلوب است که یکی از مصادیق آن امربهمعروف است که اساس و هدف آن شیوعِ خوبیها در جامعه است. در نامة 31 نهجالبلاغه امیرالمومنینعلیهالسلام به امام حسنعلیهالسلام مینویسند: «ای فرزندِ عزیزم، نفسِ خویش را میزانی بین خود و بین دیگران قرار ده، پس برای دیگران دوست بدار آنچه را که برای خودت دوست میداری و خوش ندار برای دیگران آنچه برای خودت خوش نداری.» بنابراین روایت وقتی انجام عملی باعث آسیب دیدن دیگران میشود، باید از آن پرهیز کرد و نفع دیگران مانند منافع خود فرد است که سعی بر تحفظ کامل آن را دارد. این موضوع به اندازهای مهم است که پیامبرخاتمصلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «ایمانِ آدمی به کمال نمیرسد مگر هنگامیکه دوست داشته باشد برادرش آنچه برای خودش دوست دارد، و ناپسند شمرد برای برادر دینی خود، آنچه برای خود ناپسند میشمرد.» بنابراین عملی که موجب بیکاری و رسیدن ضرری به دیگری از طریق مصرف کالای خارجی جایز نیست.
از منظر اخلاقی
اسلام علاوه بر واجبات شرعی دستورات و قوانین دیگری هم دارد که مربوط به احکامِ شرعی اعم از واجبات و محرمات نیست بلکه مربوط به حوزة اخلاق است. یکی از اموری که مورد اهمیت قرار گرفته است مبحثِ مربوط به ایثار و از خود گذشتگی که تنها اختصاص به میدانِ جنگ نظامی و سخت ندارد، بلکه ایثار سفارشی کلّی است که در تمام زمینههای روزمره انسان در جریان است. در موردِ مصرف کالای داخلی حتی اگر شخصی از مصرف آن متضرر میشود و منفعتی را از دست میدهد، اما اگر این عمل او سببِ خیررسانی به دیگری میشود، کسی این فرد را مورد ملامت و سرزنش قرار نمیدهد که نفعی را از خود سلب کرده است، بلکه مورد تمجید قرار میگیرد. بنابراین از منظر اخلاقی هم لازم است تا استفاده از کالای ایرانی بر دیگر محصولات و کالاها ترجیح یابد و از آن استفاده شود.
[2]تعلیل مصرفِ کالای خارجی از زاویة عملزدگی در سبکِ زندگی
در ذاتِ هر انسانی نهفته است که دیدن غایت و به عبارت دیگر هدف و نتیجة عملی موجب انتخاب او خواهد شد و این امری بدیهی است که احتیاج به دلیل و اثبات ندارد. اما برخی از امور است که غایت، هدف و نتیجه آن مادی و قابل مشاهده نیست و یا اینکه در برخی موارد زود بازده نیست و زمانبر خواهد بود، از این رو نباید نتیجه بهعنوان هدف و ملاک عمل و انتخاب قرار گیرد. ناگفته نماند که نتیجه در انتخاب مهم است و تأثیر دارد اما علتِ تامه در انتخاب نیست. با دقت در پیشرفت دول غربی در صنعت و تولید کالا، انتخاب آن بنابر ملاحظة نتیجه امری است که کاملاً عقلایی و توجیح پذیر است اما از منظر اسلامی دارای اشکالاتی است.
2.1. رابطة وظیفه و نتیجة اجتماعی و دینی
اصلی که در اسلام نسبت به اعمال افراد بشر مورد توجه قرار گرفته است انجام وظایف و تکالیفی است که به آن محول شده است و لاغیر، این مضمون بارها مورد تأکید امام خمینیرحمهالله قرار گرفته است و ایشان همواره میفرمودند: «ما مأمور به وظیفه هستیم» تفسیر این سخن را مقام معظم رهبری بیان کردند که فرمودند این بدان منظور نیست که کاری به نتیجه نداشته باشیم، بلکه نتیجه هم مهم است و اگر وظیفه بهدرستی انجام شود، نتیجة مطلوب را بههمراه خواهد داشت. در مورد مصرف کالای ایرانی هم این قضیه ثابت است که اگر کالای ایرانی مصرف شود منجر به نتیجة تولید و اشتغال و رفع مشکلات اقتصادی خواهد شد. اما این موضوع از این منظر هم مطرح است که همین حاضر بودن نتیجه که در حال حاضر با استفاده از کالای خارجی حاصل میشود، وجود دارد و در کالای ایرانی هنوز به نتیجه نرسیده است و چه بسا با مصرف و انتخاب آن به نتیجه شخصی مورد نظر هم نمیتوان رسید، اما در این موضوع هم باید نفع عمومی و نتیجهایی که برای جامعه دارد را در نظر گرفت.
2.2. تفاوتها و اساسِ سبک زندگی اسلامی- ایرانی و تفاوت آن با سبک زندگی غربی
تفاوتی که در سبکِ زندگی اسلامی_ ایرانی و سبکِ زندگی غربی وجود دارد که این تفاوتی بنیادین و ریشهای هم هست در این است که اساس حکومت و نظام اجتماعی آنان بر اساس اصول مادیای است که خدا در آن هیچ جایگاهی ندارد و جامعهای است که تنها بر اساس حسّ و تجربههای خطاپذیر و محدود بنا شده است. اما در مقابل اسلام، همة مالکیتها را مختص به خدا و رسولان ایشان میداند و حقی برای انسان در مقابل خدا قائل نیست.
یکی از همین امورِ مادّی تأثیرگذار در سبکِ زندگی غربیان مورد توجهشان قرار گرفته است، اصل عملگرایی است که تنها بر اساس ملاکِ خوب بودنی که نتیجه فعلی را بههمراه دارد اقدامی را انجام میدهند که آثار مادّی را به همراه دارد، بر خلاف سبکِ اسلامی که اصل در آن پرداختن به معنویات است و نه مادّیات و تنها داشتن فایدة دنیوی و زودگذر را ملاک عمل قرار نمیدهد و عملی مورد قبول است که متّصف به خیری باشد که سبب سلامت در دنیا و سعادت در آخرت میشود.