گروه فرهنگ و هنر«سدید» پوریا فرجی؛ کشتی باچوخه از گذشته دور با نام خراسان کهن و پهناور عجین بوده است. کشتی باچوخه ریشههای تاریخی مربوط به چند هزار سال دارد. در عصر حاضر دیگر کشتی باچوخه با ریشه دیرین متعلق به فرهنگ حماسی و پهلوانی خراسان به کشورهای همجوار ایران که هنوز نیز بارقههایی از فرهنگ خراسانی کهن را در آنها میتوان یافت، گسترشیافته است. بهگونهای که کشتی باچوخه بهواسطه اشتراکات فرهنگی که میان خود با فرهنگ سرزمین پهناور خوارزم برقرار ساخته بوده، امروزه نشانههایی از خود در فرهنگ اقلیمهای مانده از آن سرزمین در کشورهای تاجیکستان و ترکمنستان امروزی را نیز از خود برجا گذاشته است. در این رابطه کشتی باچوخه خراسان با نامهای «گوراش»، «گولش» و «آلیش» در کشورهای ازبکستان و قزاقستان و تاتارستان مشهور است و رواج دارد که نشان از گسترش فرهنگ پهلوانی، حماسی و ورزشی باچوخه در میان برخی کشورها و سرزمینهای شمال ایران دارد که کمابیش میشود بارقههایی از فرهنگ خراسان پهناور کهن را در آنها مشاهده کرد. ازاینرو هرساله کشتیگیران باچوخه ایرانی از خراسانهای شمالی و رضوی بهعنوان نماینده ایران به تاجیکستان سفر میکنند تا در جریان مسابقات بینالمللی باچوخه در این کشور با حریفان به رقابت بپردازند.
کشتی باچوخه در سال ۱۳۳۰ از سوی نهاد سازمان تربیتبدنی وقت به رسمیت شناخته شد که پسازآن بهمرور کشتی باچوخه از پوسته و لایه فرهنگی و اقلیمی مختص به خود در خراسان فراتر رفت و بهعنوان یک ورزش در سطح ملی ایران شناخته شد. این اتفاق منجر شد تا فصل تازهای از تاریخ فرهنگی کشتی باچوخه آغاز شود که از یک آئین صرفاً پهلوانی و حماسی نیست، بلکه ورزشی با عمیق تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و ایلیاتی است که شایستگی دارد بهعنوان یک ورزش رسمی در کشور موردتوجه حکومت و دولت قرار گیرد.
جامعه تماشاگران کشتی باچوخه از نمونههای بارز نمود اجتماعی پویا در یک بافت قومی و جمعیتی است که حول یک محور فرهنگی و متمسک و وابسته به یک هسته هویتی خاص به یک آئین کهن پایبندی دارند. جامعه تماشاگران کشتی باچوخه را جمعیت زنان و مردان تشکیل میدهد که در موسوم برگزاری این کشتی، با تشکیل یک جامعه تماشاگر عینی و حاضر چند دههزارنفری، بهطور طبیعی یک آوردگاه زنده برای اجرای یک سنت آئینی را شکل داده و نمایش میدهند.
ساختارشناسی کشتی باچوخه
پوشش: نام این کشتی متأثر از بالاپوش نیمهتنهای است که به نام ترکی «چوخه» یا «چُخا» شناخته میشود که در خراسان به آن نیمهتنه «چُقه» نیز گفته میشود؛ زیر آن، قبای کوتاهی پوشیده میشود که کشتیگیر آستینهای آن را تا بالای آرنج به شکل لولهای تا میزند. همچنین کشتیگیر شلوار گشادی شبیه به شلوارهای زرتشتی(کُستی) مشهور به «زیرجامه» یا «دَرپه» میپوشد و آن را با بند نخی محکم میبندد و پاچههای آن شلوار را تا کشاله ران لوله وار تا میزند و با پای برهنه و بدون کفش به میدان مبارزه میروند. از دیگر ویژگیهای لباس کشتیگیر باچوخه شالی است که در پائین نیمهتنه و روی شکم محکم میبندد.
کشتی باچوخه در میدانگاههای فراخ و خاکی برگزار میشود که ازاینرو محل برگزاری این مبارزه و کشتی نیز منحصر به آن است. امروزه در جایجای استانهای خراسان ایران اماکنی مشهور به گود برای برگزاری کشتی باچوخه یافت میشود که ازاینرو میشود به تعدادی از مشهورترین آنها اشاره کرد: گود «چشمه زینل خان
مکان: کشتی باچوخه در میدانگاههای فراخ و خاکی برگزار میشود که ازاینرو محل برگزاری این مبارزه و کشتی نیز منحصر به آن است. امروزه در جایجای استانهای خراسان ایران اماکنی مشهور به گود برای برگزاری کشتی باچوخه یافت میشود که ازاینرو میشود به تعدادی از مشهورترین آنها اشاره کرد: گود «چشمه زینل خان» در اسفراین در خراسان شمالی-گود «پهلوان ججو» در ریواده خراسان رضوی-گود «زیارتگاه سلطان زیرابه» در روستای امام وردی قوچان-گود «امام مرشد» در فاروج خراسان شمالی.
قوانین و ویژگیهای فنی: از تفاوتهای مهم این کشتی با دیگر کشتیهایی که در پهنه فرهنگی، آئینی و ورزشی ایران مرسوم است، عدم اجرای هیچ فنی در وضعیت خاک است و همچنین کشتیگیر در اینگونه کشتی حق ندارد تا از زانوی حریف به پائین استفاده کرده و از این نقطه برای گرفتن کشتی و اجرای فن اقدام کند؛ فنون کشتی باچوخه بیشتر در وضعیت سرپا است و معمولاً کشتیگیرانی که در اصطلاح چپ گارد هستند در این کشتی موفقترند؛ همچنین ازآنجاکه در کشتی باچوخه سرپا کشتی گرفتن و بهرهمندی از فنونی که بیشتر پاها و کمر را درگیر میکند وجود دارد، این ویژگی به جاذبههای رزمی و حماسی باچوخه میافزاید. مجموعه این ویژگیها و قوانین ضمن آنکه به دشواری و سختی کشتی باچوخه افزوده است، موجب میشود تا هیجان و جذابیت این کشتی بیشتر شده و زورآزمایی مناسبتری از سوی حریفان بر یکدیگر ممکن شود.
زمان: در گذشته، زمان در این کشتی مطرح نبوده، اما از وقتی که سازمان تربیتبدنی وقت برای این کشتی جایگاه ویژهای در میان ساختار ورزشی ایران تعیین کرد، مجموعه قوانین و مقرراتی را برای آن در نظر گرفت که زمان ازجمله آنهاست. ازاینرو زمان در نظر گرفتهشده برای کشتی باچوخه ۱۰ دقیقه است.
ضربهفنی: ضربهفنی در این کشتی لحاظ میشود. در گذشته نحوه ضربهفنی شدن حریف به این صورت بوده که باید نشیمن و دست کشتیگیر و یا شانهگاه او با زمین تماس برقرار میکرده است، اما این نحوه به این شکل تغییر کرد که اگر یک شانه حریف به زمین اصابت کند شانه دیگر او باید در زاویه ۴۵ درجه قرار بگیرد تا ضربهفنی شدن حریف برای داور محرز شود.
از دیگر ویژگیهای منحصربهفرد در اینگونه کشتی، نقش و کیفیت حضور پیشکسوت و استاد است. به این شکل که حریف هر کشتیگیر برای دیگری را یک پیشکسوت و استاد پیر تعیین میکند. در یک حلقه بزرگ میایستند، پیشکسوت، شاگردی برجسته از میان شاگردان خود را برای مبارزه انتخاب کرده و به میدان میفرستند
طریقه حریفکِشی: از دیگر ویژگیهای منحصربهفرد در اینگونه کشتی، نقش و کیفیت حضور پیشکسوت و استاد است. به این شکل که حریف هر کشتیگیر برای دیگری را یک پیشکسوت و استاد پیر تعیین میکند. پسازآنکه در میدان صحرایی مسابقه کشتیگیران در یک حلقه بزرگ میایستند، پیشکسوت، شاگردی برجسته از میان شاگردان خود را برای مبارزه انتخاب کرده و به میدان میفرستند و وی در حالت آماده و دوزانو روبهقبله مینشیند و منتظر میشود تا یک پیشکسوت دیگر حریفی برای او از میان شاگردان خود که مناسب مبارزه تا با وی میداند را بهسوی او بفرستد. مبارزه برگزار شده و برنده مشخص میشود.
کیفیت حضور داور در میدان: از دیگر تفاوتهای محسوس و خاص این کشتی با دیگرگونههای آن در پهنه فرهنگی و ورزشی ایران، روش و کیفیت حضور داور در میدان مبارزه است. به این شکل که داور یک دست در پشت کمر کشتیگیر و دست دیگر در پشت کمر کشتیگیر دیگر قرار داده و آنان را به جلو میبرد و آن دو پس از بوسیدن یکدیگر، با قرار دادن دستان خود در گردن یکدیگر و گرفتن یقه یکدیگر و پنجه در پنجه شدن کشتی را آغاز میکنند.
نحوه تداوم مبارزهها در میدان: پس از مشخص شدن برنده مبارزه اول، پیشکسوت دیگری به همان سیاق که در سطر قبلی گفته شد از میان شاگردان خود برای فرد برنده حریف تازه انتخاب میکند و بهسوی او میفرستد و این روند تا پایان آنقدر تکرار میشود تا پهلوان نهایی در آخر تنها کسی باشد که در میدان باقی بماند و بهبیاندیگر، دیگر برای وی حریفی از میان کشتیگیران حاضر یافت نشود و بهاینترتیب او لایق و صاحب دریافت جایزه میشود.
موسیقی کشتی باچوخه: کلیه مراحل کشتی باچوخه دارای موسیقی مختص به خود به تفکیک هر مرحله از ابتدا تا انتها است. ساز بندی این موسیقی را سرنا و دهل تشکیل میدهد و هر بخش، موسیقی همراه با خود را دارد: ۱-آهنگ خبرکردن ۲-آهنگ آغاز مبارزه ۳-آهنگ حین کشتی دو حریف ۴-آهنگ پیروزی ۵- آهنگ شادی مردم در پایان مراسم.
برخی از مهمترین فنون کشتی باچوخه: «پاپیچه چپ»، «پاپیچه راست»، «پاپیچه یکپا دوپا»، «چپانداز»(که مهمترین فن پایهای در باچوخه است)، «چنارانداز»، «کولانداز»(که در کشتیهای آزاد و خصوصاً فرنگی معمول است)، «لنگ پیشرو»، «لنگ آرنج»، «لنگ مغربی»، «لنگ کمر»(که شبیه به یکی از فنون ورزش رزمی جودو است)، «لنگ سرکش»، «لنگ دودست یکدست»، «لنگ یانباش»، «کندن یکپا»، «کندن دوپا»، «درختکن»(که در کشتی آزاد بسیار معمول است)، «پس لنگ از داخل مچ پا»، «پس لنگ از طرفین مچ پا»، «قُل پیچ(قفل دست و لنگ)»، «گاوتاب»، «تاباندن»، «پلنگ شکن» (که در کشتی فرنگی بسیار معمول است) و «داس بُر».
شباهت این حرکات آکروباتیک و ورزشی به برخی فنون کشتی پهلوانی و زورخانهای و باستانی و خصوصاً شباهت این حرکتها به برخی از فنون در کشتی باچوخه خراسان میتواند نشان و گواهی باشد از ریشه آن به قدمت باستانی و چند هزارساله این ورزش در نزد ایرانیان است
زمینه و ظرفیت میراث تاریخی باچوخه
مجموعه یافتههای باستانشناسی در ایران قدمت ورزش کشتی در ایران را به دوران تمدن عیلام میانی میرساند. ازاینرو در سال ۱۳۶۱ و در جریان عملیات احداث جاده در منطقهای در اطراف شهرستان بهبهان در استان خوزستان، بهطور تصادفی یک تابوت متعلق به کیدین هوتران یکم از پادشاهان دوران میانی تمدن عیلام کشف شد که درون این تابوت اشیایی نیز قرار داشت ازجمله یک سینی که بعدها به جام ارجان مشهور شد (به دلیل آنکه محل کشف تابوت در اطراف محوطه شهر باستانی ارجان بود). جام ارجان که متشکل از یک سینی به شکل دایره است دارای نقوش و نشانهها و نمادهایی است که بهطور مدور روی آن حکشده است که ازجمله نقوش روی این سینی تصاویر انسانهایی است که روی دستها مشغول انجام دادن حرکت وارو یا به دوش کشیدن حیوانات وحشی و سنگینوزن هستند که این حرکات ازجمله حرکتهای مشابه ورزشی برای کسب آمادگی جسمانی است که در صدهها پیش در قالب تمرین توسط ورزشکاران کشتیگیر و پهلوانان در خراسان کهن انجام میشده است. ازاینرو شباهت این حرکات آکروباتیک و ورزشی به برخی فنون کشتی پهلوانی و زورخانهای و باستانی و خصوصاً شباهت این حرکتها به برخی از فنون در کشتی باچوخه خراسان میتواند نشان و گواهی باشد از ریشه آن به قدمت باستانی و چند هزارساله این ورزش در نزد ایرانیان است.
در سال ۱۳۹۹ و در جریان مسابقات المپیک ۲۰۲۰ توکیو، ایران تصویر جام ارجان را بهعنوان نماد کاروان ورزشی خود برگزید که این مسئله منجر شد تا اهمیت تاریخی و باستانی این جام بیشتر برای جهانیان و حتی بیشتر از سایر اشیا کشفشده درون تابوت برنزی که از اطراف محوطه باستانی ارجان یافته شده بود نمود عینی داشته و قابلتوجه باشد. کشتی به فرهنگ ورزشی و حماسی و پهلوانی اقلیم تاریخی کهن خوارزم و دیگر استنادات تاریخی موردتوجه کارشناسان حوزه میراث فرهنگی و پژوهشگران فرهنگ مردم قرار دارد. به هر شکل کشتی باچوخه خراسان بهعنوان میراث معنوی پیشتر در فهرست آثار ملی ناملموس کشور ثبتشده است.
کشتی باچوخه به دلیل دارا بودن ریشههای برجسته تاریخی باستانی و ممزوج بودن با فرهنگ کشتی پهلوانی و فرهنگ آئینی، اخلاقی حماسی و ورزشی، جوانمردان در خراسان کهن و پهناور و همچنین گرایشها و شباهتهای زیاد اینگونه کشتی به فرهنگ ورزشی، حماسی و پهلوانی اقلیم تاریخی کهن خوارزم و دیگر استنادات تاریخی موردتوجه کارشناسان حوزه میراث فرهنگی و پژوهشگران فرهنگ مردم قرار دارد. به هر شکل کشتی باچوخه خراسان بهعنوان میراث معنوی پیشتر در فهرست آثار ملی ناملموس کشور ثبتشده است.
ازجمله شواهدی که دال بر قدمت تاریخی کشتی باچوخه مطرح است وجود واژههای ترکی در برخی فنون آن مانند «یانباش» به معنای کندن حریف از زمین است که به قدمت و سابقه ریشهای این کشتی در فرهنگ خوارزم در خراسان کهن بازمیگردد.
شواهدی درباره قدمت تاریخی و اساطیری باچوخه
ازجمله شواهدی که دال بر قدمت تاریخی کشتی باچوخه مطرح است وجود واژههای ترکی در برخی فنون آن مانند «یانباش» به معنای کندن حریف از زمین است که به قدمت و سابقه ریشهای این کشتی در فرهنگ خوارزم در خراسان کهن بازمیگردد. همچنین در گذشته نهچندان دور درباره تعداد دفعاتی که کشتیگیر باید شانه حریفش را برای دستیابی به پیروزی نهایی و قطعی به زمین میرسانده و در اصطلاح او را ضربهفنی میکرده، لازم بوده تا تعداد دفعات ضربهفنی به دو بار میرسیده تا موردقبول قرار میگرفته است؛ لذا این روش به کشتی نیرنگآمیزی اشاره و شباهت زیاد دارد که فردوسی در شاهنامهاش در جریان روایت رزم و کشتی رستم با سهراب به آن اشارهکرده است که این شباهتهای ولو جزئی میتواند به ریشههای اقلیمی-اساطیری ادبیات کهن ایران گرایش و نظر داشته باشد که در جریان امتزاج و همجواری فرهنگ ادبیات کهن فارسی با فرهنگ و ادبیات عامه، این رسم در کشتی باچوخه خراسان از آن روایتهای اساطیری کهن تأثیر پذیرفته باشد.
زمینهها و ظرفیتهای جمعی و اجتماعی باچوخه
خاستگاه و آوردگاه کشتی باچوخه خود گواهی بر جایگاه اجتماعی آن در نظام جمعی جامعه و اقوام خراسانی است. به این شکل که معمولاً در گذشته کشتی باچوخه در مراسم عید نوروز، مراسم عروسی و یا اجتماعات و مراسمهای آئینی برادری مانند صلح و دوستی میان دو طایفه و رفع کدورت و کینه و برقراری دوستی مجدد میان دو قوم انجام میشده است و کشتی باچوخه زینتبخش محفل و مراسم صلح و دوستی و یک عامل شادیآفرین به نشانه همدلی برگزار میشده است که این مسئله نشان از نقش این مراسم آئینی و ورزشی در نوع مناسبات اقوام و طوایف با یکدیگر داشته است. البته که باچوخه امروزه فقط در روزهای ایام نوروز و مراسمهای جشن مانند رسم ختان (ختنه) و مراسم عروسی برگزار میشود.
نکتهای که در کشتی باچوخه به نسبت سایر گونههای این ورزش در ایران و جهان بیشتر ذهن را به خود مشغول میسازد مسئله نقش مدارج و جایگاههای قهرمانی و حتی پهلوانی در این کشتی است. به این صورت که هر کشتیگیر، با هر رتبه و درجه و جایگاه قهرمانی و پهلوانی که دارد و برای نشان دادن اخلاص و نیت خیر خود در شادمان کردن جمع و علاقهمندان به آئینها و مراسمهای محلی و قومی در کشتی باچوخه شرکت میکند؛ لذا پهلوان کشتیگیر باچوخه پیش از هر چیز با هدف رسیدن به یک وحدت اندیشه شامل اصالت دادن به جمع و زیست جمعی، شادی، نشاط جمعی، و هر آنچه شامل پیشینه و جایگاه قهرمانی و پهلوانی و حتی موقعیت اجتماعی و شغلی و تحصیلی خود است را موقتاً به کناری مینهد و با هدف نشاط بخشیدن به جمعی از مردم و تقویت روحیه جمعی و برای پاسداشت و نکوداشت رسوم عالی و ارزنده و ارزشمند قومی و اجتماعی پای به میدان رزم کشتی باچوخه میگذارد.
ضمن آنکه به فرد برنده و قهرمان در کشتی باچوخه جایزهای به نشان یادبود و نمادین تعلق میگیرد، اما به نظر میرسد آنچه برای کشتیگیر قهرمان پیش از هر مشوق دیگر دارای ارزش خاص است، اصل مسئله حماسه توأم با معنویت است
ضمن آنکه به فرد برنده و قهرمان در کشتی باچوخه جایزهای به نشان یادبود و نمادین تعلق میگیرد، اما به نظر میرسد آنچه برای کشتیگیر قهرمان پیش از هر مشوق دیگر دارای ارزش خاص است، اصل مسئله حماسه توأم با معنویت (خودشناسی و هویت شخصی و معناگرایی) است که در طی صدهها بخش قابلتوجهی از شخصیت و ویژگیهای کهنالگویی یک پهلوان خراسانی را شامل میشده است؛ لذا پهلوان بودن ولو به بهانه قهرمان شدن در گود کشتی باچوخه و پهلوان ماندن ولو به بهانه ماندگاری در میان اذهان و در قلب عواطف تودههای عامه مردم و کسب حرمت و احترام از مردم و به دست آوردن مقبولیت اجتماعی و سرمایه اجتماعی میتواند از هر مشوق و جایزه دیگری برای حضور یک کشتیگیر در میدان باچوخه دارای انگیزه و اهمیت بیشتر باشد؛ لذا پهلوان بودن و پهلوان ماندن بهواسطه میدان باچوخه در وهله اول حس معناداشتن فردی و استمرار تکامل هویت شخصی را برای کشتیگیر باچوخه به ارمغان میآورد.
از دیگر نشانههای جمعی این مراسم حضور توأمان زنان و مردان در کنار یکدیگر برای تماشای کشتی باچوخه است. بهطور مثال فروردینماه گذشته در یکی از مشهورترین گودهای کشتی باچوخه در گود چشمه زینل خان اسفراین که محل برگزاری سالیانه باچوخه در سطح ملی و با حضور چوخه کاران از سایر استانهای کشور است، جمعیتی حدوداً ۷۰ هزارنفری شامل زنان و مردان حضور پیداکردهاند و حتی جمعیتی از این میان را خانوادهها تشکیل میدادهاند که به لحاظ عُلقه قومی و طایفهای به این رویداد بهعنوان یک مراسم آئینی و ورزشی گرایش دارند و به این بهانه فضایی را برای شادی و نشاط جمعی و خانوادگی برای خود برگزیده بودند. این جمعیت با نظم و امنیت و هیجان سالم و ریشهدار و بهدوراز حواشی با تمسک بر هویت جمعی و کهنالگویی خود شاهد مبارزه چوخه کاران در میدان مسابقه بودهاند. این سطح از کیفیت در این اجتماع طبیعی است، چون ازآنجاکه یک رویداد و مراسم وارداتی و برون فرهنگی برای اکثریت آن جمعیت محسوب نمیشود و کشتی باچوخه خود فرهنگ بومی و عقبه هویتی خود را نیز با خود به پیوست همراه دارد، تماشاگران از فرهنگ و قوانین و شیوه سنتی و آئینی آن پیروی کرده و در وهله بعدی بهعنوان فرصتی برای برپایی یک رویداد جمعی قومی و پذیرفتهشده نزد افکار عمومی و جمعیتی منسوب به قوم آن را مغتنم میدانند؛ لذا وجود این فرهنگ ذاتی راسخ قومی، موجب پیوند و نظمپذیری و همراهی آن دسته از مردم با آن میشود که عُلقه و گرایش نژادی و قومی و هویتی به این رویداد را ندارند، اما علاقهمند و مشتاق به قرار گرفتن در فضای شور و هیجان و نشاط این رویداد هستند.
باچوخه؛ مؤثر بر دیگر ورزشهای رزمی و حماسی
در ایران امروز دو نوع کشتی نسبت به سایر کشتیهای اقلیمهای گوناگون در ایران مشهورتر است. ابتدا کشتی آزاد که بسیار از کشتی پهلوانی و زورخانهای باستانی خصوصاً از جنبه اندیشه و مشی و روش و فنون تأثیر پذیرفته است و دیگری کشتی فرنگی که ترکیبی از ورزش کشتی داخلی و بینالمللی و بیشتر متأثر از فرهنگ کشتی گرفتن در خارج از فرهنگ ایران است. دراینبین گونههایی مانند کشتی باچوخه به دلیل شباهت در فنون و از جنبه حرکتشناسی، منجر شده تا مقومی ریشهدار برای سایر گونههای کشتی قهرمانی و حتی سایر گونههای رزمی وارداتی در ایران باشد. ازاینرو به اذعان کارشناسان، کشتی باچوخه طی دهههای اخیر توانسته تا بهعنوان مقوم و مکمل و تسهیل بخش در پیشرفت ورزش رزمی وارداتی جودو در ایران عمل کند. این مسئله وقتی شکل عینیتر و واقعیتر به خود میگیرد که ورزش رزمی وارداتی جودو از جنبه برخی از مجموعه فنون به فنون لِنگپایه در کشتی باچوخه شباهت دارد. همچنین فنون متمرکز بر بالاتنه مانند پلنگ شکن که در کشتی آزاد و فراوانتر از آن در کشتی وارداتی فرنگی مورداستفاده کشتیگیران قرار میگیرد نیز در کشتی باچوخه فراوان یافت میشود؛ لذا در طی سالهای گذشته در جریان رشد ورزشهای قهرمانی مانند جودو و کشتی، ورزشکاران و قهرمانانی از خطه خراسان به عرصه ملی و بینالمللی راهیافتهاند که یا مستقیماً و عملاً متأثر از فرهنگ کشتی باچوخه بودهاند و یا آنکه در بوم فرهنگ متأثر از فرهنگ آئینی و سنتی و ورزشی و حماسی و پهلوانی باچوخه زیست و زندگی و کسب آگاهی کردهاند.
کشتی باچوخه و بافت جمعیتی تماشاگران آن شامل زنان و مردان، نمونه عینی و واقعی از حضور زنان برای تماشای یک رویداد ورزشی در کنار مردان است با این امتیاز که یک عقبه بومی و فرهنگی و آئینی، پایههای فرهنگی این اجتماع را بهگونهای تحکیم بخشیده که منجر شده تا یک رویداد ورزشی با خود فرهنگ خود را نیز به پیوست همراه خود داشته باشد
زنان تماشاگر با یک سابقه تاریخی...
این کشتی به دلیل روش و قوانین و ویژگیهای خاص و منحصر به خود مانند پوشش، موسیقی، قوانین و شیوه و روش برگزاری، شیوه و روش کشتی گرفتن، مکان و زمان مختص به خود و خصوصاً پیشینه و قدمت طولانی تاریخی و فرهنگی و اساطیری و اقلیمی خود، قابلیت ثبت جهانی در فهرست آثار ناملموس در فهرست جهانی یونسکو را نیز دارد.
کشتی باچوخه و بافت جمعیتی تماشاگران آن شامل زنان و مردان، نمونه عینی و واقعی از حضور زنان برای تماشای یک رویداد ورزشی در کنار مردان است با این امتیاز که یک عقبه بومی و فرهنگی و آئینی، پایههای فرهنگی این اجتماع را بهگونهای تحکیم بخشیده که منجر شده تا یک رویداد ورزشی با خود فرهنگ خود را نیز به پیوست همراه خود داشته باشد و از حرکت آن بهسوی حواشی و ابتذال و جو و فضای غیرفرهنگی شامل هیجانات کاذب ناسالم بهطور ذاتی و طبیعی جلوگیری کند. درواقع کشتی باچوخه یک رویداد آئینی و ورزشی و پهلوانی و حماسی است که مسیر فرهنگی خاص خود را نیز دارد.
کشتی باچوخه خراسان از جنبه هویتی و معنادهی به یک ورزشکار دارای ویژگیهای قابلتوجه است. ازاینقرار که یک ورزشکار با وجود انبوه مشوقهای مادی و وجود جایزه (بعضاً ناچیز) برای برنده نهایی، پیشتر دریافت مقبولیت اجتماعی و کسب عواطف انسانی عمومی و مردمی از عامه مردم را بهعنوان یک هدف برای خود در نظر میگیرد. مجموع این عوامل پیش از هرکس موجب رشد شخصیت و شاخصهای رشد هویتی فردی در کشتیگیر میشود که ازجمله عوامل مهم تربیت و رشد یک شخصیت سالم محسوب میشود. همچنین رشد بعد معنوی شخصیت کشتیگیر در مواجه با عواطف انسانی مردم و تماشاگران، پیشتر در گرو خودشناسی و معناطلبی فردی کشتیگیر است و مجموعاً تربیت و تهذیب نفس و این قسم مراتب در مسیر رسیدن به کمال انسانی از شاخصهای مهم آئین پهلوانی محسوب میشود که ممزوج با کهنالگوهای نهفته در فرهنگ کشتی باچوخه است.
پیشنهادها و راهکارها برای توسعه فرهنگ کشتی باچوخه
کشتی باچوخه از جنبههای بومی و فرهنگی و ذات مبارزاتی متمایل به فرهنگ پهلوانی، برای هر ایرانی میتواند دارای جذابیت در مسیر شناخت فرهنگ داخلی و ایرانی باشد؛ لذا این مورد میتواند از مهمترین سوژههای رسانهای در تحلیل و بررسی کارشناسی قرار گیرد تا با شناخت فرهنگ چندلایه اصیل اقوام ایرانی موجب توجه افکار عمومی به ثروت و میراث ماندگار تاریخی و ورزشی و حماسی نزد این اقوام باشد. کشتی باچوخه دارای زمینههای عمیق و قابلتوجه تاریخی و اساطیری است که توجه و تحلیل عمیق رسانه روی آن منجر میشود تا مخاطب ایرانی هرچه بیشتر پیرامون داشتههای فرهنگی خود آگاهی یابد. کشتی باچوخه یک زمینه عمیق شامل ظرفیتهای نهفته جامعهشناختی و اجتماعی است که میتواند در یک موسوم و موعد خاص به آوردگاهی برای ایجاد یک اجتماع سالم با هیجانات سالم اجتماعی و نشاط عمومی تبدیل شود؛ لذا بررسی این ظرفیت توسط حوزههای اجتماعی رسانه میتواند به الگودهی و معرفی الگوهای ایرانپایه و درون فرهنگی برای ایجاد نشاط عمومی و شادی جمعی توجه بخشد.
رسانههای ورزشی با هدف ساخت برنامههای محتوا محور تحلیلی میتوانند افکار عمومی را با ظرفیتهای نهفته تاریخی و فرهنگی و حماسی و پهلوانی پیرامون کشتی باچوخه و شباهتهای آن به سایر گونههای کشتی ایرانی و رزمها و ورزشهای وارداتی هرچه بیشتر آگاهی عمومی و خصوصاً علاقهمندان به ورزش را در این راستا تقویت کنند. امروزه نیز کشتی باچوخه تحت نظارت و توجه نهاد رسمی فدراسیون ورزشهای زورخانهای و کشتی پهلوانی قرار دارد که انتظار از این فدراسیون را نهتنها برای حمایت و توجه به گونههای کهن ورزشهای باستانی و زورخانهای و پهلوانی در ایران افزایش میدهد بلکه در جریان سیاستهای مبتنی بر ورزش همگانی این انتظار نیز وجود دارد از داشتههای این کشتی و میراث ماندگار تاریخی و فرهنگی و اساطیری آن غفلت نورزیده و نسبت به احیاء زمینههای رشد فرهنگی آن تلاش کند.
ضروری است تا رسانههای ورزشی نسبت به بررسی و تحلیل جایگاه این کشتی اصیل و بومی و ریشهدار ایرانی همت ورزیده و نسبت به نهادهای مربوطه مانند فدراسیون ورزشهای زورخانهای و کشتی پهلوانی که در رابطه با رشد و گسترش و اشاعه فرهنگ کشتی باچوخه مسئول هستند مطالبه پویا و سازنده داشته باشند. ضروری است تا رسانههای ورزشی نسبت به مطالبه و پیگیری از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در رابطه با مجموعه اقدامات انجامشده و در دست اقدام آن وزارتخانه در رابطه با حفظ ارزش و جایگاه هویتی و اصیل میراث فرهنگی کشتی باچوخه پیگیری رسانهای را داشته باشند و همچنین از آن وزارتخانه و کمیسیون ملی یونسکو-ایران به کم و کیف و چگونگی امکان تحقق ثبت کشتی باچوخه خراسان در فهرست میراث جهانی یونسکو تحلیل و بررسی و پیگیری لازم را داشته باشند.
پینوشت:
مقاله میراث پهلوانی در خراسان، هوشنگ جاوید، انتشارات سوره مهر، ۱۳۹۶
/انتهای پیام/