مراسم رونمایی از کتاب «سرزمین بی‌فصل» درباره زندگی شهید حاج‌حمید تقوی‌فر؛
معاون امورفرهنگی وزیر ارشاد در حاشیه مراسم رونمایی از سرزمین بی‌فصل می‌گوید نثر کتاب، نثری جذاب و صمیمی است. احمدوند عنوان می‌کند: «کتاب، روایتی تاثیرگذار از یک زندگی عاشقانه است و شاید ارزش کتاب نیز ترسیم همین فضای صمیمی و عاشقانه فردی است که بیشتر عمر خود را صرف مجاهدت کرده و حتی شاید برخی‌ها گمان کنند که مجاهدان خدا یا جهاد ارتباطی با زندگی عاشقانه ندارند. اما این کتاب به‌خوبی شخصیت زمینی و دست‌یافتنی‌ای از حاج‌حمید به تصویر کشیده است.
به گزارش «سدید»؛ پیش از ۳ آذر ۹۳ در ایران، کمتر کسی بود که نامش را شنیده باشد. حتی هم‌استانی‌هایش هم می‌گویند حاج‌حمید بی‌نام و نشان بود و میان مردمش گمنام. برخلاف بدون هیاهو بودنش در ایران، اما در عراق «ابومریم» آوازه بلندی داشت. هم میان رزمندگان و هم مردم عادی حاج‌حمید تقوی‌فر را یکی از خودشان می‌دانستند. پس از ۳ آذر ۹۳ نیز با وجود این‌که نامش بیشتر از پیش، بر زبان‌ها جاری شد، ولی هنوز حاج‌حمید برای مردم ناشناخته بود. پس از شهادتش، نقش لبخندهایش بر در و دیوار خیابان‌های ایران و عراق، از دیگر نقاط مشترک این دو همسایه بود. طریق الحسین؛ پُر بود از نام و تصویر ابومریم. سخن‌ها از نامش گفته شد، داستان‌ها از مجاهدتش سراییده و حتی دوربین‌ها برای نشان دادن چهره خستگی‌ناپذیرش به کار گرفته شد، اما هنوز پازل معرفی این سردار ناقص بود. امسال در هفتمین سالگرد شهادت حاج‌حمید تقوی‌فر؛ روایت ۳۵ سال زندگی مشترک او با پروین مرادی، به قلم سمیه عظیمی، با نام «سرزمین بی‌فصل» رونمایی شد. در سال ۹۷ با پیشنهاد مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پروین مرادی به بیان خاطرات و قصه‌های زندگی مشترکش با حاج‌حمید تقوی‌فر پرداخت و امروز ثمره آن گفتگو‌ها و روایت‌ها، کتابی با نام سرزمین بی‌فصل، به قلم سمیه عظیمی است.

کتابی که از «جام‌جم» شروع شد
گرچه روایت‌ها از زبان پری‌خانم است، اما سمیه عظیمی کسی است که توانسته این روایت‌ها را بال و پر دهد و از عالم سخن، روی کاغذ بنشاند تا نام حاج‌حمید ماندگارتر شود. او در کتاب، نه پری‌خانم است و نه حاج‌حمید؛ او کسی است که در ۳۵ سال زندگی مشترک حمید و پری، سفر کرده و حالا به مرور عاشقانه همسفرانش در کتاب پرداخته است.
عظیمی در حاشیه مراسم رونمایی از کتاب سرزمین بی‌فصل، در گفتگو با خبرنگار جام‌جم می‌گوید: «حاج‌حمید تقوی‌فر سال ۱۳۹۳ به شهادت رسید و من نیز مانند خیلی‌ها، پس از شهادتش با او آشنا شدم. همسرم در حال ساخت تیزری مربوط به حاج‌حمید بود که در آن تیزر متوجه شدیم حاج‌حمید ۳۱ سال روزه بوده است. به دنبال فرصت برای آشنایی با این شهید بودم تا این‌که سال ۹۴ به پیشنهاد آقای سینا علی‌محمدی، قرار شد برای صفحه پلاک در ضمیمه چاردیواری جام‌جم؛ مطلبی درباره شهدای مدافع حرم بنویسم. آن روز‌ها من روزنامه‌نگار بودم و برای تهیه مطلب چاردیواری، سراغ خانم پروین مرادی رفتم. یک ساعت تمام پای گفتگو با او نشستم، اما وقتی می‌خواستم گفتگو را پیاده کنم، چیزی در من به سمت نوشتن آن گفتگو نمی‌رفت و نمی‌توانستم این کار را انجام دهم.»
 
دست‌هایم روی کیبورد نمی‌رفت، قلم و کاغذ و کیبورد را کنار گذاشتم و در دلم با حاج‌حمید، حرف زدم؛ گفتم: «حاج‌حمید هرآنچه خودتان می‌خواهید، بنویسید و در نهایت خروجی آن گفتگو «گل‌پری بیداری» در ضمیمه چاردیواری جام‌جم منتشر شد. سال ۹۷ حسن روزی‌طلب، از دوستان مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پیشنهاد کرد درباره حاج‌حمید، کتابی بنویسیم. من هم به‌شدت استقبال کردم. با خانم مرادی تماس گرفتم و ماجرا را گفتم. او نکته‌ای داشت، این‌که هرکسی درباره حاج‌حمید کتاب نوشته، نوشته‌اش ایراد داشته است. به من گفت اگر قول می‌دهی ثانیه به ثانیه نوشته‌هایت را با من بررسی کنی، می‌پذیرم. من هم شرطش را پذیرفتم.

همزمان با گرفتن مصاحبه با خانم مرادی، نوشتن را هم شروع کردم. ابتدا مطلبی روزنامه‌ای نوشتم، چراکه هنوز قلمم، قلم یک روزنامه‌نگار بود. می‌خواستم داستان بنویسم، اما نمی‌توانستم. داوود مرادیان، همسرم، کمک کرد تا بتوانم بخش‌های دراماتیک داستان پری‌خانم و حاج‌حمید را در روایت‌های پری‌خانم پیدا کنم. هر کجا که برایش از پری‌خانم و حاج‌حمید تعریف می‌کردم، پیشنهاد می‌داد تا براساس آن درام، قصه خلق کنم و داستان‌شان را روایت کنم. آن چیزی که امروز می‌بینید، مدد داوود مرادیان است و البته عنایت حاج‌حمید که داوود مرادیان را در کنارم داشتم و توانستم با کمک او بنویسم.»

عظیمی درباره شیوه نگارشش در کتاب سرزمین بی‌فصل، ادعا می‌کند: «خواننده از هر فصل که عبور کند، یک بخش اساسی از روایت را از دست خواهد داد، چراکه شیوه روایت موجود در کتاب غیرخطی است و آغاز و پایان ماجرا را برای مخاب کتابش مشخص نکرده است.»

او عنوان می‌کند: «نقطه قوت سرزمین بی‌فصل نیز همین روایت غیرخطی و غیرتقویمی آن از حاج‌حمید است.»
عظیمی ادامه می‌دهد: «در کشورمان کمتر دیده می‌شود زندگینامه‌ها و خاطرات را داستانی بنویسند. شاید بعضی از نویسندگان تلاش کنند که به خاطرات، داستان بیفزایند. اما تقریبا اکثر روایت‌ها خطی است و نقطه شروع و پایانش مشخص است. اما وقتی نویسنده به خواننده بگوید اگر از یک بخش کتاب بگذری، من در دل داستانم دیگر به سراغ آن بخش نخواهم آمد و قرار نیست در ادامه مجددا از آن مساله بشنوی؛ یعنی خاطراتی که به قلم درآمده است، حالا دیگر خاطرات خود نویسنده هم هست و نویسنده از تمام اجزا و بخش‌های آن خاطرات، به‌راحتی نخواهد گذشت. به نظرم برای مخاطب کتاب؛ جذابیت کتاب به همین روایت‌های غیرخطی از حاج‌حمید است. این کتاب اینگونه نیست که از ابتدا با زندگی حاج‌حمید آغاز شده و در انتها از شهادتش بگوید. بلکه باید خط به خطش را خواند، تا فهمید حاج‌حمید چه سرگذشتی داشته است. با این‌که شیوه تقویمی برای نگارش انتخاب نکردم، اما مخاطب را هم در خواندن خاطرات، آشفته نکرده‌ام و سعی بر این داشته‌ام که مخاطب را به خواندن ترغیب کنم. در کتاب‌های زندگینامه‌ای؛ گاهی می‌توان گریز زد و از بعضی بخش‌ها گذشت، اما من نخواستم در سرزمین بی‌فصل این اتفاق بیفتد، چراکه دغدغه افزایش سرانه مطالعه و کتاب خواندن هموطنانم را دارم و نمی‌خواستم صرفا چیزی برای نوشتن و عبور کردن نوشته باشم. وقتی در فصل اول از سپاه شادگان نوشتم و سپس در فصل دوم از خاطرات کودکی نقل می‌کنم؛ به‌خوبی احساس کردم انگار تمام وجودم آن تصاویر را دیده است و من هم در آنجا حضور داشته‌ام. روایت تمام آن صحنه‌ها، تنها با عنایت حاج‌حمید تقوی‌فر بود. با این‌که داوود مرادیان و سایر افرادی که در ابتدای کتاب از آن‌ها اسم آورده‌ام، در نگارش کتاب نقش جدی داشتند، اما سرزمین بی‌فصل در نهایت چیزی شد که خود حاج‌حمید می‌خواست، چراکه پروین مرادی از هر طرف که می‌رفت، به حاج‌حمید تقوی‌فر می‌رسید و من در کتاب از هر طرف که رفتم، به پروین مرادی رسیدم. برای همین می‌توانم ادعا کنم سرزمین بی‌فصل ادای دین حاج‌حمید به پروین مرادی برای سال‌ها صبوری در کنار او بود.

دلتنگی را طاقت بیاورید
پروین مرادی یا همان پری‌خانم قصه حاج‌حمید، اما از خود حاج‌حمید نیز گمنام‌تر است؛ و شاید روایت کردن پری‌خانم حتی سخت‌تر نیز باشد چرا که مردی که صبوری، سکوت و ایستادگی این زن را در طول زندگی مشترک‌شان دید، حالا در این جمع نیست تا کمی او از حضور پری‌خانم در زندگی‌شان برای‌مان بگوید.
پروین مرادی در گفتگو با خبرنگار جام‌جم می‌گوید زندگی با مرد نظامی، سخت است. او عنوان می‌کند: «حاج‌حمید وقتی به خانه می‌آمد، مدام دنبال انجام کاری بود که جبران عدم حضورش در روز‌هایی که خانه نبود را به ما بفهماند. با این‌که به او متذکر می‌شدم تا استراحت کند، اما او اصرار داشت تا به کار‌های خانه مشغول شود یا ما را به گردش ببرد.»
مرادی، اما می‌گوید نقطه عطف زندگی او با حاج‌حمید، زمانی است که برای مقابله با تروریست‌های تکفیری به عراق رفته بود. او می‌گوید: «وقتی می‌خواست به عراق برود، به حاج‌حمید گفتم اگر بروید ما دلتنگ می‌شویم. اما او گفت من نمی‌توانم بی‌تفاوت باشم، چراکه من با دوستان عراقی‌ام در سپاه بدر، روز و شب سپری کرده‌ام، خندیده‌ام، گریه کرده‌ام، هم‌سفره بوده و کنارشان زندگی کرده‌ام. حالا برادران هم‌رزمم در سپاه بدر، همان مظلومانی هستند که خداوند در قرآن توصیه کرده است اگر صدای‌شان را شنیدید، پاسخ‌شان را بدهید و در مقابل ظلم بایستید. پس شما هم دلتنگی را طاقت بیاورید.»

شهادت، سهم حاج‌حمید از دنیا بود
درمیان مدعوین مراسم رونمایی از کتاب سرزمین بی‌فصل؛ هم‌رزمان شهید حمید تقوی‌فر نیز حضور داشتند. ابوالقاسم الساعدی، هم‌رزم عراقی شهید تقوی‌فر است. او درباره شهید تقوی‌فر می‌گوید حاج‌حمید همیشه در میان معرکه بود و این خصلتی است که از مولا امیرالمومنین الگو برداشته است، چراکه فرمانده همیشه باید در میدان باشد. الساعدی، اما در سخنانش با اشاره به چهره و نقش نظامی شهید تقوی‌فر در عراق، عنوان می‌کند: «پس از فروپاشی دولت صدام؛ شهید تقوی‌فر یکی از سردارانی است که برای شکستن شوکت و جبروت نام آمریکا در منطقه تلاش بسیاری کرد. تا جایی که آمریکا برای ترور شهید، مبلغی را به عنوان جایزه اعلام کرد. ایشان پس از دستور مراجع عراق برای تشکیل بسیج مردمی در مقابل تروریست‌های داعش؛ گروهی را با نام سرایا الخراسان زیر نظر حشدالشعبی تاسیس کرد. شهید تقوی‌فر در ایجاد انگیزه میان جوانان برای مقابله با داعش، نقش ویژه‌ای داشت و در اکثر عملیات‌های نظامی بغداد حضور داشت.»
الساعدی می‌گوید: «با این‌که حاج‌حمید هراسی از گلوله‌های تروریست‌ها نداشت و دیدیم چگونه سینه‌اش از گلوله‌های داعش استقبال کرد، اما پس از ۳۵ سال مجاهدت؛ شهادت حق او از این دنیا بود و یک جایی باید به حق خودش می‌رسید.»

پیشنهاد معاون فرهنگی وزیر ارشاد
معاون امورفرهنگی وزیر ارشاد در حاشیه مراسم رونمایی از سرزمین بی‌فصل می‌گوید نثر کتاب، نثری جذاب و صمیمی است. احمدوند عنوان می‌کند: «کتاب، روایتی تاثیرگذار از یک زندگی عاشقانه است و شاید ارزش کتاب نیز ترسیم همین فضای صمیمی و عاشقانه فردی است که بیشتر عمر خود را صرف مجاهدت کرده و حتی شاید برخی‌ها گمان کنند که مجاهدان خدا یا جهاد ارتباطی با زندگی عاشقانه ندارند. اما این کتاب به‌خوبی شخصیت زمینی و دست‌یافتنی‌ای از حاج‌حمید به تصویر کشیده است. به نظرم باید کتاب را جمع‌خوانی یا هم‌خوانی کرد و حتی کتاب صوتی آن را برای ترویج بیشتر و تبلیغ چنین شخصیت‌هایی تولید نمود.»

یاسر احمدوند ادامه می‌دهد: «برای تولید آثاری از این دست، احتیاج به یک جریان بزرگ مردمی تولید داریم و تاریخ شفاهی موجود را جمع‌آوری و سپس به نثر روان و داستانی دربیاوریم. این اقدام در خوزستان و برای نگارش کتاب حوض خون اتفاق افتاد و کاری حرفه‌ای نیز ارائه شد. به نظر من این جریان را باید به جریانی ملی تبدیل کنیم و موسسات منتشرکننده آثار به سراغ تولید و انتشار آثاری از این دست بروند.»
 
انتهای پیام/
منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha