گروه آیین و اندیشه سدید؛ حدیث منتظری: از حیث وجودی، هرچه هستی چیزی محدودتر باشد، شناخت آن نیز آسانتر است و هرچه سعه و شدت وجودیاش بیشتر باشد، شناخت آن برای عقول و افهام ناقصه، سختتر و دشوارتر است. حال، وجودی که خاتم انبیاء (ص) -که خود به تعبیر عرفا، مصداق فیض منبسط است- دربارهاش میفرماید: «نور دخترم فاطمه (س) از نور خداست»، یا حقیقتی که مصداق «خیر کثیر» به حکم «إنا اعطیناک الکوثر» است را چگونه با عقول و فهمهای محدود خود بتوانیم بشناسیم و بشناسانیم؟!
بهترين طریق برای معرفی ذوات مقدسه معصومین (ع)، رجوع به ثقلین، یعنی کلام قدسی خدا و بیان نورانی خود حضرات معصومین (ع) است. پس برای درک حصهای از نور ذات فاطمه زهرا (س) به ثقلین رجوع کنیم و در پرتو قرآن و حدیث -در حد ظرفیت و سعه وجودی خودمان- بهرمند شویم.
حدیث «لولاک» و حقیقت فاطمه
خداوند متعال در این حدیث شریف قدسی -که در منابع روایی شیعه آمده است- میفرماید: «یا احمد! لَوْلاکَ لماخلقتُ الافلاکَ و لَوْلا علیٌ لماخلقتک و لَوْلا فاطمة لماخلقتکما» (اگر تو نبودی، افلاک را نمیآفریدم و اگر علی نبود، تو را و اگر فاطمه نبود من شما دو نفر را نمیآفریدم). به یک تعبیر، میتوان گفت که عوالم برای انسان کامل و انسان کامل به خاطر ولایت و ولایت به خاطر عظمت بانویی که نور وجودش پیش از آفرینش آسمانها و زمین آفریده و امتحان شده، خلق شده است: «خلق نور فاطمة قبل أن یخلقُ الارضُ و السماء» و یا «فاطمه حوراءُ إنسیه خلقها الله عزوجل مِن نُورِه قبل أن یخلق آدم...»
با این بیان، فهم حدیث لولاک برایمان قدری روشنتر میشود و نیز وجه عنوان «ام ابیها» که رسول خدا (ص) از طریق این خطاب، اشاره به اصل خودشان و مقام حضرت فاطمه زهرا (س) میکنند نیز روشنتر میشود. همچنین از این روایت «لولاک» میتوان تفسیر این بخش از زیارتنامه حضرت را استفاده کرد که در بخشی از آن آمده است: «یا ممتحنة امتحنکِ اللهُ الذی خلقکِ قبلِ أن یَخلُقکِ فوجدکِ لما امتحنکِ صابرة...» (ای امتحان شدهای که امتحانت نموده است خدایی که خلق کرد تو را قبل از اینکه خلق کند تو را؛ پس تو را صابر یافت بر آنچه که امتحانت نمود).
فاطمه زهرا و حدیث کسا
این روایت شریف که از تراث معتبر شیعی است، ما را در شناخت مقام حضرت زهرا (س) یاری میکند. آیتالله بهجت درباره آن میگفتند: «عجایب و غرایبی در حدیث کساء است که خدا میداند، کسی بشمارد که چقدر معجزه در آن است کار بزرگی کرده است.»
آنچه نظر را در این حدیث به خود جلب میکند آن است که راوی آن که خبر از اخبار غیبی آسمانها میدهد، وجود مقدس فاطمه زهرا (س) است. در حدیث کساء، پیامبر اکرم (ص) به خانه امیرالمومنین (ع) تشریف میبرند و پس از سلام به فاطمه (س) و پاسخ سلام ایشان، خبر از وجود ضعفی در بدنشان میدهند و از دخترشان درخواست میکنند که کساء (عبا) یمانی را برایشان بیاورد و بقیه روایت... .
یکی از ظرایف این روایت شریف، در پرسش جبرئیل امین از خدای متعال درباره کیستی اصحاب کساء و اهل بیت پیامبر (ص) و پاسخ خداوند به آن مندرج است؛ حق تعالی در معرفی اهل بیت (ع) میفرماید:
«هم فاطمة و ابوها و بعلُها و بنوها» (آنان؛ فاطمه، پدر فاطمه، شوهرش و فرزندانش هستند). ملاحظه میشود که محور بیان حق تعالی در معرفی اهل بیت (ع)، وجود نورانی فاطمه زهرا (س) است. عظمت و عصمت فاطمه (س) محوریت و مرکزیت اهل کساء است.
در روایتی از امام حسن عسکری (ع) منقول است که «نحن حججُ الله علی خلقِه و جدّتُنا فاطمه حجت الله علینا» (ما حجتهای خدا بر بندگانش هستیم و مادرمان فاطمه حجت خدا بر ماست). آفتاب آمد دلیل آفتاب...
فاطمه؛ حقیقت کوثر
مفسران -از اکثر طبقات عامه تا قاطبه مفسران امامیه- در خصوص سوره کوثر اتفاق دارند که در شأن فاطمه زهرا (س) و ذریه او نازل شده است. (سیوطی١۴٠۴،ج ۶ ۴٠۴؛ قمی ١۴٠۴ ج ٢ ۴۴۵؛ فیض کاشانی ١٣٧٩ ج ۵ ٨٣).
کوثر نیز که دال بر خیر کثیر، نعمت فزاینده و رو به تزاید و تمام نشدنی است، فاطمه (س) است که کوثر وجود است (طباطبایی، ج ٢٠ ۶٣۵).
مرحوم علامه حسنزاده آملی در فصّ فاطمیه مینویسد: «فاطمه معصومه (س) آن کوثری است که همه انهار علوم و معارف از آن کوثر جاری میشوند (حسنزاده آملی ١٣٧٩ :٢۶۵).
فاطمه لیلةالقدر است
«عن ابیعبدالله علیهالسلام أنهُ قال فی(إنا انزلناه فی لیلة القدر): لیلة فاطمة و القدر اللهُ؛ فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر و إنما سُمیت فاطمه لان الخلق فُطِمُوا عن معرفتها». امام صادق (ع) میفرمایند: منظور از «لیلة» در سوره قدر، فاطمه و منظور از قدر، الله است، پس هرکس فاطمه را شناخت، آنگونه که سزاوار شناختن است، به درستی که شب قدر را درک کرده است و غیر از این نیست که فاطمه، فاطمه نامیده شد به خاطر اینکه خلق از شناخت و معرفت او بریده شدهاند.
وقتی حضرت زهرا (س) شب قدر است و شب قدر بهتر از هزار ماه، عظمت این معنا را چه کسی میتواند درک کند؟!
علامه حسنزاده آملی در تفسیر سوره قدر میگوید: سیر حُبی وجود، در قوس نزول، در منازلی است که به شب تعبیر میشود، همانگونه که در سیر صعودی به روز. بعضی شبها لیلةالقدر و بعضی روزها ایام الله است و فاطمه، لیلةالقدر یازده کلام ناطق (اشاره به یازده امام معصوم از نسل حضرت زهرا) است. چنانکه جعفر صادق (ع) گفت کسی که حق معرفت به فاطمه پیدا کند، یعنی به درستی او را بشناسد، لیلةالقدر را ادراک کرده است. ما ادراک ما لیله القدر... یعنی چه کسی حقیقت فاطمه را درک میکند؟ فقط میتوان گفت که شباهت مقام فاطمی با لیلةالقدر در این است که هر دو یک کنز مخفی هستند.
مرحوم حسنزاده آملی در موضعی دیگر میگوید: «اگر چه فاطمه باطن لیلة القدر است؛ اما میتوان به واسطه قرآن صامت و ناطق -که ظرف وجود حضرتش «قرارگاه قرآن» و وعاء نزول و تجلی یازده قرآن ناطق است، او را شناخت و سنت و سیرهاش را الگوی «حیات طیبه» قرار داد. به تعبیر آیتالله جوادی آملی: «...حقیقت حضرت زهرا(س) مثل قرآن، حقیقتی عینی است نه ذهنی، و شخصی است نه معنای کلی، و شاهد حضوری است نه پردهنشین حصولی...»
****
درک عظمت و جایگاه حضرت زهرا (س) بایسته است که صرفاً در وجوه معنوی و عرفانی تلخیص نشود و در ذیل محورهای دیگر هم پیگیری بشود؛ هرچند که مضمون اصلی این نوشتار نیز همان وجه معرفتی وجود نورانی زهرای مرضیه (س) بود و مجالی برای پرداخت تفصیلی به جنبههای دیگر حیات درخشان فاطمه زهرا (س) در چنین مجالی ممکن نیست. مثلاً آنچه به عنوان یک ضرورت اعتقادی مخصوصاً برای شیعه قابل تشخیص است، پرداختن به وجوه اجتماعی حیات زهرای مرضیه (س) است. این مسئله، همچنین ما را به درک عمیقتری از حقیقت ایام فاطمیه میرساند. به بیان دیگر، همانطور که وجوه معرفتی هستی فاطمه زهرا (س) روشنیبخش ظلمات عالم آکنده از کفر و نفاق است، بازخوانی و پایبندی عملی به سلوک و مجاهدتهای اجتماعی و سیاسی دختر بزرگوار پیامبر (ص) نیز محو کننده پردهها و حجابهای ظلمانی است و از این جهت، فاطمیه را باید پلی به سوی ظهور نور حق و محو تاریکیها دانست.
/انتهای پیام/