به گزارش «سدید»؛ حضرت آیتالله خامنهای سال ۱۴۰۱ را بهعنوان سال «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامگذاری کردند. رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی، با تعریف معنای اقتصاد دانشبنیان تأکید کردند: «اقتصاد دانشبنیان موجب کاهش هزینههای تولید میشود؛ بهرهوری را افزایش میدهد که امروز یکی از مشکلات ما کاهش بهرهوری است؛ کیفیّت محصول را افزایش میدهد، بهبود میبخشد و محصولات را رقابتپذیر میکند؛ یعنی در بازارهای جهانی، ما میتوانیم از این محصولات به عنوان محصولات رقابتپذیر استفاده کنیم.» ۱۴۰۱/۰۱/۰۱
علیرضا میرباقری، مؤسس و مدیرعامل شرکت دانشبنیان نوآوران رباتیک و پزشکی سینا است. رسانهی KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر مسائل مرتبط با تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین گفتوگویی کوتاه با آقای میرباقری داشته است.
تعریف شما از مؤسسات و شرکتهای دانشبنیان چیست؟ در سال ۱۴۰۱ این شرکتها چقدر میتوانند به رفع نیازهای کشور کمک کنند؟
بهترین تعریف را خود کارگروه دانشبنیان معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری دارد. از نظر بنده هم شرکتهای دانشبنیان شرکتهایی هستند که ماحصل پژوهش و تحقیقات دانشگاهی را به محصول تبدیل میکنند و عمدتاً در این حوزه میتوان شرکتهای جهشی از دانشگاهها یا محققین و اساتید دانشگاهی را خیلی پررنگتر و جدیتر پیدا کرد؛ اما اینکه در سال ۱۴۰۱ چه نقشی میتوانند برای کشور داشته باشند واقعیت این است که الآن در دنیا، شرکتهای با فناوری بالا و دانشبنیان اقتصاد دنیا را میچرخانند؛ یعنی اقتصاد دانشبنیان میتواند در کل دنیا و برای کشور مؤثر باشد.
چه نسبتی بین حوزه دانشبنیان و اشتغالآفرینی وجود دارد؟
اشتغالآفرینی که ما در حوزه دانشبنیان داریم با آن چیزی که تابهحال در صنعت ما اتفاقافتاده، خیلی متفاوت است. اگر بهصورت کلی به بحث اشتغالآفرینی نگاه کنیم، ممکن است که اشتغالآفرینی در حد اشتغال کارگری باشد و در حد سطوح بالای علم و فناوری نباشد. البته کارگران زحمتکشترین قشر جامعه ما هستند، ولی کارآفرینی در آن سطوح میتواند بسیار سادهتر از کارآفرینی در سطوح بالاتر باشد. هرچه درجات تحصیلی و سطح علم و فناوری بالاتر رود، اشتغالآفرینی در آن حوزه پرهزینهتر و مشکلتر است.
اینکه رهبر انقلاب بحث دانشبنیان و اشتغالآفرینی را کنار هم قرار دادند، اشاره به این موضوع است که اشتغالآفرینی باید در سطوح بالا و در سطوح دانشبنیان موردتوجه قرار بگیرد و ما دیگر نباید بحث اشتغالآفرینی را فقط با یک عدد ببینیم؛ یعنی ما نمیتوانیم بگوییم هزار شغل کارگری درست کردیم، یا هزار فارغالتحصیل مدارج بالای کارشناسیارشد یا دکتری دانشگاههای رده اولمان را سرکار گذاشتیم. ما باید برای آنهایی که از کشور خارج میشوند هم در حوزه دانشبنیان کار و اشتغالآفرینی ایجاد کنیم.
مهمترین موانعی که در کشور ما بر سر راه مراکز و مؤسسات دانشبنیان وجود دارد چه چیزهایی است؟
به نظر من مشکلات اقتصادی، بزرگترین مشکل کشور است. تا زمانی که سرمایهگذاری در بازار ارز و سکه و ملک ایمن و کمخطر و پرسودتر باشد، اجازه نمیدهد سرمایهگذاری در حوزه اقتصاد دانشبنیان اتفاق بیفتد. با بازار بسیار متلاطم کشور و تصمیمهای ناگهانی مثل بیثباتی در سیاستهای ارزی، اصلاً نمیتوان در این اقتصاد کاری انجام داد. به همین خاطر، اقتصاد ما اینهمه ضربه خورده است. به نظر من، اگر یک تصمیم بد اقتصادی کامل انجام شود، بهتر از این است که هر روز تغییرش دهیم. حداقل افراد میتوانند برای کارهایشان برنامهریزی کنند، ولی این اتفاق متأسفانه بههیچوجه در کشور ما نمیافتد و اقتصاد شکننده را بهوجودآورده که به تصمیمات کلان و اقتصاد دانشبنیان کشور ضربه میزند. مشکل عمده و اصلی اشتغالآفرینی ما نبود یک اقتصاد باثبات و سالم و برنامهریزی شده است.
اگر از تجارب فعالیتتان در حوزه دانشبنیان بخواهید به جوانهایی که قصد ورود به این عرصه را دارند نکاتی بگویید به چه چیزهایی اشاره خواهید کرد؟
من در سن ۲۳ سالگی در این حوزه شروع بهکار کردم و برگ برندهام این بود که زیر نظر چند استاد باتجربه کار میکردم. حداقل تجربه من برای جوانترها این است که کارکردن با بزرگان حوزه خودم خیلی به من کمک کرد. در گلوگاهها و جاهایی که دیگر کار خیلی سخت میشد آنها میتوانستند کمک کنند. استفاده از تجربه بزرگان در هر حوزهای میتواند کمککننده باشد. خیلی خطرناک است که جوانها در هیئتمدیرهشان آدمهای باتجربه نداشته باشند و فقط به قدرت جوانی خودشان اکتفا کنند. تجربه افراد قدیمیتر و قدرتمندتر در سطح جامعه میتواند خیلی کمک کند که باید از آن استفاده کنند.
نامگذاری سال جدید به عنوان دانشبنیان، چه فرصتهایی را برای کشور میتواند خلق کند؟
نگاهی که پشت این نامگذاری بوده دقیقاً به این نکته اشاره دارد که ما دیگر باید از اقتصاد نفتی عبور کنیم. البته اقتصاد نفتی پول و ثروت بسیار هنگفتی دارد و ارزش نفت بسیار زیاد است؛ مثلاً، تکنولوژی جراحی رباتیک که طی بیست سال درست شد، ارزشگذاریاش در دنیا صد میلیون دلار است. صد میلیون دلار ارزش فروش نصف روز نفت ایران است؛ یعنی بیست سال کار چهل جوان، معادل نصف روز فروش نفت ایران است. چقدر شرکتهای پیشرفته باید تلاش کنند تا معادل این نصف را ایجاد کنند. ما باید بدانیم که نفت چقدر با ارزش است، ولی میتوان با ارزشتر از نفت را هم درست کرد و نفت را به تکنولوژی تبدیل کرد. میشود کاری کرد که دنیا فقط بهلحاظ نفت به ما وابسته نباشد و نتواند با یک تحریم ساده نفتی ما را متوقف کند. به نظر من، رهبر انقلاب شعار خیلی مناسبی انتخاب کردند و امیدواریم در حد شعار باقی نماند. رهبر انقلاب همواره در حوزههای دانشبنیان و تولید و حمایت از تولید داخلی تأکید داشته و دارند، ولی عملاً در ردههای بعدی اتفاق چشمگیری نمیافتد و در حد شعارهای سال باقی میماند. امیدواریم که امسال واقعاً به این حوزه بیشتر توجه شود و سرمایهگذاریهای جدی اتفاق بیفتد. اگر کشور ما اقتصاد بیماری دارد و به سرمایهگذاریهای بخش خصوصی اجازه نمیدهد در حوزههای دانشبنیان سرمایهگذاری کنند، شاید دیگر وقت آن باشد که خود دولت در حوزه دانشبنیان سرمایهگذاری و حمایتهای جدیتری انجام دهد.
یادم هست که اوایل انقلاب وقتی یک کارخانه میخواست تأسیس شود، زمینش را با قیمتهای خیلی پایین در اختیار تولیدکننده قرار میدادند و وامهای خیلی خوبی هم برای خرید ماشینآلات میدادند؛ ولی الآن هرچه پیگیری میکنیم دیگر از آن خبرها نیست. هیچ زمین مناسبی و تسهیلات چشمگیری به شرکتهای دانشبنیان واگذار نمیشود. دولت باید سرمایهگذاریهای جدیتری بهلحاظ زمین و امکانات برای شرکتهای دانشبنیان فراهم کند تا بتوانند بازارهای جهانی را در اختیار بگیرند، انشاءالله.
/انتهای پیام/
منبع: KHAMENEI.IR