به گزارش «سدید»؛ در نوشتار حاضر نویسنده ضمن تبیین زشتی ناهنجاری دروغ به برخی ویژگیها و شاخصههای دروغگویان اشاره کرده و مضرات همراهی با آنان را بیان نموده است.
از نظر آموزههای اسلام، دروغ همانند شراب، کلید هر شرّ و بدی است؛ یعنی همانطوری که شراب عقل را زائل میکند و انسان را به سوی انواع بدیها و زشتیها سوق میدهد، دروغ نیز اینگونه است که انسان را به سوی هر زشتی میبرد. حضرت امام حسن عسکری (ع) فرمود: جُعِلَت الخَبائثُ کُلّها فی بَیتٍ و جُعِلَ مِفتاحُها الکِذبَ؛ تمام پلیدیها در خانهای نهاده شده و کلید آن دروغ است. (بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۶۲؛ جامعالسعادات، ج۲، ص۳۲۲)
در روایات اسلامی این همانند سازی را میتوان یافت، چنانکه درروایت آمده است: ان الله جعل للشر اقفالا و جعل مفاتیح تلک الاقفال الشراب و الکذب شر من الشراب؛ خدا بر در بدىها و زشتىها قفلهایى زده و شراب را کلید آن قفلها قرار داده، ولى دروغ از شراب هم بدتر است.» (الکافى. ج ۲، ص ۳۳۹، باب الکذب، ح ۳)
از نظر آموزههای اسلامی، انسان نه تنها باید از دروغ اجتناب کند، بلکه باید از دروغگویان نیز دوری گزیند؛ زیرا حتی اگر امروز دروغ دروغگویان متوجه شما نباشد، ولی در نهایت آسیب جدی به شما وارد میکند. بنابراین، عاقل کسی است که از دروغ و دروغگویان اجتناب میکند؛ زیرا نجات و رستگاری در صداقت و راستی و همزیستی با راستگویان است.
سراب دروغگویان
امیرالمومنین علی (ع) از مشورت با دروغگویان باز میدارد و میفرماید: لا تَستَشِرِ الکَذّابَ؛ فإنّهُ کالسَّرابِ: یُقَرِّبُ علَیکَ البَعیدَ و یُبَعِّدُ علَیکَ القَریبَ؛ با دروغگو مشورت مکن؛ چون دروغگو، مانند سراب، دور را در نظرت نزدیک نشان مىدهد و نزدیک را دور. (غررالحکم، شماره حدیث ۱۰۳۵۱)
در حقیقت دروغگو واقعیتها و حقایق را وارونه جلوه میدهد. بنابراین، انسان حقیقتگرای واقعبین نباید دنبال کسی باشد که حقایق و وقایع را به گونهای بیان میکند که، چون سراب از هیچ پایه و بنیادی برخوردار نیست.
دروغگویان نسبت به چیزی که انسان در اختیار دارد، با دروغ خویش او را از آن غافل میسازند. بنابراین، اگر اندکی آب هرچند تلخ در اختیار دارید، دروغگو آن را بیارزش نشان میدهد تا آن را به کناری گذارید؛ در مقابل، سرابی را به شما نشان میدهند که عنصری از حقیقت و واقعیت ندارد، اما ما را مجبور میکند تا نسبت به آن آرزو داشته باشیم. همین آرزوهای بیپایه و اساس است که انسان را به سوی چیزی میکشاند که در نهایت تهی و پوچ است.
بنابراین، دروغگویان خطری بزرگ برای کسانی هستند که با آنان همنشینی دارند یا مشورتخواهی میکنند؛ زیرا دروغگو چیزی که هست را نیست نشان میدهد و چیزی که نیست را هست نشان میدهد؛ چرا که او با حقیقت و واقعیت در تضاد است.
پس دروغگو استاد فریب و غرور است؛ از همین رو خدا ابلیس شیطانی را «غرور» معرفی میکند (حدید، آیه ۱۴)؛ زیرا با انواع و اقسام شیطنتها، سرابنمایی میکند تا جایی که نقد آخرت را نسیه نشان میدهد و نسیه دنیا را نقد مینماید. بنابراین، به امثال عمر بن سعد و خولی و شمر، گندم ری و زر و سیم وعده داده شده را نقد معرفی میکند، و در مقابل وعده «تخلفناپذیر» خدا (روم، آیه ۶) نسبت به آخرت را نسیه میشمارد تا اینگونه مردمان به غرور شیطانی و فریب او، نه تنها آخرت را واگذار کنند، بلکه آخرت را برای دنیای خود رها کنند هرگز به آن نمیرسند؛ همانطوری که عمر سعد و خولی به گندم ری و زر و سیم بسیار نرسیدند، آخرت تخلف ناپذیر خدا را نیز از دست دادند.
خدا در قرآن درباره شیطان دروغگو میفرماید: و بدین گونه براى هر پیامبرى دشمنى از شیطانهاى انس و جن برگماشتیم. بعضى از آنها به بعضى براى فریب یکدیگر سخنان آراسته القا مىکنند؛ و اگر پروردگار تو مىخواست چنین نمیکردند. پس آنان را با آنچه به دروغ مىسازند واگذار میکند؛ و چنین مقرر شده است تا دلهاى کسانى که به آخرت ایمان نمى آورد به آن سخن باطل بگراید و آن را بپسندد و تا اینکه آنچه را باید به دست بیاورند به دست آورند. (انعام، آیات ۱۱۲ و ۱۱۳)
از نظر قرآن، ابلیس شیطانی حتی برای به کرسی نشاندن دروغ خویش از سوگند به خدا نیز بهره میبرد؛ چنانکه خدا میفرماید: براى آن دو (آدم و حوا) سوگند یاد کرد که من قطعا از خیرخواهان شما هستم. پس آن دو را با فریب به سقوط کشانید و، چون آن دو از میوه آن درخت ممنوع چشیدند، برهنگىهایشان بر آنان آشکار شد. (اعراف، آیات ۲۱ و ۲۲)
بنابراین، کسی که با دروغگویان مشورت میکند و با آنان معاشرت و جلوس دارد، از شرور آنان در امان نخواهد بود. یکی از شرور آنان، ایجاد حالتی در انسان است که موجبات شکست او میشود؛ زیرا انسان را در شرایطی از نظر روانی قرار میدهند که داشتههایش را نادیده بگیرد و دنبال سرابی برود که هرگز دست یافتنی نیست.
اینگونه است که مشورت با دروغگویان و بهرهمندی از معاشرت آنان چیزی جز شکست نیست.
خصلت دروغگویان، فریبکاری و غرور است. بنابراین، هرگز نمیتوان به سخنان آنان اعتماد کرد؛ زیرا هیچ مطابقتی میان آنچه میگویند و آنچه هست، وجود ندارد؛ اگر به چیزی نزدیک وعده میدهند، بسیار دور است و به دور وعده میدهند، بسیار نزدیک است؛ زیرا آنان یا گرفتار وارونگی در تشخیص هستند، یا بیمار به باطلگویی و ناحقگویی. بنابراین، نزدیک و دور آنان هرگز صادق نیست و نمیتوان بدان اعتماد کرد. پس اگر گفتند دشمنی نیست، بدانید که دشمنی هست و اگر گفتند دشمنی هست، بدانید که دشمنی نیست. دست کم نسبت به این افراد انسان باید احتیاط کند و به گفته آنان بسنده نکند، بلکه خود جستوجو کند تا حقیقت بر او از طریق دیگر آشکار شود. (اعراف، آیه ۲۰؛ عنکبوت، آیه ۱۲؛ مجادله، آیه ۱۴؛ منافقون، آیه ۱)
از نظر قرآن قلب دروغگویان محل نزول شیاطین است (شعراء، آیات ۲۲۱ و ۲۲۲)؛ بنابراین جز شیطنت از چنین قلبی چیزی بیرون نمیآید و نمیتوان امید داشت که سخنی و رفتاری داشته باشند که با شیطنت آمیخته نباشد. آنان حق و باطل را به هم میآمیزند و چیزی که نشان میدهند آب نیست، بلکه سراب است.
از نظر روانشناسی قرآنی، دروغگویان انسانهایی با قلب بیمارهستند. از همین رو، به منافقان نزدیک هستند که قول و فعل آنان یکی نیست. بیماردلی دروغگویان موجب میشود تا امور را وارونه ببینند و تحلیل کنند و سفارشی را ارائه دهند. بنابراین، از نظر روانشناسی نمیتوان به این افراد اعتماد کرد؛ زیرا قلب مرکز تعقل و تفکر است، وقتی بیمار باشد، نمیتواند درستی امری را تشخیص دهد و راهنمایی کند. از این رو نمیتوان به توصیهها و مشورتهای افراد دروغگو اعتنا کرد؛ چرا که قلب آنان محل نزول شیاطین است که چیزی جز فریب ندارند و مردم را از حق و واقعیت دور میسازند.
بیماری روانی دروغگو
از نظر آموزههای اسلام، به دروغگو نمیتوان اعتماد کرد؛ زیرا تحلیلی که از امور دارد مبتنی بر شیطنت شیاطین است که بر قلب او جاری و ساری میکنند و، چون امور را وارونه میبیند و تحلیل میکند (شعراء، آیات ۲۲۱ و ۲۲۲) نمیتوان به توصیههای دروغگو اعتماد و اعتنا کرد؛ زیرا توصیههایی که دروغگو میکند بنیادش بر باطل است.
همانطوری که دروغگو بیمار روانی است (همان) و دروغگویی بدترین و زشتترین بیماری از بیماریهای روانی است (مستدرکالوسائل، ج۲، ص۱۰۰)، توصیههای دروغگو نیز آسیبهای روانی به کسی میزندکه به دروغگو اعتماد کرده و مشورت میکند.
از نظر قرآن، کسی که به دروغگو اعتماد میکند همانند خود دروغگو گرفتار شکست دنیوی و اخروی میشود و هرگز به نتیجه و سود حقیقی نمیرسد. پس اگر دروغگو زیانکار است (غافر، آیه ۲۸)، اعتماد کردن به توصیه دروغگو نیز موجب زیانکاری خواهد بود.
دروغگو از درک حقایق محروم است؛ زیرا دروغگویى، موجب محرومیّت از درک و دریافت حقایق به ویژه حقایق آیات الهى میشود و امور بر او مشتبه شده و نمیتواند تحلیلی درست از مسائل داشته باشد. (جاثیه، آیات ۷ و۸) بنابراین، کسی که با دروغگو مشورت میکند، با کسی مشورت میکند که امور بر او مشتبه شده است و درک و تحلیل درست از امور و حقایق ندارد؛ پس چنین کسی نمیتواند در کارهایش موفق باشد.
همچنین دروغگو از هدایت الهی محروم خواهد بود و به حق و حقیقت ره نمیجوید؛ زیرا از آنجا که دروغگو محروم از درک حقایق است، براساس سنت و قانون الهی چنین شخصی از هدایت الهی نیز محروم خواهد شد و راه گمراهی را در پیش میگیرد. (زمر، آیه ۶؛ غافر، آیه ۲۸) این بدان معنا خواهد بود که کسی که با دروغگو مشورت میکند و با او همنشینی و معاشرت دارد، از توصیههای او به جایی نمیرسد و جز گمراهی نصیب و بهرهای نخواهد برد.
اگر از نظر قرآن، دروغگو گرفتار نفاق میشود، کسی که با دروغگو مشورت میکند، گرفتار نفاق خواهد شد که این بدترین بیماری روانی در میان بیمارهای روانی است که در قرآن مطرح شده است.
به سخن دیگر، دروغ عاملی برای گرفتاری انسان در امر دین نیز میشود؛ زیرا کسی که عادت به دروغگویی داشت، دلمرده میشود و کم کم در امر دین و اعتقادات نیز دروغ میگوید و نتیجه آن جز نفاق در دین نخواهد بود. (توبه، آیه ۷۷) رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: سه خصلت است که در هر کس باشد منافق است هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند: ۱- در امانت خیانت کند؛ ۲- در سخن دروغ بگوید؛ ۳- در وعده تخلف کند. (محجه البیضاء، ج۵، ص۲۳۸؛ وسائلالشیعه، ج۱۱، ص۲۶۹)
دروغگو بوی تعفن میدهد؛ زیرا دروغ همانند هر گناهی دیگر بوی گندی دارد که انسانهای دارای چشم برزخی آن را استشمام میکنند. این بو چنان بد است که موجب تنفر فرشتگان و لعن دروغگو میشود. کسانی که دروغ ملکه آنان شده باشد، حتی مردم عادی از آنان تنفر دارند و دوست ندارند با آنها نشست و برخاست کنند، هر چند که گاه علت آن را نمیفهمند.
رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: هرگاه مومن بدون عذر دروغ بگوید هفتاد هزار فرشته او را لعنت میکنند و از قلبش بوی گندی بیرون میآید که تا به عرش میرسد؛ آن گاه نگهبانان عرش بر او لعنت میفرستند. (مستدرک الوسائل، ج ۲، ص۱۰۰؛ سفینه البحار، ج ۲، ص۴۷۴؛ جامع السعادات، ج۲، ص۳۲۲) خداوند در قرآن دروغگو را مستحق لعنت و سزاوار خشم خود دانسته است. (نور، آیه ۷)
پس باید گفت کسی که با دروغگو همنشین است و مشاورت و معاشرت دارد، گرفتار چنین تعفنی خواهد شد؛ زیرا آثار این همنشینی و مشورت و معاشرت خود را اینگونه نشان خواهد داد. انسان مومن میبایست از دروغگو پرهیز کند تا آثار زشت و سیاهی دروغگو به او منتقل نشود؛ زیرا دروغ بهویژه دروغ و افترا بستن به خداوند موجب میشود که شخص در قیامت روسیاه محشور شود. خداوند این مطلب را در آیه ۶۰ سوره زمر بیان کرده است.
رسول گرامی اسلام (ص) نیز فرموده است: از دروغ گفتن خودداری کنید، زیرا انسان را روسیاه میکند. (مستدرکالوسائل، ج۲، ص۱۰۰)
باید توجه داشت که مردم در قضاوت خویش، همان طوری که به خود شخص توجه دارند، به دوستان و رفیقان او نیز توجه دارند و میگویند: دوستت کیست تا بگویم کیستی؟
حضرت علی (ع) میفرماید: هر گاه وضع کسی برای شما نامعلوم بود و دین او را نشناختید، به دوستانش نظر کنید.
پس اگر آنها اهل دین و آیین خدا باشند، او نیز پیرو آیین خداست و اگر بر آیین خدا نباشند او نیز بهرهای از آیین حق ندارد. (بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۹۷)
تو اول بگو با کیان زیستی
پس آنگه بگویم که تو کیستی.
بر این اساس، کسی که با دروغگو معاشرت و مشاورت دارد، غیر قابل اعتماد خواهد بود؛ زیرا دروغگو غیر قابل اعتماد است؛ و مردم بر اساس اینکه دوست شما دروغگو است، به خود شما نیز اعتماد نمیکنند؛ چرا که آثار دروغ بیاعتمادی است. شکی نیست که اعتماد مهمترین سرمایه اجتماعی هر انسانی است. فقدان اعتماد از شخص یعنی از دست دادن بزرگترین سرمایه اجتماعی؛ از این رو دروغگو در حکم مرده است. امام علی (ع) فرمودند: دروغگو و مرده هر دو یکسانند، زیرا برتری زنده بر مرده این است که به او اعتماد میشود، پس وقتی در اثر دروغگویی به سخن او اعتماد نشود، زنده بودن او بیفایده گشته، همانند مرده میشود.
(غررالحکم، جلد ۲ صفحه ۱۳۹، حدیث ۲۱۰۴) اصولا انسان به سخن دیگری اعتماد میکند و آن را خبری راست میشمارد. بنابراین، وقتی کسی دروغ میگوید، به اعتماد آن شخص خیانت کرده است. حضرت محمد (ص) فرمودند: خیانت بزرگ این است که به برادرت سخنی بگویی که تو را راستگو میشمارد و تصدیقت میکند، ولی تو به او دروغ بگویی. (نهجالفصاحه، صفحه ۴۵۰، حدیث ۲۱۲۰) دروغگو با این کارها اعتماد دیگران را نسبت به خود از میان میبرد وگاه کار تا جایی پیش میرود که اگر هم راست بگوید، سخنش را دروغ میپندارند. حضرت علی (ع) میفرمایند: دروغگو در آنچه بگوید متهم است، اگرچه دلیل و برهان قوی داشته باشد و گفتارش هم راست باشد. (غررالحکم، جلد ۲ صفحه ۶۴ حدیث ۱۸۴۹)
انتهای پیام/