گفتگو پیرامون نظام تعلیم و تربیت کشور با حضور حسن بنیانیان؛
حسن بنیانیان گفت: بی توجهی عمیق دولت های بعد از انقلاب و بی تفاوتی نمایندگان مردم نسبت به تحولات فرهنگی جامعه، مشکلات ریشه ای علوم انسانی وارداتی می باشد که جو غالب تدریس اساتید است و اجازه نداده اند آرزوی دیرینه امام ورهبری برای اسلامی شدن محیط دانشگاه ها تحقق یابد.

به گزارش «سدید»؛ دانشگاه‌ها از آن جهت که نقشی تربیتی در کارکرد نخبگان فکری جامعه دارند وباید به عنوان قوه عاقله کشور، نقش پزشک برای درمان کارکرد‌های سایر نهاد‌ها وسازمان‌های تربیتی را ایفاکنند، از اهمیت خاصی برخوردارند.

برای آسیب شناسی نظام تعلیم وتربیت اول باید اجزا و روابط این نظام را شناخت ودر مرحله بعد آسیب هر کدام از اجزا ودر ادامه آسیب‌های روابط این اجزا را مورد ارزیابی قرار داد.
گرچه در نگاه اول ذهن‌ها متوجه اموزش و پرورش می‌شود، ولی واقعیت این است که تعلیم وتربیت محصول ارتباط انسان با همه انسان‌ها وهمه سازمان‌ها ونهاد‌های جامعه است ودر شرایط موجود محصول حضور افراد در فضای مجازی می‌باشد.
از این روی، آسیب شناسی تعلیم وتربیت نیازمند بحثی طولانی است.

حسن بنیانیان، دبیر کمیسیون فرهنگی شورای انقلاب فرهنگی گفت: اولین نهاد، تعلیم وتربیت خانواده است که شخصیت افراد در آن‌جا شکل می‌گیرد. همه نصایح پدر ومادر خواهر وبرادر وسایر اعضا در تربیت کودکان تاثیر گذار است، همان‌طور که جو خانواده، گفتگو‌های غیر مستقیم، تابلو نصب شده روی دیوار، گفتگو‌هایی که افراد در تلفن باهم دارند در یک بستر تربیت طبیعی تاثیر گذار است. اگر فضای اصلی خانواده در اسارت رسانه‌های داخلی وخارجی وفضای مجازی قرار گیرد در این شرایط پدر مربی وتعلیم دهنده نخواهد بود بلکه پدر مسئول خریدخانه و مادر سر آشپز می‌شود.

بنیانیان مدرسه را دومین نهاد تربیتی خواند و افزود: دومین نهاد تربیتی که می‌تواند نقشی اساسی در تقویت نهاد خانواده ویا جبران کاستی‌های خانواده داشته باشد، مدرسه است؛ که متاسفانه بدلیل کم توجهی عمیق دولت ها، مجالس شورای اسلامی و کلیت حاکمیت دچار کاستی‌های گسترده، و روند کیفی آن همچنان رو به نزول است.

وی در مورد تاثیر رسانه‌ها بر تعلیم خانواده بیان کرد: سومین نهاد تربیتی رسانه‌های مدرن، از جمله صدا وسیما، ماهواره‌ها و فضای مجازی است که در مجموع نقش آن ها، تاثیری مخرب در اعتقادات، اخلاق ورفتار مخاطبین ایفا می‌کند.
وی همچنین افزود: دانشگاه‌ها از آن جهت که نقشی تربیتی در کارکرد نخبگان فکری جامعه دارند وباید به عنوان قوه عاقله کشور، نقش پزشک برای درمان کارکرد‌های سایر نهاد‌ها وسازمان‌های تربیتی را ایفاکنند، از اهمیت خاصی برخوردارند.

وی در ادامه با عنوان کردن دانشگاه بعنوان چهارمین نهاد اظهار داشت: بی توجهی عمیق دولت‌های بعد از انقلاب و بی تفاوتی نمایندگان مردم نسبت به تحولات فرهنگی جامعه، مشکلات ریشه‌ای علوم انسانی وارداتی می‌باشد که جو غالب تدریس اساتید است و اجازه نداده اند آرزوی دیرینه امام ورهبری برای اسلامی شدن محیط دانشگاه‌ها تحقق یابد.

بنیانیان از نقش موثر علم و فناوری مدرن در تحولات جامعه عنوان کرد و افزود: پنجمین نهاد موثر در تعلیم وتربیت جامعه حوزه‌های علمیه، مسجد، منبر، هیئت ومجموعه عناصر نهاد دین است؛ که در گذشته نقش اول در تحولات فرهنگی را ایفا داشته است ودر ۲۰۰ سال اخیر با روی کار آمدن سازمان‌های مدرن به‌تدریج به حاشیه رفته است، این انزوا بیش از آن‌که ریشه در استقرار نهاد‌های مدرن باشد، نتیجه کم تحرکی وغفلت درونی روحانیون بزرگوار برای درک شرایط موجود وندیدن نقش علم وفناوری مدرن در تحولات جامعه می‌باشد.

وی با اشاره به جلوگیری از نفوذ رسانه‌های جهانی گفت:اگر حوزه‌های علمیه با درک شرایط زمان با سرعت، نشست‌های علمی اضطراری برای چاره اندیشی به منظور احیا مساجد، تقویت حضور عالمان دینی در نظام، تصمیم گیری مردم، نقش آفرینی در رسانه‌های مدرن ومشارکت در بازسازی نظام‌های اجرایی دولت‌ها برگذار نکنند، طبیعی است با رشد روز افزون نفوذ رسانه‌های جهانی، ضربه سنگینی بر نقش آفرینی دین الهی برای حضور در زندگی روزمره خواهیم خورد.

دکتر بنیانیان معتقد است:عامل مهم دیگری که در همه تحلیل‌های نخبگان فکری وفرهنگی از نظر‌ها دور می‌ماند، نقش تربیت کنندگی غیر مستقیم همه سازمان‌های سیاسی، اقتصادی، قضایی، بهداشتی ودرمانی، نظامی، انتظامی ایفا می‌کنند ومعمولابدان بی توجهی می‌کنیم. کافی است روی این سوال‌ها فکر کنیم
آیا نظام مالیاتی ما به راستگویان پاداش می‌دهد یا دروغگویان؟ آیا کارکرد نظام انتخاباتی ما، سلامت نفس نمایندگان مجالس و شورا‌ها راتقویت میکند یا تخریب؟ آیا حضور در کسوت وزیر، استانداری، فرمانداری، مدیرکلی وسایر مدیریت، مردم دوستی، عشق به خدمت، تواضع، سعه صدر و.. راتقویت می‌کند یا تضعیف؟
تمرکز روی این سوالات است که اهمیت توجه به کارکرد فرهنگی همه مدیران در همه سازمان در همه سطوح روشن می‌سازد. ومتوجه می‌شویم، چرا رهبری می‌فرماید همه مدیران موظفند برای تصمیمات مهم خود پیوست فرهنگی واجتماعی تهیه کنند.

این استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فرهنگ در پاسخ سوالمان (اما چه باید کرد؟) بیان داشت: قدم اول، تلاش برای فهم این مطلب از سوی مدیران ارشد سازمان امور اداری کشور است، همانطور که یک پزشک متخصص اول باید طی هفت سال به عنوان پزشک عمومی تمامی نظام‌های تشکیل دهنده نظام بدن یک نگاه علمی به بدن پیدا کنند بعد دوره تخصصی را طی کنند. با همین دلیل باید بپذیریم، هرکس در نظام اجرایی کشور بخواهد به عنوان وزیر، استاندار، مدیرکل، فرماندار، امام جمعه و... نقش آفرینی کند نخست باید دانش علمی ونه تجربی از سه مقوله سیاست، اقتصاد، فرهنگ پیدا کند. تا وقتی مسولیت پیدا کرد این حداقل فهم از پیچیدگی اقتصاد، سیاست وفرهنگ اورا متقاعد کند که در هنگام تصمیم گیری باید از عالمان متعهد این عرصه‌ها دعوت به کمک نمایند، این فهم اولیه لازمه درک اهمیت موضوع تربیت وفرهنگ است.

بنیانیان دومین قدم مهم در اصلاح تعلیم و تربیت را شکل گیری یک نظام ارزیابی ومطالبه کننده علمی دانست و اظهاراتش را اینگونه بیان کرد: قدم مهم دوم، شکل گیری یک نظام ارزیابی ومطالبه کننده علمی است از کارکرد فرهنگی همه وزارت خانه‌ها ودو قوه مقننه و قضاییه است.
این مرکز رصد باید فراقوه‌ای به نهاد رهبری، یا مجلس خبرگان یا مجمع تشخیص مصلحت وابسته شود وسالانه تحولات شاخص‌های کلان فرهنگی را اندازه گیری وروند تحولات شاخص‌ها را منتشر کنند.

قدم سوم، تعریف شاخص‌های کاربردی فرهنگی برای اموزش و پرورش، دانشگاه ها، رسانه ملی، مساجد و... است. واعلام نتایج سالانه برحسب هر شهرستان است.
قدم چهارم، پیش بینی سازوکار‌های تشویقی و تنبیهی برای مدیران در همه دستگاه‌های حکومتی است.
بدین ترتیب احتمال می‌رود که فرهنگ از مظلومیت خارج وانسان‌های فعال در عرصه فرهنگ قدرت پیدا کنند، معلمین شناخته شوند، فاجعه کم سوادی وبی تعهدی بعضی از معلمان، اساتید، تخریب‌های بعضی از روحانیون در کنار خدمات خیل عظیم معلمان دلسوز، استادان فداکار، روحانیون انقلابی و مظلوم و... مدنظر قرار گیرد؛ وجامعه وافکار عمومی برای ضرورت اعمال مدیریت عالمانه در فضای مجازی آماده شود.

منبع؛ قدس آنلاین

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha