سخنرانی مهدی هادوی تهرانی پیرامون اجتهاد؛
هادوی تهرانی گفت: ما بر این باور هستیم که عقل یکی از دو حجت است، البته این تعبیر که حجت ظاهر و باطن تعبیری است که در آن حدیث معروف جمود عقل و جهل وارد شده ولی اصل این مساله جز مسلمات برای کسانی است که با فرهنگ قرآن و فرهنگ اصیل اسلام ناب که تجلی آن در مکتب اهل بیت(ع) است آشنا باشند؛ برخلاف آن نگاهی که حوزه ایمان را در جایی قائل است که زمینه ای برای عقل و فهم بشری نباشد اسلام اصرار دارد بر این دارد که دانستن مقدمه باور است.

به گزارش «سدید»؛ آیت الله مهدی هادوی تهرانی در همایش ملی اجتهاد عقل گرا که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد با بیان اینکه داستان درگیری عقل و دین، داستانی کهن در تاریخ ادیان است اظهار داشت: از همان آغاز که انبیای الهی دعوت خود را آغاز کردند بحران عقل و دین شروع شد.

وی افزود: البته تلقی ما از عقل باید در بحث هایی که پیرامون عقل و دین صورت می گیرد روشن شود، چون گاهی که کلمه عقل را به کار می‌بریم مقصودمان عقل به معنای فلسفی کلمه است یعنی وادی ای که در آن برهان به معنای خاص کلمه جاری است که این معمولا در موارد خاص توسط اشخاص بسیار متخصص مطرح می‌شود.

این استاد برجسته حوزه عنوان کرد: اما بسیاری از آن چه که به عنوان عقل مطرح است و احیانا تعارضات عقل و دین از آن یاد می شود عقل فلسفی به معنای خاص کلمه نیست بلکه یک مفهوم عرفی از عقل است ک این مفهوم عرفی دایره گسترده دستاوردهای بشری را که از طریق وحی به دست نیامده شامل می شود به این دلیل گاهی حتی در تعابیر برخی از بزرگان معاصر خودمان داده های علوم به عنوان مباحث عقلی مطرح می شود در حالی که عقل به معنای مصطلح خاص فلسفی آن در بسیاری از علوم و دانش هایی که داریم به آن معنا جریان ندارد.

وی تصریح کرد: در واقع دستاوردهایی که در حوزه های مختلف بشری وجود دارد به آن معنایی که در فلسفه به طور خاص از آن به عنوان عقل و بحث برهانی یاد می کنیم نیست به خصوص در برخی از زمینه ها بسیار با محدودیت ها مواجه است، این بحران بین عقل و دین در ادیان باعث گرایش هایی بوده مثلا مسیحیت که به یک معنا در بعضی جهات به دلیل برخی از تجربیات تاریخی در مواجهه با برخی از مشکلات به یک معنا پیشگام بوده در همین بحران گرفتار جریانی به نام ایمان گرایی بوده است.

آیت الله مهدی هادوی تهرانی خاطرنشان کرد: ایمان گرایان که بین خوشان نیز طیف های مختلفی را تشکیل می دهند گاهی قائل اند به این که ایمان مستقل از عقل است و برخی از آنها فراتر از این رفته اند و گفته اند عقل و ایمان با یکدیگر درگیر هستند آن جایی که عقل ایمان جایی ندارد.

وی ادامه داد:گاهی این ها در تلاش اند که بگویند باور، عقلانی نیست و سازگاری ندارد، چیزی که با عقل ناسازگار است حوزه ایمان می باشد، این نگاه نقطه مقابل آن نگاهی است که ما در حوزه مباحث اسلامی با آن مواجه هستیم.

این استاد حوزه گفت: ما بر این باور هستیم که عقل یکی از دو حجت است، البته این تعبیر که حجت ظاهر و باطن تعبیری است که در آن حدیث معروف جمود عقل و جهل وارد شده ولی اصل این مساله جز مسلمات برای کسانی است که با فرهنگ قرآن و فرهنگ اصیل اسلام ناب که تجلی آن در مکتب اهل بیت(ع) است آشنا باشند؛ برخلاف آن نگاهی که حوزه ایمان را در جایی قائل است که زمینه ای برای عقل و فهم بشری نباشد اسلام اصرار دارد بر این دارد که دانستن مقدمه باور است.

وی افزود:البته توجه داریم که علم غیر از ایمان و دانستن غیر از باور کردن است، گاهی در تعابیر بزرگانی چون علامه طباطبایی احساس می شود مرز بین باور و علم گویا دقت نشده است، با اینکه ایشان بسیار شخصیتی دقیق است، برخی از جاهایی که ما به علم یاد می کنیم درواقع حوزه باور است چون علم به معنایی اضطراری است.

آیت الله مهدی هادوی تهرانی در این باره توضیح داد:بدین معنا که اگر مقدمات یک دانش برای من فراهم شود حصول آن دانش قهری است مثلا دانش حسی اگر چشم من سالم باشد و در فاصله مناسبی قرار بگیرم که نور کافی از آن به چشم من برسد من آن را می بینم و این دیدن به صورت قهری برای من اتفاق می افتد، در علم خیالی؛ خیال به اصطلاح فلسفی یعنی همان صورت حسی که در خزانه خاطر من است به صورت قهری شکل می گیرد.

وی تصریح کرد: در بحث عقلی ساده ترین نظریه که در واقع یک نظریه آموزشی است و روشی برای آموزش تلقی می شود  نظریه تقشیر است که به ما می گوید وقتی جزئیات را می بینیم و پوسته جزئیات را برمی داریم، آن چه می ماند مفهوم کلی است این نظریه تقشیر در واقع یک نظریه آموزشی است همه این مسائل اضطراری بودن علم را نشان می دهد که اگر مقدمات فراهم شد علم حسی یا خیالی یا عقلی را خواهیم داشت اما باور یا ایمان امری اختیاری است.

این استاد برجسته بیان کرد: ممکن است کسی بداند ولی باور نداشته باشد یقین بالاترین مرتبه علم است در حالی که یقین داشتن به لحاظ علمی، جهد در مقابل ایمان است، وادی ایمان، وادی فعل اختیاری است و علم از نظر اسلام، مقدمه است؛ علم نوعی اتمام حجت است و اگر کسی بر او حجت تمام شد و باور کرد عقاب سنگین تری خواهد داشت.

وی با بیان اینکه دعوای عقل و دین باعث شده در ادیان مختلف ما با سه گرایش مواجه باشیم عنوان کرد:یک گرایش رویکردی نص گراست که بر متون مقدس اصرار دارد، گرایشی دیگر گرایش عقل گراست که نقطه مقابل گرایش نص گراست و اصرار دارد بر عقل، عقلی که در این موارد به کار می رود مقصود آن عقل خاص فلسفی مدرک کلیات نیست بلکه مقصود داده هایی است که بشر از پی وحی به دست می آورد.

آیت الله مهدی هادوی تهرانی اظهار داشت: جریان سومی که در ادیان شکل گرفته جریان رویکرد جامع گراست و می خواهد بین عقل و نقل و عقل و نص، جمع کند این سه رویکرد در همه ادیان الهی وجود داشته و باعث شده مذاهب دراین ادیان با این سه روبکرد شکل بگیرند مثلا در مسیحیت، یک جریان نص گرا و عقل گرا و جامع گرا داریم.

وی بیان کرد: مسیحیت شرقی یا ارتدکس ها جریان نص گرای مسیحی هستند و مسیحیت غربی یا پرتستان ها نیز جریان عقل گرای مسیحی اند و این میانه کاتولیک ها که لفظ آن به معنای جامع است مدعی اند که ما بین عقل و دین جمع کرده ایم، البته گرایش هایی که در خود هر یک از این مذاهب وجود دارد و ذیل آن تقسیمات دیگری است.

این استاد برجسته عنوان کرد:در اسلام نیز با همین سه گرایش مواجه هستیم یعنی رویکرد نص گرا داریم  که در حوزه اسلامی شیعی به عنوان اخباری و در حوزه سنی به عنوان ظاهری از آن ها یاد می کنیم، اخباری های شیعه و ظاهری های سنی اصرار بر این دارند که باید بر متون مقدس توجه داشته باشیم.

وی افزود: البته این گرایش ها طیف بندی می شود مثلا اخباری گری در شیعه با دو جریان مهم مواجه ایم یکی اخباری گری کهن است که مرحوم صدوق و پدر بزرگوارشان نماینده این جریان اند و یکی اخباری گری نوین است که امین استرآبادی سلسله جنبان آن است و البته جریان اصلی اخباری گری که به عنوان جریانی مهم در تاریخ تشیع مطرح است همین است که توسط امین استرآبادی راه افتاد؛ آن اخباری گری کهن بر متن اصرار دارد و اهم توجه به جمع آوری روایات بوده است.

آیت الله مهدی هادوی تهرانی خاطرنشان کرد: میراث روایی شیعه عمدتا توسط جریان اخباری حفظ شده است، یعنی اخباری ها این خدمت را به شیعه کرده اند که این میراث روایی را حفظ کرده اند حتی برخی از دوستان معاصر عملا گرایش آنها اخباری بود و دنبال حدیث رفتند و این خدمتی بود که اخباری ها به شیعه کردند هر چند که اخباری گری به خصوص در جریان امین استرآبادی بسیار خطر آفرین و منجر به این شد که مرحوم بهبهانی آن حرکت مهم را آغاز کند تا این جریان اخباری گری که خطری بسیار بزرگ برای شیعه بود با آن مقابله شود.

وی گفت: دشمنان اسلام به گرایش های اخباری و نص گرای اسلامی علاقه مند هستند نماینده مهم این گرایش در اهل سنت جریان سلفی است حنبلی ها هم اخباری اند به این دلیل فقه سلفی بسیار به فقه حنبلی نزدیک است، در این باره سلفی ها قائل به انفتاح باب اجتهاد هستند، سلفی‌های انتفاحی اما اخباری اند این ها به شدت نص گرا هستند و مخالفان اسلام به این نوع تفکر علاقه دارند و به این دلیل از ابتدای انقلاب اسلامی می بینیم که جریانات نص گرای سنی علیه جمهوری اسلامی ایران تقویت می شوند.

این استاد حوزه افزود: از وهابیت و سلفی گری تا داعش همه سلفی هستند سلفی گری و نص گرایی افراطی بهترین عامل برای از بین بردن دین است و دشمنان با این موضوع آشنا هستند که وقتی یک جریان، نص گرای افراطی شد عملا قدرت تطابق دین با موقعیت ها از بین می‌رود و این دین نمی تواند در صحنه حیات بشری عرض اندام کند به این دلیل این جریانات به شدت مورد توجه مخالفان اسلام است.

وی تصریح کرد: البته نقطه مقابل این جریانات یعنی دیدگاه افراطی آن هم تا حدی برایشان مفید است چون این دیدگاهها باعث می شود نظریاتی مخالف جریان دینی مطرح شود چون افراطیون عقل گرای ادیان که اسلام جریان قیاسی و جناب ابوحنیفه نماینده حوزه فقه محسوب می شود این ها این زمینه را دارند که هر جایی که احساس شود نیاز است یک نظری مخالف نظریات قالب ارائه شود، از این ها به نحوی از آن کمک گرفته شود اما هیچ وقت هیچ جریان عقل گرای افراطی توسط دشمنان اسلام به صورت سیستماتیک مورد حمایت قرار نگرفتند در حالی که جریانات نص گرا به شدت حمایت سیستمی شدند به دلیل آثار سویی که برای دین واسلام دارند.

آیت الله مهدی هادوی تهرانی عنوان کرد: در مقابل دو جریان نص گرای افراطی و عقل گرای افراطی، جریانی که تشیع و اهل بیت(ع) بر ان اصرار داشتند و باید این جریان را بفهمیم و تقویت کنیم همان جریان جامع نگر است و این جریان، عقل و دین را با هم می پذیرد اما برای هر کدام حوزه ها و شرایط ویژگی های خاصی را مطرح می کند و تجربه تاریخی شیعه نشان داده این توانایی را دارد که بتواند در شرایط مختلف پاسخگوی نیازهای روز براساس مبانی و نصوص دینی باشد و اصول فقه شیعی تجلی گاه تلاش دانشمندان شیعه برای یافتن روش هایی بوده که از یک سو مورد پذیرش دین باشد و از سوی دیگر سازگار با دستاوردهای عقل باشد.

وی اظهار داشت: اصول، تجلی این نگرش جامع بوده است و اصول در شیعه فرصتی برای علمای شیعه برای جمع بین عقل و دین است، همچنین اجتهاد نمی تواند عقل گرا نباشد اجتهاد ضرورتا عقل گراست.

این استاد حوزه عنوان کرد: در نظریه اندیشه مدون تلاش کرده ایم این نکته را توضیح بدهیم که در هر زمینه ای از حیات بشر اسلام یک سیستم کامل را ارائه کرده و شامل فسلفه و اخلاق و مکتب و حقوق و …است، باید هر چه بیشتر با منابع دینی آشنا شویم و با فهم مسائل روز تلاش کنیم از زاویه ای بالاتر به پاسخویی شبهات بپردازیم.

منبع:  پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی

ارسال نظر
captcha