گفتگو با مجید شاه‌حسینی؛
یکی از برنامه های پرمخاطب شبکه یک در آن مباحث مهم و جدی مطرح می‌شود و کارشناسان صاحب نام و صاحب نظری در آن حضور پیدا می‌کنند، برنامه «حماسه خوان» است که جمعه شب گذشته میزبان مجید شاه‌حسینی، پژوهشگر و مدرس بود و با بحث سریال «عاشورا» آغاز و به مباحث مهم تاریخی دیگری هم پرداخته شد. همچنین در این گفت‌و‌گو شاه‌حسینی درباره تفاوت سینمای جنگ و دفاع مقدس هم نکاتی را بیان کرد.

به گزارش«سدید»؛ یکی از برنامه‌های پرمخاطب شبکه یک در آن مباحث مهم و جدی مطرح می‌شود و کارشناسان صاحب نام و صاحب نظری در آن حضور پیدا می‌کنند، برنامه «حماسه خوان» است که جمعه شب گذشته میزبان مجید شاه‌حسینی، پژوهشگر و مدرس بود و با بحث سریال «عاشورا» آغاز و به مباحث مهم تاریخی دیگری هم پرداخته شد. همچنین در این گفتگو شاه‌حسینی درباره تفاوت سینمای جنگ و دفاع مقدس هم نکاتی را بیان کرد.

محمد‌علی صمدی، کارشناس برنامه از مهمان درباره سریال «عاشورا» سوال کرد که این سریال را چگونه دیده است که شاه‌حسینی در پاسخ گفت: من سال۱۴۰۰ و در چهلمین دوره از جشنواره فیلم فجر فیلم «موقعیت مهدی» را دیدم. در آن سال ما عضو هیات انتخاب بودیم و به همین دلیل نسخه مفصل‌تری از فیلم را دیدیم که قسمت‌هایی از این سریال را که امروز می‌بینید، جزو آن فیلم بود و، چون باید در زمان جشنواره قرار می‌گرفت، کوتاه شد. از همان جا مشخص بود که با یک پدیده در عرصه سینمای دفاع مقدس مواجه هستیم. برخی دوستان مدیر در سازمان صداوسیما تماس گرفتند و تبریک گفتند. من هم گفتم با این‌که این جشنواره سینمایی است، اما قطعا این تولید تلویزیونی سیمافیلم بهترین کار جشنواره از نظر من است و امیدوارم در جشنواره قدرش دانسته شود؛ بنابراین نظر من از همان جا مشخص بود. الان هم که با بینندگان سریال «عاشورا» را می‌بینیم، نظرم همان است. یعنی یک کار خیلی درست، سخت و سنجیده، به قواره، قاعده و مطابق با ظرف زمانی و مکانی وقوع حوادث اسفند سال۱۳۶۲ و با همه جزییاتش را می‌بینیم.
وی ادامه داد: نمی‌خواهم بگویم این اثر یک کار صددرصد عالی و تراز است، اما کار به لایه‌های بالای الگوی دفاع مقدس کاملا نزدیک است. هم در پشت جبهه و در جا‌هایی که شهر را قاب می‌بندد و هم زندگی رزمندگان. چون یک الگوی زیست هشت ساله بود. رزمندگان درس می‌خواندند، زندگی می‌کردند، ازدواج می‌کردند. فرزند می‌آوردند. می‌جنگیدند. مجروح می‌شدند. شهید می‌شدند. زندگی در جریان بود. این الگوی زیست دفاع مقدس را کاملا در این کار می‌بینیم و به نظرم از این جهت یک کار تراز است و در قیاس با سایر شقوقی که طی این سال‌ها به نام دفاع‌مقدس و با بودجه سینمای دفاع‌مقدس ساخته شده، اما در عمل تقلید ناشیانه‌ای از ضدجنگ‌های آمریکایی واروپایی بوده، قطعا این کار یک سروگردن بلندتر می‌ایستد.

جنگ، موتور تاریخ است

صمدی از شاه حسینی که جزو افراد صاحب‌نظر در این حوزه است و به خوبی می‌تواند سینمای دفاع مقدس را از سینمای ضد جنگ تفکیک کند، مجری درباره این تفکیک سوال کرد و او افزود: شاید بیش از بیست سال است که تفاوت میان زیرشاخه‌های سینمای جنگ را در برنامه‌های مختلف صداوسیما عرض می‌کنم. پاسخ درخوری هم نمی‌گیرم. نه کسی این نظر را رد می‌کند. چون نظر من نیست. یک برداشت کلی از آنچه که در سینمای دنیا ذیل ژانر جنگ اتفاق افتاده است که یک بحث کاملا علمی و سینمایی است و نه کسی اعتنا می‌کند که لااقل دیگر آن اشتباه را مرتکب نشویم. یک توطئه سکوت است. این بار هم ما می‌گوییم. ان‌شاءا... فیلمسازان آینده بشنوند. واقعیت این است از زمانی که سینما متولد شد، ژانر جنگی هم متولد شد که اولین مصادیق صامتش را ما در جنگ جهانی اول داریم. از همان دوره هم گونه جنگ و هم گونه ضدجنگ به عنوان دو زیرگونه مصادیقی ازآن پیدا شده است.
شاه‌حسینی همچنین درباره شباهت دفاع‌مقدس و اربعین عنوان کرد: اصلا تاریخ چیزی نیست جز فاصله میان جنگ‌ها. این تعریفی است که از فلاسفه یونان داریم. این هم یک نگاه به جنگ است که به باور آن، اگر نباشد، بسیاری از پیشرفت‌ها پدید نمی‌آید. بسیاری از اختراعات حاصل نمی‌شود. نگاه سوم که با وقوع انقلاب اسلامی ایران بازتعریف شد و ریشه در عاشورا و صدر اسلام داشت، جنگ را ذیل عنوان تاریخ مقدس می‌فهمد، نه تاریخ عرفی. در جنگ به معنای دفاع‌مقدس شما بخشی از تاریخ مقدس هستید. عقبه‌ای به نام کربلا دارید و آینده‌ای به نام ظهور و در این مسیر در یکی از موکب‌های میان راهی هستید. مثل همین موکب‌های اربعین که فقط کافی است آن مکان‌یاب را که روشن کنید، بگوید موکب و عمود چند هستید و تا مقصد چقدر فاصله دارید. همه سختی‌های این راه پذیرفتنی است. چون در راهی مقدس و به سمت هدفی مقدس گام برمی‌دارید. چیزی نیست که از خودمان اختراع کرده‌باشیم. واقعی‌ترین پدیده‌ای است که در آن زندگی می‌کنیم. اگر پدیده‌ای به بزرگ‌ترین تجمع روی زمین به مدت ۲۰سال تبدیل می‌شود که البته ما در این ۲۰سال دیده‌ایم و از صدر اسلام بوده است، کدام تجمع و سفر را می‌توان در حد اربعین نام برد که زائرانش این طور با پای پیاده به جاده بزنند و همه سختی‌ها را به جان بخرند؟ در یک کلام فرق میان جنگ با دفاع‌مقدس تفاوت میان سفر گردشگری با سفر اربعین است که یکی ذیل تاریخ عرفی اتفاق می‌افتد و دیگری ذیل عنوان تاریخ مقدس. در تاریخ عرفی و سفر معمولی اساس بر لذت و خوشگذرانی است. به ما سخت بگذرد یادمان می‌آید. اما در اربعین همه منطق فرق می‌کند. همه خرج می‌کنند و هیچ کسی بار سنگین برنمی دارد و همه برای رسیدن به آن هدف، سبک بار هستند. دفاع‌مقدس هشت ساله ما این‌گونه بود و بسیاری از افرادی که آن منطق را درک کردند، معتقد بودند دفاع‌مقدس خودش دلیل خودش است. همان‌طور که اربعین دلیل خود است. منطق این نبود که پیروزی یا باخت در آن دخیل باشد. فتح یا عدم‌الفتح در آن سال‌ها معنای عندالحسنین داشت. ممکن است امروز رزمندگانی را پیدا کنید که آن روز‌ها را با منطق تاریخ عرفی و جنگ‌های عادی به خاطر بیاورند. شاید به این دلیل است که من نوعی مکان‌یابم را خاموش کرده‌ام. وقتی خاموش کنم، گم می‌کنم کجای تاریخ هستم. شهروند تاریخ عرفی می‌شوم و گله‌ها و شکایت‌ها شروع می‌شود. اما به محض روشن‌کردن این مکان‌یاب ما شهروند دفاع‌مقدس می‌شویم و همه تعاریف در آنجا فرق می‌کند.

شهید باکری، منطق انسان کامل است

وی در بخش دیگری از این گفتگو درباره سریال «عاشورا» گفت: آن چیزی که در فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» ما شاهد بودیم و همین طور در سریال «عاشورا» که امروز بیننده‌ها شاهد آن هستند، منطق این رشد است. انسان‌هایی که به یک فضای ملکوتی می‌روند که انگار روی زمین محقق شده‌است. البته برای ما فارس‌ها که به زبان فارسی مسلط هستیم، از طریق زیرنویس باید به آن منطق مسلط شویم. اما برای هموطنان آذری این اتصال سریع‌تر اتفاق می‌افتد. آن حال عرفانی آقا مهدی باکری و آقا حمید و خانواده و ارتباط با مردم، خضوع و تواضع، خدمتگزاری، ساده‌زیستی، منطق انسان کامل است. آنچه شما در مدل شخصیت‌پردازی رزمندگان می‌بینید، با یک طنز لطیفی از دوران دفاع‌مقدس می‌بینید. تا به امروز بسیاری از کار‌هایی که با بودجه سینمای دفاع‌مقدس ساخته شده‌اند، متاسفانه مصروف کار‌های ضدجنگ شده است که به تقلید ناشیانه از کار‌های جنگ جهانی اول، دوم، ویتنام و کره ساخته شده و فقط برچسب ایرانی دارد. اصل بر این است که جنگ پدیده منحوسی است که آدم‌ها در چرخ گوشتش له می‌شوند و اختیاری از خود ندارند. جنگ نابودکننده جوانی و ارزش‌های انسانی و کیان خانواده است. در جنگ فساد پشت جبهه، خیانت به هموطنان، باریک شدن مرز میان خودی و دشمن، خودی سیاه و دشمن دوست داشتنی و این‌که گاهی وقت‌ها می‌توان به دشمن از دست خودی‌ها پناه برد و مرگی که هر لحظه قربانی خود را طلب می‌کند و انسان‌هایی که از ترس مرگ هر لحظه می‌میرند. جنگی که مرز خیانت و خدمت خیلی باریک است. در بسیاری از فیلم‌های ضد جنگ تاریخ سینما طرف تا دیروز قهرمان است، اما امروز به دلیلی انگ خیانت می‌خورد و تیرباران می‌شود. تا دیروز شجاع بوده و می‌جنگیده، اما امروز ترسیده و فرار کرده یا به اتهام خودزنی در دادگاه محاکمه و اعدام می‌شود. یعنی مرز میان ارزش‌ها خیلی باریک است. فیلم‌های زیادی با این منطق ساخته شده است. مثل تمام آثار الیور استون که درباره ویتنام ساخته است. یا فیلم «راه‌های افتخار» کوبریک و... به قول شهید آوینی اگر ما سرباز آن جنگ‌ها بودیم، حتما باید ضد جنگ می‌ساختیم. چون ماهیت جنگی که در تاریخ عرفی اتفاق می‌افتد، مبتنی بر ظلم و فساد خواهد بود. آدم‌ها نمی‌دانند برای چه می‌میرند. در ادامه صمدی عنوان کرد: در دو دهه گذشته خیلی تلاش شده است که جنگ ما را هم به این نمونه‌ها و مصادیق متاخری که در توصیف سینمای ضد جنگ راجع‌شان صحبت کردیم، نزدیک کنند. متاسفانه این کار را فقط کسانی که با ماهیت و مبانی جنگ تعارض دارند، انجام نمی‌دهند. بعضی همرزمان شما و رزمندگان جنگ هم وارد این حوزه می‌شوند و این جایی است که بیشتر آدم را گرفتار می‌کند. می‌گویند جنگ بد است و ما هم موافقیم که جنگ قطعا منحوس است، اما ادامه این تفکر است که مشکل درست می‌کند. ممکن است در جنگ، فرماندهان، نیرو‌ها را برای منافع نظامی منطقه قربانی کنند. این‌ها در حوزه پروپاگاندا هم دست‌شان بالا بوده و توانستد این برچسب‌ها را به دفاع مقدس هم بزنند. شما موافق هستید که چنین اتفاقی دارد می‌افتد؟ شاه‌حسینی پاسخ داد: بسیاری از آثاری که در این سال‌ها با بودجه دفاع مقدس کار شده عملا آثار ناشیانه ضدجنگ بوده که به تقلید از آثار آمریکایی و اروپایی ساخته شده است. وی افزود: موفقیت فیلمی مثل موقعیت مهدی و سریالی مثل عاشورا این است که به‌شدت باورپذیر است، چون فطری است و تمام ترس دشمنان جمهوری اسلامی ایران تا به حال این بوده که این زبان مردمی به زبان رایج سینمای ما تبدیل شود.

نزدیک شدن به فرهنگ دفاع مقدس

شاه حسینی تصریح کرد: مگر می‌شود در همه علوم پیشرو، تحریم باشید و مانع‌تان شوند؛ دانشمندان‌تان را ترور کنند، اما استثنائا سینمای‌تان بشود گل سرسبد جشنواره‌های اروپایی؟! و آثار ما یکی در پی دیگری جایزه بگیرد؟! نمی‌خواهم به همه فیلم‌ها که به جشنواره‌های خارجی می‌روند، حکم یکسان بدهم. قطعا فیلم‌های خوبی هم داشتیم که رفتند و جایزه گرفتند. عرضم این است که چرا در این یک مقوله خاص غرب آن‌قدر روشنفکر شده است و با ما راه می‌آید؟ شاه‌حسینی ادامه داد: وقتی دفاع‌مقدس را سیاه، تلخ و تار نشان می‌دهیم همان چیزی است که آن‌ها می‌خواهند. سال‌ها قبل شهید آوینی در سوره به این معنا اشاره کرد که نه هر جایزه‌ای، اما بسیاری از جوایز جشنواره‌های جهانی را با تامل نگاه کنیم. در حوزه ادبیات دفاع‌مقدس و سینمای دفاع‌مقدس در خودتحریمی جدی و شکننده به‌سر می‌بریم. در این عرصه کسانی که معتقدند کار‌های دفاع‌مقدس می‌سازند، فراوانند، اما چون درس این حوزه را محتوایی نیاموختند، تکنیسین هستند. با مفاهیم نسبتی ندارند و بیشتر درپی مونتاژ، صحنه‌های باشکوه و جلوه‌های ویژه هستند که محصول کارشان، دفاع مقدسی نمی‌شود. ما داریم درباره کاری صحبت می‌کنیم که اولین تجربه فیلمساز محسوب می‌شود. به مرز‌های فرهنگ دفاع‌مقدس نزدیک شده است. وظیفه داریم آن را قاب بگیریم و بگوییم این الگوی درست است. اگر بخواهیم برای جنگ هشت‌ساله‌مان واژه جنگ را به‌کار ببریم از این جنس بود؛ پر از روابط انسانی و لطافت، پر از آدم‌های عارف، شوخ‌طبع، صبور و ایثارگر.

/انتهای پیام/

 

منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha