گفتگو با رضا مهراندیش؛
هنگامی که یک رزمنده کتاب خاطرات خود را می‌نویسد یا پشت دوربین قرار می‌گیرد، اثری که خلق کرده جذاب، دیدنی و خواندنی است و مخاطب آن را باور دارد.

به گزارش«سدید»؛ هنگامی که یک رزمنده کتاب خاطرات خود را می‌نویسد یا پشت دوربین قرار می‌گیرد، اثری که خلق کرده جذاب، دیدنی و خواندنی است و مخاطب آن را باور دارد. نوع روایت و زاویه دید اثر مخاطب را با خود به مسیری سوق می‌دهد که می‌توان به آن استناد و برای دیگران هم بازگو کرد. رضا مهراندیش؛ استاد دانشگاه، فیلمساز و نویسنده دفاع‌مقدس از جمله رزمندگانی است که خاطرات خود را در قالب کتاب «زندگی در ارتفاعات» بیان کرده که ظرفیت خوبی برای استقبال مخاطبان دارد.

او درزمینه فیلمسازی، مستند «ستاره‌های شکسته» که از ماندگارترین آثار مستند با موضوع تفحص است، تولید کرد. فرهنگ مکتوب دفاع مقدس، بلندی‌های بهشت و برادر احمد از دیگر آثار رضا مهراندیش در سینمای مستند است و تاسیس مؤسسه تصویر شهر، راه‌اندازی و مؤسس جشنواره فیلم شهر، کارگردانی تلویزیونی تئاتر کانال کمیل، سرپرست معاونت هنری بنیاد حفظ آثار، مشاورفرهنگی شهرداری، مدیر فرهنگی سازمان‌فرهنگی‌-هنری شهرداری، کارگردان تلویزیونی سمفونی خرمشهر ساخته مجید انتظامی و تهیه‌کنندگی مستند وساخت نماآهنگ ازدیگر فعالیت‌های اوست. مهراندیش نبود پژوهش و عدم تغییر نگاه فیلمساز به جنگ را از مهم‌ترین معضلات سینمای دفاع‌مقدس می‌داند. ازنظر او فیلمسازان و نویسندگان برای پژوهش با جدیت وقت نمی‌گذارند. درنتیجه فیلمی‌که بااین‌حساب ساخته می‌شود، درفضای دانشگاهی وعمومی مرجع نمی‌شود.

یادداشت‌نویسی در جنگ

او که در زمان جنگ تحمیلی مثل همه بچه‌ها که عمدتا یا دانش‌آموز یا دانشجو بودند در جبهه‌ها حضور داشته و تجربه همرزمی با رزمندگان گردان‌هایی، چون حمزه، سلمان وانصار را داشته پیرامون شکل‌گیری کتابش می‌گوید: در آن زمان علاقه‌ای به کار خواندن کتاب‌های متفاوت ونوشتن داشتم. یک روز یکی از دوستانم توصیه کرد که در ایام جبهه یادداشت‌نویسی کنم، چون این نوشته‌ها در آینده برای نقل واقعیت‌ها کارآمد خواهد بود. نوشتن را شروع کردم به طوری که خوشبختانه بعضی از عملیات‌ها که در آن حضور داشتم را نیز ثبت کردم. بخشی از این خاطرات در روزنامه جمهوری اسلامی سال۶۷ چاپ شد. بعد‌ها این مجموعه نوشته با عنوان «زندگی در ارتفاعات» منتشر شد.
او پیرامون فضای ناشناخته دفاع‌مقدس می‌گوید: فکرش را بکنید در مرداد سال۶۶ همراه با گردان آماده می‌شدیم که در منطقه دوپازا یک عملیات انجام دهیم. در سینه‌کش و دامنه منطقه من شربت آبلیمو به مناسبت شیرینی تولد در گروهان‌مان تقسیم کردم. این روز آرمانی‌ترین و بهترین ایامی بود که در خط‌مقدم جبهه بودم. به‌خصوص شب‌ها و روز‌هایی که در خط‌مقدم بودیم و با مرگ دست‌و‌پنجه نرم می‌کردیم. احساسم این بود که سرمایه و ذخیره آخرت‌مان خواهد بود. در عملیات مرصاد از ناحیه هر دو پا توسط گلوله تیربار گرونیف مصدوم و یک‌سال خانه‌نشین شدم. این یک‌سال که از ۵مرداد۶۷ شروع شد بیشتر رمان و داستان‌هایی که در کتابخانه خانه پدری‌ام در انتظار مطالعه بودند را خواندم.
مهراندیش که در همان روز‌ها تعداد بسیار زیادی رمان‌های بزرگ و آرمانی که بیشتر در زمینه جنگ و انقلاب بود را مطالعه کرده، می‌گوید: بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که به سمت مستندنگاری جنگ بروم. گاهی با دیدن تصاویر شهادت و درگیری بچه‌های رزمنده با دشمن آرزو می‌کردم که زنده بمانم و همیشه با خود می‌گفتم که خدایا به من عمری بده تا روزی این واقعیات را به تصویر دربیاورم. بعد از پایان جنگ وارد کلاس‌های داستان‌نویسی در حوزه هنری شدم. چند ماهی آنجا حضور داشتم. سپس رشته سینما در دانشگاه را به‌طور جدی شروع کردم.

ستاره‌های شکسته

اویکی از موضوعاتی که درآن سال اهمیت داشت را انعکاس فعالیت‌های کمیته جست‌وجوی مفقودین می‌داند و در شرح ما‌جرا می‌گوید: سردار باقرزاده مسئولیت این کمیته را به‌عهده داشت. چون مهم‌ترین رخداد بعد از جنگ، شناسایی مفقودین و شهدای جا مانده است. سال۷۱ به همراه سردار باقرزاده برای تصویربرداری از مبادله پیکر شهدای عزیزمان با اجساد عراقی در مرز دو کشور به منطقه سفر کردم و اولین فیلم مستند را کارگردانی کردم به نام ستاره‌های شکسته. مستند من به دو برادر شهید به نام مهدوی ظفرقندی مربوط بود که اجسادشان در این تبادل به میهن بازگشته بودند. به همین منظور گفت‌وگویی با مادرشان و حوادثی که در محل رخ داده بود را دستمایه اصلی مستند قرار دادیم. این اولین مستندی بود که در زمینه تفحص شهدا از تلویزیون پخش شد. یادم است که فردای شب پخش قرار بود حدود ۵۰۰شهید دفاع‌مقدس را تشییع کنند.

تقدیم به چشمان منتظر پدر حاج احمد

او درباره این فیلم توضیح داد: با کاروان راهیان نور همراه شدیم و به بلندی‌های غرب مثل تپه‌های ا... اکبر سفر کردیم. از هر قسمت یک مقدار برنامه و تصویر گرفتیم که اکثرا تصاویر خوبی شد. همین مستند در جشنواره «سرزمین خورشید» جایزه بهترین کارگردانی را گرفت. من در مرخصی‌ها هم فیلم می‌ساختم. هنگامی که هشت برنامه ۳۰ دقیقه‌ای از بلندی‌های بهشت که برای بچه‌های لشکر ۲۷رسول‌ا... (ص) پخش شد خیلی خاطره‌انگیز بود. بعد به فیلم «بر در رحمت» رسیدم، پیشنهاد دادم تا مستندی یک‌ساعته در ارتباط با زندگی احمد متوسلیان بسازم و موافقت شد. من این فیلم را به چشمان منتظر پدر حاج‌احمد تقدیم کردم. فکر می‌کنم از معدود گفتگو‌ها با پدر وی بود. این‌ها همه از انگیزه‌های فردی برمی‌خیزد.

شتابزدگی، مانع ماندگاری 

او می‌گوید: مستند‌های ما پژوهش‌محور نیستند، نه‌تن‌ها در زمینه مستند جنگ، بلکه به طور کلی در زمینه پژوهش برای ساخت فیلم مستند در ایران کم‌کار هستیم. من برای شبکه‌های خارجی و یکی از شبکه‌های عربی درباره ایران فیلم ساختم. فقط یک سال و نیم زمان پژوهش آن به طول انجامید. درحالی‌که تصویربرداری آن دو هفته به طول انجامید. فیلمسازان و نویسندگان برای پژوهش با جدیت وقت نمی‌گذارند. در نتیجه فیلمی که با این حساب ساخته می‌شود، در فضای دانشگاهی و عمومی مرجع نمی‌شود. سینمای مستندمان شتاب‌زده است. فیلم‌هایی مثل روایت فتح مبتنی بر پژوهش نبوده، اما مستند ویژه و به نوعی کشف و شهود است. به قول مرحوم مددپور، مستندی اشراقی است که تکرارشدنی نیست. پس حاصل خوبی داشت. در حال حاضر در فیلم جنگ حتما باید پژوهشی صورت گیرد. مثلا اگر بخواهیم درباره جانبازان قطع نخاعی فیلم بسازیم باید از جهت پزشکی تا علوم متعدد جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و... را بررسی کنیم. چندی قبل سفری به کره جنوبی داشتم. بازدیدی از موزه جنگ کره در شهر سئول داشتم. موزه‌ای که در بهترین مکان شهر با بهترین امکانات سئول واقع شده است. آن‌ها هنوز هم درباره جنگ‌شان با جدیدترین تکنولوژی‌ها برنامه‌سازی و مستندسازی می‌کنند.

ضرورت به‌روزرسانی فرهنگی

مهراندیش با تاکید بر مفهوم قالب دفاع‌مقدس بر جنگ تحمیلی، آن را برآمده از فرهنگ دینی جهاد دانسته و می‌افزاید: با توجه به این ویژگی‌ها، در مستندهای‌مان یکسونگری داریم و با همان ادبیات و نگرش ۳۰سال پیش دوباره فیلم می‌سازیم. مخاطب در فیلم مستند بسیار مهم است. شاید ما بتوانیم برای همیشه با جنگ ارتباط داشته باشیم. اما نسل‌های جدید فرم و مضامین جدیدی را مدنظر داشته و این جای افسوس دارد. درعرصه ادبیات داستانی و رمان کار‌های خوبی با مضمون دفاع‌مقدس منتشر می‌شود. در جشنواره فیلم‌های دفاع‌مقدس در سال‌هایی که برگزار می‌شد می‌توانست فرهنگ‌سازی کند. متاسفانه جریان‌سازی نشد. هنوز هم سینمای دفاع‌مقدس که یک دوره هم من مدیر آن بودم، می‌توانستیم جریان‌سازی و فرهنگ‌سازی کنیم، اما با وجود ظرفیت بالا، همسو با زمان خودش نیست. برای همین با مشکل مخاطب روبه‌رو شد.
فیلم «اتوبوس شب» مرحوم پوراحمد یکی از نمونه‌های برتر سینمای جنگ است و موردپسند تماشاگر واقع شد. دلیل پسند مردم این بود که نویسنده از بچه‌های جنگ بوده و فیلم حال و هوای حماسی دارد. باید از کیومرث پوراحمد به خاطر این نگاه حماسی تقدیر می‌شد و مسئولان وی را به ساخت فیلم‌های این‌گونه هدایت و تشویق می‌کردند. جنگ مقدس نیست، اما صلح مقدس است. ما با روحیه جنگجویانه نرفته بودیم. جنگ ما در ادامه آرمان‌های انقلاب دیده می‌شود. به یاد دارم که در جنگ پشت پیراهن‌ها نوشته بودند «ما تشنه عدالتیم». شاید کسی باور نکند جنگ ما در ادامه انقلاب آرمان‌خواهانه بود.

قوام فرهنگ مقاومت

او تاکید می‌کند: متاسفانه فیلمساز مستند دفاع‌مقدس‌مان همسو با زمان نیست، چون جسارت در فیلم‌سازی نداریم. وقتی با بچه‌های جنگ می‌نشینیم خیلی سوژه‌های بکری داریم، اما وقتی پشت دوربین می‌آییم چیز دیگری حاصل می‌شود. همیشه فیلم‌هایی موفق بوده که خلاف موج حرکت کردند. «لیلی با من است» کمال تبریزی فیلم شاهکاری بود. زیرا هنوز جامعه و مردم تصور دیگری از جنگ داشتند، اما او چیزی ساخت که شبیه واقعیت جنگ بود. ما در سینمای داستانی جسارت‌مان بیشتر از فیلم‌های مستند بوده است. مثلا در سینمای جنگ چند فیلم خوب داریم: «دیده‌بان» حاتمی‌کیا، فیلم درخشان «سفر به چزابه» ساخته مرحوم ملاقلی‌پور که یکی از سه فیلم برتر سینمای دفاع‌مقدس و تارخ سینماست و قابلیت استنادی دارد، دارای ساختار نو بود. بعضی از فیلم‌ها هستند که میدان جنگ ندارند، اما عالم جنگ دارند مثل «آژانس شیشه‌ای» که فیلم خوبی بود هم حس خوبی دارد و هم هنرمندانه است. در این کشور نیاز به احیای فرهنگ دفاع‌مقدس داریم که دپارتمان‌های مختلف سینما، تئاتر و ادبیات داشته باشد تا به شکل جنگ بپردازند.

ایجاد کرسی مقاومت در دانشگاه

مهراندیش، جامعه امروز ایران را نیازمند فرهنگ دفاع‌مقدس که امروز قوام یافته و در مفهوم مقاومت معنی می‌شود، دانسته و سینمای مستند را با چالش‌های جدیدی، چون درچه فضایی با چه رویکرد فیلم مستند یا داستانی بسازیم، با چه شرایط فیلمسازی را آسان کنیم، روبه‌رو دانست و افزود: ما نمی‌توانیم فیلمساز ویژه دفاع‌مقدس تربیت کنیم. مگر آن‌که کرسی تبیین و فهم اهمیت موضوع را در دانشگاه‌ها برای دانشجویان سینما و در اندیشکده‌ها برای سینماگران فراهم کنیم. نیرو تربیت نکرده‌ایم، اما خیلی سختگیرانه برخورد می‌کنیم. از طرفی باید بانک اطلاعات پژوهش در سینما ایجاد و زمینه را برای افراد توانا فراهم کنیم تا فیلم خوب دفاع‌مقدس ساخته شود. امروز منتظر فیلم مستند در خصوص جنگ با نگاه و زاویه دوربین امروزی هستیم تا تاثیرگذار باشد. بابت این کم‌کاری‌ها به دفاع‌مقدس و مقاومت خیلی بدهکاریم. امیدوارم روزی بتوانم یک فیلم خوب برای بچه‌ها و شهدای جنگ بسازم و باید زمینه را فراهم کنیم تا دیگران هم بتوانند فیلم دفاع‌مقدس بسازند. تاریخ دفاع‌مقدس ما باید ساخته شود.

/انتهای پیام/

منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha