اینکه فقط دو تا سه درصد و در خوشبینانه‌ترین حالت حدود ۱۰ درصد از افراد از مشاوره‌های پیش از ازدواج بهره می‌گیرند، نمی‌تواند خبر خوبی باشد!

به گزارش«سدید»؛ اینکه فقط دو تا سه درصد و در خوشبینانه‌ترین حالت حدود ۱۰ درصد از افراد از مشاوره‌های پیش از ازدواج بهره می‌گیرند، نمی‌تواند خبر خوبی باشد! واقع‌بینانه‌تر اگر نگاه کنیم شاید حتی بخشی از آمار طلاق و جدایی‌هایی که با آن مواجهیم به واسطه انتخاب نادرستی است که در ازدواج رخ می‌دهد و افراد به سراغ گزینه‌هایی می‌روند که تناسب مناسبی با هم ندارند و نمی‌توانند برای یکدیگر زوج خوبی باشند. روی دیگر این ماجرا، اما انتقاداتی است که به برخی از مشاوران و روانشناسان وارد است و برخی حتی معتقدند بخشی از دلایل جدایی زوجین همین توصیه‌های روانشناسی و مشاوره‌هایی است که برای زوج‌های جوان با نگاه روانشناسی غربی نسخه می‌پیچند و مشاوران زردی که به جای مشاوره برای بهبود زندگی مشترک و توصیه به زوجین برای ساختن با یکدیگر آن‌ها را به مرحله جدایی می‌رسانند و برخی از مراکز مشاوره قبل از طلاق هم بی‌آنکه مشاوره‌ای بدهند فقط و فقط امضایشان را پای نامه مشاور می‌چسبانند تا طلاق توافقی سریع‌تر انجام شود! ماجرای مشاوران و روانشناسان فقط به مشاوره‌های ازدواج و طلاق ختم نمی‌شود. مراحل مختلف زندگی مشترک و تعاملات اعضای خانواده با یکدیگر اموری است که خیلی وقت‌ها به همراهی یک مشاور و روانشناس البته از نوع واقعی و نه زرد نیاز است و به همین‌خاطر هم برخی به اجرای برنامه روانشناس و مشاور خانواده در کنار برنامه پزشک خانواده معتقدند. بگذریم از اینکه برنامه پزشک خانواده هم از سال ۸۴ با تغییر دولت‌ها و سلیقه‌ها به نتیجه نرسیده و حالا با تغییر نام و ماهیت قرار است تحت عنوان برنامه «سلامت خانواده» اجرایی شود و فعلاً در این نسخه صحبتی از روانشناس و مشاور نیست!
۸ تا ۲۴ مهرماه در تقویم کشورمان به نام هفته سلامت روان ثبت‌شده و فرصت خوبی است برای اینکه سلامت روان و مسائل درباره آن را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. طبق آمار‌هایی که در سال‌های اخیر درباره وضعیت سلامت جامعه ایرانی ارائه می‌شود، چیزی نزدیک به یک سوم از مردم کشورمان دچار نوعی از اختلالات روانی هستند. البته این بدین معنا نیست که از هر سه نفر یک نفر دچار اختلال حاد روانی است، بلکه اختلالاتی همچون اضطراب هم در این آمار می‌گنجد.

اضطراب و افسردگی شایع‌ترین اختلالات روانی

وحید شریعت، رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران، از اضطراب و افسردگی به عنوان شایع‌ترین اختلالات روانی در کشور نام می‌برد. درباره میزان شیوع اختلالات روانی در کشور اظهار می‌گوید: «طبق مطالعه سال ۱۴۰۰ که در کشور انجام گرفته‌است حدود ۳۰ درصد مردم در معرض ابتلا یا مبتلا به نوعی اختلال روانشناختی هستند که این آمار در ۲۰ سال قبل ۲۱ درصد بوده‌است؛ بنابراین شیوع اختلالات روانی درصد قابل‌توجهی در سال‌های گذشته افزایش یافته که البته شیوع بیماری کرونا نیز باعث افزایش اختلالات روانشناختی شده‌است.»
به گفته وی، مطالعات نشان داد افرادی که عزیزان خود را بر اثر بیماری کرونا از دست داده‌اند و افرادی که به بیماری مبتلا شده‌اند، بیشتر دچار این اختلالات شده‌بودند.
رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران با بیان اینکه اضطراب و افسردگی بیشترین شیوع را در بین اختلالات روانشناختی داشته‌اند، می‌افزاید: «میزان شیوع اختلالات روانپزشکی در استان تهران ۳۷ درصد بوده که حدود ۷درصد بالاتر از میانگین کشوری است.
همچنین شیوع اختلالات روانپزشکی در زنان بالاتر از مردان و در اقشاری مانند افراد بیکار و افراد بی‌سواد و شهرنشین‌ها بیشتر است.»

پیشنهاد راه‌اندازی روانشناس خانواده

علی فتحی آشتیانی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور هم معتقد است در حال حاضر حدود یک سوم جامعه ما نیاز به خدمات روانشناختی دارند که این امر عدد بالایی است و بی‌توجهی نسبت به آن می‌تواند پیامد‌هایی داشته‌باشد.
وی با اشاره به تأثیر خشونت بر مسائل روانشناختی نیز تصریح می‌کند: «تأثیر خشونت‌های روانی، عاطفی و کلامی بر روان افراد بسیار بیشتر از خشونت فیزیکی است.»
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاور کشور با بیان اینکه ما دچار سونامی مشکلات روانشناختی هستیم، درباره لزوم اقداماتی برای پیشگیری اولیه و ثانویه در این زمینه اینگونه توضیح می‌دهد: «اولویت دادن به خانواده به عنوان بنیادی‌ترین نهاد اجتماعی، یکی از مسائل مهم است، چراکه فروپاشی خانواده می‌تواند مسائلی ایجاد کند. ما در مرحله گذار از سنت به مدرنیته و پست مدرن هستیم؛ اگر در گذشته شب‌نشینی بین خانواده‌ها وجود داشت، امروز هر کسی در گوشه‌ای در اتاق خود است. آداب و سنن محلی و ملی خود را کنار گذاشتیم.»
فتحی با بیان اینکه ارتقای سطح سواد سلامت روانی، آموزش و مشاوره پیش از ازدواج بر اساس الگو‌های اسلامی و ایرانی باید در دستور کار ما قرار گیرد، تأکید می‌کند: «درصدی از خانواده‌ها مشاوره پیش از ازدواج می‌گیرند، اما این امر کفایت نمی‌کند. این درصد خیلی کم و شاید ۲ تا ۳ درصد و در خوشبینانه‌ترین حالت ۱۰ درصد است.»
وی با بیان اینکه من به دنبال پیشنهاد راه‌اندازی روانشناس خانواده هستم، می‌افزاید: «همانطور که پزشک خانواده داریم باید روانشناس خانواده داشته باشیم. مثلاً هر ۱۰۰ الی ۵۰۰ خانواده یک روانشناس داشته باشند تا بتوانند تعامل مستمر و مداوم با او داشته باشند و نگذارند مشکلات روانشناختی آن‌ها مزمن شود.»

ریشه‌های راه‌اندازی روانشناس خانواده

پیشنهاد راه‌اندازی روانشناس خانواده، اما ماجرای تازه‌ای نیست. اگر به سال‌ها قبل باز گردیم، متوجه خواهیم شد بنا بود در بسته پزشک خانواده روانشناسان هم حضور داشته‌باشند، ماجرایی که همچون خود طرح پزشک خانواده ابتر ماند و به نتیجه نرسید.
در دولت دهم و در دوره وزارت تنها وزیر زن کشور بعد از انقلاب بنا بود در طرح پزشک خانواده شهری، هر ۱۰ هزار نفر زیر نظر یک تیم پزشک خانواده‌متشکل از ۱۷ نفر که شامل چهار پزشک عمومی و متخصصانی نظیر روانشناس و متخصص تغذیه است، قرار بگیرند.
موضوعی که در همان زمان با واکنش مثبت غلامعلی افروز، رئیس وقت سازمان نظام روانشناسی مواجه شد. وی شهرنشینی را یکی دیگر از عوامل نیاز خانواده‌ها به روانشناس و مشاوران دانست و تأکید کرد: «در سال ۱۹۰۰ میلادی تنها ۱۴ درصد مردم شهرنشین بودند این در حالی است که این آمار در سال ۲۰۰۰ به ۴۷ درصد افزایش یافت. هم اکنون بیش از ۳ میلیارد نفر در دنیا شهرنشین هستند که با توجه به افزایش جمعیت باید به تناسب شهرنشینی باید به آن‌ها خدمات ارائه شود.»
به گفته افروز در کشور ما نیز در سال ۸۵ با مهاجرت خواسته یا ناخواسته ۷۰ درصد مردم شهرنشین شده‌اند، البته باید گفت که این امر نشانه رشد نیست، چراکه میانگین شهرنشینی در ایران ۷۰ درصد است که این آمار از میانگین‌های جهانی نیز بیشتر است.
رئیس وقت سازمان نظام روانشناسی و مشاوره با اشاره به نیاز کشور به روانشناسان، کمبود روانشناس در کشور را به روایت آمار این چنین به تصویر کشید: «در گزارش سال ۲۰۰۸ سازمان بهداشت جهانی به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر ۱۵ روانشناس شاغل بودند، این در حالی است که در سال ۲۰۱۰ در کانادا ۴۲ نفر، در امریکا ۴۰ نفر، در فرانسه ۳۳ نفر، در ایران ۶ نفر و در چین نیم نفر روانشناس مشغول به فعالیت هستند.»
افروز با اشاره به اینکه در ایران یک روانشناس برای ۱۶ هزار و ۶۶۶ نفر وجود دارد، تصریح کرد: «متأسفانه ۹۱ درصد روانشناسان ما دارای مدرک کارشناسی ارشد و ۹ درصد دارای دکتری هستند، بنابراین باید کیفیت دکتری را به بالاترین درجه برسانیم، چراکه در سال ۹۰ مطابق قانون بر دانشگاه‌ها نظارت کرده و به فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌هایی که حداقل‌ها را رعایت نکرده باشند، پروانه نمی‌دهیم.»
وی در پایان خواستار استقرار روانشناسان در طرح پزشک خانواده شد و افزود: «در کشور ۱۷ میلیون خانوار با جمعیت متوسط ۲/۴ زندگی می‌کنند. اگر در طرح پزشک خانواده برای هر یک هزار خانواده یک روانشناس در نظر بگیریم به ۱۷ هزار روانشناس و مشاور نیاز داریم.»
البته به اعتقاد افروز، تیم ویژه ارائه‌دهنده خدمات روانشناسی به خانواده‌ها به دلیل حساسیت این حوزه، باید جدا از «پزشک خانواده»‌و به عنوان مکمل این طرح پیش‌بینی‌شود.

چالش روانپزشکان زرد

اما آیا همه روانشناسان و همه کسانی که تابلوی روانشناس بر سر مطب‌هایشان خورده یا در فضای مجازی خود را روانشناس معرفی می‌کنند، قابل اعتمادند و مشاوره‌هایشان می‌تواند سلامت روان و آرامش را به ما برگرداند؟ پاسخ به این سؤال واضح است. با رونق گرفتن فضای مجازی چند سالی می‌شود که روانشناسی زرد دامنگیر حوزه روانشناسی شده و ما در فضای مجازی و حقیقی با افرادی مواجهیم که تخصص لازم را ندارند و توصیه هایشان مزید بر علت می‌شود.
افروز با بیان اینکه متأسفانه بعضاً پیش می‌آید برخی از همکاران دارای پروانه فعالیت برای رونق مراکز خود، فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد رشته روانشناسی و مشاوره را که در مقطع کارشناسی مدرک غیر مرتبط دارند و نمی‌توانند پروانه اشتغال دریافت کنند، به کار می‌گیرند، تصریح می‌کند: «برخی از این افراد، آنقدر به خود جرئت می‌دهند که به تنهایی در فضای مجازی فعالیت و برای خود تبلیغ می‌کنند و مشاوره‌های مجازی به مردم می‌دهند. بعضاً کارگاه‌های آنچنانی برگزار می‌کنند که به دور از شأن ارزش‌های کشور است. درست است که سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور دارای ناظر و کمیته نظارت و ارزیابی است، اما تعداد روانشناسان زرد و بدون صلاحیت آنقدر زیاد است که امکان نظارت بر تمام آن‌ها از سوی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور وجود ندارد.»
دکتر افروز درباره فعالیت‌های این افراد هشدار می‌دهد و می‌گوید: «تعداد روانشناسان زرد و بدون صلاحیت هم‌اکنون زیاد است و حتماً باید نیرو‌های نظارت از وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های دیگر ازجمله وزارت علوم، بهداشت، تعزیرات و بازرسی به کمک سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور بیایند تا حق دخالت در امر روانشناسی و مشاوره به افرادی که پروانه فعالیت ندارند، داده نشود.»
این استاد ممتاز دانشگاه تهران در توضیح بیشتر پدیده روانشناسان زرد می‌گوید: «گاهی پیش می‌آید برخی همکاران دارای پروانه فعالیت برای رونق مراکز خود، فارغ‌التحصیلان کارشناسی ارشد رشته روانشناسی و مشاوره را که در مقطع کارشناسی مدرک غیرمرتبط دارند و نمی‌توانند پروانه اشتغال دریافت کنند، به‌کار می‌گیرند، برخی از این افراد آنقدر به خود جرئت می‌دهند که به تنهایی در فضای مجازی فعالیت و برای خود تبلیغ می‌کنند و مشاوره‌های مجازی به مردم می‌دهند. درست است که سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور دارای ناظر و کمیته نظارت و ارزیابی است، اما تعداد روانشناسان زرد و بدون صلاحیت آنقدر زیاد است که امکان نظارت بر تمام آن‌ها از سوی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور وجود ندارد.»
به‌گفته این روانشناس، هم‌اکنون، دخالت در امر خدمات روانشناسی و مشاوره زیادشده و سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور هم برای نظارت و بازرسی کامل و دقیق و مدیریت این حوزه محدودیت دارد.

/انتهای پیام/

منبع: جوان
ارسال نظر
captcha