روایت تاریخ از کارنامه روحانیت؛
یکی دیگر از عالمان تاثیرگذار در جنگ‌های ایران و روسیه تزاری، سید‌علی طباطبایی معروف به آسید علی صاحب‌ریاض است که کتاب معروفی به نام «ریاض المسائل فی بیان احکام شرع بالدلائل» در شرح «مختصرالنافع» علامه حلی دارد که یکی از پر‌محتواترین و پیچیده‌ترین کتب فقهی به‌شمار رفته و هیچ مجتهدی خود را از آن بی‌نیاز نمی‌داند.

به گزارش«سدید»؛ یکی دیگر از عالمان تاثیرگذار در جنگ‌های ایران و روسیه تزاری، سید‌علی طباطبایی معروف به آسید علی صاحب‌ریاض است که کتاب معروفی به نام «ریاض المسائل فی بیان احکام شرع بالدلائل» در شرح «مختصرالنافع» علامه حلی دارد که یکی از پر‌محتواترین و پیچیده‌ترین کتب فقهی به‌شمار رفته و هیچ مجتهدی خود را از آن بی‌نیاز نمی‌داند.

آسید علی صاحب‌ریاض، پدر عالم مجاهد، آیت‌ا... سید‌محمد مجاهد است که درجنگ‌دوم ایران وروس، شخصا شرکت داشت. سید‌علی طباطبایی صاحب‌ریاض نیز رساله‌ای در وجوب جهاد با کفار روس نوشت و تمام مسائل مهم جهاد از قبیل بسیج، کمک مالی، سرباز‌گیری، مخارج جنگ، غنائم، هزینه از انفال یا خمس یا زکات یا مالیات، غسل و کفن شهدا را در آن آورد. در این رساله، اطاعت مردم از شاه قاجار و نایب‌السلطنه‌اش عباس میرزا واجب اعلام شده و این اطاعت را از باب اجازه ولاییه خود و کاشف‌الغطاء دانسته است. او می‌نویسد: «بنابر اجازت این دو نایب‌امام (ع) و صریح فتاوای علمای اعلام ظاهر است که جهاد به متابعت پادشاه زمان که مقصود از آن، حفظ بیضه اسلام و مال و عرض و جان و بلاد مسلمین باشد، مقاتله فی سبیل‌ا... است.»
آیت‌ا... سید‌علی طباطبایی همه مسئولان جنگ از شاه تا فرماندهان دسته را موظف به اطاعت از مجتهد جامع‌الشرایط می‌کند‌: «ایشان راست رجوع به مجتهد برای دانستن طریقه و احکام شرعیه و از آن جمله آن است که پادشاه بدون اضطرار در حرب و قتال سبقت نگیرد و از حدوث امری که شوکت اسلام را بشکند، برحذر باشد.»
مرحوم صاحب‌ریاض، دفاع از مرز‌های اسلام را در زمان غیبت، مهم‌تر از زمان حضور خود امام (ع) دانسته و می‌نویسد: «مرابطه زمان غیبت که برای حفظ بیضه اسلام یا خون یا عرض مسلمین باشد و با متابعت امرا و حکام به عمل آید، افضل است از مرابطه و مجاهده هنگام حضور امام (ع).»

مرجعیت در خط مقدم

این دو مرجع بزرگ تشیع در نجف تنها بر فتوای خود اتکا نکرده و از آنجا که می‌دانستند بعضی از مردم ایران مقلد مراجع ساکن ایران هستند به هریک از روحانیونی که مرجع تقلید عامه بودند، شرحی صادر کرده و به قم، کاشان، یزد، اصفهان، شیراز و سایر بلاد ارسال داشتند تا دیگر علمای ایران نیز حکم صادر کنند. از جمله از علمای محلی، ملا احمد نراقی، میرمحمد حسین سلطان العلماء (امام جمعه اصفهان) و ملا علی‌اکبر اصفهانی که اعظم علما محسوب بودند، به این دستور احکامی صادر کردند و برای اطلاع مردم ایران، مباشر این امر، میرزا بزرگ فراهانی، عبارت بیانات مجتهدین را به صورت رساله درآورده، در تمام شهر‌های مملکت منتشر کرد. به دنبال صدور و انتشار فتاوای روحانیون و علمای شهر‌های مختلف، در اندک وقت، همه شهر‌های ایران به‌خصوص آذربایجان به شورش پرداخته و با وسایل لازم آماده جدال عمومی با روسیه شدند. در جنگ دوم ایران و روس که در سال۱۲۴۰ هجری قمری مقارن با ۱۸۲۴میلادی با تصرف شهر گوگچه توسط ارتش روس آغاز شد، علمای نجف جلسه‌ای مشورتی برگزار کردند و به این نتیجه رسیدند که در ابتدا یکی از علما به صورت انفرادی حکم جهاد در مقابل روس اعلام کرده و پس از مطالعه، تصمیم نهایی گرفته شود؛ بنابراین به آرای جمهور مجتهدین، ابتدا به وسیله ملا رضا خویی، حکم جهاد مسلمین در برابر روسیه جایز شمرده شد. میرزا محمد صادق وقایع‌نگار در کتاب «تاریخ جنگ‌های ایران و روس» در این باره می‌نویسد: «چون علمای نجف، دولت را هم برای جهاد عامه موافق دیدند، با تدارک لازم به عزم جهاد با روسیه به ایران وارد شدند. عموم ایرانیان پایبند به دین و وطن برای استقبال علما شتافتند و از آنان پذیرایی شایانی به عمل آوردند. علما به هر محل و مکانی که ورود می‌کردند، حس وطن‌پرستی را بین عموم، شایع و آن‌ها را بر ضد دولت روسیه تحریک و تشویق نموده از همان روز ورود به وسیله معتمدین خود، نامه‌ها به تمام فضلای بلاد به تحریر آوردند و تمام مسلمین را به اقدام جهاد دعوت کردند.»
سرانجام دهه آخر شوال۱۲۴۱، آیت‌ا... مجاهد وارد تهران شد و درروز هفدهم ذی‌قعده، آقا سیدمحمد و حاج ملا جعفر استرآبادی، آقا سیدنصرا... استرآبادی، حاجی سیدمحمدتقی قزوینی، سید عزیزا... طالش و دیگر علما وفضلا وارد لشکرگاه شدند. در روز شنبه هیجدهم، حاجی ملا عبدالوهاب قزوینی و جماعتی دیگر از علما و حاجی ملامحمد میرحاجی ملا احمد که او نیز از بزرگان مجتهدین بود، ازراه رسید.
محمدتقی سپهر (لسان الملک) در جلد اول کتاب «ناسخ التواریخ» (تاریخ قاجاریه) می‌نویسد: «و این جمله مجتهدین که انجمن بودند به اتفاق فتوا راندند که هرکس از جهاد با روسیان باز نشیند، از اطاعت یزدان سر بر تافته، متابعت شیطان کرده باشد.»
به رغم پیروزی‌های اولیه سپاه ایران به دلیل بسیج عمومی مردم به دنبال فتوای جهاد علما، اما به دلیل بی‌کفایتی شاه و تامین مالی نشدن سپاه که انحلال ارتش ایران را رقم زد، جنگ مغلوبه شد و شکست ایرانیان آغاز شد. میرزا محمد صادق وقایع‌نگار علاوه بر موارد فوق در علل شکست سپاه ایران، به اشتباهات تاکتیکی عباس میرزا از جمله ساده‌انگاری‌اش اشاره دارد که خیانت اطرافیانش را نتوانست ببیند. با شکست ایران، آیت‌ا... سیدمحمد مجاهد دچار بیماری سختی شد و پس از چندی به دیار باقی شتافت. به این ترتیب جنگی که با سرمایه‌گذاری علما می‌رفت تا حیثیت از دست رفته ایران را بازگرداند، با غفلتی نابخشودنی بار دیگر به قراردادی ننگین این بار تحت عنوان ترکمانچای منجر شد.
نکته قابل توجه این‌که در انعقاد هر دو پیمان گلستان و ترکمانچای، فراماسونر‌های بین‌المللی مانند سر هاردفورد جونز و سرگور اوزلی با شبه روشنفکران وطنی همکاری تنگاتنگ داشتند، افرادی مانند میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی که از جمله نخستین فراماسونر‌های ایرانی و البته جماعت شبه روشنفکر به شمار می‌آید.
یادآوری می‌شود «جونز» در ایجاد جنگ ایران و روس نقشی ناجوانمردانه‏ داشت و جنگی را که او به‏ ایران تحمیل کرد، نتایجی ناگوار برای این سرزمین به بار آورد. عبدالهادی حائری در کتاب «نخستین رویارویی اندیشه‌گران ایرانی» می‌نویسد: «سرهارد فورد جونز، سفیر انگلیس در ایران با تقدیم هدایای گرانبها سعی و کوشش بیش از حد به عمل آورد تا قرارداد [صلح‏]امضا نشود و بالاخره همین‌طور هم شد.»
جنگ‌های ایران و روس بنا به تصریح مورخان و کارشناسان تاریخ از جمله مهم‌ترین علل افول ایران در ابتدای حاکمیت قاجار بود.
«جیمز موریه» هم که به همراه جونز به ایران آمده بود و مأموریت‏هایی ویژه‏ به عهده داشت، هفتم ماه می‏ ۱۸۰۹، میرزا ابوالحسن‏خان ایلچی را با خود به لندن برد تا مقدمات پیوند همه‌جانبه ایران و انگلیس را فراهم آورد! پیش از این‌ها سرگور اوزلی بود که‏ قبل از آمدن به ایران سمت مهمانداری (ایلچی) را بر عهده‏ داشت و سرانجام او را وارد حلقه برادران ماسونی کرد.
اسماعیل رایین در جلد اول کتاب «فراموشخانه و فراماسونری در ایران» می‌نویسد که سرگور اوزلی خود از رؤسای فراماسونری به شمار می‌آمد و در کتاب «نخستین رویارویی اندیشه‌گران ایرانی» آمده که اعتقاد اوزلی درباره ایران و ایرانی‏ این بود: «باور صادقانه من آن است که اکنون صرفا ایمنی سرزمین‌های ‏ [تحت اشغال انگلستان‏]در هندوستان‏ مورد توجه است. برگزیدن سیاست واگذاری ایران در ناتوانی و وحشیگری کنونی‏اش از دنبال کردن برنامه‏ای‏ ناسازگار با این سیاست بهتر است.»
سر گور اوزلی با همکاری دست‌پرورده خود یعنی «میرزا ابوالحسن‌خان‏ ایلچی» امتیازات زیادی برای انگلستان کسب کرد و با دستی‏ پراز ایران رفت.

منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha