آسیبشناسی فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و رسانهای مداحان مشهور؛
شهرت اگر به اندازه، به حق و به جا باشد، نهتنها آسیبی به صاحبش نمیزند، بلکه او را در اعتلای اخلاقی و برداشتن گامهای بهتر در جهت آرمانش کمک میکند؛ چرا که شهرت و محبوبیت، هزینه فعالیت را برای صاحبش پایین آورده و دایره تأثیرش را بهصورت صعودی افزایش میدهد. اما اگر این سه شرط را نداشته باشد، مخرب و آسیبزا خواهد بود.
دکتر سید حسین شهرستانی از ضرورت مواجهه با زبان فارسی به مثابه ابزار جامعهشناختی میگوید؛
ادبیات، کاربرد فاضلانه و فرهیختگانی زبان است که در فرایندهای اجتماعی و فرهنگی، تبدیل به داستان، شعر، غزل و انواع مختلف ادبی میشود. کار با دوامی که ادبیات فارسی کرده این است که فرهنگ ملی را با فرهنگ اسلامی گره زده است و به سنت و ترکیب با دوامی رسانده که در نهایت به عنصر هویتبخش جامعه ایرانی تبدیل شده است؛ هویتی که ترکیبی از هویت ملی و هویت اسلامی است.
ادبیات انقلاب چیست و حالش این روزها چگونه است در گفتگو با محمدرضا سرشار/ بخش اول؛
راجع به ادبیات انقلاب کشور خودمان باید بگویم: این ادبیات، طبعاً باید ادبیات انقلاب اسلامی باشد؛ چون انقلاب ما بدون هیچ تردیدی اسلامی بود. این را دوست و دشمن از قبل و بعد انقلاب میدانستند؛ به این دلیل که رهبرش یک رهبر دینی و هدفش برپایی حکومت دینی بود و شعارهای مردم در آن زمان اسلامی بودند.
به بهانه آغاز صدوهشتمین سالروز صدارت امیرکبیر؛
امیرکبیر همان اوایل صدارت، دریافته بود که رشوهخواریها عین یک لشکر موریانه در خفا درحال جویدن پایههای مملکتاند. رشوههایی که در قالب هدیه، روزبهروز مطامع درباریها را افزایش میداد. در واقع منابع ایران تبدیل به سلفسرویس شده بود. امیر هم نور انداخت به این جنبهی تیرهوتار واز بنالبدو تا الیالختم رشوهخواری را پرچید. حتی با جسارتورزی یگانهاش؛ از حقوق شاه دو هزارتومان کم کرد.
ملاحظاتی درباره مفهوم کار فرهنگی و حساسیتهای آن؛
انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب فرهنگی بوده است؛ بهاین معنا که بیشتر از آنکه سلاح و تجهیزات سخت در پیشبرد اهداف انقلابیون نقش داشته باشد؛ کلمات و مفاهیم و بیانیهها و متون و کتابها و سخنرانیها در تبلیغ و انتقال مفاهیم انقلاب برای مبارزه نقش داشتهاند. بنابراین شاید پیشینه عبارت کار فرهنگی به سالهای قبل از انقلاب بازگردد.
بررسی چیستی و چگونگی کار فرهنگی مطلوب در گفتگو با علی ذوعلم؛
کار فرهنگی آن تلاش هوشمندانه هدفمند مخلصانه است که اولا از یک فاعل و کنشگر فرهنگمند برآمده باشد و ثانیا توانسته باشد در نگرش و رفتار فرهنگی تاثیر گذاشته باشد و عمیقترین کار فرهنگی، کار تربیتی است.
تبارشناسی جنس کار فرهنگی برای مردم ایران در گفتگو با عبدالکریم خیامی؛
هنوز الگوی سیاستگذاریها و برنامهریزیهای فرهنگی ما، تحت سایه و سیطره الگوهای مدیریت صنعتی به سر میبرد. البته در حال حاضر سیاستگذاریهای تخصصی فرهنگ در کشور ما شکلگرفته است و ذخیرهای نه چندان فربه وجود دارد. البته آقایان معمولاً در زمان مسئولیتشان به دنبال آمارهای لحظهای برای نشان دادن به بالادستیهای خودشان هستند؛ ما در این دستگاههای فرهنگی داریم چوب گزارشهای مشکوک به ریا و تملق را میخوریم
بررسی چالشهای پیش روی فرهنگ در نسبت با توسعه؛
سنت و فرهنگ ایرانی-اسلامی با تمام مشکلات خود به الگو و فرمی در خصوص نقش و جایگاه زنان رسیده بود، این الگو و فرم هرچند بنابر درک و فهم امروزین ما از زنان دارای نقیصههایی است، اما بنابر امکانهایی که پیش پای فرهنگ و سنت ما قرار داشته، توانسته بود حریم امنی را برای زنان در خانه و خانواده ایجاد نماید. اما طرح بحث توسعه با دستکاری این الگوی زنانه، بدون توجه به دیگر عناصر فرهنگ ایرانی، زنان ایرانی را قربانی الگوی تخیلی خود کرد.
نگاهی به روندهای کلی تحولات جامعه ایرانی؛
در جامعه عامه، عرصه عمومی محل برآورده سازی نیازهای فرهنگی و اجتماعی مردم است، افراد در دل یک انسجام اجتماعی و با حمایت اطرافیان خود مسائل زندگی را حل و فصل میکنند، اما با گذار از جامعه عامه، در جامعه تودهای عرصه عمومی محل مواجهه با عنصر بیگانه میشود، در این جاست که مفهوم خانه از اساس با مفهوم امنیت پیوند میخورد.
شمایل فرهنگ ایرانی در گذشته نه چندان دور چگونه بوده است؟
یکی دیگر از تفاوتهای جدی فرهنگ ایرانی طی دو قرن گذشته، رفتن به سمت کاستن از فضاهای عمومی و افزایش فضاهای خصوصی است. یکی از نمودهای بارز این قضیه در از میان بردن میدانها و از دست رفتن کارکردهای اجتماعی و فرهنگی آنان است. میدان از زمان سلجوقیان و یا حتی پیشتر در شهرهای ایرانی بعضا احداث میشده است.