به گزارش فرهنگ سدید؛ ابتذال اخلاقی در گردشگری شامل برگزاری تورهای مختلط، تورهای جریانهای ضاله و انحرافی مثل شیطان پرستان و همجنس بازان و... تورهای متاهلان رفیق باز و مجردان، کشف حجاب در برخی تورهای داخلی و اکثر به اتفاق تورهای خارجی، برگزاری نمایشگاههای گردشگری بر خلاف موازین اسلامی به ویژه در غرفههای خارجی همراه با تبیلغاتی بر خلاف هنجارهای رسمی کشور، بازاریابی از طریق جاذبههای جنسی و غیر اخلاقی برای تورهای خارج از کشور و؛ که اکثرا توسط تورهای غیرمجاز صورت گیرد.
متاسفانه عدم نظارت صحیح سازمان گردشگری و جهانگردی باعث شده است که برخی از تورهای گردشگری که در تهران و دیگر استانها برپا میشود همراه با اقدامات و رفتارهای غیر اخلاقی باشد.
اگر مسئولین ذیصلاح تصمیمی برای برخورد با هنجارشکنان اتخاذ نکنند و بی تفاوت باشند، یقینا مردم مناطق برای مقابله با افراد خاطی تصمیمی خودسرانه خواهند گرفت. به طوری که رفتارهای نامناسب و هنجارشکنیهای آنان موجب شده تا گردشگاهها به محیطی ناامن برای خانوادهها تبدیل شود.
با این وصف برقراری امنیت اخلاقی در خارج از شهرها و تورهای مسافرتی امر مهمی است که از طریق همکاری سه جانبه نیروی انتظامی، آژانسهای مسافرتی و خانوادهها امکان پذیر است.
تعالی نبودن گردشگری کشور از جمله چالشهای فرهنگی اجتماعی وضع موجود گردشگری ایران است، زیرا که نگاه صرفا اقتصادی حاکم بر این صنعت و از طرفی راحت طلبی اکثر دفاتر خدمات مسافرتی با جذب گردشگران خروجی و بی برنامگی در جذب گردشگران ورودی و داخلی، گردشگری کشور را با چالش روبه رو کرده است که به سبب ورود گردشگران ایرانی به صنعت گردشگری برخی کشورها، نگاه مردم آن کشورها به ایرانیان منفی گشته، زیرا که به اشتباه گمان میکنند ایرانیان صرفا به دنبال ابتذال اخلاقی هستند.
کشورهای آسیای جنوب شرقی مانند تایلند از جمله این مقاصدند. این کشور به دلیل رواج «گردشگری جنسی» از جمله مقاصدی است که حضور ایرانیان در آنجا، مناسبت چندانی ندارد.
سفیر این کشور در تهران اعلام کرده در سال میلادی گذشته، بیش از ۱۶۰ هزار ایرانی به تایلند سفر کردهاند.
«مشخص نیست چند درصد از مردانی که به صورت مجردی به تایلند سفر میکنند بعد از بازگشت آزمایش ایدز میدهند و یا اینکه اصلاً به فکر چنین آزمایشی هستند یا خیر!»
حجم حدود ۴ میلیون گردشگر ایرانی به مقاصدی که به فساد شهرت دارند، آیا زیبنده است؟
«ترکیه چند سالی است به جمع کشورهای دارای پلاژ برهنگی پیوسته و اولین کشور به ظاهر اسلامی است که اجازه میدهد گردشگران در ساحلش به طور کامل برهنه شوند! این کشور همچنین حدود پنج سال پیش هتلی را راهاندازی کرد که یکی از شرایط اقامت در آن برهنگی بود. آیا با شرایط اخلاقی که در این کشور برپا است، تبلیغات پر حجم گردشگری به مقصد ترکیه، اشاعه فحشا نخواهد بود؟
لغو روادید نادرست و نسنجیده با برخی از کشورها و ارائه ارز مسافرتی در گذشته به مقاصد گردشگری غیر زیارتی منجر به این آسیبها گشته است لذا باید توجه داشت که گردشگران را در دنیا به عنوان سفیران فرهنگی تلقی میکنند که متأسفانه سفرهای غیر زیارتی خارج از کشور ایرانیان اکثر به اتفاق گردشگری حرام بوده است.
حضرت آیتالله خامنهای در درس خارج، «آنتالیا» را به عنوان شهری که در آن فسق و فجور انجام میشود و سبب سفر باطل و اتمام نماز میشود مثال زدند و فرمودند: باشد که مسئولان فرهنگی و قانون¬گذار ترتیبی اتخاذ کنند که سفرهای حرام اقلاً تبلیغ نشود.
در گردشگری ورودی نیز نگاه تعالی بخشی غالب نیست؛ گردشگران خارجی صرفا به قصد زیارت، سلامت، طبیعت گردی، تفریح و... به ایران سفر میکنند و برنامهای توسط متولیان گردشگری جهت معرفی دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران، بازدید گردشگران خارجی از مکان رخدادهای انقلابی و دفاع مقدس نیست.
وجود برخی از تورلیدرها، نخبگان و متولیان گردشگری غیرانقلابی و حتی ضدانقلاب که به جای ترویج رویکرد عبرت آموزی در بازدید از کاخ موزه¬های شاهان ستمگر به تطهیر شاهان ظالم می¬پردازند، مایه تعجب است.
گردشگری حلال یا گردشگری سالم از منظر قرآن که مستحب موکد هست فقط در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است. خوشبختانه شاهد توسعه چنین رویکردی در دانشگاههای گردشگری کشور تحت عنوان گردشگری و معنویت در قالب برگزاری همایشهای بین المللی هستیم و در رسانهها نیز شاهد بسط چنین رویکردی نسبت به حوزه گردشگری هستیم.
باید به جایی برسیم که تا حرف از گردشگری میشود، دیگر نگویند آنها یکسری آدم لااوبالی هستند، بلکه باید گردشگری را به پدیدهای آسمانی ارتقاء دهیم. ایران میتواند الگویی هدفمند در ترویج گردشگری معنوی باشد.
هزینه زیادی بابت سفرهای نوروزی میشود، اما دست آخر همه خسته از این سفرها برمیگردند. خوراک و خواب آنها که فراهم بوده، پس چرا آن آرامش حاصل نشده است؟ چون ما فکر میکردیم هتل و غذا را فقط باید برای مسافر آماده کنیم.
در گردشگری علاوهبر نگاه مادی نیاز است نگاه غیرمادی نیز حاکم شود. اگر بخواهیم گردشگری را با محوریت انسان دنبال کنیم، باید علاوهبر جسم و روح به آرامش آن نیز بپردازیم. در گردشگری این تعریف در قالب معنویت قرار میگیرد، یعنی انسان در سفر علاوهبر آسایش جسم، به آرامش روح هم باید برسد.
در زمینه سفرهای زیارتی خارج از کشور شاهد فضای تبلیغاتی منفی نسبت به سفر حج هستیم که به علت منفعلانه عمل کردن جبهه انقلاب درباره وجوب این سفر برای کسانی که استطاعت دارند، متأسفانه تأثیر سویی بر افکار عمومی ایجاد شده است در صورتی که در خصوص سفرهای غیر زیارتی خارج از کشور مثل گردشگری در دبی چنین حساسیتی نیست و بدخواهان موفق شده اند سفر حجاج را در افکار عمومی به محرومیت و اختلافات قومی و مذهبی گره بزنند.
در زمان پیامبر (ص) نیز وقتی رسول خدا یا طرفداران ایشان میخواستند به حج بروند و محرم شوند مکه در دست مشرکان بود. اما سفر حج تحریم یا لغو نشد. سوال دیگری که باید از مطرحکنندگان این شبهه که «پول حج را به فقرا بدهید» پرسید این است که چطور میتوان باور کرد کسی که برای سفر حج وجوهات پرداخت میکند و با دادن خمس شبهات احتمالی مالش را برطرف میکند و خود را برای این سفر مستطیع میداند به فکر فقرا نباشد؟
رفتارهای غیرانقلابی و سوء استفاده جریان شیعه انگلیسی (یمانی ها، یعقوبی ها، شیرازیها و...) در ابر رویداد گردشگری جهان؛ پیاده روی اربعین نیز مسئلهای است که اگر مدیریت نشود میتواند منجر به آسیبهای فرهنگی اجتماعی در حوزه گردشگری مذهبی کشور ایجاد کند و راهپیمایی اربعین را مصادره و به انحراف بکشاند. (قمه زنی، متهم نمودن جمهوری اسلامی ایران در عدول از اعتقادات تشیع به دلیل تأکید بر وحدت با اهل سنت و...)
گردشگری مذهبی یا معنوی یا فرهنگی یا زیارتی و... متولی مشخصی در داخل ندارد معلوم نیست آستانهای مقدسه مسئولند یا سازمان حج و زیارت و یا سازمان میراث فرهنگی، صنایع¬دستی یا گردشگری و سیاست زدگی موجود در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری منجر به تغییرات بیش از حد مسئولین این سازمان شده است و این عدم ثبات مانع از برنامه ریزی منسجم و اقدامات سنجیده در گردشگری با رویکرد فرهنگی اجتماعی گردیده که منجر به افزایش آسیبها در این حوزه و آمارسازی و دلزدگی و سردرگمی فعالان حوزه گردشگری هستیم. برخوردهای نابه جا با رسانهها و تنظیم بیانیههای اهانت آمیز نیز از جمله مصادیق سیاست زدگی حاکم بر این سازمان است.
عدم دسترسی به اطلاعات آسیبهای فرهنگی اجتماعی حوزه گردشگری از دیگر معضلات موجود است، دستگاه امنیتی کمتر به این آسیبها توجه دارند و از طرفی متولیان گردشگری از احصای این آسیبها شانه خالی میکنند.
به نظر میرسد سیاستگذارن و برنامهریزان کلان کشور، باور و ارادۀ لازم را برای توسعه گردشگری در ایران ندارند که این مسئله ناشی از نگرش نادرست به تهدیدآمیز بودن گردشگری بینالمللی در مقولۀ فرهنگی و اجتماعی است.
امید است پی گیری مستمر و مسئولانه نهادهای ذی ربط به حل هرچه سریعتر این معضل فرهنگی اجتماعی منجر گردد و ما در آیندهی نزدیک دیگر شاهد این هنجارشکنیها نباشیم.
منبع: جام جم