گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ زهره شوکتی: بررسی نقش زنان در مسائل مختلف یک جامعه اسلامی معنا و مفهومی متفاوت از آن چه در تحقیقات یا بررسیهای بدون این پسوند (اسلامی) دارد، ارائه میدهد. بدین معنا که ما از پس نگاههای فمنیستی یا جنسیتی و تساوی حقوق زن و مرد به موضوع نگاه نمیکنیم بلکه در پی بررسی جایگاه تکلیفی زن مسلمان هستیم. در عصری که با بروز و ظهور حکومت اسلامی در پی ایجاد دولت اسلامی و نهایتاً تمدن اسلامی هستیم بررسی نمودها و شیوههای حضور اجتماعی زنان در جامعه اسلامی ضرورت مییابد، زیرا زنان به عنوان نیمی از جامعه و مربی نیمی دیگر نقش بی بدیلی در گفتمان سازی و نهادینه کردن تکلیف زن مسلمان خواهند داشت.
پرداختن از زاویه نگاه حکیم انقلاب به مقوله اقتصاد به عنوان یکی از شئون این حضور اجتماعی به دلیل جایگاه اجتماعی دینی و جامع نگری ایشان بسیار راهگشا خواهد بود. چندی است که بررسی تحلیل گفتمانی از بیانات مقام معظم رهبری چندی است که بسیار مورد توجه قرار گرفته است. یکی به جهت تاکید خود ایشان در مقوله گفتمان سازی مبانی در جامعه و دیگری مطالبات و بیانات ایشان که در واقع خط مشی پیش برد جامعه به صلاح و اصلاح است. در این گزارش ابتدا به مقوله زنان در اندیشه مقام معظم رهبری خواهیم پرداخت سپس به مسئله اقتصاد در بیانات ایشان اشاره میکنیم و نهایتاً زمینههایی برای فعالیت اقتصادی زنان بر مبنای نظرات مقام معظم رهبری ارائه خواهیم داد. بدین معنا که ما در پی یافتن چارچوب فکری آیت الله خامنهای هستیم تا در برنامه ریزیهای کلان مورد توجه قرار گیرد.
زن در اندیشه مقام معظم رهبری
براساس انسان شناسی اسلامی زن هم مثل مرد انسان است و فرقی بین زن و مرد در این جهت وجود ندارد. [۳] البته هر کدام از این دو طبیعت، خصوصیات و خصلتهایی هم در جسم و روح و فکر و هم در غرایز و عواطف دارند که ویژه خودشان است [۴] اسلام طرفدار تکامل بشر است و میان زن و مرد هیچ فرقی را قائل نمیشود برای اسلام جنس زن یا مرد مطرح نیست تعالی و تکامل انسانی و بروز استعدادها مطرح است. زن و مرد از لحاظ جنبه بشری و جنبه الهی هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند لذا قرآن وقتی که میخواهد راجع به انسانهای بد مثلی را بیان کند از زن مثل میآورد «و ضرب ا... مثلاً للذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط» [۵] هم چنین وقتی میخواهد در مورد کسانی که مؤمن هستند مثلی بزند از زن مثال میزند «امرأت فرعون» [۶] در هر دو جا مثال و نمونه کامل راه خطا و راه صواب را از زن ذکر میکند یک جا هم راجع به مردان سخن میگوید. [۷] نگاه عمومی به زن در فرهنگ غربی – مبتنی بر اومانیسم غربی – نهادینه شده، نگاه ابزاری است. [۸] براساس این نگاه ابزاری است که احترام به زن و حفظ کرامت او در اشباع نیاز مرد تعریف میشود [۹] اگر با حجاب زنان مخالفت میشود از باب آزاد بودن زنان نیست بلکه برای چشم نوازی و بهره وری نامشروع مرد است. [۱۰] آزادی ترسیم شده برای زن را در مقابل شوهر متعهد میکند آزادی از قید و بندهای خانوادگی، آزادی از نفوذ مطلق مرد آزادی از قید ازدواج و تشکیل خانواده و پرورش فرزندان در آن جا که هدف شهوانی زودگذری در مقابل قرار گیرد. عناوینی هم، چون «آزادی زن» که از سوی فرهنگ منحط غربی مطرح شده است، بر این پایه است که زن را در معرض دید مرد قرار دهد تا بهرههای جنسی را از او ببرد این آزادی در واقع آزادی زن نیست بلکه آزادی مردان هرزه برای تمتع از زن است؛ مردسالاری است نه آزادی زن و حفظ کرامت او. اما در مکتب اسلام زن آن بخش زیبایی آفرینش بشر است که به طور طبیعی با اندکی در پرده بودن همراه است. [۱۱] احترام به زن این است که به زن فرصت داده شود تا نیروها و استعدادهای برجسته خدادادی درون خود را در سطوح مختلف بروز دهد [۱۲]
اسلام زن را به چشم یک انسان والا مینگرد، او را عنصر اصلی تشکیل خانواده دانسته و آسایش خانواده را به برکت طبیعت زنانگیاش میداند که موجبات صلاح جامعه و پرورش انسانهای والا را به بار میآورد. با این نگاه است که اسلام هر آن چه را که با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته باشد و موجب ذلت زن، خضوع او در مقابل مرد، اختلاط و آمیزش بی حد و مرز عیان زن و مرد و خدشه دار شدن مهمترین عنصر شخصیت او – یعنی عفت زن – و دور شدن از شغل اساسیاش – یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده – شود، مردود اعلام میکند و کرامت او را در عفت و عصمت و حجاب میداند. [۱۳] عفت زن وسیلهای برای تعالی و تکریم شخصیت زن در چشم دیگران حتی در چشم خود مردان شهوت ران و بی بند و بار است، مایه احترام و شخصیت او است. این مسئله حجاب و محرم و نامحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف در این بین سالم نگه داشته شود. البته عفاف مخصوص زنان نیست؛ مردان هم باید عفیف باشند. منتها، چون در جامعه مرد به خاطر قدرت جسمانی و برتری جسمانی، میتواند به زن ظلم کند و بر خلاف تمایل زن رفتار نماید، روی عفت زن بیشتر تکیه و احتیاط شده است. [۱۴]
دیدگاه غربیها نسبت به روابط زن و مرد، با آن دیدگاه اسلامی که از جهان بینی اسلام سرچشمه میگیرد متفاوت است. جهان بینی آنها از مسائل انسان سرچشمه میگیرد که البته یک چیز روبنایی است، لیکن به چیزهای اصلی منتهی میشود. [۱۵] در مکتب اسلام حفاظ و حجابی بین زن و مرد تعریف شده است. البته این بدان معنا نیست که زنان، عالم جداگانهای غیر از عالم مردان دارند؛ نه، زنان و مردان در جامعه و در محیط کار، با هم زندگی میکنند، مشکلات اجتماعی را با هم حل میکنند، خانواده را با هم اداره میکنند و فرزندان را پرورش میدهند، اما آن حفاظ و حجاب در بیرون از محیط خانه و خانواده حتماً حفظ میشود. [۱۶] آزادی انسانی در اسلام، به معنای آزادی اخلاقی و بی بند و باری فرهنگی غربی نیست [۱۷]، اما در اومانیسم غربی عدم حجاب و واسطه و فاصلهای بین زن و مرد تعریف نشده است و اختلاط و امتزاج بی قید و شرط و بی بند و بار زن و مرد امر عادی تلقی میشود و آزادی شهوات جنسی یک امر مباح و مجاز و بی قید و شرط است. [۱۸]
آن چه در اسلام مطرح است، رعایت عدالت محض میان افراد بشر از جمله میان جنس زن و جنس مرد و برابری در حقوق مطرح است، اما در جایی ممکن است احکام زن با احکام مرد متفاوت باشد، اما در جایی ممکن است احکام زن با احکام مرد متفاوت باشد، هم چنان که طبیعت زن با طبیعت مرد در بعضی از خصوصیات متفاوت است. [۱۹] در اسلام جنس زن یا مرد مطرح نیست و از لحاظ جنبه بشری و الهی، تفاوتی با هم ندارند و هر ۲ انسان هستند، از این رو همان طور که حقوقی را – هم، چون حق مالکیت، حق انتخاب همسر – برای مرد متأهل است، زن را برخوردار از آن حقوق میداند. [۲۰] اسلام همان طور که حقوقی را برای مرد به عنوان یک انسان قائل است، حقوقی را برای زن هم قائل است که از جمله آنها میتوان به حق مالکیت اشاره کرد، بر خلاف اروپای نیم قرن پیش- که براساس تفکر اومانیستی برپا شده است – به زن، اجازه تصرف در مال شخصی خود را نمیداد، بلکه آن را در اختیار شوهر یا پدر یا برادرش قرار میداد. [۲۱] تا شصت سال قبل، زن فقط در پس مرد بود و هیچ حقی از حقوق اصلی یک انسان در جامعه را نداشت. [۲۲] حتی از اواخر قرن نوزدهم میلادی که حرکتهایی به نام آزادی زنان شروع شد و برای زن حق مالکیت معین شد – طبق بررسی موشکافانه جامعه شناسان خودِ اروپا - این اعلان حق مالکیت برای زن، به خاطر احتیاج شدید کارخانهها به کارگر و استفاده از نیروی کار زن بود. در غرب وقتی زنی با مردی ازدواج میکرد، حتی نام خانوادگی او به نام خانوادگی مرد تبدیل میشد و همه موجودی و املاک او در اختیار شوهر قرار میگرفت و در واقع نه فقط اختیار جسم و اموال زن، بلکه اختیار جان او در دست شوهر بود و مرد سرور زن محسوب میشد! لذا در داستانهای غربی و اشعار اروپایی بسیار مشاهده میشود که شوهر به خاطر یک اختلاف اخلاقی همسر خود را میکشد و کسی هم او را ملامت نمیکند. [۲۳]در انسان شناسی اسلامی فرقی میان زن و مرد وجود ندارد و نگاه به زن در خانواده به عنوان یک عضو اصلی است. اسلام در داخل خانواده دو جنس زن و مرد را مانند دو لنگه یک در، دو چشم در چهره انسان، دو سنگرنشین در جبهه نبرد زندگی و دو کاسب شریک در یک باب مغازه قرار داده است.
هر کدام از این دو، طبیعت، خصوصیات و خصلتهایی، هم در جسم و روح و فکر و هم در غرایز و عواطف دارند که ویژه خودشان است که اگر با همان حدود و موازینی که اسلام معین کرده است در کنار هم زندگی کنند، خانوادهای ماندگار و مهربان و با برکت و پر فایده خواهند داشت و اگر از خلقیات ویژه خود به طور صحیح استفاده نکنند، تعادل در خانواده به هم میخورد.
حال با توجه به این که زن از لحاظ جسمی، ظرافت بیشتری دارد و مرد، قویتر و گردن کلفتتر است، اگر از زن دفاع نشود ممکن است مرد نسبت به او تعرض کند. به همین خاطر، در اسلام به مرد اجازه داده نشده که به زن زور بگوید بلکه از روی کمال مصلحت و حکمت، حقوق محدودی را در محیط خانواده برای او قرار داده است. هم چنین برای زن نیز در خانواده حقوقی معین شده است که آن هم از روی مصلحت است و باید حمایت قانونی و اخلاقی از زن در محیط خانواده صورت گیرد تا ظلم و تعرضی از جانب مرد متوجه زن نگردد، [۲۴] نه این که شاهد باشیم – طبق آمار – یک سوم زنهای دنیا از دست مردها کتک بخورند که این امر بیشتر در کشورهای غربی صورت میگیرد نکته مهمی که در این جا حائز اهمیت است، این است که اسلام برای دفاع از حقوق زن در محیط خانواده – برخلاف مکتب غربی – به دنبال این نیست که یک نوع حالت تخاصم و جدایی و رقابت و نزاع بسازد، بلکه درصدد این است که زن بر حق انسانی و رشد حقیقی نائل شده و به صورت انسان کامل درآید. [۲۵] بر مبنای اسلام، هیچ تفاوتی میان زن و مرد در عرصه فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی به معنای خاص و علمی – وجود ندارد و زن و مرد دارای اجازه مشترک و همسانی هستند. البته ممکن است بعضی از کارها که با ترکیب جسمانی زن منطبق نیست، باب زنان نباشد – کما این که برخی دیگر از کارها که با وضع اخلاقی و جسمانی مرد تطبیق نمیکند، باب مردان نباشد – که این موضوع ربطی به محدودیت فعالیت زن در عرصه فعالیتهای اجتماعی ندارد.
آن چه در این میان حائز اهمیت است، شرطی است که اسلام جهت فعالیت زن در عرصه اجتماع گذاشته است و آن، مرزبندی میان زن و مرد و عدم اختلاط آنها است. در این صورت، همه کارهایی را که مرد میتواند در عرصه اجتماع انجام دهد، زن هم – اگر قدرت جسمانی و شوق و فرصتش را داشته باشند – میتواند انجام دهد. به همین خاطر اسلام برای حفظ این حدود اخلاقی، حجاب – لباس مشارکت اجتماعی – را برای زن معین کرده است که با حفظ این حدود اسلامی، فعالیت زن در عرصه اجتماع، فعالیتی کاملاً مباح و روا خواهد بود. [۲۶]
اقتصاد در اندیشه مقام معظم رهبری
اقتصاد در بیان مقام معظم رهبری از یک چهارچوب فکری پیروی میکند که مبنی بر اصول اسلامی و دو اصل استقلال و آزادی است. هم زمان با اوج گرفتن تحریمهای اقتصادی علیه ایران از حدود ده سال گذشته رهبری شعار هر کدام از این سالها را بر پایه اقدامات اقتصادی قرار دادهاند. سال ۱۳۸۹ همت مضاعف / کار مضاعف / ۱۳۹۰ جهاد اقتصادی / ۱۳۹۱ تولید ملی حمایت از کار و سرمایه ایرانی / ۱۳۹۲ حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی / ۱۳۹۳ اقتصاد فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی / ۱۳۹۵ اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل / ۱۳۹۶ اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال / ۱۳۹۷ حمایت از کالای ایرانی / ۱۳۹۸ رونق تولید و ۱۳۹۹ جهش تولید.
از سوی دیگر عبارات و کلید واژههایی در بیانات رهبری وجود دارد که منظومهی فکری ایشان را در باب مسائل اقتصادی نشان میدهد.
حضور جهانی تأثیرگذار است. مسئله اقتصادی بسیار مهم است در اسلام پرداختن به امور اقتصادی مردم جزو اوجب واجبات حکومتهاست. پیغمبر اکرم طبق روایت فرمود: کادالفقران یکون کفراً [۲۷] مضمون این حرف آن است که ما آمدهایم به مردم ایمان بدهیم. اگر نتوانی نانشان را به راحتی به دستشان برسانی، ایمانشان از آنها گرفته خواهد شد. واقع قضیه هم همین است. مسئله فقرزدایی و روان کردن کار اقتصادی در کشور از جمله مسائل بسیار مهم است. [۲۸]
اقتصاد سرمایه داری
گرایش به اقتصاد مقاومتی مخصوص ما هم نیست، امروز در بسیاری از کشورها به خصوص در این سالهای اخیر با تکانههای شدید اقتصادی که در دنیا به وجود آمد، کشورهای متعددی به دنبال مقاوم سازی اقتصاد خودشان برآمدند، البته هر کشوری شرایط خاص خودش را دارد. این اقتصاد سرمایه داری با مشکلاتی که ناشی از این اقتصاد بود، از غرب و امریکا سرریز شد به بسیاری از کشورها؛ و اقتصاد جهانی در مجموع یک کل مرتبط به یکدیگر است. طبعاً کشورها از این مشکلات کم و بیش متأثر شدند بعضی بیشتر بعضی کمتر؛ بنابراین خیلی از کشورها درصدد برآمدند که اقتصاد خودشان را مقاوم سازی کنند به تعبیری همین اقتصاد مقاومتی را به شکل متناسب با کشورهایشان برنامه ریزی کنند تحقق ببخشند به نظر من احتیاج ما به اقتصاد مقاومتی بیش از کشورهای دیگر است. ما بیشتر احتیاج داریم که اقتصاد خودمان را مقاوم سازی کنیم. اولاً به همان دلیل مشترک بین ما و دیگر کشورها؛ ما با اقتصاد جهانی مرتبطیم بنای بر همین ارتباط هم داریم ما قصد جدا شدن و منعزل شدن از اقتصاد جهانی را به هیچ وجه نداریم بنای بر همین ارتباط هم داریم بنابراین متأثر میشویم از آن چه در دنیا در اقتصادهای جهانی اتفاق میافتد. ثانیاً خصوصیتی است که ما داریم، به خاطر استقلالمان به خاطر عزت مداریمان به خاطر اصرارمان بر تحت تأثیر سیاستهای قدرتها قرار نگرفتن، مورد تهاجم و سوء نیت هم قرار داریم، یعنی نسبت به ما – هم چنان که در شرایط کنونی مشاهده میکنید – انگیزههای مخالفت و اخلال گری و اشکال تراشی و ایجاد مشکل، بیش از بسیاری از کشورهای دیگر است؛ بنابراین ما بیشتر بایستی اهتمام بورزیم به این که پایههای اقتصاد را محکم کنیم و اقتصادمان را مقاوم سازی کنیم نگذاریم وضعیتی وجود داشته باشد که یا حوادث و تکانههای ناگزیر و یا سوء نیتها بتواند در اقتصاد ما اثر بگذارد بنابراین ما به این نیاز داریم. [۲۹]
اقتصاد اسلامی
ما اگر بتوانیم این حرفهای خودمان را که حرفهای نوینی است در دنیا منتشر کنیم و به گوشها برسانیم پذیرنده و طلبکار زیاد خواهد داشت. این یکی از خصوصیات امروز است. یک روزی بود که این جور نبود؛ در یک روزی که عرض میکنم نه صد سال پیش بلکه همین زمان جوانی ما. فرض بفرمائید مارکسیسم در بین جوانها در اغلب کشورها فقط در بعضی از کشورها مثل امریکا یا بعضی کشورهای اروپا به این شدت نبود، اما در اغلب کشورها جاذبهی مارکسیسم بود به خصوص در زمینهی اقتصادی جاذبهی سوسیالیسم یک جاذبهی همه گیر بود حتی در کشورهای اسلامی. در کشور خود ما و در بین علاقهمندان همین خط اسلامی کسانی بودند از معاریف که اگر بگویم میشناسید، یعنی همهتان میشناسید که صریحاً با همین تعبیر «سوسیالیسم» از آن دفاع میکردند و حمایت میکردند و میل داشتند که فکر اقتصادی اسلامی را تطبیق بدهند با سوسیالیسم یا آن را در قالب تعبیرات سوسیالیسم بیان کنند. [۳۰] ممکن است فقها و فضلای ما تلاش کنند و فقهی را که در اختیار ماست و ضعفها و کمبودهای فراوانی هم دارد، پالایش کنند. این بحث دیگری است این کار را بکنند، اما چیزی که باید مطرح باشد و نظر امام قطعاً این بود، این است که کل فضای جامعه، با شریعت و فقه و احکام و عمل اسلامی پر شود. ایشان غیر از این را در هیچ موردی قبول نداشتند. من یک وقت دربارهی ولایت فقیه با ایشان صحبت میکردم؛ گفتم قبل از انقلاب، ما با بعضی از فضلا و دوستان بحث داشتیم بعضیها میگفتند اسلام شیوهی خاصی در باب اقتصاد ندارد. هر شیوهای که بتواند آرمانهای اسلامی مثلاً عدالت را تأمین کند اسلامی است؛ ولی عقیدهی ما این بود که نه، اسلام خطوطی معین کرده و شیوههای بنا نهاده و چارچوبی برای اقتصاد اسلامی درست کرده و این چارچوب باید تبعیت شود. ایشان گفتند: بله این درست است. من نمیخواهم به این قضیه استناد کنم که این حرف درست است؛ میخواهم استناد کنم که نظر امام این بود؛ یعنی ایشان به کمتر از این اصلاً قانع نمیشدند. آن جایی هم که بحث سر احکام ثانوی بود، ایشان به عنوان یک حکم اسلامی و فقهی بر آن تأکید میکردند. [۳۱] یکی از نتایج یا حواشی حوادث منطقهای ما – که بالاتر از حواشی است – غلط از آب درآمدن تئوریهای غربی است. همهی تئوریهای اینها در زمینه اقتصاد – که حالا وضع اقتصادیشان را دارید مشاهده میکنید – در زمینهی سیاست، ادارهی سیاسی آنها، مدیریت سیاسی آنها این جور دارد در این منطقه به گل مینشیند. بعد از این همه کاری که در این منطقه کردند که نفوذی که پیدا کردند، حضور سیاسی و اقتدار سیاسی آنها این جور دارد نابود میشود، اینها نشان میدهد که تئوری پردازیهای غربی در زمینهی سیاست، در زمینهی اقتصاد، تئوریهای ناقص و عقیم و بی خاصیتی است؛ ما را بیشتر تشویق میکند که برویم به درون خودمان مراجعه کنیم و فکر اسلامی و اندیشهی اسلامی را پیدا کنیم. [۳۲]
اقتصاد مقاومتی
رونق تولید به شرایطی متوقف است که یکی از آنها کار است. این کار باید جهادی باشد. کار فوق العاده باید در کشور انجام بگیرد تا رونق تولید به وجود بیاید اگر رونق تولید به وجود آمد، این خود یکی از ارکان اصلی اقتصاد مقاومتی است. وقتی اقتصاد مقاومتی محقق شد، معنایش این است که جامعه نگران این نخواهد بود که فلان اراذل امریکایی یا صهیونیستی یا ... چه تصمیمی درباره نفت ما میگیرد یا درباره اقتصاد ما میگیرد یا مواردی مانند اینها. این که من روی رونق تولید و وسیعتر از آن روی اقتصاد مقاومتی تکیه میکنم و روی کالای ایرانی و روی متحرک کاری در کشور تکیه میشود برای این است. ملت به استغنا از بیگانگان و عزت نیاز دارد. یک ملت در کنار اصلیترین نیازهای خود عزت ملی را قرار میدهد. ملتها راضی نیستند تحت نفوذ و تأثیر تصمیم گیرانی باشند که یا دوست این ملت نیستند یا دشمن این ملتند. [۳۳] یک وقت مغزهای فعال و متفکری وجود ندارند در کشور، انسان یک جور برای مسائل کشور برنامه ریزی میکند، اما یک وقت نه هزاران نیروی جوان با نشاط نخبه دارای افکار بلند و البته یقیناً در بین اینها تعدادی هم دارای قدرت مدیریت هستند –، چون فکر بلند همیشه ملازم نیست با قدرت مدیریت – و با توجه به اینها انسان میخواهد برای کشور برنامه ریزی کند. پس نگاه به نخبگان در این جهت هم مورد اهتمام قرار میگیرد و نکتهی اساسی است؛ تأثیر نخبگان در برنامه ریزی برای مسائل کشور. حتی مثلاً فرض بفرمائید تبدیل اقتصاد نفتی بر اقتصاد مستقل، اقتصاد دانش بنیان، اقتصاد مقاومتی. اگر ما عناصر نخبه و فعال و دلسوز و با نشاط نداشته باشیم، اقدام نمیکنیم برای این که اقتصادمان را تغییر بدهیم، اما وقتی آدمهای حسابی، پا به کار علاقهمند در اختیار نظام تصمیم گیری کشور هست، طبعاً اقدام میکند دیگر. [۳۴]
اقتصاد جهانی
اگر بخواهیم این پیشرفت حقیقی انجام بگیرد باید خصوصیات انقلابیمان را حفظ کنیم، حرکت جهادیمان را حفظ کنیم، عزت و هویت ملیمان را حفظ کنیم، هضم نشویم، و در هاضمهی خطرناک فرهنگی و اقتصادی جهانی هضم نشویم؛ اگر اینها را رعایت نکنیم، این درست خواهد شد. [۳۵] تیترهایی که بیان شد از حدود ۲۵۲۵ [۳۶] مورد کلید واژهی اقتصاد رهبری شاهد آورده شد. عبارات دیگری نظیر اقتصاد بدون نفت، اقتصاد دانش بنیان، اقتصاد درون زا از نمونههای دیگر است.
فعالیت اقتصادی زنان
پس از بررسی منظومه فکری رهبری دربارهی زنان و اقتصاد به جاست که به شیوههای فعالیت اقتصادی و نقش زنان در اقتصاد بنا بر فرمایشات و مطالبات ایشان بپردازیم. از جمع بندی مفهوم زن در دیدگاه به این مسئله میرسیم که جایگاه زن در آفرینش جایگاه خاص و منحصر به فردی است که در قالب هر یک بر نقشهای مادری، همسری، دختری و خواهری به انضمام مفاهیمی، چون اقتصاد فقط شکل تکلیف او تغییر خواهد کرد. اگر اسلام را دین حداکثری میدانیم زن مسلمان طراز نیز زنی است که دید حداکثری دارد. برای چنین زنی انجام تکالیف اقتصادی در دایره تکالیف او قرار میگیرد. فعالیتهای اقتصادی زنان گاهی به شکل مستقیم موجب درآمدزایی میشود و گاهی غیر مستقیم انجام فعالیتهای مستقیم اقتصادی یا با انتخاب زن و یا بسته به شرایط برای او ایجاد خواهد شد که در این صورت با تحصیلات آکادمیک و یا تجربی زن وارد بازار اقتصادی میشود و موجب درآمدزایی برای خود و خانواده و جامعهاش خواهد شد و میتوان گفت: به تکلیف اقتصادی که متوجه او شده عمل کرده است و یا غیر مستقیم که جا دارد این نقش نیز در جامعه گفتمان سازی شود.
تعاونیها بسیار پدیدهی مطلوبی هستند برای اقتصاد ما سرمایههای خود را جمع میکنند تک تک افراد را توانمند میکنند، اشتغال فراوان ایجاد میکنند بعد اگر بشود این تعاونیها را شبکه سازی کرد در یک شبکهای جمع کرد، یک مجموعههای عظیمی به وجود میآید. خیلی برکات دارد این تعاونیها را باید دنبال کنند حتماً با جدیت مسئلهی تعاونیها را دنبال کنید. [۳۷] تعاونیها را میتوان نمونهای از فعالیت اقتصادی مستقیم برای زنان نام برد که میتواند بسته مناسبی برای این قشر باشد.
اما فعالیتهای دیگری که ما در این جا با نام غیر مستقیم از آن یاد میکنیم:
فرزندآوری
خدای متعال از مسلمانها خواسته که زیاد بشوند، افزایش پیدا کنند. واقعاً هم این جور است که اگر چنان چه عدد ملت مسلمان – حالا در یک کشور اسلامی مثل کشور ایران یا در فضای اسلامی مثل امت اسلامی – زیاد باشد، این زمینه و امکان برای رشد و تعالی درآنها وجود دارد؛ یعنی وقتی که عده زیاد است، افراد صالح در آن قهراً زیادترند تواناییها قهراً بیشتر است، نیروی انسانی قهراً راقیتر است؛ این، چون طبیعی است اگر چنان چه جمعیت زیاد باشد، جمعیت کم مقهور واقع میشود. امروز در دنیا آن کشورهایی که جمعیتهای زیادی دارند، به برکت آن به خیلی امکانات دست یافتهاند. [۳۸] از برکتهای جمعیت زیاد رشد فعالیتهای مفید اقتصادی از طریق افزایش جامعه نخبگانی خواهد بود لذا فرزندآوری شاید در نگاه نخست ارتباطی با رشد اقتصادی یک کشور نداشته باشد، ولی با دید عمیقتر یکی از ارکان اقتصاد در هر کشوری خواهد بود و این چیزی است که یک زن میتواند آن را رقم بزند با ازدواج به هنگام فرزندآوری و تربیت فرزندان معتقد و متعالی و نخبه.
استفاده از تولیدات داخلی
زن به عنوان مدیر داخلی خانه نقش بسزایی در فرهنگ مصرفی خانه و خانواده دارد. ایجاد بینش گرایش و اعتقاد به مصرف تولیدات داخلی یک عمل صرفه نیست بلکه زن به عنوان مربی خانواده میتواند این را به فرزند و همسر خود یاد بدهد نهادینه کند که مصرف تولید داخلی کشور یک عمل حسنه است، زیرا به نحوی تقویت حکومت اسلامی است. بنده این همه تکیه کردهام بر روی مصرف تولیدات داخلی. الآن هم دارم به شما میگویم به مردم عزیز کشورمان میگویم بروید سراغ مصرف تولید داخلی کارگر ایرانی را ترویج کنید، کار ایرانی را ترویج کنید. متأسفانه واقعیت قضیه این جور نیست. در بخشهای مختلف – فرض کنید در مسائل زندگی منزل – کارخانههای داخلی مشغول کارند، جنس مرغوب و خوب و برابر با جنس خارجی گاهی هم بهتر از جنس خارجی، تولید میکنند ... وقتی جنس خارجی وارد شد، تولید داخلی میخوابد، وقتی تولید داخلی خوابید، همین وضعی پیش میآید که امروز هست؛ جوان ما بیکار میشود وضع زندگی و معیشت مردم دشوار میشود. [۳۹]
صرفه جویی
ما در سبک زندگی مشکلاتی داریم یکی از مشکلات ما مصرفگرایی است، یکی از مشکلات ما، اسراف و زیاده روی و زیاد خرج کردن است. یکی از مشکلات ما رفاه طلبی افراطی است یکی از مشکلات ما اشرافی گری است. اشرافی گری متأسفانه از طبقات بالا سرریز میشود به طبقات پائین؛ آدم متوسط یعنی از قشرهای متوسط هم وقتی میخواهد مهمانی بگیرد، وقتی میخواهد عروسی بگیرد مثل اشراف عروسی میگیرد، این عیب است این خطا است این ضربه به کشور میزند. زیاد مصرف کردن، زیادی خواستن، زیادی خوردن، زیادی خرج کردن، جزو عیوب مهم ما است در سبک زندگیمان. [۴۰] اصلاح سبک زندگی خانواده و مصرف گرا بار نیامدن فرزندان تأثیر بسزایی در صرفه جویی و پس انداز و چه بسا راه اندازی کسب و کارهای خود خواهد داشت که موجب ارتقاء اقتصاد خانواده میشود و در گامهای فراتر با تقویت و رونق به همان کارگاههای کوچک و اقتصادهای خود حرکتهای اقتصادی بزرگتری شکل بگیرد و همه اینها از همان نقش تربیتی زن در خانواده منشأ گرفته است.
در نهایت بای گفت که جمله بارها اشاره شده توسط آیت الله خامنهای که "در مساله زن از دنیا طلبکاریم، ما مدعی دنیاییم" (بیانات در دیدار بانوان نخبه ۱۳/۴/۱۳۸۴) مساله بسیار مهم در مورد زنان را بیان میکند و آن اینکه جامعه ما به دلیل نبود سیاستهای مشخص درمورد زنان در دولتهای مختلف نگاههای غلط و بعضا متاثر از نگاههای نهادهای بین المللی را در مورد زنان متحمل شده است؛ که این با خط پیشرفت در مسیر تمدن نوین اسلامی و تشکیل یه جامعه کاملا اسلامی در تضاد است؛ لذا است که تا دولتها و مطالبه عمومی مردم به این سمت هدایت نشود که نگاه اسلام به مقوله زن و مسائلش با آنچه کنوانسیونهای جهانی و بین المللی مطرح و مطالبه میکنند و در پی اجرایی نشدنش بعضا ما را مورد تحریمهای اقتصادی و ... قرار میدند و زنان ما نیز به جایگاه و کرامت خود پی نخواهند برد و به دنبال آرمان هایشان در شعارهای به ظاهر عادلانه فمنیستها و کشورهای مدعی غربی حرکت خواهند کرد.
به عنوان مثال اگر دولت زمینه وسیاستهای حمایتی از ازدواج آسان، فرزند آوری و یا مصرف کالاهای داخلی را اولویت خود قرار دهد در واقع به فعالیت اقتصادی کشور به شکل زیربنایی در حال خدمت خواهد بود؛ و یا اگر نگاه اسلام به مسائل زنان را از موضع بالا در مجامع بین المللی مطرح و گزارشات موفق داخلی از آن را ارائه دهد شاهد تغییر به مرور نگاهها و گفتمان سازی مبانی اسلام و انقلاب خواهیم بود.
*سطح دو حوزه علمیه، دانشجوی ارشد مطالعات زنان دانشگاه ادیان و مذاهب
[۲]- مقام معظم رهبری
[۳]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۶/۱۰/۱۳۶۸
[۴]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۸/۶/۱۳۷۵
[۵]- تحریم ۱۰
[۶]- تحریم ۱۱
[۷]- آیت ا... خامنهای بیانات ۳۰/۷/۱۳۷۶
[۸]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۸/۷/۱۳۸۸
[۹]- آیت ا... خامنهای بیانات ۴/۱۰/۱۳۷۰
[۱۰]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۸/۷/۱۳۸۸
[۱۱]- آیت ا... خامنهای بیانات ۱۳/۴/۱۳۸۶
[۱۲]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۸/۷/۱۳۸۸
[۱۳]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۵/۹/۱۳۷۱
[۱۴]- آیت ا... خامنهای بیانات ۳۰/۷/۱۳۷۶
[۱۵]- آیت ا... خامنهای بیانات ۳۰/۷/۱۳۷۶
[۱۶]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۲/۸/۱۳۷۰
[۱۷]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۴/۷/۱۳۹۰
[۱۸]- آیت ا... خامنهای بیانات ۱۰/۱/۱۳۹۶
[۱۹]- آیت ا... خامنهای بیانات ۳۰/۷/۱۳۷۶
[۲۰]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۰/۱۲/۱۳۷۵
[۲۱]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۰/۱۲/۱۳۷۵
[۲۲]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۶/۱۰/۱۳۶۸
[۲۳]- آیت ا... خامنهای بیانات ۳۰/۷/۱۳۷۶
[۲۴]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۸/۶/۱۳۷۵
[۲۵]- آیت ا... خامنهای بیانات ۳۰/۷/۱۳۷۶
[۲۶]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۰/۱۲/۱۳۷۵
[۲۷]- کافی ج. ۲ ص. ۳۰۷
[۲۸]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۸/۲/۱۳۸۰
[۲۹]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۰/۱۲/۱۳۹۲
[۳۰]- آیت ا... خامنهای بیانات ۶/۶/۱۳۹۶
[۳۱]- آیت ا... خامنهای بیانات ۴/۱۱/۱۳۷۸
[۳۲]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲/۶/۱۳۹۰
[۳۳]- آیت ا... خامنهای بیانات ۴/۲/۱۳۹۸
[۳۴]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۵/۷/۱۳۹۷
[۳۵]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۰/۱۲/۱۳۹۴
[۳۶]- www.Khamenei.ir
[۳۷]- آیت ا... خامنهای بیانات ۲۸/۸/۱۳۹۸
[۳۸]- آیت ا... خامنهای بیانات ۱۳/۵/۱۳۹۸
[۳۹]- آیت ا... خامنهای بیانات ۱۱/۵/۱۳۹۵
[۴۰]- آیت ا... خامنهای بیانات ۱/۱/۱۳۹۷