مروری بر نسبت جهانی‌شدن و مسئله اقوام ایرانی در گفتگو با عباس اسدی؛
در جامعه ایران که ارتباطات میان‌فردی بسیار قوی است گاهی اوقات این ارتباطات می‌تواند در برابر جهانی‌سازی به‌مثابه ترمز عمل کند. برای مثال شما همجنس‌بازی، ازدواج سفید، فرهنگ پت و... را نگاه کنید، چنین اموری در جوامع سنتی به‌راحتی رخ نمی‌دهد. این‌ها برخی از تجلیات جهانی‌سازی است.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ امروزه رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی رواجی گسترده در میان جامعه ایرانی پیدا کرده است. در این میان حتی اقوامی که در شهرهای کوچک‌تر و روستاها هم زندگی می‌کنند از این فراگیری مستثنی نشده‌اند. همین موضوع زمینه طرح این پرسش را فراهم می‌کند که جهانی‌شدن به معنای فراگیری رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی چه تأثیری را بر اقوام ایرانی، رابطه آن‌ها با دیگر اقوام و همچنین دولت گذاشته است؟ برای پاسخ به این پرسش با دکتر عباس اسدی - عضو هیئت‌علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی - به گفت‌وگو پرداخته‌ایم تا در این خصوص بیشتر بدانیم.

 

زمین سنگلاخ ایران در برابر جهانی‌شدن

به‌عنوان محور نخست بحث می‌خواستم پیرامون تأثیرات جهانی‌شدن بر فرهنگ و تعلقات قومی مردم ایران بیشتر بدانیم. آیا گستردگی استفاده از شبکه‌های مجازی راه را برای کاهش تعلقات قومی فراهم کرده یا زمینه را برای تحرکات بیشتر قومی مساعد کرده است؟ 

جامعه ما، جامعه‌ای سنتی با قالب ارتباطی شفاهی است، لذا تأثیر جهانی‌شدن بر اقوام در ایران با تأثیر جهانی‌شدن بر اقوام در دیگر کشورها کاملاً متفاوت است.

اسدی: به نظر من تأثیر جهانی‌شدن بر اقوام و تعمیق شکاف میان آنان غیرقابل‌انکار است. اما نکته قابل‌طرح این است که قومیت‌ها تا چه میزان تحت‌تأثیر جهانی‌شدن قرار گرفته‌اند؟ به‌عبارت‌دیگر، قومیت‌ها تا چه میزان از ماهواره‌ها، فضای مجازی و... تأثیر گرفته‌اند؟ این پرسش هنگامی جدی‌تر می‌شود که بدانید جامعه ما دارای یک بافت سنتی است، بنابراین دسترسی بیشتر اقوام به رسانه‌های جهانی ضعیف‌تر است و هنوز ساختارهای سنتی همچون ریش‌سفیدها، روابط فامیلی و... نقش مرجعیت بیشتری در قیاس با رسانه‌های جهانی دارد؛ لذا برای پاسخ به سؤال شما ابتدا باید میزان دسترسی اقوام به رسانه‌های جهانی را بسنجیم. به نظر من جامعه ما، جامعه‌ای سنتی با قالب ارتباطی شفاهی است، لذا تأثیر جهانی‌شدن بر اقوام در ایران با تأثیر جهانی‌شدن بر اقوام در دیگر کشورها کاملاً متفاوت است. ممکن است ما در شهرهای بزرگ شاهد تأثیر رسانه‌های جهانی بر زندگی مردم باشیم، اما در روستاها این تأثیرگذاری با کندی صورت می‌پذیرد، بنابراین ما نباید اصطلاحاً یک نگاه کل‌گرا داشته و حکم کلی را برای مجموعه اقوام ایرانی صادر کنیم.

 

به نظر می‌رسد که شما جهانی‌شدن و تأثیر آن بر اقوام را چندان جدی نمی‌داد. با توجه به گستردگی استفاده از فضای اینترنت و شبکه‌های اجتماعی حتی در روستاها این ایده چگونه توجیه می‌پذیرد؟

اسدی: به نظر من ابتدا باید توضیحی از جهانی‌شدن بدهیم. جهانی‌شدن به دنبال یک تکثر فرهنگی است. به‌عبارت‌دیگر یکی از ابعاد جهانی‌شدن تکثر فرهنگی است. برای مثال فرهنگ‌هایی مانند رپ یا خرده‌فرهنگ‌های دیگر هنگامی که در فرهنگ‌های قومی ما نفوذ پیدا کند ما می‌توانیم از جهانی‌شدن سخن بگوییم؛ برای مثال شما نگاه کنید که در یک روستا چند درصد از مردم فیلم‌های آمریکایی نگاه می‌کنند؟ یا از میان کسانی که نگاه می‌کنند تا چه میزان مردم متأثر می‌شوند؟ مراد من از جهانی‌شدن این معناست. جهانی‌شدن یعنی تأثیر فرهنگ‌های بیگانه همچون کشورهای غربی و یا شرقی، در فرهنگ و کشور ما می‌گذارد. در بین اقوام ما هنوز فرآورده‌های فرهنگی کشورهای دیگر آن‌چنان جریان ندارد و در درون ما نهادینه نشده است. جهانی‌شدن در تعریف من این‌گونه است. البته اگرچه ممکن است آدم‌هایی از اقوام مختلف برای مثال به تهران آمده و تحصیلات دانشگاهی را طی کرده و بعد تحت‌تأثیر امواج جهانی‌شدن قرار گرفته‌اند. اما من این را تأثیر جهانی‌شدن بر اقوام نمی‌دانم. به باور بنده هنوز در سطح اقوام ما دچار مقاومت فرهنگی در مواجهه با جهانی‌شدن هستیم. البته من این وضعیت را ثابت نمی‌دانم، طبیعتاً با گذر زمان هر میزان دسترسی اقوام به شبکه‌های اجتماعی بیشتر شود ممکن است تأثیرپذیری آن‌ها هم بیشتر شود. باید به این موضوع توجه کنیم که اقوام ما امروزه هنگامی که از شبکه‌های اجتماعی بازدید می‌کنند، بیشتر مطالبی را دنبال می‌کنند که یا به زبان مادری خودشان است و یا نهایتاً به زبان فارسی است. هیچ‌گاه یک کردزبان فرهنگ اسپانیایی را دنبال نمی‌کند چرا که نه از زبان آن چیزی می‌داند و نه مجاری ارتباطی برای وی وجود دارد، بلکه او در فضای مجازی از یک کرد هم‌زبان خود بیشتر تأثیر می‌پذیرد و او را بیشتر دنبال می‌کند.

البته باید این نکته را اضافه کنم که بنده با جهانی‌شدن موافق نیستم؛ ما با جهانی‌شدن مواجه نیستیم بلکه با جهانی‌سازی مواجه هستیم؛ لذا در ایران که زندگی می‌کنیم، نباید به دنبال این پرسش باشیم که جهانی‌شدن چیست؟ بلکه پرسش اصلی ما باید این باشد که جهانی‌شدن از طریق چه سازوکارهایی اتفاق می‌افتد؟ پس وقتی از این منظر به جهانی‌سازی نگاه کنیم به این پی می‌بریم که جهانی‌سازی به دنبال سلطه دادن فرهنگ غربی و جهانی ساختن مصرف کالاهای آن‌ها است. جهانی‌شدن یک بار معنایی مثبت دارد، اما جهانی‌سازی بار معنایی استعمارگرایانه دارد؛ لذا باید پرسش خود را این‌گونه طراحی کنیم که اقوام و ملت‌ها تا چه میزان و چگونه تحت‌تأثیر جهانی‌سازی قرار گرفته‌اند؟ در پاسخ به این سؤال باید میزان دسترسی آن‌ها به رسانه‌ها، میزان همه‌گیری رسانه‌های جمعی، قوت و ضعف ساختارهای فرهنگی و اجتماعی، میزان ارتباطات میان‌فردی، تعلقات دینی و... مورد بررسی قرار دهیم.

در جامعه ایران که ارتباطات میان‌فردی بسیار قوی است گاهی اوقات این ارتباطات می‌تواند در برابر جهانی‌سازی به‌مثابه ترمز عمل کند. برای مثال شما همجنس‌بازی، ازدواج سفید، فرهنگ پت و... را نگاه کنید، چنین اموری در جوامع سنتی به‌راحتی رخ نمی‌دهد. این‌ها برخی از تجلیات جهانی‌سازی است. ترویج ازدواج با همجنس امروزه یکی از اهداف برجسته جهان غرب در فرایند جهانی‌سازی است، اما شما می‌بینید که امروزه نه‌تنها در شهرستان‌ها و در میان قومیت‌ها، بلکه در میان شهرهای بزرگ هم چنین موضوعی هنوز قبیح است و پذیرفته نمی‌شود. بله در مواردی مانند نگهداری از حیوانات خانگی یا به‌اصطلاح سگ‌بازی ما در شهرهای بزرگ شاهد شکل‌گیری چنین مسئله‌ای هستیم، اما هنوز در شهرهای کوچک و در میان اقوام، تفکر سنتی مبتنی بر نجس بودن سگ وجود دارد و مردم اقبالی نسبت به این فرهنگ ندارند. پس از این منظر جهانی‌سازی یک مفهوم سلطه محور است که سنت‌های حاکم، ارتباطات میان‌فرهنگی، ساختارهای اجتماعی، تعلقات دینی و... اقوام ما در برابر آن مانند یک ترمز قوی فعال عمل کرده‌اند. خلاصه سخن من این است که جهانی‌شدن ابعاد مختلفی اعم از سیاسی، اجتماعی، دینی، اقتصادی و... دارد که ما در اینجا تنها به بعد فرهنگی آن پرداختیم. برای مثال در بعد اقتصادی چه میزان از اقوام و مردم محلی توانسته‌اند در بانک‌های جهانی تراکنش داشته باشند یا در بورس جهانی شرکت کنند؟ هنوز مردم محلی با سبک سنتی خود مسائل اقتصادی را تدبیر می‌کنند. شکل ازدواج‌ها، مراسم‌ها، آداب‌ورسوم و... در کشور ما هنوز تحت‌تأثیر جهانی‌شدن قرار نگرفته است. البته این شرایطی است که تا کنون پابرجا بوده و ممکن است در آینده وضع تغییر کند، اما برای تحقق این موضوع به نظر شرایط خاصی باید به وجود بیاید تا فرهنگ قومی ما تحت‌تأثیر جهانی‌شدن قرار بگیرد.

 

ابعاد سیاسی جهانی‌شدن و فرهنگی که هنوز مقاومت می‌کند

بحث جامع و کاملی پیرامون ابعاد فرهنگی جهانی‌شدن انجام دادید، اما در خصوص ابعاد سیاسی جهانی‌شدن می‌خواستم نکته‌ای را بیان کنم. امروزه شبکه‌های مجازی و رسانه‌های جمعی ابزار بسیار جدی برای نفوذ سیاسی در کشورهای دیگر و تأثیرگذاری است. این ابزار، گاه در خدمت فعالیت‌های سیاسی نخبگان قومی نیز قرار گرفته و با افزایش آگاهی‌های قومی، گرایش‌های سیاسی آنان را تغییر می‌دهد. برای مثال نمونه بارز چنین مسئله‌ای را می‌توان در غائله زن - زندگی - آزادی مشاهده کرد. در این غائله منافع برخی نخبگان قومی جدایی‌طلب با منابع کشورهای استعماری صاحب رسانه گره‌خورده، لذا بیشترین بهره‌برداری از رسانه برای اعمال‌نظر سیاسی صورت گرفت. این اتفاق، آغاز یک مسیر است و نشان می‌دهد که این بعد از جهانی‌شدن می‌تواند چه تأثیر جدی بر اقوام ما بگذارد. با این تفسیر چگونه می‌توان مواجهه اقوام با حاکمیت مرکزی از طریق میانجیگری این رسانه‌ها را تحلیل کرد؟ 

کشور ما دارای اقوام متعدد است و هر کدام از آنها مسائل خاص خودشان را دارند. اقوام جنوب با شمال کشور متفاوت‌اند و هر کدام خواست‌ها، نیازها و چهارچوب‌های تحلیلی خاص خود را دارند.

اسدی: کشور ما دارای اقوام متعدد است و هر کدام از آنها مسائل خاص خودشان را دارند. اقوام جنوب با شمال کشور متفاوت‌اند و هر کدام خواست‌ها، نیازها و چهارچوب‌های تحلیلی خاص خود را دارند؛ لذا هیچ‌گاه شبکه‌های ماهواره‌ای نمی‌توانند برای این‌ها نقش محوری پیدا کنند. این رسانه‌ها هرچند بتوانند مانند ۱۴۰۱ برای مدت کوتاهی تحرکاتی را ایجاد کنند، اما در نهایت ناکام می‌مانند. این نشان می‌دهد که در کشور ما رابطه عمیقی با جهانی‌سازی برقرار نشده است. در همین اعتراضات ۱۴۰۱ شما شاهد این بودید که تلاش می‌شد تا فرهنگ برهنگی ایجاد شود؛ تهران و شهرهای بزرگ را در نظر نداشته باشید؛ هرچند در این شهرها هم پروژه این اعتراضات با شکست مواجه شد، اما در میان اقوام ما شکست بسیار سنگین‌تر بود؛ چرا که هنوز فضای حیا، عفت، غیرت و... وجود دارد؛ لذا پروژه این‌ها در شهرستان‌ها و در میان اقوام از اساس شکست‌خورده بود. اما من می‌خواهم بگویم که اگر چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد، این رخدادها حالت موسمی و فصلی دارد و این‌ها بنیادین نیست. این رخدادها درست است که خسارت ایجاد می‌کند، اما به لایه‌های زیرین جامعه نفوذ پیدا نکرده است. چند درصد از مردم روستایی به شعارهای این اعتراضات پیوستند؟ چنین شعارهایی از اساس در میان اقوام ما و شهرهای کوچک تعریف شده نیست. جهانی‌شدن بیشتر افراد زودباور یا کسانی که در سطح رویین فرهنگ زیست می‌کنند و ریشه در بافتارهای سنتی جامعه نداشته باشند را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد.

اعتقاد من این است که چنین رخدادهایی سطحی است و در بافتارهای عمیق جامعه رسوخ نکرده است. شما کرونا را نگاه کنید، کرونا یک مثال خوب برای این موضوع است. این بیماری شاید برخی از فرهنگ‌های جامعه همچون شیوه دست‌دادن، روابط فامیلی، شیوه عبادات و... را تغییر داد، اما این تغییرات به‌محض فروکش‌کردن بحران، سریعاً به حالت قبل بازگشتند. دلیل این موضوع آن است که امری به‌راحتی تبدیل به فرهنگ نمی‌شود. باید به لایه‌های تو در توی زیرین جامعه و فرهنگ نفوذ کند تا پابرجا بماند. این رخدادهای موسمی و فصلی خصوصاً با توجه به تضادی که اتفاقاً با فرهنگ ما دارند به لایه‌های زیرین نفوذ نخواهند کرد.

 

ما وقتی با نگاه خوش‌بینانه نگاه کنیم این همه تنوع فرهنگی که در فضای مجازی می‌بینیم به نفع جامعه است. این تنوع و تکثر نشان‌دهنده وجود آزادی در جامعه ماست.

ممکن است کسی در پاسخ شما بگوید که بهمن وقتی شروع می‌شود در نقطه آغاز بسیار کوچک است، در ادامه است که تا به دامنه برسد ویرانگر می‌شود. امواج جهانی‌سازی خصوصاً با توجه به دستاویز قرار دادن آن در نزد سیاست‌مداران می‌تواند چنین حالتی داشته باشد. امروزه شاهد این هستیم که برخی فعالین قومی در شبکه‌های اجتماعی فعالیت گسترده‌ای دارند. این‌ها به نظر می‌توانند تعلقات قومی را جهت داده و تعصبات قومی را تشدید کنند. 

اسدی: این بهمن گاهی از یک کوه تنبل شروع می‌شود که پر از موانع است. سخن من این است که در کشور ما زمینه‌ها برای جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی نامساعدتر از بسیاری کشورهای دیگر است. این فعالین فضای مجازی واقعاً تا چه میزان واقعی است؟ بسیاری از این‌ها تقلبی هستند و گاهی یک آدم ده اکانت دارد. در برابر همه این کانال‌ها و صفحاتی که خواسته‌های قومی را طرح می‌کنند مخالفان آن‌ها نیز وجود دارد. البته ما وقتی با نگاه خوش‌بینانه نگاه کنیم این همه تنوع فرهنگی که در فضای مجازی می‌بینیم به نفع جامعه است. این تنوع و تکثر نشان‌دهنده وجود آزادی در جامعه ماست.

 

دولت‌های ملی و امواج جهانی‌سازی

پرسش آخری که در این مجال می‌خواهم مطرح کنم پیرامون وضع دولت‌های ملی در برابر جهانی‌شدن است. برخی با تکیه بر این موضوع که دولت‌های ملی با جهانی‌شدن در حال فروپاشی هستند، چنین نظر می‌دهند که جهانی‌شدن هم‌زمان منجر به تضعیف امر ملی و تقویت امر محلی می‌شود. نظر شما پیرامون این موضوع چیست؟ 

زمانی که اینترنت به وجود آمد، دولت‌ها راه‌های مختلفی را آموختند تا پایه‌های قدرت خود را در برابر اینترنت تقویت کنند و شاهد بودیم که اینترنت، نه‌تنها دولتی را از میان بر نداشت بلکه تسلط آنان بر جامعه و زندگی مردم را نیز بسیار بیشتر کرد

اسدی: در خصوص سؤال شما باید بگویم که بسیاری امروزه می‌گویند جهانی‌شدن، دولت‌های ملی را تهدید می‌کند و این سخن امروز بسیار رایج است. البته خالی از هرگونه حقیقتی هم نیست و بهره‌هایی از درستی را دارد، اما به همان میزان که جهانی‌شدن پیش می‌رود، دولت‌های ملی هم نسخه‌های پیشرفته‌تری از خود را ارائه می‌دهند. این دولت‌ها خود را با شرایط موجود تطبیق می‌دهند و راه‌های گریز از جهانی‌شدن و افزایش مدیریت خود را پیدا می‌کنند. زمانی که اینترنت به وجود آمد، دولت‌ها راه‌های مختلفی را آموختند تا پایه‌های قدرت خود را در برابر اینترنت تقویت کنند و شاهد بودیم که اینترنت، نه‌تنها دولتی را از میان بر نداشت بلکه تسلط آنان بر جامعه و زندگی مردم را نیز بسیار بیشتر کرد. برای مثال مدیریت دولت‌ها بر جامعه در عصر اینترنت با توجه به گستردگی اطلاعاتی که در دست دارند بسیار دقیق‌تر از گذشته صورت می‌گیرد. در گذشته امکان پایش و رصد جامعه با این کیفیت و گستردگی به هیچ عنوان وجود نداشت. امروزه هم بحث هوش مصنوعی داغ است. طبیعتاً دولت‌ها راه تسلط بر این را هم پیدا می‌کنند و در نهایت می‌بینید که هوش مصنوعی هم به افزایش قدرت دولت‌ها کمک بیشتری می‌کند. پس این‌طور نیست که جهانی‌شدن رخ دهد، ولی دولت‌ها مانند صدسال قبل باشند. پس به همان اندازه که جهانی‌شدن پیش می‌رود دولت‌ها نیز خود را رشد می‌دهند. برخی تحول را صرفاً در ناحیه ارتباطات و جهانی‌شدن جاری دانسته و دولت‌ها را ایستا تصور می‌کنند، در حالی که به نظر من این‌گونه نیست. الان این همه هکر به مجموعه‌های دولتی در ایران و سراسر دنیا حمله می‌کنند، آیا دولت‌ها دست‌بسته هستند؟ خیر! دولت ما هم راه‌های مقابله با آن را آموخته و همگام با این تحولات راه‌های مقابله با آسیب‌ها را پیدا کرده است. در مواجهه با اقوام هم همین مطلب جاری است. به هر اندازه‌ای که جهانی‌شدن بخواهد رابطه میان اقوام و حاکمیت را تخریب کند، طبیعتاً دولت‌ها نیز راه‌هایی برای اصلاح وضع پیدا خواهند کرد.

 

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha