«پرهیز از خشونت به چه معناست؟» در گفتار مقصود فراستخواه؛
در گزارشی خشونت اینگونه تعریف شده: سلب عامدانه آزادی دیگری یا دیگران با رفتار تهدیدآمیز، تعدی جویانه و اجبارساز که میتواند؛ موجب آسیب جسمانی، روانی یا جنسی باشد. چطور ما میتوانیم خشونت را بصورت پدیدار شناختی بفهمیم؟ اینجا ما چارهای نداریم؛ جز این که به تجربه افرادی که خشونت را تجربه میکنند؛ مراجعه کنیم؛ مثلا تجربه کسانی که به اجبار ما حجاب دارند. وقتی به کسانی مراجعه کنم که طور دیگری بزرگ شدند و حجاب را لازم نمیدانند و به اصرار من حجاب دارند باید با آنها چنان گفتگو کنم.
سوگیری در اقتصاد نئوکلاسیک به قلم محسن جاودانی؛
اقتصاد جریان اصلی (نئوکلاسیک) همیشه تأکید زیادی بر برداشت پوزیتیویستی از این رشته داشته است و اقتصاددانان و دیدگاههای آنها را عینی، بیطرفانه و غیر ایدئولوژیک توصیف میکند، اما پژوهشهای صورتگرفته خلاف این را نشان میدهد. این مسئله حتی امروزه پس از اینکه بحران اقتصادی ۲۰۰۸ این رشته را به دلیل عدم وجود بحث آزاد، عدم تحمل کثرتگرایی و آموزش محدود در معرض انتقاد قرار داد نیز صادق است. حتی دانشمندان جریان اصلی که آشکارا از تصدیق کاستیهای این حرفه امتناع نمیکنند، همچنان در برابر شناسایی سوگیری ایدئولوژیک به عنوان یکی از مقصران اصلی این وضعیت مقاومت میکنند.
مروری بر مفهوم مسئولیت اجتماعی در اسلام؛
در قرآن و در اعتقادات اسلامی، اساس مسئولیت با شدت و وضوحی تمام، مطرح است، مانند مسئولیتپذیری اجتماعی برابر داشتن دین دانسته شده تا جایی که در صورت عدم عمل به آن فرد مسلمان نیست همه و همه این نکات ناب بیانکننده این است که جزءجزء و اندام اندام فرد انسانی، در برابر رسالت انسانیش مسئول هستند و شخص میبایست در بطن جامعه و در میان مردم دینداری خود را به اثبات برساند.
مروری بر ابعاد مسئولیت پذیری جامعه و حاکمان در گفتگو با سید یعقوب موسوی؛
نمرهای که ما میتوانیم برای مسئولیت اجتماعی به حاکمان یعنی، حکمرانی در معنای کلی بدهیم، نمره خیلی بالایی نیست. بسیاری از مسائلی که اتفاق میافتد، واقعاً با تدبیر و با اندیشه و با طرح و با یک نگاه مهربانانه اخلاقی میتوانست ادامه پیدا نکند و کنترل شود. به نظر میرسد در عوض این حس مسئولیت مدنی مردم بود که مثلاً در قبال کسی به نام خانم مهسا امینی اتفاق میافتد و حس مدنی جوانهایی بود که به نفع او شعار دادهاند. یعنی کار تلخ و زشتی نبوده است، من کاری به فرایند ندارم، به خود قضیه کار دارم. این نشان میدهد که جامعه در قبال هر نوع اتفاق ناگوار احساس مسئولیت اجتماعی میکند و به نحوی مداخله میکند.
بررسی روایت پیشرفت صنعت نانو، در گفتگو با محمد نمازی؛
واژه پیشرفت هنوز دارای یک معنای مشخص یک خطی نیست که برای آن سنجههایی مشخص کنیم و معتقدم که این معنا در دل یک حرکتی شکل میگیرد. اما به نظرم با چند مدل میتوانیم آن را بفهمیم. یکی اینکه یک نمونه از آن را ببینیم و در گام بعدی چند ویژگی برای آن ذکر کنیم؛ به عنوان مثال هر حرکتی که در دل آن یک نترسیدن هست و ما برای آن حرکت یک اصالت، هویت و یک مبانی داریم؛ اینها را میتوانیم همه از مصادیق و ویژگیهای پیشرفت عنوان کنیم.
بررسی نقش رسانه در افزایش مسئولیت اجتماعی در گفتگو با سیدرضا جمشیدی؛
نقش حاکمیت، نقش تسهیلکننده است. یعنی حاکمیت باید زمینه بروزوظهور مسئولیتاجتماعی را فراهم کند؛ حاکمیت باید فقط در حوزه تصمیمات، مسئولیتآن را شناسایی و مسئولانه رفتار کند و برای توسعه اجتماعی کشور، زمینه را فراهم کند. برعکس، شهروندان کسانی هستند که ذینفع اند و باید با شناسایی مسئولیت اجتماعی بتوانند سطح مطالبهگری اجتماعی را بالاتر ببرند.
وضعیت سنجی اثرگذاری مجازات در گفتگو با حامد رستمی؛
مجازاتهای ما، جنبه ارعاب و بازدارندگی و پیشگیری لازم را ندارند؛ و فرد بزهکار مجدد مرتکب همان نوع جرم میشود. سارقین حرفهای به کرّات پس از آزادی به سراغ سرقت میروند و حتّی سرقتهای مشدّد؛ بانک زنی، جواهر فروشی، حتی جاعلین ساده، جاعلین و کلاهبرداران حرفهای میشوند؛ که با مطالعه میدانی میتوان به این نتیجه رسید؛ لذا باید تدبیری اندیشید و در مجازاتها و اجرای آن اصلاح صورت گیرد.
چرا روایتهای پیشرفت برای بخشی از جامعه باورپذیر نیستند؟
روایت پیشرفت، با اطلاعرسانی پیشرفت متفاوت است. اطلاعرسانی پیشرفت سطحی مبتدی و آغازین برای انتقال مفاهیم و اخبار مرتبط با پیشرفت است. در حال حاضر شاید تمام مردم ایران از طریق اخبار صداوسیما مطلع باشند که چه فناوریهایی در دسترس دانشمندان ایرانی، قرار دارد و هرروز چه پیشرفتهایی صورت گرفته است. اما به احتمال زیاد، بخش قابلتوجهی از جامعه نسبت به این پیشرفتها اقناع نشده و ضرورت آنها را درک نمیکند و حتی چه بسا گاه آنها را بیهوده بخواند.
نگاهی انتقادی به آیین گرامیداشت دهه فجر؛
۲۲بهمن و به طور کلی آئینهای انقلابی، آن است که نقش مردم در طول سالهای مختلف، تا چه اندازه در برگزاری این رویدادها قابل تشخیص است. رویدادهایی که در ابتدا به صورت کاملاً مردمی برگزار شدهاند، به تدریج و به مروز زمان جنبه بخشنامهای و تشریفاتی پیدا کردهاند؛ بهطوری که میتوان گفت تمام سازمانها و نهادها هر کدام برنامه مشخصی برای این روز دارند. البته این موضوع از جنبههایی میتواند به رونق گرفتن این جشن ملی کمک کند. اما سؤال این است که این اقدام و بخشنامهای شدن ۲۲بهمن تا چه اندازهای میتواند آسیبزا باشد.
تصور میشود که همه کشورهای بهشت است و ایران ویرانه؛
در قرآن کریم، توصیه شده تا کسانی که نمیتوانند در مکانی زندگی خود را ادامه دهند؛ اقدام به مهاجرت به مکان دیگری بکنند. بنابراین، طبیعی است که کسانی تشخیص دهند که نمیتوانند در محیطی به اهداف خود دست پیدا کنند و بههمین خاطر اقدام به مهاجرت کنند. اما مسئله آنجایی حساس میشود که یک حکومت، نتواند فرصتهای مطلوب شهروندان خود را فراهم کند و به همین خاطر افراد به این تشخیص برسند که برای دستیابی به اهداف خود و رسیدن به موفقیت باید به جای دیگری مهاجرت کنند.