گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ سوت پایان انتخابات ۱۴۰۰ بالاخره به صدا درآمد و تکلیف سکاندار سیزدهمین دولت بعد از انقلاب اسلامی مشخص شد. هرچند در این انتخابات، منتخبان مردم در ششمین دوره شوراهای شهر و روستا نیز راهی پارلمانهای شهری شدند، اما نقش محوری و برجسته در رقابت ۱۴۰۰، برای انتخابات ریاست جمهوری بود تا مشخص شود در ۴ سال آینده چه کسی به عنوان دومین مقام رسمی و اولین مقام اجرایی کشور، راهی پاستور میشود و با چه روش و منشی کشور را اداره خواهد کرد.
در این دوره از انتخابات هم رسانهها تلاش کردند تا هرکدام به سهم خود و البته از ظن خود، به داغ شدن تنور انتخابات و هدایت مردم به سوی یک گزینه کمک کنند، اما در میان همه رسانهها، سهم رسانه ملی برجسته بوده و تقریبا میتوان گفت با هیچکدام از رسانههای رسمی و غیررسمی داخلی قابل مقایسه نیست.
هرچند در روزهای حین و بعد از برگزاری انتخابات، نظرسنجی منسجم و جامعی منتشر نشد تا میزان مخاطبان برنامههای انتخاباتی صدا و سیما مشخص شود و افکارسنجیهای صورت گرفته عمدتا حول محور خود انتخابات (میزان مشارکت، نامزد مورد نظر و...)، اما نگاهی گذرا به آمارهای پراکنده و نیز وضعیت دور و اطراف هرکدام از ماها نشان میدهد، هنوز هم بخش قابل توجهی از جامعه ما تحولات انتخاباتی و برنامههای نامزدها را از قاب تلویزیون دنبال کردهاند و حتی کسانی هم که بنا به هر دلیلی دنبال کننده برنامههای صداوسیما نبودهاند، اکثر اوقات برای مقایسه با آنچه در رسانه ملی و رسانههای آنور آب میگذرد، برنامههای انتخاباتی رادیو و تلویزیون را از نظر گذراندهاند.
نمونه این نظرسنجی، مربوط به مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) وابسته به جهاد دانشگاهی بوده که در روزهای ۲۷ الی ۳۰ اردیبهشت ماه امسال انجام شده و بر اساس آن، بیش از ۵۲ درصد شهروندان، «صدا و سیما» را مرجع کسب اخبار انتخاباتی خود اعلام کردهاند.
نگاهی به ساختار و اجزای تعریف شده برای سه مناظره برگزار شده، نشان میدهد که در این سه برنامه، بجای آنکه ساعات و دقایق بخشهای مختلف مناظره به گونهای تعریف شود که فرصت مناسبی برای تحلیل و ارزیابی نظرات نامزدها توسط همدیگر فراهم شود، با آیتمهای کوتاه 3 یا 4 دقیقهای، عملا نامزدهای انتخاباتی برای از دست ندادن زمان، به وادی کلیگویی و حرفهای رگباری – که بخشی از آن هم صرف طعنه زدن به یکدیگر میشود - افتادهاند و در نهایت معلوم نمیشود که مثلا نامزدهای این رقابت بزرگ، در حوزه فرهنگ یا اقتصاد چه برنامهای دارند یا اینکه، چه نقد کارشناسی و عالمانهای به برنامههای همدیگر دارند!
علاوه بر این، نوع سوالات طراحی شده و پراکندگی موضوعی آنها هم ایراد دیگری است که در نهایت مخاطب متوجه نمیتواند در یک موضوع مشخص مثل «راه حل کاهش تورم» یا «راه حل مسئله هستهای» یا «راههای افزایش ازدواج و کاهش طلاق»، مقایسهای بین دیدگاهها و نقدهای دو یا چندجانبه نامزدها انجام دهد.
الف– کلیپها، آهنگها و سخنرانیها؛ هرچند همه این آیتمهای رسانهای در گفتمانسازی، اقناع مخاطب و ایجاد شور و انگیزه برای حضور مخاطب در یک حرکت ملی مثل انتخابات موثر و اثرگذار است، اما گاهی بدسلیقگی در انتخاب و گزینش این آیتمها و پخش پشت سر هم و خستهکننده آنها، باعث دلزدگی مخاطب و ایجاد تردید در او نسبت به حسن نیت رسانه ملی شده است.
از این گذشته، بیدقتی در بیان برخی نکات توسط افراد و چهرهها در همین آیتمها نیز گاهی باعث ایجاد شبهه و حتی حس توهین در مخاطب میشود؛ بعنوان مثال، در شب انتخابات 28 خرداد، چهرهای معروف و خوشنام از عناصر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در آیتمی کوتاه و اتفاقا ضبطی، به بیان چرایی و ضرورت حضور در انتخابات میپردازد و در آن از شامیان و رفتار ناصواب آنها با امام معصوم (ع) یاد میکند! بیآنکه حواسش باشد این مردم، همان مردمی هستند که بدرقه میلیونی و بینظیر «حاج قاسم» را رقم زدند و در شرایطی که بخشهایی از انها به دلیل ناراحتی از شرایط معیشتی نسبت به حضور در انتخابات مردد میشوند، باید متوجه بود که با چه ادبیاتی باید با آنها صحبت کرد.
ب– حاج قاسم، بدحجابها و...؛ معروف است که در ایام انتخابات و راهپیمایی که می شود، رسانه ملی در گزارشا و مصاحبهها خیلی راحت و بدون سانسور تصویر یا سختگیریهای حوزه «پخش»، سراغ بانوانی میرود که بنا به هر علتی حجاب مناسبی ندارند و پوشش آنها متناسب با فرهنگ ایرانی و اسلامی نیست، اما در ایام عادی سال رفتار سازمانی و حرفهای صدا و سیما با این حال و هوا فرسنگها فاصله دارد! تناقضی که از رهگذر این مدل حرکت رسانهای افراطگونه یا تفریطگونه در ذهن مخاطب ایجاد میشود، آثار سوئی دارد که دود آن گاهی فراتر از انتخابات، به چشم باورها و سبک زندگی جامعه میرود.
از آن گذشته، بهرهگیری بیمحابا و مهندسی نشده از محبوبیت سیدالشهدای مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی در بین مردم و برای موضوع انتخابات نیز، گاهی این سوال را برای مخاطب پیش میآورد که آیا صداقت کافی در برخی برنامهسازان رسانه ملی وجود دارد؟! هرچند که ممکن است این صداقت هم موجود باشد، اما با این مدل تبلیغاتی، آن تردید دور از ذهن نیست.
تلنگری از سر خیرخواهی
غرض از این تحلیل، زیر سوال بردن تلاش شبانهروزی و مداوم ر سانه ملی برای پاسداری از اسلامیت و جمهوریت نظام نیست؛ به ویژه آنکه سازمان صدا و سیما در مواجهه نابرابر با امپراطوری رسانهای نظام سلطه، در میدان اقناع و ایجاد شور و شعور ملی حرکت میکند، اما هنر رسانه ملی این است که با توجه به این ریزهکاریهای حساس و کلیدی، مخاطب را پای برنامههای خود میخکوب کند و از میدانداری خطرناک رسانههای سعودی و سلطنتی نظام سلطه جلوگیری کند.
/انتهای پیام/