به گزارش «سدید»؛ تلویزیون دهه اول ماه محرم را با تکرارِ "مختارنامه"، "معصومیت از دست رفته" و حتی پخشِ دوباره "روز واقعه" پشتِ سرگذاشت؛ اینها کارهای ارزشمندی است که کارگردانان، عوامل و هنرمندانِ کاربلد و توانمندی در عقبه آنها قرار دارد. کارهایی که به تعبیرِ «محمدرضا شریفینیا» مثلِ غذای نذری میمانند و همیشه تازگی خودشان را دارند. اما این سؤال پیش میآید تا چه زمانی باید به همین چند کار تکیه کنیم و هر سال آنها را به قابِ تلویزیون بیاوریم و یا در سینما مرمتش کنیم؟
امروز در حالی درباره مفاهیم عاشورا، محرم و معنایِ واقعی "ما رأیت جمیلا" صحبت میکنیم که بودجههای بسیاری صرفِ سریالهای خانگی پرهزینه تاریخی برای نمایشِ بخشی از تاریخ به انواع و اقسامِ مختلف با سلبریتیهای رنگارنگ و تجملهای آنچنانی، میشود؛ در تلویزیون هم بیشترِ بودجهها را به سریالهای دمدستی با سوژهها و موقعیتهای تکراری اختصاص میدهند.
به همینخاطر سالها میگذرد و تعداد فیلمهای سینمایی، تلویزیونی و سریالهای مهمِ ما به صورت مستقیم یا غیرمستقیم که فرهنگ عاشورا و واقعه کربلا را محور اصلی خودشان قرار دادهاند به بیش از ۲۰ عدد نمیرسد و این برای هنری که ظهور و بروز خود را مدیون انقلاب اسلامی میداند و سرچشمه انقلاب به مفاهیم عاشورا برمیگردد بسیار تأسفبار است.
شاید برخی از سازندگان فیلمهای سینمایی با خودشان بگویند برخی از کارهایشان با نمایشِ المان و نمادی از فرهنگ عاشورا و الهام از ریشهها و باورهای عاشورایی، ساخته شده، اما در حالت کلی در زمره آثار کربلایی به شمار نمیآیند. زیرا در این آثار هیچ خبری از خط اصلی واقعه عاشورا نیست.
سکانسهایی مانند دستههای عزاداری، تعزیهخوانی، قرائت ذکر توسل به امام حسین (ع) در لحظات اوج داستان، آبآوردن فرمانده گردان برای رزمندگان؛ شاید مداحی ترکی مرحوم سلیمانی که چندی پیش همزمان با درگذشتِ او رسانهای شد به همان صحنه فیلم "تنگه ابوقریب" برمیگردد. اینها همه تنها نگاهی نمادین به واقعه کربلاست.
البته در این زمینه میتوان به فیلمهایی همچون "پرواز در شب" و "افق" مرحوم رسول ملاقلیپور، "حماسه مجنون" جمال شورجه، "بر بال فرشتگان" جواد شمقدری، "نیاز" علیرضا داوودنژاد، "دخیل" داریوش یاری، "هامون" داریوش مهرجویی، "دستهای خالی" ابوالقاسم طالبی، "سلطان" داریوش مهرجویی، "راه طی شده" عباس رافعی، "بالهای سپید" مهدی هاشمی، "به خاطر هانیه" کیومرث پوراحمد، "بازرس ویژه" منصور تهرانی، "دل شکسته" علی روئینتن و… اشاره کرد.
نخستین فیلم عاشورایی/ سال ۱۳۶۱
در مرورِ فیلمهای سینمایی به فیلم "سفیر" فریبرز صالح میرسیم که نخستین فیلم عاشورایی در سینمای ایران است. این فیلم در سال ۱۳۶۱ ساخته شد. حضور بازیگرانی، چون عزّتالله مقبلی، فرامرز قریبیان، کاظم افرندنیا، موسیقی متن قوی، خوشساختی و لوکیشینهای فیلم همگی در باورپذیری داستان به مخاطب کمک میکرد تا فضای پُر از خیانت و ناپاکی زمانِ امام حسین (ع) را به درستی درک کند. این فیلم تا مدتها به عنوان یکی از فیلمهای مناسبتی در سینماها و تلویزیون به نمایش درمیآمد.
"سفیر" در همان سال به عنوان پرفروشترین فیلم لقب گرفت و هنوز هم هرچند وقت یک بار، در روزهای عزاداری پخش میشود و برخی سکانسهای آن هنوز برای بیننده جذاب است. داستان فیلم درباره «قیس بن مسهر» است که وظیفه دارد نامهای محرمانه از سوی امام حسین (ع) به سلیمان صرد خزاعی در کوفه برساند. او در میانه راه به دست راهداران «ابن زیاد»، والی کوفه، دستگیر و به زندان افکنده میشود و پس از حوادثی، سرانجام شهید میشود.
"روز واقعه" کاری مشهور در قیام عاشورا
"روز واقعه" یکی از کارهای مشهورِ در حوزه قیام عاشورا به حساب میآید که سالهاست در ایام محرم روانه آنتنِ سیما میشود. این فیلم را شهرام اسدی کارگردانی کرده و علیرضا شجاع نوری و لادن مستوفی به ایفای نقش میپردازند. داستان آن به جوان نصرانی تازه مسلمانشدهای برمیگردد که نامش عبدالله است.
او در شب عروسیاش صدایی میشنود که دیگران از شنیدنش عاجزند و در گوشش میپیچد که «آیا یاری کنندهای هست که مرا یاری کند؟» عبدالله همان دم برمیخیزد، عروسی را رها میکند و رهسپار کربلا میشود و با جمله «همه حجتِ مسلمانی من حسین بن علی است»، خود را از شهر و مردمانش که از حسینی میگویند که به راه دنیا رفته است، بیرون میکشد و جان خود را به بیابان و شنهای داغ میسپارد تا منزل به منزل به دنبال رد پای او باشد و….
"روایت عشق" با اولین ابن سعد و ابن زیاد تلویزیون
روایت عشق تقریبا اولین سریال بزرگ درباره کربلا است که درست به خود فاجعه میپردازد. گفته میشود این سریال با هزینه ۳ میلیون تومان در سال ۱۳۶۴ ساخته شد. این سریال در بیدخت گناباد جلوی دوربین رفت و برای همین هم اکثر بازیگرانش از اهالی مشهد بودند مثل خود «انوشیروان ارجمند» که نقش ابن سعد را بازی کرد و همین طور مرحوم «رضا سعیدی» که ابن زیاد بود و نقش کوتاه، اما مؤثرش، او را به خیلیها شناساند.
نقش امام حسین (ع) را دوربین برعهده گرفته بود و خبری از خویشان و یاران امام نبود. سریال، صحنههای جنگی چندانی نداشت و اشقیا روی تپهای که مثلا به میدان جنگ مشرف بود برای هم تعریف میکردند که چه کسی به میدان آمده و چه میکند. اما در میان صحنههای ماندگار این سریال، صحنههایی مانند برهنه شدن غلام سیاه (علی اوسیوند)، شهادت حرّ و شهادت خود امام هم در نوع خودش تازگی داشت.
سریالی تعزیهگونه به نامِ "شب دهم"
بعد از "روایت عشق" سریال "شب دهم" تقریباً اولین سریال بلند و ماندگاری است که در گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما درباره واقعه عاشورا ساخته شد و در قالب اجرای تعزیه مستقیماً به روایت وقایع آن سالها پرداخت. در "شب دهم" حیدر خوش مرام (با بازی درخشان حسین یاری) از لوطیهای یکی از محلات تهران قدیم، دل باخته یکی از شاهزادههای قجری (با هنرمندی کتایون ریاحی) میشود. دختر، شرط ازدواج را اجرای ۱۰ شب تعزیه در زمانی که از سوی رضاخان اجرای مراسم مذهبی ممنوع بود، قرار داده بود و حیدر به اتفاق دوستانش، جهت اجرای این خواسته همت میگمارد و…
"سفرسبز"؛ سریالی در بستر عزاداریهای محرم
این سریال با داستانی از حسین پاکدل، کارگردانی حسین لطیفی و تهیهکنندگی مجید اوجی و بازی پارسا پیروزفر، علی نصیریان، محمدرضا شریفینیا، مجید مظفری، حمیده خیرآبادی، لادن مستوفی، امین تارخ، سارا خوئینیها و… روی آنتن رفت. داستان این سریال روایت زندگی یک زوج مسیحی بود که در سفری به ایران پسربچهای را بهعنوان فرزندخوانده با خود میبرند. این پسربچه زمانی که ۲۵ سال سن دارد با اعتراف پدرخواندهاش پیش از مرگ، پی به حقیقت میبرد و تصمیم میگیرد تا به ایران برگردد. بخشی از این وقایع نیز در بستر عزاداریهای ایام محرم میگذرد و رفت و برگشت مضمونی فیلم ذهن مخاطب را به خوبی با خود همراه میسازد.
"معصومیت از دست رفته" نگاهی به حوادث کربلا
یک داستان و شخصیت خیالی در بستر اتفاقی تاریخی. شوذب (امین تارخ)، خزانهدار کوفه بود که اوایل از محبان علی (ع) به شمار میرفت، اما کم کم به دستگاه اموی پیوست و از عوامل حکومت شد. چنین شخصیتی در تاریخ وجود خارجی ندارد، اما میرباقری به بهانه آن توانست اتفاقاتی را که قبل از فاجعه کربلا و بعدش در کوفه و دارالاماره این شهر میافتاد به تصویر بکشد.
شوذب عملاً نقشی در تغییر حوادث کربلا نداشت، اما با بازی درخشان تارخ که خیلیها را یاد «شیخ حسن جوری» سریال سربداران و «ابن سینا»ی سریال بوعلی سینا میانداخت و گریم خیرهکننده «عبدالله اسکندری»، نقش باور پذیری شده بود.
فضای تله تئاتری و روایت در فضای بسته، ماجرای مال دوستی و ترس کوفیان را از ابن زیاد (داریوش فرهنگ) نشان میداد. تردید و دودلی شوذب که یار سابق علی (ع) بود و حالا میدید که ابن زیاد قصد جان پسر علی (ع) را کرده است چالش داستان تلقی میشد. شوذب اگر چه تلاش میکرد تا مانع فاجعه کربلا شود، اما تمایل به مقامش و ترس از دست رفتن پستش باعث شده بود تا دستانش بسته شود. میرباقری کوشیده بود تا با ایجاد عشقی مثلثی بین سه دین، شوذب مسلمان، ماریای نصرانی (فریبا کوثری)، حمیرای یهودی (سارا خوئینیها) سرگردانی نقش اول سریال را تشدید کند.
سریالی ناتمام در صداوسیما/ "ثارالله" و عاقبتی نامعلوم!
تلویزیون در ابتدای دهه ۱۳۸۰ وارد ساخت سریالی به نام "ثارالله" شد که جزو کارهای ناتمام سازمان صداوسیما به شمار میرود. سریالی که کارگردانش شهریار بحرانی بود و تهیهکنندهاش محسن علیاکبری؛ این دو سابقه کارهای فراوانی برای تلویزیون داشتند که یکی از آنها سریالِ ماندگاری به نام "مریم مقدس" را پدید آورد. با علی اکبری درباره ناتمام ماندن این سریال و بررسی نقاط ضعفِ این حوزه در سینما و تلویزیون گفتگو کردهایم که در انتهای گزارش مشروح آن را میخوانید.
جالب است در این سریال که بعد از ۸ ماه در زمان علی لاریجانی رئیس وقت سازمان صداوسیما (در بیابانهای یزد و اسفندماه ۱۳۸۱) کلید خورد، بازیگرانِ بزرگی همچون محمدعلی کشاورز نقش معاویه را قرار بود بازی کنند. جمشید مشایخی هانی بن عروه، اکبر عبدی ولید، عنایت بخشی عمر بن سعد، رویا تیموریان امالبنین، شهرام حقیقتدوست یزید و جعفر دهقان حرّ را بازی کنند. اما این سریال راهی به جایی نبرد و با تغییر رئیس سازمان و رفتن بودجه به سمتِ سریال "مختارنامه" و همینطور ساخت فیلم "ملک سلیمان" توسط شهریار بحرانی، پروندهای نیمه مختومه پیدا کرد.
"فرستاده" و نمایش شهادت حضرت مسلم (ع)
محسن علیاکبری بعد از نافرجام ماندنِ سریال "ثارالله"، به سراغ "فرستاده" جواد شمقدری رفت. داستان این سریال به واقعه عاشورا اشاره مستقیم داشت. سلیمان بن ابی زرین فرستاده امام حسین (ع) به بصره، حامل پیامی از طرف امام به پنج تن از سران بصره بود که پس از ورود به بصره در منزل ماریه بنت عبدالقسین، یکی از دوستداران امام (ع)، اقامت میکند و در این میان با به شهادت رسیدن مسلم بن عقیل قصه حال و هوای دیگری پیدا میکند. این سریال با بازی حسین یاری، زیبا بروفه و محمود پاکنیت روی آنتن رفت و در زمان خودش مخاطبان پر و پا قرصی داشت.
"غریبانه" درباره فراموشکنندگان واقعه عاشورا
سریال "غریبانه" از جمله سریالهای دیگر تلویزیون در ایام محرم به شمار میرود که سال ۱۳۸۳ روی آنتن رفت. این سریال را قاسم جعفری کارگردانی کرده بود. حسن جوهرچی، غلامحسین لطفی، حسن اسدی، مهدی سلوکی، پرستو گلستانی، علی منصوری، عزتالله مهرآوران و… در این سریال بازی کردهاند. غریبانه درباره رویارویی دو گروه وفاداران کربلا و فراموشکنندگان واقعه عظیم عاشوراست؛ افرادی که برای احیای حق و عدالت میجنگند و کسانی که قصد قربانیکردن عدالت، به خاطر مصالح شخصی خود دارند.
نمایش شهادت "طفلان مسلم" در تلویزیون
این سریال که محصول شبکه الکوثر- شبکه عربزبانان صداوسیماست – واضح و یادآور تعزیهای به همین نام بود. با اینکه کل ماجرای حضور دو پسر مسلم در کوفه و شهادتشان شاید چندان معتبر نباشد (چون گفته شده مسلم بن عقیل به تنهایی و با دو راهبلد از کورهراهی، راهی کوفه شد و در میان راه، آن دو راهبلد از تشنگی مردند و او به سختی خود را به شهر رساند)، اما یاسینی سعی کرد از این فضا، سریالی تاریخی بسازد که به تبعیت از سریالهای میرباقری چاشنی عشق سلافه و غلام ابن حارث هم خط روایتی موازی به آن میبخشید.
«طفلان مسلم» با وجود ۹ بار بازنویسی و بازی مؤثر جهانگیر الماسی در نقش قاضی شریح، قاضی کوفه که نقش منفیاش خیلیها را یاد نقش منفیاش در پس از باران میانداخت، در مابقی نقشها دچار افت شد. شاید اوج این افت در شخصیتپردازی و قصهسازی برای ابراهیم و محمد، دو پسر مسلم بود که عدم همراهی مخاطب را در پی داشت و فضای بهشدت مثبتشان، باورپذیری در مخاطب را کاهش میداد.
سریال آخرین دعوت با شکلی متفاوت/ ماشین زمان!
سریالی که در ماشین زمان، زمان حال را به محرم ۶۱ پیوند داده بود و حسین سهیلیزاده سعی کرد از این تلفیق، فضایی متفاوت بسازد. یوسف (فرامرز قریبیان) نماینده سابق مجلس در جادهای بهطور اتفاقی سر از کوفه سال ۶۱ هجری درمیآورد. کوفهای که در آستانه میهمانکشی است. این فضا تقریباً شبیه همان فضایی بود که قریبیان در فیلم سفیر (۱۳۶۱/ فریبرز صالح) تجربه کرده بود. او آنجا نقش قیس بن مسهر سفیر امام حسین (ع) را بازی کرد که در کوفه غریبه بود و اینجا در آخرین دعوت هم نقش مردی غریبه در کوفه را بازی میکرد. سریال ۱۳ قسمتی سهیلیزاده برشهایی مداوم بین زمان گذشته، قصه یوسف در کوفه و زمان حال و تلاش نزدیکان یوسف برای پیدا کردن او بود.
"عصر روز دهم"؛ فیلمی که در کربلای امروزی تصویربرداری شد
در خلاصه داستان فیلم با نقش آفرینی هانیه توسلی و احمد مهرانفر آمده است: دکتر مریم شیرازی با گروهی از پزشکان هلال احمر برای کمک به مردم عراق عازم این کشور میشود و تصمیم به جستجو برای یافتن خواهر گمشدهاش میگیرد که… فیلم اگرچه در کربلای امروزی تصویربرداری شده و فیلمنامه لحظات دلنشین خاصی دارد، اما در روایت کلی توفیق چندانی در جذب مخاطب پیدا نکرد و فقط بهانهای برای بازگو کردن و یادآوری حماسه عاشورا بود.
"مختارنامه" و اثری ماندگار از میرباقری
مختارنامه پرهزینهترین سریال تاریخ تلویزیون ایران بود که با هزینه ۳۰ میلیارد تومانی به ماجرای قیام مختار ثقفی و خونخواهی قاتلان دشت کربلا پرداخت. میرباقری در آخرین تجربه سریالسازیاش برشی تاریخی از سال ۴۱ هجری تا سال ۶۷ هجری داشت؛ یعنی از صلح امام حسن (ع) با معاویه تا کشته شدن مختار.
در "مختارنامه" حدود نیم ساعت از صحنههای کربلا به تصویر کشیده شده بود که اکثرشان در بهار ۱۳۸۸ در روستای طرود در ۱۲۰ کیلومتری جنوب شاهرود ثبت و ضبط شدند. صحنههایی مانند نماز ظهر عاشورا، پیوستن زهیربنقین به امام، شهادت وهب، که بعد از شهادت سرش را برای مادرش پرت میکنند و مادرش ام وهب آن را برمیگرداند، صحنه آب آوردن حضرت عباس (ع) و شهادتش که این آخری، سکانسی ۱۱ دقیقهای بود که به دلیل اعتراضات به نحوه نمایش علمدار کربلا هیچوقت پخش نشد تا نقشآفرینی کاوه فتوحی در نقش حضرت عباس (ع) دیده نشود.
با این حال عاشورا و تأثیر فاجعه کربلا در همه قسمتهای این سریال، هویدا بود و میرباقری که بارها نشان داده است در زمینه تولید آثار مذهبی و فاخر بسیار موفق است با جزئیاتی دقیق در دکور و اکسسوار و گریم که بیشتر از ۱۰ میلیارد تومان هزینه در پی داشت توانست پیچیدگی قومی و عقیدتی جهان اسلام و کوفه آن دوران را به نمایش بگذارد.
ضمن اینکه میرباقری با خلق شخصیتهای ماندگار مانند مختار (فریبرز عربنیا)، ابن زیاد (فرهاد اصلانی)، ابن سعد (مهدی فخیمزاده)، ابن زبیر (رضا کیانیان) و… نشان داد ید طولایی در خلق اینگونه شخصیتهای تاریخی دارد. "مختارنامه" با بیشتر از ۶۰ بازیگر اصلی، ۱۲۰ بازیگر نقش فرعی و دو هزار سیاهیلشکر اگرچه انتقاداتی در نحوه نمایش تصاویر کربلا به همراه داشت، اما بازپخش آن و استقبال مجدد از سریال نشان میدهد این سریال توانسته مهمترین بار تلویزیون ایران را در بخش پرداخت به عاشورا بردارد.
"من و زیبا" فیلمی درباره مناسک عزاداری امام حسین (ع)
شبی سرد و بارانی، پیش از آنکه موسی (پرویز پرستویی) که مردی عرق خور و خوش گذران است به خانه برسد، همسرش راحله بر اثر درد زایمان جان میسپارد. موسی در تمام عمر فکر میکند که باعث مرگ راحله شده است. او تمام وجود و عشق خود را پای جعفر (شهاب حسینی)، تنها یادگار راحله میریزد. اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود و فیلم با اجرای تعزیه به عنوان یکی از مناسک عزاداری امام حسین (ع) گره میخورد و توسل به این حضرت، شخصیتی از موسی به ما نشان میدهد که توبهای واقعی کرده و خدا از او پذیرفته، اما مردم روستا نمیپذیرند و …
پرویز پرستویی، شهاب حسینی و دریا آشوری در فیلم سینمایی «من و زیبا» ایفای نقش کردهاند و با توجه به سادگی و روانی فیلم تا حدود زیادی مضمون اثرپذیری برای مخاطب همراه داشت.
"رستاخیز"؛ فیلمی که رنگِ پرده سینما را ندیده!
در ادامه مسیری که بیشک داوود میرباقری پرچمدار آن است، احمدرضا درویش نیز فیلم سینمایی "رستاخیر" را ساخت فیلمی تاریخی و پرهزینه است که به واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش پرداخته و از زمان مرگ معاویه تا روز عاشورا و کشته شدن امام حسین (ع) را روایت میکند.
داستان "رستاخیز" درباره حماسه عاشورا است که با روایت داستان فرزند «حربن یزید ریاحی» آغاز میشود و به قیام امام حسین (ع) و حوادث روز عاشورا میپردازد. این فیلم همزمان با برگزاری سیودومین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با موانعی برای اکران روبرو شد که هنوز هم این فیلم رنگِ پرده را به خود ندیده است.
البته در این مسیر سریالهای اپیزودیکی مثل "شاید برای شما هم اتفاق بیفتد" و برخی از کارهای دیگری همچون "بوم و بانو" سعید سلطانی، "زمین گرم" سعید نعمتالله، "هاتف" و "پناه آخر" داریوش یاری هم جسته و گریخته ساخته شدند، اما هیچوقت نتوانستند ماندگاری برخی از آثار مثل "مختارنامه" و "شب دهم" را پیدا کنند. این روزها سریالهای الف ویژهای مثل "سلمان فارسی" به کارگردانی داود میرباقری جلوی دوربیناند و موسی (ع) هنوز بعد از این همه سال در تحقیق و پژوهش به سر میبرد و کماکان در میانِ این همه سریال متوسط و نیمه متوسط و تجملِ در نمایشخانگی، سیما و سینما در برهوتِ آثار عاشورایی به سر میبرد.
تلویزیون تلاش میکند با برپایی حسینیه تلویزیونی و قرار دادن چند سریالِ تکراری محرمی این ادای دین را به امام حسین (ع) داشته باشد، اما چرا دیگر اتفاقهایی مثل "مختارنامه" تکرار نمیشوند؛ به تعبیرِ محسن علی اکبری مختارهای جدید ساخته نمیشوند؛ او در این گفتگو به دلایل این عدم تکرارها اشاره کرد که در ادامه میخوانید:
چرا سریال "ثارالله" ناتمام ماند؟
او در ابتدا به توقف سریال امام حسین (ع) با نامِ "ثارالله" اشاره کرد و گفت: نظر مراجع و علما بود که به زندگی ائمهاطهار مستقیم پرداخته نشود و این فتوا زمانی آمد که میخواستیم این سریال را کار کنیم و در ادامه راه ناتمام باقی ماند. قرار بود این سریال ۳۰ قسمتی شود و نزدیک به ۴۰ دقیقه فیلمبرداری مفید داشتیم. تمام سینمای ایران در این سریال حضور داشتند از استاد علی نصیریان و عنایت بخشی و جعفر دهقان گرفته تا بسیاری دیگر. وقتی کار متوقف شد همه ناراحت شدیم و بسیار هم پیگیری کردیم.
علیاکبری درباره سریال "فرستاده" توضیح داد: این سریال واقعاً متن زیبایی داشت و اسم اولیه آن "غریب افتاده" بود که تبدیل به فرستاده شد. یکی از سریالهایی که به مناسبت ماه محرم ساخته شد و خلأیی که در شبکهها داریم همچنان قابل پخش و تکرار است.
فیلمنامهای به نام "ماه و غزل"/ داستانی که به امام سجاد (ع) میرسد
این تهیهکننده قدیمی تلویزیون در خصوص پرداختن به داستانهای عاشورایی گفت: دو دیدگاه وجود دارد؛ یک دیدگاه این است که باید زندگانی ائمه اطهار (علیهم السلام) را به زیباترین شکل ممکن به تصویر درآوریم و تأثیر آن زندگانی بر روی نسلهای متمادی و اقشار و ادیان مختلف حتی این تأثیر را ببینند و یک نگاه هم این است به جای اینکه مستقیماً به زندگی ائمهاطهار ورود کنیم به سمت افرادی برویم که با اینها در ارتباطند.
او به فعالیت در حوزه مهدویت و رد شدن فیلمنامهای با داستانی در مقطع امام سجاد (ع) اشاره کرد و گفت: نمونهاش آقای داود میرباقری سریال "سلمان فارسی" را در حال ساخت دارند. یا میگویند ابوذر و عمار را بسازید. دو سال است به صورت متمرکز روی مهدویت کار میکنم؛ دو طرح فیلمنامه آماده کردم یکی بحث قبل از تولد امام زمان (عج) است و یکی هم تا زمان غیبت. دومین طرحی که کار کردیم از زمان ظهور حضرت تا پیروزی است. این دو طرح حاصل زحمات یکسری از عزیزان در زمینههای مختلف است. سریال دیگری هم به نام "ماه و غزل" که درباره در مقطع امام سجاد (ع) است؛ این فیلمنامه را شورای فیلمنامه تلویزیون تا قسمت هشتم تأیید کردند و قسمت نهم را رد کردند. جا دارد که بازنگری مجددی روی این فیلمنامه داشته باشند.
ما کار نکنیم جای دیگر تحریفش میکنند
علیاکبری خاطرنشان کرد: متأسفانه جای این آثار خالی است و به جای اینکه اصلاحش کنند ابطالش میکنند؛ آن کار قابل اصلاح شدن است. ما هنرمندان شیعه توانمندی داریم و باید این هنرمندان زندگانی ائمه اطهار را به تصویر بکشند. مفاهیمی در این مقاطع و دورانها وجود دارد که نسلِ جدید ما به این مفاهیم غنی نیازمندند. این جوانان ما باید ائمه اطهار را بشناسند و اگر ما کار نکنیم جای دیگر تحریفش را خواهیم دید. به نظرمن باید فضای ساخت این نوع کارها را باز بگذارند تا سازندگان خوش ذوق به میدان بیایند.
این تهیهکننده با اشاره به اینکه همیشه دغدغهام این بوده که معنای واقعی "ما رأیت الّا جمیلا" حضرت زینب کبری (س) را به تصویر بکشم، گفت: نمیخواهم بگویم جنگ با سپاه یزید و به شهادت رسیدنِ حضرت اولویت ندارد، اما آنچه که برای من مهم است، رسیدنِ مخاطب به معنای واقعی "ما رأیت الّا جمیلا" است. اینکه از حضرت زینب میپرسند در کربلا چطور گذشت و میفرمایند چیزی جز زیبایی ندیدم شاید در وهله اول برای نوجوان و جوانِ ما قابل تصور نباشد. ما هنرمندان وظیفه داریم آن زیباییهای کربلا را به تصویر بکشیم. من دوست دارم این لحظات را کار کنم.
تا چه زمانی میخواهیم "مختارنامه" نشان دهیم!
او همچنین درباره اینکه تا چه زمانی میخواهیم سریالهایی مثل "مختارنامه" را تکرار کنیم، افزود: زمانِ آن فرا رسیده که مسیرِ ساخت "مختارهای" جدید را فراهم کنیم. تلویزیون بینندههایش را از دست ندهد با هجمههایی که از طرفِ نمایشخانگی به وجود آمده باید مسیر کارهای ارزشی و مخاطبپسند دینی و مذهبی را باز کنیم. کار تاریخی همیشه ماندگاری داشته است.
علیاکبری درباره اینکه چرا در نمایشخانگی سریالی نمیسازد، گفت: حسّ خوبی به سرمایهای که وارد سیستم نمایشخانگی میشود، ندارم. وقتی میخواهیم کار ارزشی بسازیم باید منبع پول مشخص باشد و با هرپولی نمیشود این کار را کرد. من هنوز به این نقطه نرسیدهام که با این مجموعه، افراد و سرمایهگذارها وارد صحبت بشوم.
ماجرای تهیهکنندگی سریال "موسی (ع) "
او همچنین در خصوص تهیهکنندگی سریال حضرت موسی (ع) گفت: من برای سریال "موسی (ع) " قرارداد تهیهکنندگی داشتم. فیلمنامهای سال ۱۳۷۸ توسط محمدسعید بهمنپور نوشته و قرارداد تلویزیون با آن فیلمنامه تصویب شد و در نهایت معاونت سیما برآورد تولید کرد. کارگردانیاش هم برعهده شهریار بحرانی گذاشته شد، منتها مرحوم سلحشور گفتند موسی را من میخواهم کارگردانی کنم. آقای لاریجانی تصمیم گرفت ما "مریم مقدس" را کار کنیم و آقای سلحشور، "یوسف پیامبر"؛ فعلاً "موسی (ع) " کار نشود. قرارداد رسمی تهیهکنندگی من با سازمان صداوسیما تا سال ۱۳۹۰ ماند. ظاهراً دیداری را آقای سلحشور و تیم سازنده حضرت یوسف (ع) با مقام معظم رهبری داشتند که آنجا آقای سلحشور درخواست میکنند تهیهکنندگی "موسی" را به ایشان واگذار کردند و قرار شد تهیهکننده این سریال شوند که اجل مهلت نداد و بعد آقای شورجه و آقای میرعلایی شروع کردند و حالا امیدوارم با آقای حاتمیکیا این سریال سنگین به اتفاقی بزرگ در تلویزیون تبدیل شود.
محسن علیاکبری این روزها قرار است سریال "الف دزفول" را آغاز کند. به تعبیر خودش منتظر تصمیم سازمان صداوسیما است.