به گزارش «سدید»؛ در روز هجدهم مردادماه امسال در نشست دومین سوگواره فیلم کوتاه عاشورایی، مجید مجیدی، کارگردان مطرح سینمای ایران از مسوولان و متولیان فرهنگی و هنری کشور درخواست کرد نسبتبه رفع مشکل فیلم تاریخی و مذهبی «رستاخیز» و اکران آن اقدام بکنند، اما این خواسته به گوش کسی نرسید و سرنوشت یکی از معدود فیلمهای عاشورایی سینمای ایران باز هم مسکوت ماند. این در حالی است که جامعه امروز کشور بهشدت وابسته به این واقعه مهم تاریخی و اسلامی است و بارها بر اهمیت پرداختن به مساله نهضت کربلا در مدیومهای مختلف تاکید شده است، اما همه دستاورد سینمای ایران از این رویداد، در سه فیلم سینمایی و یکی، دو مجموعه تلویزیونی خلاصه میشود. حتی در عرصه تئاتر نیز با کمبود آثار شایسته در این حیطه روبهرواییم. نمایش «روز حسین» به کارگردانی محمد رحمانیان هنوز در محاق است و تنها اثر نمایشی قابلستایش با موضوع واقعه کربلا، اپرای عروسکی «عاشورا» به کارگردانی دکتر بهروز غریبپور است. به بهانه فرارسیدن اربعین حسینی در ماه صفر، مروری داشتهایم بر برخی از آثار سینمایی و تلویزیونی با موضوع حماسه عاشورای حسینی.
سفیر؛ پیشگام تصویر عاشورا بر پرده نقرهای
نخستین فیلم سینمای ایران که بهصورت مستقیم حادثه عاشورا را روایت میکرد، فیلم سفیر- ساخته فریبرز صالح در سال ۱۳۶۰ بود؛ فیلمی که تاکنون بارها از تلویزیون پخش شده است. فریبرز صالح پیش از «سفیر»، سابقه بازی در چند فیلم کوتاه و تولید یک سریال مشترک را داشت، اما کارگردانی فیلمنامهای که کیهان رهگذر- کارگردان مجموعه «بوعلیسینا» -نوشته بود، به او پیشنهاد شد تا فیلم کوتاه نیمساعتهای بسازد. صالح پس از خواندن فیلمنامه آن را گسترش داد و فیلم سینمایی «سفیر» را ساخت. «سفیر» گوشههایی از زندگی «قیسبن مسهر» را به تصویر میکشید. او نماینده امام حسین (ع) بود که با نامهای برای سلیمان خزاعی بهطرف کوفه میرود و در طول مسیر به دست عمال ابن زیاد، والی کوفه دستگیر شده و به زندان میافتد. قیس نامه را از بین میبرد، زندانیان را بر ضد زندانبانها میشوراند و علیه یزید سخنرانی میکند. ابن زیاد، او را از فراز برج آرک به پایین میاندازد و به شهادت میرساند.
روز واقعه؛ حواشی یک واقعه
«اوینار» نخستین فیلم شهرام اسدی بود که با اقبال سینمادوستان نیز مواجه شد، اما کسی فکر نمیکرد این کارگردان بتواند اثر ماندگار و مهمی مثل «روز واقعه» را کارگردانی بکند. «روز واقعه» را از زمان تولید تا امروز بهترین اثر سینمایی درباره موضوع عاشورا میدانند. برای تولید این فیلم، ابتدا به کیهان رهگذر پیشنهاد شد بر اساس ایده اولیه فیلمنامهای بنویسد، اما او نمیپذیرد و درنهایت فیلمنامه «روز واقعه» ازسوی نویسندهای با نام «ع. سالک» آماده میشود که البته او کسی نیست جز استاد بهرام بیضایی. او بهخوبی درک کرده بود برای بیان واقعه عاشورا، باید سراغ حاشیه آن برود! فیلم به ماجرای «عبدالله»، جوانی نصرانی میپردازد که تازهمسلمان شده و در روز عروسیاش ندایی میشنود که او را به یاری فرامیخواند: «هَل مِن ناصر یَنصُرُنی؟». عبدالله این ندا را دنبال میکند و عصر روز عاشورا به کربلا میرسد!
علیرضا شجاعنوری با ایفای نقش عبدالله در سینمای ایران به شهرت رسید و همچنان با این نقش شناخته میشود. همچنین هدیه تهرانی قرار بود با این فیلم به سینمای ایران معرفی شود و با وجود تست گریم، چون نقش به دلش ننشسته بود، جای خود را به لادن مستوفی داد.
رستاخیز؛ تابوشکنی سیمای انبیا در سینما
«رستاخیز» دومین فیلمی است که مستقیما در دل واقعه عاشورا روایت میشود؛ فیلمی پرزحمت و هزینه که متاسفانه با حواشی بسیاری روبهرو شد. درویش در این فیلم برای پرداختن به مساله عاشورا، روایت خود را به زاویه دید بکیر (فرزند حر ابن یزید ریاحی) اختصاص میدهد؛ کسی که ابتدا همراه یزید است، اما بهواسطه ماموریتی که دارد با رفتار و منش امام حسین (ع) آشنا میشود و در صف یاران آن حضرت میایستد. بهادر زمانی-بازیگر نقش حضرت ابوالفضل (ع) - در این فیلم بازی چشمگیری ارائه داده بود که میتوانست سرنوشت او را در سینمای حرفهای طور دیگری رقم بزند، اما فیلم گرفتار حاشیه شد و او نتوانست جایگاه ویژهای در بازیگری برای خود کسب کند. همین سرنوشت گریبانگیر آرش آصفی، بازیگر نقش بکیر نیز شد.
رستاخیز پس از اکران در جشنواره فجر، مشمول اعتراضها بهدلیل نمایش چهره حضرت عباس (ع) و برخی روایتهای فیلم شد و حتی با اصلاح مشکلات فیلم، باز هم موفق به اکران نشد و در بایگانی وزارت فرهنگ ماند.
بهخاطر هانیه؛ نگاهی دیگر به عاشورا
فیلم «بهخاطر هانیه» ساخته کیومرث پوراحمد باوجودی که ربط مستقیم به ماجرای عاشورا و قیام امامحسین (ع) ندارد، ولی در روایت جذاب و داستان سرراست خود توانسته به یکی از مهمترین آیینهای مذهبی جنوب کشور بپردازد؛ «دمامزنی» در بوشهر. پوراحمد با تسلط بر کارگردانی فیلمش توانست بهخوبی فضایی میان فیلم داستانی و مستند ایجاد بکند و تصویری تاثیرگذار و متفاوت از آیینهای عاشورایی به نمایش بگذارد.
شخصیت اصلی فیلم کودکی است که به جای تسلیم برابر سرنوشت، به اثبات حقانیت خود برمیخیزد. ناخداعلو با ۱۴ مرد دیگر برای صید به دریا میروند، ولی همه جز ناخدا صید دریا میشوند. مردم که ناخدا را مسبب مرگ عزیزانشان میدانند، به او و خانوادهاش حمله میکنند. دختر خردسال ناخدا -هانیه-فلج میشود و ناخدا و خانوادهاش تنگک را ترک میکنند و به بوشهر میروند. قهرمان کودک فیلم، نمادی از صبر و پایمردی است. قهرمان کودک برای ادای نذر پدرش (برای شفای هانیه)، تصمیم میگیرد شب تا صبح محرم دمام بزند؛ کاری سخت و طاقتفرسا، ولی پسرک در مراسم عزاداری محرم، دمام میزند و به بیقراری میرسد.
مختارنامه؛ فصل سوم سریالهای تاریخی
داوود میرباقری از چهرههای مهم و تاثیرگذار کارگردانی در سینما و تلویزیون است که بیشتر به واسطه سریال ماندگار «امام علی (ع)» شناخته میشود. او پس از آن، مجموعه «معصومیت ازدسترفته» را ساخت و درنهایت به «مختارنامه» رسید تا سهگانه سریالهای تاریخی و مذهبیاش را تکمیل بکند. «مختارنامه» حتی از سریال امام علی (ع) اثر دشوارتر و پرخرجتری در تولید بود؛ سریالی که با بودجه۲۰میلیاردی ساخته شد و البته این هزینه بیدلیل و بیتاثیر نبود؛ زیرا از منظر محتوای تاریخی، دکور و گریم، بازی بازیگران و موارد دیگر، چند پله از دیگر آثار تاریخی و مذهبی تلویزیون بالاتر بود. «مختارنامه» بر زندگی مختار ثقفی متمرکز بود که به خونخواهی حضرت حسین (ع) قیام میکند. در جریان روایت این داستان، بخشهایی از واقعه عاشورا نیز به تصویر کشیده میشود. سریال «مختارنامه» هم مانند فیلم «رستاخیز» ابتدا با حاشیه پخش تصویر چهره حضرت ابوالفضل (ع) روبهرو شد. میرباقری از تلویزیون قول گرفته بود که بتواند تصویر این حضرت را نمایش بدهد، اما حواشی تولید مجموعه چنان شدت گرفت که مجبور شد چهره حضرت را با نور بپوشاند.
شب دهم؛ روایت تاریخ در تاریخ
وقتی حسن فتحی سریال «پهلوانان نمیمیرند» را ساخت، با چنان استقبالی روبهرو شد که غالب تماشاگران و مسوولان تلویزیون انتظار داشتند نمونه دیگری از آن موفقیت را تکرار بکند. مجموعه «شب دهم» همان چیزی بود که تلویزیون میخواست. وقتی سال ۸۰، عید نوروز با ماه محرم مصادف شد، تلویزیون که بیم ازدستدادن تماشاگرش را در روزهای تعطیل نوروز داشت، ناگهان سریال جذاب «شب دهم» را آماده و پخش کرد که با اقبال گسترده تماشاگران مواجه شد. داستان این مجموعه، روایت عشق یک جوان جاهل به یک بانوی شاهزاده قجری بود. شاهزاده برای اثبات عشق جوان، شرط میکند او در روزهای محدودیت و حکومتنظامی، تعزیه برگزار کند. فتحی در این سریال موفق شد عروج یک عاشق زمینی را به عشقی بزرگتر و آسمانی به نمایش درآورد. او ابتدا قصد داشت «شب دهم» را برای نمایش در سینما بسازد، اما حین نوشتن فیلمنامه، قصه را فراتر از یک فیلم سینمایی دید؛ بنابراین فیلمنامه را برای تولید در تلویزیون آماده کرد؛ و درآخر بیتردید واقعه عاشورا بزرگترین و پرشورترین رویداد تراژدی در تاریخ اسلام است. چنانکه این واقعه جانگداز، پتانسیل جریانسازی در عرصههای مختلف هنری و فرهنگی را دارد. هنر سینما میتواند فضای بسیار مناسبی برای اشاعه و ترویج این فرهنگ مذهبی باشد، اما متاسفانه از چنین بستری تا به امروز بهرهبرداری مناسبی نشده است. گرچه سینما و تلویزیون ایران پیش و پس از انقلاب ۵۷ هرگز از این تفکر عاشورایی خالی نبوده است، ولی از آنجا که انقلاب ایران پر از مفاهیم عاشورایی بود، توجه به شعائر مذهبی و تاریخی این رویداد اسلامی پس از انقلاب پررنگتر شد. با اینحال، نبود متولیان فرهنگی دلسوز و مسوول برای ایجاد زمینه لازم در رابطه با گسترش فرهنگ عاشورایی، از مهمترین دلایلی است که به خلأ چنین سینمایی در کشور دامن زده است. طی دو دهه گذشته، اغلب فیلمهایی که در سینمای ایران برچسب عاشورایی خوردهاند، آثاری بیربط، ضعیف و غیرقابل اعتماد ازلحاظ پژوهش و روایت تاریخی بودهاند و اگر گاهی محصول نسبت خوب و مهمی در این راستا تولید شده، بهقدری کمرنگ بوده که نه کسی آن را دیده و نه تصویری و اطلاعاتی از آن ثبت شده است. برای نمونه میتوان از مستند کوتاه «تعزیه» ساخته ناصر تقوایی نام برد که بیاغراق و بیتعارف از بهترین ساختههای مرتبط با عاشوراست.
برخی دیگر از آثار سینمای ایران، فیلمهایی بودهاند که به پیامدهای عاشورا و تاثیراتش در دوران معاصر پرداختند؛ از «نینوا»ی زندهیاد رسول ملاقلیپور و «دخیل» داریوش یاری گرفته تا «بالهای سپید» ساخته ناصر و مهدی هاشمی و «اسب» اثر بابک احمدیاملش، «راه طیشده» عباس رافعی و «پرستار شب» محمدعلی نجفی. در این فیلمها، معجزه و تعامل آدمها یا خط اصلی قصه با عاشورا به شکل نمادین تصویر شدهاند. در واقع عاشورا، واقعه کربلا و دهه محرم فقط بهانهای کوچک در گوشهای از فیلمی سینمایی بودهاند تا به مدد آن تراژدی سرنوشت قهرمان و درام قصه را متاثر یا مترادف با حماسه حسینی تلقی کنند. درنهایت باید گفت این که سهم سینمای ایران با تمام بضاعت فنی و هنریاش از واقعه عاشورا تا امروز فقط سه فیلم سینمایی بوده، جای تاسف است و باید تمهیداتی برای تولید آثار بیشتری درباره مهمترین و باارزشترین رویداد تاریخ اسلام اندیشید. امید که چنین باد.
انتهای پیام/