بازخوانی پیام رئیس‌جمهور شهید محمدعلی رجایی، برای روز جهانی تئاتر؛
شهید رجایی در پیامش مانیفست تئاتر در روزگار پس از انقلاب اسلامی را همچون هنرمندی باسابقه و بادانش تبیین و مطرح کرد به‌گونه‌ای که گویی او سال‌هاست در این حوزه به تحقیق و پژوهش مشغول است، اما متاسفانه این پیام مهم در چهار دهه پس از آن علی‌رغم ظرفیت‌های رسانه‌ای جریان انقلاب آنچنان که نیازمند است هرگز نه مطرح شد و نه اصلا توسط مدیران مربوطه اجرایی شد.
به گزارش «سدید»؛ با پیروزی انقلاب اسلامی، مناسبات فرهنگی و هنری کشور دستخوش تغییرات زیادی شد. یکی از این مناسبات بحث حوزه هنر‌های نمایشی کشور به‌خصوص مقوله هنر تئاتر بود که در دوران پهلوی بدل به دروازه‌ای برای ورود فرهنگ و تمدن غرب و غربیگری در کشور شده بود. از تاسیس مراکز تئاتری به سبک و سیاق اروپایی گرفته تا ۱۱ دوره جشن هنر شیراز به‌عنوان نماد تجددخواهی در کشور، همگی دست‌به‌دست هم دادند تا با تابلوی فرهنگ و هنر متجدد و آوانگارد، تیشه به ریشه فرهنگ و هنر اصیل ایرانی زده و از اساس آن را نابود کنند. سیاستی که به قدری در آن تندروی شد که در کنار معدود اعتراضات منتقدان و کارشناسان داخلی حتی صدای برخی از سفرای کشور‌های اروپایی را نیز درآورد. در سال ۵۷ و با پیروزی انقلاب اسلامی خط بطلانی کشیده شد بر ادامه آن رویه خانمان‌سوز که هدفش تنها نابودی هنر واقعی و عجین شده با فرهنگ خانواده‌های ایرانی بود. البته که تغییر آن هم در بعد وسیع سال‌های ۵۷ نیازمند زمان و پشتوانه‌های علمی و تئوریک قوی و کارآمد بود که متاسفانه هنر کشور به مدد فعالیت‌های خاندان پهلوی از آن تهی شده بود.

حال دیگر تئاتر به‌عنوان هنری سرتاپا خارجی و غربی که جای خود داشت، اما در کمال ناباوری و در فروردین سال ۶۰ شهید محمدعلی رجایی، نخست‌وزیر وقت طی پیامی روز جهانی تئاتر را گرامی داشت، پیامی که شاید در ظاهر برای یک مناسبت جهانی صادر شده بود، اما در اصل برای هنرمندان و فرهیختگان داخل نوشته و منتشر شد.

شهید رجایی در پیامش مانیفست تئاتر در روزگار پس از انقلاب اسلامی را همچون هنرمندی باسابقه و بادانش تبیین و مطرح کرد به‌گونه‌ای که گویی او سال‌هاست در این حوزه به تحقیق و پژوهش مشغول است، اما متاسفانه این پیام مهم در چهار دهه پس از آن علی‌رغم ظرفیت‌های رسانه‌ای جریان انقلاب آنچنان که نیازمند است هرگز نه مطرح شد و نه اصلا توسط مدیران مربوطه اجرایی شد.

در بخشی از پیام شهید رجایی به مناسب روز جهانی تئاتر آمده است: «به هنرمندان واجب است ارتباط خود با توده محروم را برقرار و مستحکم کنند و در مبارزه بی‌امان آنان با ظلم و زور و فساد شرکت نمایند، کوخ‌نشینان و مستضعفان عالم در انتظار آنند که نویسندگان نمایشنامه‌ها و بازیگران صحنه تئاتر بازگوکننده آرمان آنان باشند و اسناد رسوایی و فصیحت مستکبران و ستمگران را به نمایش بگذارند. صحنه نمایش باید صحنه مبارزه با زشتی و پلیدی و ظلم و تجاوز و محل ایجاد روح امید و مبارزه در توده مردم باشد. صحنه نمایش باید محل تزکیه و تربیت و تقوی و فضیلت و در سیر تعالی انسان به سوی الله با مردم مومن و معتقد همراه و همگام شود. هنرمند واقعی کسی است که خواست‌ها و آمال مردم جامعه خود را بشناسد و در نوشته و نمایش، مردم جامعه و پیش از آن خدا را ناظر بر عمل خویش بدانند. تاثیر پذیرفتن از منابع غربی درگذشته صحنه تئاتر را در جامعه ما تنها به قشر معینی اختصاص داده بود و اینک به عهده هنرمندان تئاتر است که نمایش را به میان توده محروم جامعه و به روستا ببرند.»

به راستی که چنین پیامی آن هم در روزگاری که نه مناسبات جهانی و بین‌المللی مساله بود و نه اساسا هنر تئاتر دارای جایگاه خاص در بین مدیران بود همچون چراغی برای اهالی این رشته و هنر شد تا تفاوت خود را به نسبت دوران پهلوی و در روزگار انقلاب اسلامی بروز و ظهور دهد. شهید رجایی با شناختی که از تئاتر و هنر‌های نمایشی آن هم در وسعت بین‌المللی داشت در این پیام ابراز می‌کند که اگر قرار باشد تئاتر از ورطه غربی و اشرافی‌گری عدول کند و به مسیر انسانی و واقعی خود بازگردد باید در مسیر مردم‌مداری و برای مردم بودن گام بردارد. سیاستی که شاید در دهه‌های بعد تنها از آن یک شعار آن هم در جشنواره‌ها ماند و عملا به منصه ظهور نرسید. به‌عنوان مثال در دوره بیست‌وششم جشنواره تئاتر فجر درحالی شعار «تئاتر برای همه» به‌عنوان اصلی‌ترین شعار جشنواره مطرح شد که مدیرکل وقت هنر‌های نمایشی کشور خود در سالیان بعد تئاتر موسوم به لاکچری را در مجلل‌ترین هتل کشور به روی صحنه برد و دبیر وقت نیز سال بعد تماشاخانه‌ای را احداث کرد و با افتخار از گران بودن بلیت‌هایش سخن گفت و از این دست نمونه‌ها بسیار است که شعار «تئاتر برای همه» فقط در حد و حدود یک شعار طی چهار دهه مدیریت تئاتر کشور باقی مانده و نه چیز دیگری.

تئاتر برای مردم حرف اصلی و اساسی شهید رجایی در آن پیام بود؛ تئاتری که تمایزش به نسبت دوران پهلوی که تنها برای قشری خاص، اشرافیون و به ظاهر روشنفکرنما‌ها شده بود باید پس از پیروزی انقلاب در خدمت و برای توده‌های مردم به صحنه می‌رفت. سیاستی که متاسفانه در سال‌های گذشته و به‌خصوص در هشت سال دولت به اصطلاح تدبیر و امید باز بر همان مسیر پیش از انقلابش حرکت کرد و خروجی‌اش چنین شد که امروز علی‌رغم ادعای دولت مردان سابق مبنی‌بر افزایش مخاطب باید اذعان کرد که اغلب این آمار‌ها تنها مربوط به مخاطبانی است که توان خرید بلیت‌های ۲۰۰ هزار تومانی را داشتند. اما این روز‌ها که دولت مردمی بر سرکار آمده و موسم انتخاب مدیران تخصصی حوزه هنر فرارسیده انتظار می‌رود که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با مدنظر قرار دادن پیام شهید رجایی تئاتر را از اشرافی‌گری و غربزدگی برهاند و این هنر مهم و موثر در سایر هنر‌ها را برای مردم به معنای واقعی کلمه اجرایی و شعار تئاتر برای همه را در دولت مردمی محقق سازد که ان‌شاءالله هم چنین خواهد شد.
 
انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha
پرونده ها