به گزارش «سدید»؛ حرف میزنید، اما تکتک کلمهها، سردند، یخ هستند و بیروح! چند ساعتی خوبید، خیلی خوب و درست بعد از همین چند ساعت، آتش زیر خاکستر روشن میشود و تا شب با هم جروبحث میکنید یا برای چند روز در سکوت کامل فرو میروید. اگر اهل حرف باشید، به جای حرفزدن و حل مشکل، اغلب هر دو فقط فریاد میزنید. اگر اهل حرف نباشید، سکوت و بغض بهویژه خانمها را دیوانه میکند. «سردی روابط» در دوره نامزدی، عقد یا ازدواج اگرچه طبیعی نیست، اما اغلب با آن روبهرو میشوید. اما نشانههای این سردی چیست؟ چرا بروز میکند و راهکاری برای ترمیم رابطه وجود دارد؟ یا باید فاتحه رابطه بهویژه در دوره نامزدی یا عقد را خواند؟ ۲۸ آبان ماه، روز ازدواج و خانواده بود، مناسبتی که علت بررسی موضوع سردی روابط شد.
فرقی ندارد مرد باشید یا زن. عموما در سردی رابطه، یک نفر سهم بیشتری دارد. رفتار او ممکن است عمدی یا سهوی باشد، اما هرچه هست، رفتار یکی از طرفین معمولا آغازگر سردی رابطه است. در این شرایط، اگر طرف مقابل تلاش بیشتری برای پرکردن «خالیهای» زندگی کند، احساسات ناخوشایندتری را تجربه خواهدکرد. درواقع طرفی که به تنهایی برای ترمیم رابطه تلاش میکند پس از مدتی خسته شده و جنگ و نزاع آغاز میشود. گاهی هم در سکوت فرورفته و رابطه به عمق سردی خود فرو میرود. به نظر شما شاخصترین نشانههای سردی رابطه در دوران آشنایی، نامزدی، عقد یا ازدواج چیست؟
این نشانهها را بشناسید، چون هشدارهایی است که به شما میگوید به نقطه پایان نزدیک میشوید:
بمب انفجاری خاموش
وقتی از جرقه نخست میگذرید، روشن نگه داشتن آتش علاقه و محبت، سهل و سخت است. یکی از نخستین نشانههای نزدیکشدن به پایان رابطه، آسیبپذیر شدن آن است. به این معنی که شما دیگر در کنار هم خوشحال نیستید. درکنار هم راحت نبوده و خودتان نیستید. تلاش میکنید خوشحال یا آرام بهنظر برسید، درحالی که در همان لحظه شبیه به بمبی آماده انفجارید.
راهکار: اینجا شروع نقطه حرفزدن است. به جای آنکه بعد از خداحافظی، تلفن را بردارید و منفجر شوید، همانجا درباره هر موردی که شما را آزار میدهد، صحبت کنید. برای مثال، اگر دوست ندارید در فلان رستوران ناهار بخورید، سکوت نکنید. پیشنهاد بدهید. اگر به نتیجه نمیرسید، رستوران سومی را انتخاب کنید که هر دو روی آن همنظر هستید.
به گُل روی او نمیپذیرید
اینقدر به گل روی طرف مقابل بسیاری مسائل را پذیرفتهاید که دیگر ظرفیت شما تمام شدهاست؛ بنابراین دیگر توضیحها یا دلیلهای طرف مقابل ــ هرچقدر هم منطقی ــ برای شما قابلقبول نیست.
راهکار: نظر بدهید. حرف بزنید و درباره مسائل سکوت نکنید. بدون خشم، دلایل دقیق هر کار یا رفتاری را بپرسید.
تعادل به هم ریخته است
رابطه سالم، رابطه پایاپای است. دو طرف باید در ابراز احساسات (کلامی یا جسمی)، اختصاص وقت، خرید هدیه، گفتن و شنیدن درباره هم و... کاملا تعادل داشته باشند. اگر کفه ترازو به یک سمت ــ به ویژه اگر به سمت زن ــ بیشتر سنگینی کند یعنی اینکه وقت خداحافظی است. به این دلیل که تعادل، اصل مهم تداوم هر رابطهای است.
راهکار: یک بار دیگر درباره خواستههای خود واضح و شفاف صحبت کنید. برای مثال اگر دوست دارید محبت را از زبان همسرتان بشنوید، اگر دوست دارید هر از گاهی شاخه گلی به نشانه محبت دریافت کنید، اگر دوست دارید وقت بیشتری برای شما بگذارد و... این نیازها را بدون نیش و کنایه یا تحکم بیان کنید.
به او اعتماد ندارید
معمولا آنچه «احساس» میشود درست است. مگر اینکه یکی از طرفین به اختلال شک یا هر نوع اختلال دیگری دچار باشد. درغیر این صورت، وقتی احساس میکنید چیزی تغییر کرده، به آن تغییر اهمیت بدهید. معمولا در پی این حس، اعتماد طرفین به هم کمرنگ میشود.
راهکار: از نامزد یا همسر خود سؤال کنید. پرسش نباید به شکل مچگیری، با طعنه و کنایه، جدال لفظی یا توهین باشد. درباره موضوع، شخص، حرف یا رفتاری که شک شما را برانگیخته دقیقا سؤال کنید و تا زمانی که قانع نشدهاید، پیگیر باشید. از بین رفتن اعتماد، یکی از مهمترین دلایل سردی و پایان رابطه است.
هدفها دیگر یکی نیست
شما دوست دارید به جنوب کشور سفر کنید. طرف مقابل شما، جنوب شرقی را ترجیح میدهد! در این صورت حتی اگر سوار یک قطار هم شده باشید، باید از جایی از مسیر، خطها را عوض کنید. در ابتدای رابطه، اهدافی تعیین شدهاند، اما با گذشت مدتی، اهداف فراموش شده یا تغییر کردهاند؛ بنابراین وقت جدا کردن مسیرهاست.
راهکار: باید با گفتگو یا کمک گرفتن از مشاور به اهداف و مسیر مشترک رسید و بازگشت یا رابطه را پایان داد.
حرفها فریاد است
برخلاف تصور بسیاری از زوجین، معمولا حرفزدن اوضاع را بهتر میکند. اتفاقا در روابطی که فقط سکوت حکفرماست، ناگهان شاهد فروپاشی هستیم. درواقع جر و بحث و اختلافنظر امری عادی میان دو نفری است که قرار است به نقطه اشتراک و تفاهیم برسند. اما وقتی بیشتر مکالمههای تلفنی یا حضوری شما به جنگ و جدل یا حتی توهین ختم میشود و نتیجه مثبتی در پی ندارد، یعنی وقت خداحافظی است.
راهکار: اگر میتوانید برای مدتی در سکوت، رفتار طرف مقابل را زیر نظر بگیرید. اگر نتوانستید به نتیجه مناسب برسید، حتما از مشاور کمک بگیرید.
ذرهبین گذاشتهاید
نه تنها هیچ مسأله را اصطلاحا زیرسبیلی رد نمیکنید بلکه با ذرهبینی به جان همدیگر و رابطه افتادهاید! با این رفتار، دست و پای هم را بستهاید و نمیگذارید طرف مقابل نفس بکشد. این کار، رابطه را وارد روند فرسایشی کرده و ادامه رابطه را برای هر دو نفر ــ بهویژه کسی که بیشتر زیر ذرهبین است ــ دشوار میکند. در این صورت احتمالا از رابطه خسته شدهاید و به دنبال بهانه میگردید تا جنجال کنید. از مسألهای ناراحت هستید و مسأله دیگری را جایگزین مسأله فعلی کرده و بهطور کلی بهدنبال راهی برای تخلیه روانی خود هستید. دلیل آن هم احتمالا فشار روانیای است که برای مدتی در رابطه آن را تحمل کردهاید.
راهکار: در این مرحله حتما باید از مشاور کمک بگیرید. مشاور میتواند گرهها را باز کرده و راه درست را پیش پای شما قرار دهد. بد نیست که همراه هم، یعنی هر دو نفر به مشاور مراجعه کنید.
سکوت همیشه کلید طلایی نیست
همه دخترها- و شاید پسرها- حداقل یک بار از مادرشان شنیدهاند که «سکوت، کلید طلایی موفقیت در روابط است»، اما واقعا در رابطه عاطفی امکان سکوت در مقابل رفتارهای طرف مقابل وجود دارد؟ اصلا درست است؟ پاسخ علم روانشناسی- روانپزشکی امروز به این سؤال، «نه» است. سکوت در رابطه عاطفی آسیبزنندهترین رفتار است. روانشناسی امروز سکوت را با سه کلمه «سمی»، «ناسالم» و «سوءاستفادهکننده» تعریف میکند. اما به این نکته نیز تاکید دارد که سکوت، فقط درصورتی رفتاری پذیرفتی است که شخص در طی سکوت خود، به خودش- نه طرف مقابل- فرصت «تصمیمگیری قاطع» درباره ادامه ارتباط بدهد.
درغیر این صورت، سکوت، روش و رفتاری تایید شده نیست. از سوی دیگر، درصورتی که طرف مقابل در برابر درخواست منطقی و طبیعی شما یا اعتراض به موردی آزاردهنده، دست به توهین و فحاشی میزند، سکوت میتواند راهی برای محافظت از جسم و روان باشد. این نکته را نیز فراموش نکنید که مهارت گفتوگوی سالم و موثر، نکته مهمی است که حتما باید آن را فراگرفت.
انتهای پیام/